Discover and read the best of Twitter Threads about #آکادمی_خسته

Most recents (4)

#آکادمی_خسته

بخش چهارم: بودجه بر باد

بودجه‌ی استادها، که ازش حقوق دانشجو و خرج سفرها و امکانات و ... رو می‌دن، دادنی نیست بلکه گرفتنی‌ست و باید روزها وقت گذاشت و proposalها نوشت و از فلان شرکت و دولت و شهرداری بودجه گرفت برای پژوهش روی فلان مساله‌ها. خوب عیبیش چیه؟ (۱)
اینه که عمدتا کار به درد بخوری از این همه پول و زحمت درنمی‌آد و همه هم اینو می‌دونن و باز ادامه داره. یعنی بودجه‌ایست که از طرف شرکت/دولت/شهرداری/... باید به اسم «پژوهش» صرف بشه و می‌شه. آورده‌اش؟ چندتا مقاله و البته سفر به نصف دنیا! آورده‌اش برای منبع بودجه؟ آها، اون هیچی. (۲)
مثال: استادِ بنده از چندین شرکت و نهاد معروف بودجه داشت تا براشون پژوهش کنه ولی نامشون یا نیازهاشون برای ما هنگام جهت‌دهی به پژوهش‌هامون اصلا مطرح نبود. تنها در پایان مقاله می‌گفتیم با حمایت اونا بوده.

مثال: گروهی از استادانِ نامی‌ِ دانشگاهِ نامیِ ما، از شهرداری تورنتو ... (۳)
Read 5 tweets
#آکادمی_خسته

بخش سوم: کیفیت و صداقت

متاسفانه اکثر قریب به اتفاق پژوهش‌ها در این فضا پر از لاف‌زنی‌اند، مثل تعریفی که بُنگاهی ماشین می‌کنه. ادعاهای گزاف و بزرگ‌نمایی در کاربردها، رفتارِ پیش‌فرضه و همه می‌دونن و عادی شده. درباره‌ی کنفرانس‌ها و ژورنال‌های سطح اول هم صادقه. (۱)
در آغاز راه، همه‌ی مقاله‌ها به نظرتون فوق‌العاده میان ولی عادت می‌کنید که به عهده‌ی شماست تا چرندیات رو تشخیص بدید، مثل inboxی که فیلتر spam نداره. متاسفانه همه به این مساله عادت کردن در حالی که این رویکرد بنگاهی (شاید طبیعی در جاهای دیگر ولی) برای محیط علمی و فنی مثل سرطانه. (۲)
برخلاف دنیای آکادمیک، در دنیای صنعت به ويژه محیط فنیِ شرکت‌های حرفه‌ای، چنین نیست - کسانی که اهل لاف‌زنی باشن جدی گرفته نمی‌شن و به حاشیه می‌رن. حداقل در تجربه‌ی بنده. (۳)
Read 4 tweets
#آکادمی_خسته

بخش دوم: اون کارمند بی‌سواد ممیزی کتاب

شما ماه‌ها تلاش کردید و یک پژوهش خط‌شکن/groundbreaking انجام دادید و می‌خواید چاپش کنید، ولی این پژوهش باارزش باید از یک پُل معلق پوسیده و متزلزل با سلام و صلوات رد بشه تا به دست دنیا برسه: سیستم بازبینی و داوری مقاله‌ها. (۱)
اول، بسیاری از داوران اصلا مقاله رو کامل نخونده ایراد می‌گیرن - و این چنین قراره علم پیشرفت کنه!

دوم، بسیاری می‌خونن ولی نمی‌فهمن و ایراد می‌گیرن، شاید چون خوب ارائه نشده ولی (دلیل متداول‌تر) چون سطح دانش داور از سطح علمی مقاله پایین‌تره. خود من همین‌طوری کلی مقاله ... (۲)
... رد کرده بودم، از جمله در ژورنال‌های تراز اول! همچنین استادان به صورت کیلویی مقاله‌هاشون رو می‌دن دانشجوهاشون بازبینی کنن.

سوم، بدون استریوتایپ‌سازی (یعنی تعمیم ندید)، شخصیت عیب‌جو و شاکی و دُگم در فضای آکادمیک کم نیست. البته ایرادگیری خیلی هم خوبه برای کیفیت، ولی ... (۳)
Read 8 tweets
چند مشاهده از سالیانی که در دنیای «رّیسرچ» آکادمیک (تعمدا فینگلیش) داشتم رو به مرور و با چارخط #آکادمی_خسته اینجا می‌نویسم بلکه به درد جوانان آغاز راه بخوره. این مشاهده‌ها هم سودار (biased) است و هم از روی تجربه‌های محدود و هم فقط از زیرشاخه‌هایی از علوم/مهندسی کامپیوتر. (۱)
بخش اول: حباب

در تقریبا همه‌ی پژوهش‌ها، حتی در بالاترین سطح، هدف اول نه «به درد خوردن» (که فقط هدف کمکی است) بلکه چاپ در جای خوب و ارجاع گرفتنه. اشکالی هم نداره اگر این دو هدف هم سو می‌بودن، ولی نیستن بلکه تضاد دارن. به زبان ساده: باید تخیلی (نه واقعی) کار کنید تا چاپ کنید. (۲)
مثال: در کارآموزی که سال‌ها پیش با گوگل داشتم موفق شدم مدیران ارشد رو راضی کنم تا سیستم CDN گوگل رو در قالب یک مقاله چاپ کنیم تا پژوهش‌گران دنیای بیرون (از جمله خودم پس از بازگشت به دنیای پژوهش دکترا) نفع ببرن و دیدِ واقعی و مساله‌های عملی برای کار داشته باشن. (۳)
Read 7 tweets

Related hashtags

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3.00/month or $30.00/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!