در ادامه گزارش امنیتیسازی و ناامنسازی قهری/ پیرامون «امنیت» در حاشیه در این بخش بعد امنیتیسازی اقتصادی، به عنوان یکی از ابعاد مهم امنیتیسازی منطقه سیستان و بلوچستان می پردازیم.
⬇️
بخش اقتصادی خود دارای دو بخش است که به دلیل مفصل بودن مطلب، ابتدا بخش سوختبری، و در روزهای آینده بخشهای دیگر را منتشر می کنیم.
⬇️
سوختبری
امنیتیسازی اقتصادی منطقه سیستان بلوچستان یکی از سیاستهای جمهوری اسلامی در تمام دوران حاکمیتش بوده است. این شیوه از ناامنسازی قهری، معیشت روزمره را لای چرخدندههای امنیتیسازی له کرده و سوختبری، قاچاق کالا و مواد و قاچاق انسان را به مشاغل رایج و عادی مبدل کرده است.
⬇️
این روزها به واسطه شبکههای مجازی مطالب زیادی در مورد سوختبری بازنشر میشود. اگرچه که گسترش ارتباطات و حساسیت رسانهها افزایش یافته، اما آمارهای سوانح و مرگومیر پیوسته درحال افزایش است
⬇️
. آمارها نشان میدهد که هر سه روز یک سوختبر کشته یا مجروح میشود. بنابر گزارش تکاندهنده روزنامه اعتماد با عنوان «جادههای سوخته» که در ۲۵ خرداد ۱۴۰۲ منتشر شد، فقط در سال ۱۴۰۱، ۱۷۰ ماشین سوختبر در جادههای اطراف ایرانشهر و سرباز منفجر و ۱۶۸ نفر یا با شلیک مستقیم،/
⬇️
یا در اثر سانحه کشته شدهاند. بر اساس همین گزارش، در سال ۱۴۰۱ هر هفته چهار نیسان سوختکش در جادههای اطراف #ایرانشهر منفجر شدهاند. البته نباید از نظر دور داشت که این آمار صرفا به کسانی اشاره می کند که احراز هویت شدهاند.
⬇️
هربار کشتار و مرگ سوختبران سوالاتی را به ذهنها متبادر می کند/ سوالاتی از این قبیل که: نتیجه آن همه برنامههای توسعه که کاغذهارا سیاه کردند چه بود؟ ذینفعان این پروژهها چه کسانی هستند؟
⬇️
آیا سود سرشار مافیای سوخت و همدستان حکومت نظامی مستقر در منطقه خود توجیهگر ناامنسازی قهری و به تبع آن ایجاد وضعیت فوقالعاده و امنیتی سازی گسترده نبوده است؟
⬇️
جنایت #شمسر در سال ۱۳۹۹ و کشتار سوختبران، برای نخستین بارمساله سوختبری و وضعیت معیشتی سوختبران را مورد توجه افکار عمومی قرار داد و زوایای پنهان آن توجه برخی فعالان و روزنامهنگاران را به خود جلب کرد.
⬇️
سوختبر به عنوان آخرین حلقه در چرخه نقل و انتقال قاچاق «قانونی» یا «غیرقانونی» سوخت عمل میکند؛ چرخهای که به حاشیهراندهشدهترین، فراموششدهترین و هیچترینها را به خدمت میگیرد. زندگی یک سوختبر همواره در وضعیت استثنایی قرار دارد.
⬇️
این وضعیت بازتابی از موقعیت همواره استثنایی و سیاست بحرانی است که دهههاست در سیستان و بلوچستان برقرار است؛ سیاستی که بحران را به زیست روزمره میکشاند، تامین معاش را در وضعیت بحران، اضطرار و اضطراب لاینقطع قرار میدهد و حق مقاومت را سلب میکند.
⬇️
سوختبری اگر برای مرزنشینان فرودست، اجباری پرخطر برای کسب معیشت است، اما ثروتهای گزافی را نصیب صادرکنندگان، نهادهای نظامی/حکومتی و برخی سرطایفههای متولی آن میکند.
