Thread by @hafezshyrazi72

داستان سکینه قاسمی مشهور به پری بلنده

همه آويزانيم
و چشم براه خريداران
لبخند همه ‌مان کمی مشکوک است
چه کنيم
خالق‌ مان داوينچی نبود
#شمس_لنگرودی

زاد‌گاهم سه ‌راه اکبرآباد يکی از سنتی ‌ترين و قديمی‌ ترين محلات تهران بود اين محله به داشتن چند مکان ازجمله کارخانه‌ #آبجو‌سازی_شمس /۱

شهره بود نوروز ۱۳۵۷مجتمع مهتاب که تازه ‌ساز بود و شيک و روکاری يکدست سنگ مرمر خاکستری جلايش داده بود پذيرای مهمانی بالابلند و مغرور شد تازه‌‌ وارد به همراه دختری خردسال درطبقه‌ دوم يکی از آپارتمانهای مجتمع مهتاب رحل اقامت افکند دخترک میتوانست نوه‌ تازه ‌وارد محسوب شود
کشف هويت/۲

و نام شناسنامه ‌ای تازه ‌وارد برای بچه‌ های کوچه شاهين و برزين در محله‌ سه ‌راه‌ اکبر‌آباد چندان به درازا نکشيد روی زنگ در منزل اين عبارت چشم‌ نواز شد: #قاسمی.
از بهار ۱۳۵۷خانم قاسمی با ما سه‌ راه اکبر‌آبادیها بچه‌ محل شد کنجکاوی و فضولی بچه‌ های محله برای بيشتر دانستن در مورد /۳

تازه‌‌ وارد هنوز پاسخی درخور نيافته بود در هفته‌ اول کاشف بعمل آمد که نام کوچک خانم قاسمی که چونان قويی سبکبال و مغرور به هنگام استراحت در بالکن مجتمع مهتاب آتش به آتش سيگار میگيراند و خستگی کاری که بر هيچکس دانسته نبود از تن به در میکرد سکينه است #سکينه_قاسمی.
و ما هنوز /۴

نمیدانستيم که سکينه قاسمی همان #پری_بلنده معروف است که بين سالهای ۵۲ -۱۳۵۰ را در حبس بوده شخصيتی که گذشت ايام نيز نتوانسته بود گردی بر خاطرش بنشاند چونانکه ملکه‌ ذهن پاره‌ای زنهای چريک خانه‌های تيمی نيز بود
چريک فدايی خلق #عاطفه_جعفری که در دهه‌ ۵۰ به حبس بود در نقل خاطرات خود /۵

از آن روزگاران روايتی اينگونه از شخصيت اين زندانی غيرسياسی ارائه میدهد:
ما به زندانیهای جنحه و جنايی میگفتيم زندانیهای عادی، زنان عادی هم به ما میگفتند سياسيا (سياسیها) پری بلنده زيبا و با دل و جرات و آدم قابل اعتمادی بود زندانيان عادی يکبار که با خانم دکتر زندان بگو مگو داشتند/۶

و معترض که به اندازه کافی داروی مسکن نمیدهد و به آنها نمیرسد در ميان فحش‌های رکيک يکباره پری بلنده فرياد زد:
"خوبه ما هم مثل سياسيا عکس شاه رو لوله کنيم و بچپونيم تو باسنمون تا به ما هم مثل اونا برسين؟"
براستی چه جاذبه ‌ای در شخصيت اين نام وجود داشت که او را به موضوع ادبيات نيز/۷

بدل میکند آنگونه که نويسنده‌ صاحب سبک #هوشنگ_گلشيری يکی از پرسوناژهای داستان بلندش را به وی اختصاص میدهد‌:
"پری بلنده چه تن و بدنی داشت پشت رو استکان را میگذاشت روی پيشانيش و ريزريز چين های دامنش را می ‌لرزاند و دست‌هايش را در هوا می‌چرخاند و کمرش را رو به او خم میکرد و حلقه به/۸

حلقه موهايش می ‌آمد پايين تا پيشانيش میرسيد به جلوی سينه ميرزا"
غروب #نهم_بهمن_ماه_۱۳۵۷ سه ‌راه اکبر‌آباد را آتش و دود در برگرفت در اقدامی همآهنگ کارخانه‌ آبجوسازی شمس در غرب تهران و آبجو‌سازی مجيديه در شرق تهران به آتش و غارت کشيده شد ابتدا کسانی به آبجوسازی شمس حمله کرده و /۹

سپس ديگرانی که کم نبودند رمه ‌وار، رگ گردن کلفت کردند و عربده‌ کشان شعار #تا_خون_در_رگ_ماست سر دادند
روزنامه‌ اطلاعات در #دهم_بهمن ماه در تيتری بزرگ خبر از به آتش کشيده شدن #شهرنو، #شکوفه_نو، دو آبجو‌سازی و ده ‌ها مشروب فروشی را داد به جرات میتوان گفت از انبار و زيرزمين اين /۱٠

