ما باید درمدرسه درباره هیجانها و احساسات آموزش بدهیم. اما آیا لازم است درسی با عنوان اختصاصی و ویژه به کتابهای درسی اضافه شود؟ هرگز! ما همین الان هم بیش از حد بچهها را در کلاس نگه می داریم.
در این #رشتو براساس مدل دانشگاه ییل آموزشی به آموزگاران دبستان میدهم.
۲/ این آموزش کاملا همخوان با طرح درس ریاضی از کلاس دوم تا پنجم است. اگرچه قابلیت اجرا در کلاس اول و ششم را نیز دارد. به این ترتیب شما همزمان ریاضی درس داده، سواد و آگاهی هیجانی را پرورش دادهاید و در نهایت بچهها را مانیتور کردهاید تا اگر لازم بود به روانشناس ارجاع شوند.
۳/ منافع این روش به درس ریاضی هم میرسد. آموزش ریاضی با مفاهیم ملموس و روزمره به یادگیری بهترش کمک میکند.
کتاب ریاضی دوره دبستان، بخش آمار و احتمال دارد و در این بخش، دانشآموزان با مفهوم نمودار و اندازهگیری آشنا میشوند. اینجاست که خُلقسنج دانشگاه ییل را استفاده میکنید:
۴/ پایه ۱ یا ۲
در این پایه بچهها با نمودار میلهای آشنا میشوند و میتوانند چهار احساس: آرامش، شادی، ناراحتی و عصبانیت را تشخیص دهند. یک محور مختصات بکشید. احساسها را در محور xها بگذارید. چهار دسته برچسب با رنگهای سبز(آرامش)، زرد(شادی)، آبی(ناراحتی) و قرمز(عصبانیت) آماده کنید
۵/ از دانشآموزان بپرسید: امروز چه احساسی داری؟ و براساس احساسش رنگ برچسب را انتخاب کند و بچسباند روی نمودار. بعد تعداد هر استیکر را با بچهها بشمارید.
۶/ پایه ۳یا ۴
در این پایه میتوانید به بچهها یک کاربرگ خانه بدهید و بخواهید که نمودار احساسات خودشان را رسم کنند. در طول هفته هر بار احساسی را تجربه کردند، یک خانه را روی نمودار رنگ کنند. اینطور بچهها میتوانند ببینند در یک هفته هر احساس را چقدر تجربه کردهاند
این هم نمونه اش
۷/ پایه ۴یا ۵
در این پایه میتوانید روند را با بچهها تحلیل کنید. یعنی سه بار (اول روز، وسط روز، آخر روز) در روز از بچهها بپرسید چه احساسی دارند؟ به ازای هر دانشآموز یک ضربدر روی نمودار بزنید. و بعد نمودارها را مقایسه کنید و به بچهها کمک کنید دلیل تفاوت نمودارها را بفهمند.
۸ /در تحلیلها اجازه بدهید بچهها نظر بدهند و حتی چرت بگویند. نترسید! شما بالاترین سطح یادگیری را هدف گرفتهاید. هم نگاه منطقی - تحلیل ریاضی را آموزش میدهید و هم تفکر انعکاسی که بخشی از تفکر انتقادی است. هدف غایی آموزش همینها است؛ نه حفظ کردن طوطیوار.
۹/ پایه ۴یا ۵
در این سطح رشدی بچهها توانایی بیشتری در شناسایی احساسات دارند. میتوانید بخواهید که احساس خود را روی یک طیف یا محور اعداد نشان دهند. آنها میتوانند مقدار عددی به میزان احساس خود نسبت دهند. مثلا دو واحد خوشحالم یا ۱۰ واحد خوشحالم. پاسخ هر دانشآموز یک ضربدر.
۱۰/ بعد میشود با بچهها درباره میزان احساس کلاس، و شکل و معنی نمودار تحلیل و گفتگو کرد. اینجا هم همانها که پیشتر درباره بالاترین سطح یادگیری گفتم یادتان باشد. هدف غایی شما این است که تفکر انتقادی آموزش دهید و نگاه تحلیلی ریاضی را در بچهها پرورش دهید.
