Discover and read the best of Twitter Threads about #نیروی_هوایی
Most recents (2)
با من از #فایل_صوتی حرف نزنید:
سال ۱۳۷۸، شیراز؛
بر خلاف دستور #فرمانده_کل_قوا، #نیروی_هوایی_سپاه به فرماندهی #قالیباف، شبانه، با تخریب فنس، به #پایگاه_هوایی_شیراز هجوم برد تا زمینهای پایگاه را اشغال کند!
نکته عجیب اینکه نیروهای مهاجم، مجهز به تیربار سنگین بودند!
با مقاومت پرسنل
سال ۱۳۷۸، شیراز؛
بر خلاف دستور #فرمانده_کل_قوا، #نیروی_هوایی_سپاه به فرماندهی #قالیباف، شبانه، با تخریب فنس، به #پایگاه_هوایی_شیراز هجوم برد تا زمینهای پایگاه را اشغال کند!
نکته عجیب اینکه نیروهای مهاجم، مجهز به تیربار سنگین بودند!
با مقاومت پرسنل
#نیروی_هوایی و همچنین #هوابرد(که دارای سوله چتر برای عملیات هوایی هستند)نیروهای سپاه اقدام به شلیک مستقیم تیربار به سمت ارتش میکنند که منجر به #شهادت یکی از سربازان هوابرد شد.
فرماندهان ارتش بارها از قالیباف خواستند که با ارائه حکم کتبی از فرمانده کل قوا، بدون درگیری، مالک زمینها
فرماندهان ارتش بارها از قالیباف خواستند که با ارائه حکم کتبی از فرمانده کل قوا، بدون درگیری، مالک زمینها
شود تا کار به درگیری نکشد، اما سرانجام قالیباف بدون حکم از #رهبری و با حمایت #قوه_قضاییه و #نیروی_انتظامی، موفق به اشغال زمینهای ارتش و اتصال سپاه به فرودگاه شیراز شد!
نکته جالب اینکه #دادگاه_نظامی، بدون اینکه حتی یک بار قالیباف را احضار کند، اقدام به محکومیت #ارتش کرد!
#گازانبری
نکته جالب اینکه #دادگاه_نظامی، بدون اینکه حتی یک بار قالیباف را احضار کند، اقدام به محکومیت #ارتش کرد!
#گازانبری
هر کی می‌خوای باش!
#رشتو
نقل میکنند روزی ارتشبد خاتم فرمانده #نیروی_هوایی، بعد از ساعت خاموشی، پیاده از پادگان به سمت خانه می‌رفته که سرباز وظیفه نگهبان شیفت با دیدن سایه او، به صدای بلند فرمان ایست می‌دهد. خاتم توقف کرده و خود را به سرباز معرفی می‌کند:
(۱/۷)
#رشتو
نقل میکنند روزی ارتشبد خاتم فرمانده #نیروی_هوایی، بعد از ساعت خاموشی، پیاده از پادگان به سمت خانه می‌رفته که سرباز وظیفه نگهبان شیفت با دیدن سایه او، به صدای بلند فرمان ایست می‌دهد. خاتم توقف کرده و خود را به سرباز معرفی می‌کند:
(۱/۷)
پسرم من تیمسار خاتم فرمانده نیروی هوایی هستم.
سرباز می‌گوید:
هرکی می‌خوای باش. باید اسم رمز شبانه رو بگی.
خاتم دوباره تاکید می‌کند:
من ارتشبد خاتم هستم.
سرباز که نشناخته، خشمگین می‌شود و گلنگدن اسلحه‌اش را می‌کشد و به خاتم دستور می‌دهد روی زمین دراز بکشد و ...
(۲/۷)
سرباز می‌گوید:
هرکی می‌خوای باش. باید اسم رمز شبانه رو بگی.
خاتم دوباره تاکید می‌کند:
من ارتشبد خاتم هستم.
سرباز که نشناخته، خشمگین می‌شود و گلنگدن اسلحه‌اش را می‌کشد و به خاتم دستور می‌دهد روی زمین دراز بکشد و ...
(۲/۷)
...و پیش از آنکه خاتم کلمه دیگری بگوید نعره می‌زند:
تکون نخور وگرنه سوراخ سوراخت می‌کنم
تیمسار خاتم ناچار روی زمین می‌خوابد و چون اسم رمز را نمی‌دانسته چند ساعتی به همان حال می‌ماند.
ساعاتی بعد گروهبان پاسبخش برای تعویض نگهبانی می‌آید و به سرباز می‌گوید: این کیه دراز کشیده؟
(۳/۷)
تکون نخور وگرنه سوراخ سوراخت می‌کنم
تیمسار خاتم ناچار روی زمین می‌خوابد و چون اسم رمز را نمی‌دانسته چند ساعتی به همان حال می‌ماند.
ساعاتی بعد گروهبان پاسبخش برای تعویض نگهبانی می‌آید و به سرباز می‌گوید: این کیه دراز کشیده؟
(۳/۷)