کارخانه چند روز متوالی آبجو شيشه‌ سرطلايی شمس و آبجو قوطی خارج میشد و بچه ‌های محلات اطراف که يکسر شور بودند و فاقد شعور، به تناسب قوا و تيغ ‌دار بودن نفرات‌ محله‌شان ساعاتی از شبانه‌ روز کارخانه را در اشغال و اختيار خود داشتند همراه با نابود کردن قوطی‌ های آبجو در وسط خيابان /۱۱

و عربده‌:
#به_گفته‌_خمينی_نهضت_ادامه_دارد
بخشی از قوطی‌ها نيز برای روز مبادا که دور نبود ذخيره میشد هنوز تا شب دودانگی مانده بود و دهانها نمی ‌بوييدند از حدود ساعت پنج بعدازظهر در اطراف #قلعه‌_شهر_نو به تدريج مردم اجتماع کردند
حدود ساعت شش عصر چند تن از جوانان به در #قلعه حمله/۱۲

کردند و بعد جمعيت به تبعيت از آنها به خيابانهای داخل قلعه ريختند خانه‌ها و مغازه‌های داخل قلعه به آتش کشيده شد تعدادی از روسپيان در اين وقايع مجروح و دو تا سه نفر کشته شدند آتش ‌سوزی ساعتها #محله‌_غم را می‌سوزاند و خاکستر میکرد ماموران آتش ‌نشانی پيرو اعلاميه‌ قبلی ضمن اعلام /۱۳

همبستگی با مردم اعلام کرده بودند از خاموش کردن آتشهايی که مردم نمیخواهند خودداری خواهند کرد در نتیجه اقدامی برای خاموش کردن این آتشها صورت ندادند
ما سه راه اکبر‌آبادی ‌ها سرگرم انقلاب بوديم و از سرنوشت خانم قاسمی و دخترک خردسال بی‌خبر و تا هنوز و هميشه #پری_بلنده را نديديم /۱۴

تا مدت‌ها حرف، حرف سيدی از اهالی طالقان بود که در غياب خمينی مقامی درحد رهبری داخل دراختيارش بود #سيدمحمود_طالقانی آتش زدن قلعه را نکوهش کرد و سخنانی با اين مضمون بيان کرد:
"چنانچه هر مسجدی به آبريزگاه و مستراح نيازمند است جامعه نيز به چنين مکانی نياز دارد"
طالقانی با اطمينان/۱۵

به کسانی چون پری پناه معنوی بخشيد سيد نمیدانست زمان چندانی نخواهدگذشت که برای حرفش تره هم خرد نخواهند کرد و چندی بعد پسرانش را جلوی چشمانش می ربايند پری نه فرار کرد و نه جايی برای پناه بردن داشت به حرف سيد اعتماد کرد شده بود همان دخترک بالابلندِ قزوينی که پدر وامانده ‌اش وی را/۱۶

به دوران طنازی اش با چند سکه در محله‌ #راسته_وزير قزوين تاخت زده بود ديگر از آن طراوت دوران شباب چيزی به کف اندر نمانده بود که به حراج بگذارد و بدين‌گونه تمام هستی‌اش به تاراج رفت درست در آخرين روز بهمن ماه خانه‌ طبقه‌ دوم مجتمع مهتاب مورد هجوم و غارت واقع شد و کمی بعد نام پری/۱۷

بعنوان اولين زن اعدام ‌شده‌ حکومت الله پس از انقلاب در تاريخ ثبت شد
اولين‌ها هميشه اعتباری تاريخی با خود دارند هرچند کسانی با تاريخ‌ سازی و رواياتی مجعول و اهدافی فرقه ‌گرايانه نام خانم #فرخرو_پارسا را بعنوان اولين زن اعدام‌ شده ثبت کرده باشند عدالت تاريخی حکم میکند تا برای /۱۸

ثبت در تاريخ بگوییم که اولين زن اعدام‌ شده‌ پس از انقلاب #سکينه_قاسمی (پری بلنده) بود
روزنامه‌ کيهان در تاريخ ۲۱ تيرماه ۱۳۵۸ با چاپ تصويری از پری بلنده و منصور باقريان بر پيشانی صفحه‌ اول خود خبر از اعدام سه زن و چهار مرد میدهد اسامی زنان اعدام شده سکينه قاسمی معروف به /۱۹

پری بلنده، زهرا مافيها ملقب به اشرف چهارچشم و صاحب اختياری معروف به ثريا ترکه است که به همراه منصور باقريان به حکم شعبه‌ اول دادگاه انقلاب اسلامی به قتل میرسند
#الياس_کانتی در کتاب #توده_و_قدرت چنين میگويد:
" توده هنگامی ساخته میشود که کميت جای کيفيت را میگيرد توده در همه‌ /۲٠

اشکال خويش چه تماشاچی‌ مسابقه‌ فوتبال باشد چه طرفدار يک انديشه‌ سياسی، پديده‌ ای است که در آن فرديت جايی ندارد بر مبنای همين فقدان فرديت است که توده میتواند ابزار همه‌ خشونتها نيز باشد" /۲۱

منابع:
1). داد بی ‌داد، جلد اول، به کوشش ويدا حاجبی، صفحه ۷۳
2). در ولايت هوا، طنزنوشته ‌ای از هوشنگ گلشيری
3). اطلاعات دهم بهمن ۱۳۵۷
4). خانم وزير، منصوره پيرني