Discover and read the best of Twitter Threads about #فاطمه_سپهری
Most recents (14)
همیشه معتقد بودم خارجی هایی که دارن برای انقلاب ایران قدم بر میدارن باید حمایت کرد. یا حداقل اگر اشتباهی میکنند در خصوص جزئیات نباید بهشون تاخت چون اونا از خیلی مسائل و درک درستی شاید نداشته باشن.
#علیرضا_آخوندی
#علیرضا_آخوندی
ولی ایشون که خودش رو ایرانی نمیدونه بجای کمک کردن داره انقلاب و ماراتنی میکنه.
ولی از طرفی میاد شماره حساب معرفی میکنه برای جمع کردن مسقیم پول از مرد. البته که انقلاب هزینه مالی داره ولی اگه ماراتنی ساخته بشه این هزینه ها چند برابر نیست؟ چه کسی باید پرداخت کنه جز مردم
ولی از طرفی میاد شماره حساب معرفی میکنه برای جمع کردن مسقیم پول از مرد. البته که انقلاب هزینه مالی داره ولی اگه ماراتنی ساخته بشه این هزینه ها چند برابر نیست؟ چه کسی باید پرداخت کنه جز مردم
قبلا که اسماعیلیون گفتن :"انقلاب یک ماراتن است".
الان که خانم عبادی میگن اینطور اظهار نظر میکنند.
#شیرین_عبادی #حامد_اسماعیلیون
الان که خانم عبادی میگن اینطور اظهار نظر میکنند.
#شیرین_عبادی #حامد_اسماعیلیون
همیشه معتقد بودم خارجی هایی که دارن برای انقلاب ایران قدم بر میدارن باید حمایت کرد. یا حداقل اگر اشتباهی میکنند در خصوص جزئیات نباید بهشون تاخت چون اونا از خیلی مسائل و درک درستی شاید نداشته باشن.
#علیرضا_آخوندی
#علیرضا_آخوندی
ولی ایشون که خودش رو ایرانی نمیدونه بجای کمک کردن داره انقلاب و ماراتنی میکنه.
ولی از طرفی میاد شماره حساب معرفی میکنه برای جمع کردن مسقیم پول از مرد. البته که انقلاب هزینه مالی داره ولی اگه ماراتنی ساخته بشه این هزینه ها چند برابر نیست؟ چه کسی باید پرداخت کنه جز مردم
ولی از طرفی میاد شماره حساب معرفی میکنه برای جمع کردن مسقیم پول از مرد. البته که انقلاب هزینه مالی داره ولی اگه ماراتنی ساخته بشه این هزینه ها چند برابر نیست؟ چه کسی باید پرداخت کنه جز مردم
قبلا که اسماعیلیون گفتن :"انقلاب یک ماراتن است".
الان که خانم عبادی میگن اینطور اظهار نظر میکنند.
#شیرین_عبادی #حامد_اسماعیلیون
الان که خانم عبادی میگن اینطور اظهار نظر میکنند.
#شیرین_عبادی #حامد_اسماعیلیون
دفاعیه #فاطمه_سپهری از زندان وکیل آباد مشهد
من فاطمه سپهری که در سال ۶۰ با شهادت همسرم مورد خصومت گماشتگان خمینی در بنیاد شهید قرار گرفته و تا فرش زیر پای من و فرزندم را کشیدند و به هیچکس نیز پاسخگو نبودند تا ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ که توسط گماشتگان خامنه‌ای در وزارت اطلاعات
من فاطمه سپهری که در سال ۶۰ با شهادت همسرم مورد خصومت گماشتگان خمینی در بنیاد شهید قرار گرفته و تا فرش زیر پای من و فرزندم را کشیدند و به هیچکس نیز پاسخگو نبودند تا ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ که توسط گماشتگان خامنه‌ای در وزارت اطلاعات
در منزل دستگیر شدم و حقوقم را به دستور شخص خامنه‌ای قطع نمودند. ۳۱ شبانه روز در سلول انفرادی اطلاعات بودم که به علت وخیم شدن حالم به بیمارستان امام رضا منتقل و ۴ صبح ۲ آبان تحویل زندان وکیل آباد شدم و به بند ۵ نسوان منتقل و فعلا در شبانه روز ۱ساعت هواخوری داشته
و تلفن کوتاه و شدیدا کنترل می شود.
ناراحتی و درد شدید دستم که مورد تایید پزشک زندان قرار گرفته و چندین بار کورتون تزریق شده به دستور قاضی پرونده از پیگیری درمان محروم شده‌ام.
