Discover and read the best of Twitter Threads about #الفبای_حق_کُشی
Most recents (1)
چه کسانی تمایل به رأی دادن ندارند؟
"#الفبای_حق_کُشی"
- خانم "الف" به بانک می‌رود، نوبت می‌گیرد.
شماره‌اش ۱۳۵ است.
همان‌جا دوستش را می‌بیند که سه ساعت زودتر از او آمده و دو شماره در دستش دارد.
یکی ۲۴ و یکی ۲۵
شماره ۲۵ را از او می‌گیرد و کارش را زودتر از ۱۱۰ نفر دیگر
#رشتو۱)
"#الفبای_حق_کُشی"
- خانم "الف" به بانک می‌رود، نوبت می‌گیرد.
شماره‌اش ۱۳۵ است.
همان‌جا دوستش را می‌بیند که سه ساعت زودتر از او آمده و دو شماره در دستش دارد.
یکی ۲۴ و یکی ۲۵
شماره ۲۵ را از او می‌گیرد و کارش را زودتر از ۱۱۰ نفر دیگر
#رشتو۱)
انجام می‌دهد و خوشحال بانک را ترک می‌کند.!
- آقای "ب" راننده تاکسی است.
هر روز دقایقی را فریاد می‌زند تا مسافرانش تکمیل شده و حرکت کند.
امروز باران شدیدی می‌آمد.
آقای "ب" کسی را سوار نمی‌کرد و می‌گفت که فقط دربست می‌رود.!
- خانم "پ" پنجره را باز می‌کند و زیرسفره‌ای را...
۲)
- آقای "ب" راننده تاکسی است.
هر روز دقایقی را فریاد می‌زند تا مسافرانش تکمیل شده و حرکت کند.
امروز باران شدیدی می‌آمد.
آقای "ب" کسی را سوار نمی‌کرد و می‌گفت که فقط دربست می‌رود.!
- خانم "پ" پنجره را باز می‌کند و زیرسفره‌ای را...
۲)
داخل کوچه می‌تکاند.!
- آقای "ت" در اتوبان می‌بیند که همه‌ی ماشین‌ها در ترافیک سنگینی هستند.
وارد شانه‌ی خاکی می‌شود و از چند صد نفر جلو می‌زند و بعد به داخل صف ماشین‌ها می‌آید.!
- خانم "ث" فروشنده است.
کیفی می‌فروشد با قیمت ۲۰ هزار تومان.
توریستی از همه جا بی‌خبر می‌آید که
۳)
- آقای "ت" در اتوبان می‌بیند که همه‌ی ماشین‌ها در ترافیک سنگینی هستند.
وارد شانه‌ی خاکی می‌شود و از چند صد نفر جلو می‌زند و بعد به داخل صف ماشین‌ها می‌آید.!
- خانم "ث" فروشنده است.
کیفی می‌فروشد با قیمت ۲۰ هزار تومان.
توریستی از همه جا بی‌خبر می‌آید که
۳)