⬇️
در این میان حتی اجرای طرحهای حکومتی همچون «طرح رزاق» که برای به اصطلاح «قانونی شدن سوختبری در مناطق مرزی» ایجاد شده، نتوانسته است مشکلی را از میان بردارد.
این طرح که تامین معاش و کرامت انسانی سوختبران را بیش ار پیش به دام دستگاه بوروکراتیک دولت انداخته،/
⬇️
بر توسعهزدایی نیز دامن زده است، چرا که حکومت نظامی مستقر در منطقه با توسل به این طرح، از مسئولیت ایجاد اشتغال و روشهای انسانی کمخطر و پایدار برای تامین معاش شانه خالی کرده و اشتغال را به منافع رانتی خود پیوند زدهاست.
⬇️
طرح رزاق چیست؟
رزاق به معنی روزیدهنده است. روزی که در فقه شیعه وابسته به اراده خداست، همزمان بر تلاش، کوشش، اخلاص و فداکاری تاکید میکند. در سیستان و بلوچستان دولت یا حکومت نظامی مستقر خود را در مقام و نقش خدایگان روزیده معرفی می کنند.
⬇️
آنها مرگومیر، سوانح و درگیریها در بلوچستان را به سستی، تنبلی و آلودگی نیت وابسته و تنها راه وسعت روزی را در نسبت با مجاری رانتی و در چارچوب منافع رانتی حاکم تعریف میکنند.
طرح رزاق با همکاری استانداری، سپاه و و وزارت نفت در مرز سراوان آغاز شد.
⬇️
بر اساس این طرح، به هر خانوار مرزنشین در هفته ۲۰۰ لیتر گازوئیل با نرخ مناسب (بالاتر از نرخ سهمیه معمول و پایینتر از نرخ در بازار مقصد) اختصاص مییابد و خانوارها میتوانند سهمیه خود را در جایگاههای تعبیه شده که ۵ کیلومتر با مرز فاصله دارد،/
⬇️
توسط خودرویی «ایمن»(که پلاک آن نیز در طرح ثبت شدهاست) تحویل بگیرند و از طریق معابری که تعیین شده، به پاکستان منتقل و در آنجا به فروش برسانند. ادعا میشود با این کار، ضمن حمایت از معیشت خانوارهای مرزنشین، آسیبهای ناشی از انتقال غیرقانونی سوخت به خارج از کشور از بین میرود/
⬇️
و قاچاق سازمانیافته نیز کنترل میشود.
برای اجرایی شدن این کار، مرزنشینانی که در ۲۰ کیلومتری مرز زندگی و سوختبری میکنند، شناسایی و برای آنها کارت رزاق صادر میشود تا سوخت قانونی دریافت کنند. این طرح ابتدا به شکل پایلوت در سراوان و سپس در زابل نیز اجرایی شد.
⬇️
در قالب این طرح و با این کارتها یک نفر به نمایندگی یا با کرایه هفتگی کارت از صاحبان آن به خرید قانونی سوخت از دولت می پردازد. آنها سوخت را با خودروهای وانتبار معمولی دارای مشک مخصوص سوخت، که هرکدام حدود ۳ هزار لیتر گنجایش دارد،/
⬇️
از گدرگاههای قانونی به پاکستان منتقل کرده و آنرا به فروش می رسانند. گفته میشود که در این طرح هیچگونه عوارضی توسط دارندگان کارت پرداخت نمیشود. با اینوجود، نه منشا تامین سوخت مشخص است و نه شیوه سوختگیری.
⬇️
در اجرای این طرح، سپاه و وزارت نفت همواره یکدیگر را متهم به کمکاری و ناهماهنگی میکنند.
اما این طرح پیش از آن که کسی حتی نام آر را شنیده باشد، در منطقه شمسر سراوان به کشتار گسترده حداقل ۸ نفر از سوختبران منجر شد.