۳ بار بازداشت موقت من جهت تراشیدن اتهامات تمدید شد تا در ۲۸ دی ماه در شعبه ۱۴۲ به ریاست قاضی عرب
ناراحتی و درد شدید دستم که مورد تایید پزشک زندان قرار گرفته و چندین بار کورتون تزریق شده به دستور قاضی پرونده از پیگیری درمان محروم شده‌ام.
۳ بار بازداشت موقت من جهت تراشیدن اتهامات تمدید شد تا در ۲۸ دی ماه در شعبه ۱۴۲ به ریاست قاضی عرب
میخوام امروز مطلبی رو بنویسم به عنوان یه کارگر که داخل ایران زیر سلطه‌ی جمهوری اسلامی زندگی میکنه که به مذاق خیلی از شماها خوش نمیاد ولی واقعیت موجود در ایران تحت اشغال اسلامگرایان هست
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
وقتی شما سلطنت‌طلبا و جمهوریخواه‌ها دارین دعوای فردای انقلاب رو امروز انجام میدین و این برای من کارگر ایرانی مثل آواری بر آینده‌م هست و اصلا دعوای شما برام اهمیتی و موضوعیتی نداره تا زمانیکه ج.ا سرکار باشه، منی که به هر دلیلی (خانواده، بی‌پولی، بیسوادی و ...) نتونستم فرار کنم
هر روز که بیدار میشم بیشتر از زندگی محروم شدم، منی که هر روز صبح ساعت ۶:۲۰ صبح باید بیدار بشم برم سرکار و ساعت ۸:۲۰ دقیقه برسم خونه، برای غذا خوردن باید فکر این باشم چی بخورم که گرون نباشه، تا بتونم سالی دوبار برم شهرستان پیش خونواده‌م، لباس و باقی تفریحاتی که برای شما عادی هست
۱/۲۴
برای فاطمه و انتقاد از اعتقادش (بخش اول)
یکی دو روز پیش که بحث #فاطمه_سپهری و چادرش داغ بود قصد داشتم این رشتو را بنویسم ولی کمی صبر کردم تا جو موجود کمی آرام‌تر شود و شاید بتوانیم با آرامش و منطق بیشتری در این مورد حرف بزنیم 👇
برای فاطمه و انتقاد از اعتقادش (بخش اول)
یکی دو روز پیش که بحث #فاطمه_سپهری و چادرش داغ بود قصد داشتم این رشتو را بنویسم ولی کمی صبر کردم تا جو موجود کمی آرام‌تر شود و شاید بتوانیم با آرامش و منطق بیشتری در این مورد حرف بزنیم 👇
۲/۲۴
بدون شک یکی از مهم‌ترین دلایل حضور و فعالیت ما در فضای مجازی، مبارزه با جمهوری اسلامی است. هرکدام از ما با هر نگرش و سلیقه سیاسی یا مذهبی، و صرف نظر از این که طرفدار کدام شخص یا چه نوعی از حکومت برای آینده ایران هستیم، در این مورد اتفاق نظر داریم که جمهوری اسلامی باید برود
بدون شک یکی از مهم‌ترین دلایل حضور و فعالیت ما در فضای مجازی، مبارزه با جمهوری اسلامی است. هرکدام از ما با هر نگرش و سلیقه سیاسی یا مذهبی، و صرف نظر از این که طرفدار کدام شخص یا چه نوعی از حکومت برای آینده ایران هستیم، در این مورد اتفاق نظر داریم که جمهوری اسلامی باید برود
۳/۲۴
با توجه به وقایع اخیر، می دانیم که دیگر هرگز به گذشته برنخواهیم گشت و این اتفاق قطعا خواهد افتاد. حالا یک هفته یا پنج سال بعد، در حالی که هنوز نسبت به تصویر آینده هیچ دید و برنامه‌ریزی دقیقی نداریم. متاسفانه هر بار که راجع به آینده ایران پس از براندازی سوالی مطرح می‌شود، 👇
با توجه به وقایع اخیر، می دانیم که دیگر هرگز به گذشته برنخواهیم گشت و این اتفاق قطعا خواهد افتاد. حالا یک هفته یا پنج سال بعد، در حالی که هنوز نسبت به تصویر آینده هیچ دید و برنامه‌ریزی دقیقی نداریم. متاسفانه هر بار که راجع به آینده ایران پس از براندازی سوالی مطرح می‌شود، 👇
تو این رشته‌توییت #صدای_انقلاب رو جمع آوری میکنم.
