Discover and read the best of Twitter Threads about #مونا_نقیب

Most recents (5)

سال ۹۴ رفتیم بازدید از ذوب آهن اصفهان از طرف دانشگاه. موقع ورود با داد و بیداد گفتن حق ندارید گوشی در بیارید. حق ندارید سلفی بگیرید. بعد کلی دعوا، رفتیم داخل.
چیزهایی دیدم که هیچ‌وقت از جلوی چشمم کنار نرفت!
#مهسا_امینی
با یکی از کارکنان قسمت کوره‌ی ذوب دوست مشترک داشتم. اومد و دست منو گرفت گفت بیا بریم نزدیک کوره. از شدت حرارت داشتم ذوب می‌شدم.

جملاتشو یادمه تقریبا، با کمی بالا پایین نقل می‌کنم.
#مونا_نقیب
گفت: مهندس ببخشید دم در بد رفتاری کردیما، این‌جا خیلی خطرناکه، یه لحظه حواسشون بره به سلفی گرفتن، ممکنه فاجعه رخ بده. هفته‌ی پیش اشباهی، یه انفجار رخ داد. یکی از بچه‌ها که تازه داماد بود کشته شد. ظاهر بدنش سالم بودا، ولی از داخل پخته شده بود، عین خمیر شده بود.#کیان_پیرفلک
Read 7 tweets
واقعأ هنوز درک نمی‌کنم چرا فکر می‌کنید واقعهٔ کربلا بزرگترین رنجی است که یک گروه متحمل شده؟ یزیدیان به زینب تجاوز نکردند، اما خامنه‌ای‌ها به #آرمیتا_عباسی تجاوز کردند. یزیدیان به رقیه رحم کردند اما خامنه‌ای‌ها #مونا_نقیب را کشتند. یزیدیان سجاد رو نکشتند،
#مهسا_امینی
اما خامنه‌ای‌ها برادران افکاری را زندانی و دوستش را کشتند. یزیدیان خانواده حسین را آزاد کردن اما خامنه‌ای‌ها به‌دنبال خانواده‌های کشته‌شدگان هستند. یزیدیان جنازه‌ربایی نکردن و از زینب اعتراف اجباری نگرفتند اما خامنه‌ای‌ها از مادر داغدیده می‌خوان که علیه فرزند کشته شده‌اش شهادت
دهد. یزیدیان به زخمی‌ها اجازه مداوا دادن اما خامنه‌ای‌ها جلوی ارسال خون به کردستان و زاهدان رو گرفتن. یزیدیان خودشون نماز گذاشتن اما خامنه‌ای‌ها به نمازگزاران زاهدانی حمله کردن و قتل‌عام به‌راه انداختن. یزیدیان از رقیه بازجویی نکردن، اما خامنه‌ای‌ها از کودک ۳ اعتراف گرفتن.
Read 7 tweets
این‌جا می‌خوام تصاویری از این روزها رو جمع کنم از #دختران_انقلاب_۱۴۰۱ که شاید بشه گفت سبک اون تصویر معروف از #دختر_خیابان_انقلاب اند. لطفن هر عکسی جا افتاده رو بهش اضافه کنید.
#مهسا_امینی
۱: ImageImageImageImage
با دیده‌شده‌ترها شروع کردم اما در ادامه بعضی از تصاویر هم از فیلم‌اند یا تارشده بودند.
اگر هم عکسی مال این دوره نیست بگین.
#نیکا_شاکرمی ۱۶
۲: ImageImageImageImage
Read 24 tweets
۱
#رشته_توییت
یه روز یه ‌پرنده‌هه اومد لونه‌ش و دید جوجه‌هاش تخم گذاشتن.
گفت: «شماها هفته‌ی پیش به دنیا اومدید. هنوز پرهاتون بوی تخم می‌ده. چرا این‌قدر زود؟»
جوجه‌ها گفتن: «ترسیدیم. تخم‌مامون افتاد.»
مادره گفت: «ترسِ چی؟»

#مهسا_امینی👇
۲
گفتن: «مادر!وقتی نبودی، دو تا آدم اومدن ایستادن این بغل و گفتن گندم‌ها رسیده، باید فردا درو کنیم.»
مادره گفت: «خب!؟»
گفتن: «خب نداره. ما خونه‌مون وسطِ گندمزارِ ایناست و متاسفانه ما بدن‌مون به داس حساسه. ترسناکه! ببین تخما رو!»
مادره گفت: «هُل نکنید. دقیق چی گفتن؟»
#حنانه_کیا👇
۳
یکی‌شون شمرده‌ـ‌شمرده گفت: «یکی‌شون. کوچیک‌تر بود. به اون بزرگ‌تره. گفت: “بابا! گندما رسیده؟” بابائه گفت: “آره”. راستی مامان! بابای ما کجاست.»
مامانه جا خورد و گفت: «رفته ماموریت. راه دور. بقیه‌ش رو بگو!»

#نیکا_شاکرمی👇
Read 21 tweets
1/
2600نفر لایک کردن که بگم.
به قرعان مژید اگر همه‌ی این رشته توییت بیش از 2600تا لایک نخوره، از این به بعد هم به کارم مثل قبل ادامه خواهم داد.
کاری که ازم برمی‌آد تکلیفمه. شما هم کار بهتری داری برو!
این این‌جا هست. جایی نمی‌ره.

#رشته_توییت: مرغ در برابرِ مرغ

#مهسا_امینی (22)👇
2/ توضیح: این یه خاطره‌س اما برای اینکه رازی از زندگی کسی برملا نشه مجبورم خیلی ردگم‌کن بزنم تو کار. صبور باشید. بعدش یه جمع‌بندی داره که شاید به بعضی اتفاقاتِ این روزها بیاد.

یه شب با یه عده جوجه‌کبابه رو زدیم و با جمع دورِ آتش نشسته بودیم.

#نیکا_شاکرمی (17)🔽
3/ نمی‌دونم چی به چی وصل شد که یهو بحثِ تربیت و پدر و مادر و اینا افتاد وسط. هر کی یه چیزی گفت.
نظره دیگه، تنها چیزی که همه مجانی می‌دن.
علی‌آقا گفت: «من عینِ بابای خودم نشم هنر کردم.»
تا اینو گفت دو تا برادراش گفتن: «عَی این دوباره شروع کرد.»

#ذکریا_خیال (16)🔽
Read 52 tweets

Related hashtags

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3.00/month or $30.00/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!