⬇️
اگرچه که هنوز ابعاد این فاجعه و نیروهای درگیر در آن ناشناخته است، هنوز مشخص نیست چرا درگیری ایجاد شد؟ چه کسانی شلیک کردند؟ چرا مراجع طایفگی پیگیری لازم را در این زمینه انجام ندادند؟ چه منافع مشترکی کشتار سوختبران را مسکوت گذاشت؟
⬇️
این فاجعه نشان میدهد که چگونه حیات و ممات دورترین مرزنشینان به رانتهای مافیای سوخت پیوند خورده است و چه میزان جان این بیچیزان بیشمار ارزان است.
اما آنچه در واقعیت رخ میدهد این است که طرح رزاق خود تنها سرپوشی جهت عادیسازی عبور و مرور تانکرها و نیسانها در منطقه است.
⬇️
طبق آمار رسمی یک سوم ماشینهای حامل سوخت خارج از طرح رزاق فعالند. یعنی میزان سوخت ورودی بسیار بیش از نیاز روزانه استان و میزان تخصیصی برای این طرح است. در واقع تمایز میان سوختبران «قانونی» و «غیرقانونی» از میان رفتهاست. تا سوخت کسبوکار پر رونق رانتی است،/
⬇️
سوختبری در همه اشکال ادامه دارد. سوختبری اغلب با ماشین نیسان، موتورسیکلت و در مناطقی با الاغ یا بر روی دوش حمل میشود. سوختبر در واقع آخرین حلقه این زنجیره مافیایی پرسود است. حجم سوختی که به کمک مافیای سوختی و با همدستی سران برخی طوایف منصوب سپاه به سمت مرز سرازیر میشود/
⬇️
یکی از مهمترین دلایل امنیتیسازی زندگی اقتصادی در سیستان و بلوچستان است. از یکسو دولت هرگز نمیخواهد در این منطقه حمایتهای واقعی از فرودستان نقاط مرزی به عمل آورد و از سوی دیگر، بهجای گرهگشایی از معیشت خانوادهها،/
⬇️
دولت با اهمال در برابر خشکسالی و نابودی شیوههای زیست سنتی، راههای زیست شرافتمندانه، امکانهای زندگی بهتر و توسعه پایدار را مسدود کرده و جان را در برابر نان برای معامله پایاپای پیوند زده است.
این چرخه، خشونتی عریان و علنی است.
⬇️
پدیده سوختبری به خوبی منافع صاحبان ثروت و به یغمابرندگان منابع زیستی (آب، خاک، دریا، نفت و گاز) را تامین می کند. در چهل سال گذشته، اجرای خشنترین فرایندهای محرومسازی، که از عوامل مهم ایجاد مشاغلی مانند سوختبری است،/
⬇️
مردمان بلوچ را زیر پای ابرسرمایهداران نظامی و وابستگان رانتی سرطایفهها له کرده و با غارت محیطزیست، اجتماع و فرهنگ بلوچها، تمام هستی و زیست آنان را به کالایی برای خطر کردن تبدیل کردهاست.
⬇️
در واقع نابودی زیست مردمان حاشیههای مرزی و مردمان بسیاری از مناطق دیگر دور از مرکز که برای لقمهای نان به سوختبران مرزی می پیوندند، به گردشهای مالی عظیمی انجامیدهاست که احتمال بهبود شرایط تنها با خلعید آنها قابل تصور است.
⬇️
چنین تغییرات خشنی به دگرگونی روابط محلی سنتی انجامیده و دستگاه امنیتی مناسبات مرزی را به مدد میلیتاریزه شدن بلوچستان و با امداد گرفتن از سرطایفههای همدست بازآرایی کردهاست که در بخشهای آتی به آنها خواهیم پرداخت.
⬇️
در این بین، عده معدودی با دریافت رانتهای ویژه که نتیجه همکاری آنان با حکومت نظامی مستقر است، به ثروتهای بادآورده میرسند. این شبکه مافیایی گسترده حجم بالایی از سوخت (عمدتا گازوئیل) را نخست به استان/
⬇️
و سپس از طریق شبکههای مافیایی توزیع به صاحبان پمپهای بنزین، کامیونداران و شلنگداران می رساند. این قشر تازه ثروتمند شده و نوظهور، در واقع ایجنتهای بومی برای توزیع و انتقال سوخت هستند و در سطحی پایینتر و بومی منافع دولت نظامی مستقر را تامین میکنند.