۱۱/ پایه ۵ یا ۶
در پایههای بالاتر، بچهها میتوانند واژههای بیشتری برای احساسات به کار ببرند. بسته به اینکه محیط بچه چقدر از نظر واژگان احساسی و هیجانی غنی بوده، بچهها واژههای بیشتری بکار میبرند. متاسفانه جامعه ما از این نظر فقیر است. وگرنه زبان ما واژگان غنی دارد.
۱۲/ من با بچههای هفتمی تا ۱۵۰ واژه هم پیدا کردیم. هرچند بعضیها حتی ۵ واژه احساسی هم پیدا نکردند. در این پایهها میتوانید از واژههای احساسی و هیجانی پیچیدهتری مثل: دلشوره، سرخوردگی، دلگیری، غم، شرمندگی یا عذاب وجدان استفاده کنید.
۱۳/ الزامات و ملاحظات:
درباره احساسات برای بچهها توضیح دهید. مجموعه کتابهای توپک آرامش، توپک شادی، توپک ناراحتی، توپک عصبانیت و ... از انتشارات فنی (کتاب نردبان) برای آموزش احساسها عالی اند entesharat.com/product/%D8%AA…
شفافسازی: من ارتباط مالی و غیر مالی با این انتشارات ندارم
۱۴/ اگر خواستید دانشآموزی را ارجاع دهید، به والدینش فقط بگویید: «بنظر میرسد {اسم دانشآموز} دفعات زیادی احساس {نام احساس} را دارد. شاید بد نباشد از یک متخصص مشاور یا روانشناس کودک کمک بگیرید. لطفا اگر باید اقدام خاصی انجام میدادم من را هم در جریان بگذارید.» همین. برچسب نزنید.
۱۵/ به خانواده فقط پیشنهاد بدهید. خودتان هم سریع در گوگل نگردید دنبال اختلال.
هشدار: این ابزار برای پیدا کردن دانشآموز مشکلساز یا کاندیدای اخراج نیست. بیخرد و سواستفادهگر نباشید لطفا. اگر فکر میکنید مدیر، معاون یا همکار بیخردی دارید، دادهها را پاک کنید و در اختیارش نگذارید
۱۶/ مدیر، معاون و سایر همکارانتان را آموزش دهید که چرا امنیت روانی بچه در مدرسه مهم است و اگر مطمئن شدید که اجرای این کار برای دانشآموزانتان طبعات انضباطی دارد، از خیر انجامش بگذرید.
برای نوشتن این آموزش رایگان وقت زیادی گذاشتم. ریتوییت باعث میشود به دست معلمهای بیشتری برسد.
همانطور که در عکسها هم مشخص بود، این آموزش برداشت آزد و تطبیقی من از این مقاله بود: edutopia.org/article/mood-m…
این فیلم هم درباره خُلقسنج دانشگاه ییل:
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
#رشتو
۱/ آیا #معلم اجازه دارد دانشآموزی را در #آغوش بگیرد؟
در معرفی خودم بگم: من روانشناسم، تز دکترام درباره «احساسات در مدرسه» بوده و از سال ۸۸ در نقشهای مختلفی با مدارس گوناگون در ارتباط ام. اشتباه داشته و اشتباه دیدهام. پس صلاحیت اظهار نظر دارم. اینم بیشتر انتقال تجربهاس.
۲/اگر در یک جمله بخوام بگم: توصیه میکنم جز در موارد نادر و بطور کلی معلمها این کار رو نکنند.
چه دلایلی برای این توصیهام دارم و بجاش چیکار کنند؟
ابتدا به این سوال ساده جواب بدید: آیا دارم نیاز بچه رو مرتفع میکنم یا نیاز خودم رو؟ اگر پاسخ نیاز خودمه، کودک آزاری عاطفی یا جنسیه.
۳/ چطور بفهمم دارم نیاز خودم رو پاسخ میدم؟ اگر ازش فیلم و عکس تهیه میکنی درحالی که نگاهت به دوربینه و لبخند روی صورتت میاره و منتشرش میکنی، ۱۰۰ درصد داری به نیازت خودت پاسخ میدی. در سایر موارد، باید با خودت روراست باشی و به افکار و احساساتت آگاه. اگر نیستی در آغوش نگیر.