Discover and read the best of Twitter Threads about #پاسخ_به_تاریخ

Most recents (3)

سال‌ها پیش مادرم نماز میخوند. یک روز گفت من چه نمازخونی هستم که تابحال یک بار قرآن رو نخوندم ببینم چی میگه! شروع کرد و قرآن رو از اول تا آخر به فارسی خوند. بعد قرآن رو بست و گفت من نمیتونم به این خزعولات معتقد باشم. و دیگه از اون روز یک مسلمان نبود.👇
من هم یک روز به خودم گفتم چطور #پادشاهی خواهی هستی که کتاب‌های شاه رو نخوندی؟ شروع کردم به مطالعۀ #پاسخ_به_تاریخ #ماموریت_برای_وطنم و #انقلاب_سفید رو خوندم. با هر صفحه بیشتر و بیشتر به شخص شاه، #خاندان_پهلوی و به نظام پادشاهی مشروطه علاقمند شدم. 👇
حالا وقتی با کسی در مورد دوران شاه صحبت می‌کنم، روی هوا حرف نمی‌زنم، بلکه میتونم مستند و مستدل، از تاریخ، از کارهایی که در این مملکت انجام شد، از طرح‌ها و افکار بلند شاه، صحبت کنم. میدونم به چی و برای چی باور دارم. میدونم وقتی میگیم #خاندان_ایرانساز_پهلوی 👇
Read 6 tweets
انتقاد شدید شاهنشاه آریامهر از مماشات غرب با جمهوری اسلامی - کتاب #پاسخ_به_تاریخ:
ًًًٍٍََُِِمن در گذشته از انتقاد دنیای غرب روی گردان بودم و هنوز هم با احتیاط به انتقاد از آن ها میپردازم. این موضوع بیش از پیش روشن شده است که سیاست غرب در ایران و بطور کلی در تمامی دنیا،
کوته بینانه و خطرناک و بیشتر مواقع ناشیانه و گاهی ابلهانه است. من با دقت به رویداد ها و اتفاقات اخیر توجه کردم و این نتیجه را بدست آوردم. به عنوان مثال گزارش تلویزیونی از جلسه عمومی سازمان ملل متحد در پیرامون گروگان ها را نام میبرم.
روی پرده تلویزیون آنتونی پارسونز ظاهر شد که اکنون نماینده بریتانیا در سازمان ملل متحد است، یکسال قبل فرستاده ملکه انگلیس در تهران بود (سفیر انگلیس در ایران)، در آن گزارش تلویزیونی من چیز هایی از دهان او شنیدم که هرگز باورکردنی نبود!
Read 7 tweets
1️⃣
پدرم، #رضاشاه_کبیر
سال1907وقتی قرارداد روس و انگلیس به امضاء رسید، پدرم که حدود سی سال داشت، فرمانده واحد کوچکی از تیپ قزاق ایران بود. راهزنانی که در خدمت خانها و روسای ایلات بودند از وی هراس داشتند. او را رضا ماکزیم میخواندند زیرا فرمانده یک واحد مسلسل سنگین از نوع ماکسیم بود
2️⃣
پس از قرارداد ورسای سال 1919ایران بصورت یک کشور تحت الحمایه بریتانیا درآمد. در همین زمان در بعضی از ایالات شمالی آتش شورش زبانه میکشید و هر آن احتمال اعلام یک جمهوری وابسته به اتحاد جماهیر شوروی میرفت. در چنین دوره پر آشوبی بود که 4آبان1298 چشم به جهان گشودم. پدرم از اینکه خدا
3️⃣
به او پسر و وارثی اعطا کرده خوشحال بود.اوضاع ایران آشفته بود. دولت مرکزی فاقد هر قدرتی بود.نه قانون بر مملکت حاکم بود، نه عدالت، نه نظم، نه ارتش وجود داشت و نه قوای تامینیه. اشرار مسلح خود دادگاههای مخصوص داشتند و به میل خود عدالت را جاری میکردند در حالیکه رسما سازمان قضائی در
Read 9 tweets

Related hashtags

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3.00/month or $30.00/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!