⬇️
این مساله سبب شکاف طبقاتی عظیم میان اعضای یک طایفه شدهاست، به طوری که این سرکردگان با ثروتهای کلان خود به الگوی منحصر به فردی برای تحرک طبقاتی تبدیل شدهاند.
اما آنچه در این میان به ارزانی به فروش میرسد و با خطر روبروست،
⬇️
جان خیل عظیم سوختبران کمچیز مرزی و کسانی است که از نقاط دیگر به این جرگه میپیوندند. آنها که شاهرگهای حیاتی توزیع و انتقال در چرخه مافیایی هستند، حتی از نظر دستگاههای سیاستساز( دولت یا نهادهای نظامی) چون کارگری ارزان با حقوق حداقلی در نظر گرفته نمیشوند.
⬇️
آنها در کلیت سیاسی امور، قابل ادغام نیستند و خارج از ساحت قانون و قضا تعریف میشوند. برخی از آنها حتی تحصیلات عالیه دارند، اما تنها حکومت به خوبی میداند که با مرگ و جراخت سوختبران خللی به این صف عظیم وارد نمیشود،/
⬇️
چرا که مردم سالها توسعهزدایی و عادیسازی فقر و فلاکت انتخاب دیگری در برابر خیل عظیم مردم قرار ندادهاست.
سوختبران در خطرناکترین مسیرهای ممکن، سوخت را انتقال می دهند. غفلت ماشینهای سنگین با ۲۶۰۰ لیتر گازوئیل میتواند به ثانیهای ماشین را منحرف کند و در آتش بسوزاند.
⬇️
سوختبران بسیاری با این حوادث زنده زنده در آتش میسوزند و یا دچار سوانح میشوند. گزارش اخیر اعتماد اذعان میکند که بیمارستان خاتم ایرانشهر بالاترین آمار جراحیهای سوختگی، معلولیت قطع عضو و فلج به دلیل شدت سوختگی را دارد.
⬇️
همچنین از آنجایی که تا شعاع ۴۰۰ کیلومتر از #ایرانشهر، #سرباز، #قصرقند، #دشتیاری و #نیکشهر به بیمارستان خاتم منتقل میشوند که با ۱۰ تخت سوختگی و ۳ اتاق جراحی هیچ امکانات و تجهیزاتی خاص برای مداوای سوختگیهای سوختبران ندارد.
آری، سوختبری شغل و انتخاب سوختبران نیست،/
⬇️
اما برای نظام در انزوا مانده سرمایهداری چکمه و نعلین بهترین انتخاب است! تا سوختبری هست، دولتها دیگر نیازی به گسترش زیرساختهای آموزشی، بهداشتی و ایجاد اشتغال نمیبینند.
⬇️
در عوض نیاز دارند که سالانه به واسطه خیل عظیمی از جوانان و نوجوانان در مسیرهای پر پیچو خم مرگآفرین، سوخت را به نواحی مرزی و از آنجا به کشورهای همسایه منتقل کنند.
⬇️
زنان و سوختبری
سوختبری مختص به مردان یست. ظهور سوختبران زن خود پدیدهای است که از زنانه شدن بیش از پیش فقر و فلاکت در منطقه خبر میدهد. بسیاری از زنان سوختبر با کودکان پسر خود پا در مسیر سوختبری میگذارند.
⬇️
آنها زنان سرپرست خانواری هستند که یا همسران خود را در مسیر سوختبری از دست دادهاند، یا همسران اعدامیهای جرائم مخدر هستند، یا به خاطر معلولیت ناشی از کار شدید و یا سوختگی همسر، تنها نانآور خانواده هستند. بسیاری از آنان هم همسران زندانیان جرائم مواد مخدر هستند.
⬇️
پدیده زن سوختبر بیشتر در جنوب استان کرمان مشاهده میشود. بیشتر این زنان محل دپوی سوخت(مندی) را می گردانند؛ یعنی خانه یا مکانهایی که پر از سوخت گازوئیل و بنزین است، و تعدادی از آنان با نیسان سوخت جابجا میکنند، و عدهای هم راه پاککن هستند.
⬇️
راه پاککنها هر شب در مسیرهای مشخصی کشیک میدهند و در ازای آن از رانندگان پول دریافت میکنند. اگر راه پاککن بتواند پاسگاه راهمدست کند، پولی (لین) نیز از طرف رانندگان به پاسگاه داده میشود.
در روستاهای مرزی هنگامی که سوختبرها در صدد فرار از دست ماموران هستند/
⬇️
و به روستایی در مسیر پناه میبرند، زنانها حلقههای حفاظتی شکل میدهند.
آنها با ایجاد این حلفهها اجازه مصادره سوخت را به ماموران نمیدهند و راننده را مخفی میکنند. اگر بتوانند حتی با سنگ و چوب و کلا هر آن چیزی که در دسترس دارند، اجازه بردن نیسان را نمیدهند. /
⬇️
آنها فریاد میزنند: «اگر ماشین را میبری، باید ما را هم ببری».
این زنها اگرچه اغلب سوختبران مرد را نمیشناسند، ولی مقاومتی که رقم میزنند می تواند به فهم سویههای پنهان وضعیت همواره فوق العاده بلوچستان کمک کند.این زنها نیازی ندارند که بستگان خونی مردان سوختبر باشند.
⬇️
آنها در رنج و مقاومت خویشاوندند. زندگی شرافتمندانه و انسانی آنها جنگی تمام عیار است که هر روز بر شمار فرزندان سوختهاش افزوده میشود؛ فرزندانی که گاه در کوره راههای پیپیچ و خم کار، حتی تکهای از بدنهایشان باقی نمیماند تا به خانه بازگردد.
⬇️
ویدیوهای اینترنشنال از هجوم به کمپ MEK رو دیدم. رفتم تو یوتیوب سرچ کردم تا ویدیوهای تقطیع نشده و کاملتر رو پیدا کنم.
چیزی که دیدم. در هنگامی که پلیس با حکم دادستان وارد کمپ شده بود. افرادی سعی در سوزاندن مدارک! و دفع زباله داشتند.
همینطور ممانعت از ورود پلیس و اخلال در حرکت آن
می تونید عنوان رو در یوتیوب سرچ کنید.
امیدوارم که پلیس آلبانی تونسته باشه مدارک رو پیدا کرده باشه. این شیوه گزارش کردن توسط اکثر رسانههای فارسی زبان بنظرم خیلی عجیب بود و باید منتظر نتایج تحقیقات باشیم.
چرا دانشگاه مهم است؟
تنها نهاد عمومی است که در نظام آموزشی کشور، تفکیک جنسیتی نشده، تفکیک طبقاتی نشده.
که کورد و تورک و لر و هرمزگانی و عرب و بلوچ و فارس و گیلک و تبری رو کنارهم جمع می کنه و می گه باهم یاد بگیرید و باهم بزرگ شید. #نه
تلاش هدفمند رژیم در جداسازی دانشگاه و قصدش در وارد کردن اجباری نیروهای خودی به دانشگاه هم از همین نشات میگیرد.
که دانشجو رشتههای جداسازی مردم رو پنبه می کند.
همسویی دیکتاتور مستقر و دیکتاتور در کمین هم از همین است.
از همگرایی و همسویی مردم، از پرچم شدن دروغهایشان می ترسند.
من قصد نداشتم و ندارم که موجی از خداحافظی موقت یا دائم بین کنشگران مجازی ایجاد کنم.
فقط حالم خوب نیست و برای اینکه بتونم خودم و زندگیم رو مرتب و جمع و جور کنم باید کمی به خودم برسم. من قطعا با کمک دوستانم که همراهم بودند خودم رو جمعوجور می کنم و متمرکزتر برمیگردم به نوشتن
⬇️
هر ۱ نفری که از فضای کنشگری دور بشه، مهرههای رژیم پروژههاشون پاس می شه و چکشون نقد.
من زیاد خودم رو درگیر کردم بدون اینکه به زندگی کردن که بخش وسط شعار #ژن_ژيان_ئازادى است توجه کرده باشم.
اتفاقات چند روز اخیر بسیار زیاد و مهم بودند با اینکه نمود خیابانی و خبری خاصی نداشتند.⬇️
مسایل زیادی داریم که نباید پشت گوش بندازیم.
سرکوب نظامی کوردستان
فشار شدید به دانشجویان
تهدید و سرکوب خانوادههای دادخواه.
ناامنسازی بلوچستان.
وضعیت بحرانی آب و نان.
گرانی مسکن و مشکلات سرپناه امن مردم.
⬇️
ایلنا به نقل از معاون اول قوه قضاییه
تغییر روایت در مورد «عفو» :
🔸۹۰ هزار نفر در اغتشاشات آزاد شدند، این ۹۰ هزار نفر در زندان نبودند اکثریت اینها تحت تعقیب بودند و با دستور عفو بخش زیادی از اینها منع تعقیب شدند.
⬇️
بعد از تمام شدن اغتشاشات آن کسانی که در خیابانها شعار میدادند از بیگانگان پول گرفته بودند. بسیاری از افرادی که عفو شدند جوانانی بودند که گول خورده بودند و دارای خانوادههای متدین بودند و خود این افراد اظهار ندامت کرده بودند.
⬇️
کسانی که معرکهگردان بودند عمدتاً دستگیر نشدند زیرا هنگامی که تجمعات شکل میگرفتند از محل دور میشدند و این افراد وابسته به دشمنان بودند و برای این کارها پول میگرفتند.
⬇️
🧵هدف @criticalthreats اطلاعرسانی و آموزش سیاستگذاران، جوامع اطلاعاتی و نظامی، و همه شهروندان علاقهمندی است که نیاز به درک تفاوتهای ظریف و مقیاس تهدیدات منطقه دارند.
اخبار اعتراضات #ایران، 16 فروردین 1402 #حملات_شیمیایی_به_مدارس
⬇️
🟥🟠مسمومیتهای دانشآموزان در ایران پس از تقریباً سه هفته بدون گزارش(تعطیلات سال نو) ، از سر گرفته شده است که نشان میدهد رژیم در اتخاذ تدابیر امنیتی لازم برای جلوگیری دائمی از این حملات کوتاهی کرده است. #حملات_شیمیایی_به_مدارس
⬇️
🟥تیم CTP ده مورد مسمومیت دانشجویی را در 16 فروردین، چهار مورد در 15 فروردین و یک مورد در 13 فروردین ثبت کرد.
حمله شیمیایی 14 فروردین به دختران دانشآموز ایرانی در #نقده، #آذربایجان_غربی، اولین مورد از این حملات از 22 اسفند بوده است. @1500tasvir #حملات_شیمیایی_به_مدارس
⬇️
🧵هدف @criticalthreats اطلاعرسانی و آموزش سیاستگذاران، جوامع اطلاعاتی و نظامی، و همه شهروندان علاقهمندی است که نیاز به درک تفاوتهای ظریف و مقیاس تهدیدات منطقه دارند.
اخبار اعتراضات #ایران، 15 فروردین 1402
⬇️
🟠علی خامنهای روز 15 فروردین در دیدار با مقامات ارشد نظام بر تعهد خود به اجرای قانون حجاب اجباری تاکید کرد.
خامنهای حجاب را هم به عنوان یک واجب سیاسی و هم به عنوان یک واجب مذهبی در نظر گرفت.
⬇️
وی افزود که مسئله حجاب «قطعاً حل خواهد شد»، اما مشخص نکرد که مقامات رژیم دقیقاً چگونه باید برای اجرای حجاب اجباری اقدام کنند.
⬇️