پ.ن. گریه نمیدهد امان😓
#مهسا_امینی
#اعتصابات_سراسری
پ.ن. گریه نمیدهد امان😓
#مهسا_امینی
#اعتصابات_سراسری
#رشته_توییت
/1 چند سال پیش یه شب خونه‌ی یه دوستی دعوت بودم. میزبان دوست و فامیلش رو با هم دعوت کرده بود و من اکثرِ جمع رو نمی‌شناختم.
همون اول در حدِ اسم با فامیل‌هاش آشنا شدم و همون لحظه هم اسم‌شون یادم رفت. اسمِ همه به جز دو نفر: «آقا مِیتی» و پسرش.
#مهسا_امینی
/1 چند سال پیش یه شب خونه‌ی یه دوستی دعوت بودم. میزبان دوست و فامیلش رو با هم دعوت کرده بود و من اکثرِ جمع رو نمی‌شناختم.
همون اول در حدِ اسم با فامیل‌هاش آشنا شدم و همون لحظه هم اسم‌شون یادم رفت. اسمِ همه به جز دو نفر: «آقا مِیتی» و پسرش.
#مهسا_امینی
/2 آقا مِیتی کَتِش باز بود. کَت‌ـ‌باز راه می‌رفت، می‌نشست، حرف می‌زد و احتمالاً می‌خوابید. فکر کنم لولای شانه‌هاش خراب بود.
زیرِ بازوهاش جا داشت واسه صدتا هندونه؛ هندونه‌هایی که خودش می‌ذاشت زیرِ بغلِ خودش.
#آرش_صادقی
زیرِ بازوهاش جا داشت واسه صدتا هندونه؛ هندونه‌هایی که خودش می‌ذاشت زیرِ بغلِ خودش.
#آرش_صادقی
/3 جمله‌هاش همه اول شخص مفرد بود: «من یه ماشین خریدم...من یه موتور داشتم... من می‌گم فلان...». حتی جمله‌هایی که بی ربط رو هم با من شروع می‌کرد: «من، بابام اینا یه ویلا خریدن شمال...».
خیلی سر و صدا می‌کرد و برای ساکت‌کردنش میزبان پیشنهاد داد با یکی شطرنج بازی کنه.
#مجید_توکلی
خیلی سر و صدا می‌کرد و برای ساکت‌کردنش میزبان پیشنهاد داد با یکی شطرنج بازی کنه.
#مجید_توکلی
رشتو/
توی چین اعتراضات جالبی داره اتفاق می‌افته، راستش فکر نمی‌‌کردم جدی بشه و برای همین اینجا چیزی ننوشتم و فقط توی اینستاگرام چندتا استوری گذاشتم اما حالا که شهرهای گوناگون مشغول اعتراض شدن، سعی میکنم اینجا دربارۀ ماجرا بنویسم.
#اعتراضات_چین #چین
توی چین اعتراضات جالبی داره اتفاق می‌افته، راستش فکر نمی‌‌کردم جدی بشه و برای همین اینجا چیزی ننوشتم و فقط توی اینستاگرام چندتا استوری گذاشتم اما حالا که شهرهای گوناگون مشغول اعتراض شدن، سعی میکنم اینجا دربارۀ ماجرا بنویسم.
#اعتراضات_چین #چین
در 24 نوامبر، توی شهر اورومچی از استان سین‌کیانگ آپارتمانی آتیش می‌گیره، نیروهای آتش‌نشانی اعزام می‌شن اما مقامات اجازه نمی‌دن که به آپارتمان نزدیک بشن! چرا؟ چون اون منطقه قرنطینه بوده! نزدیک به سه ماه!
بله، توی چین قرنطینه و کرونا هنوز برقراره و یکی دو هفتۀ اخیر موارد کرونا شدیداً افزایش یافتن - چینی‌ها همچنان باید دو روزی یک بار یا هر روز تست کرونا بدن و با مشاهدۀ موارد ابتلا، منطقه قرنطینه میشه. به هر حال، منطقه قرنطینه بوده و ماشین آتش‌نشانی نمی‌تونن وارد شه
#مهدی_افشاری نوجوان شانزده ساله اصفهانی، در بند و زندانی ست. صدای او باشید.
توییت آموزشی:
چطوری عرزشی رو به شکل ساده ریپورت کنیم!
میرید تو صفحه‌شون…
سه نقطه بالا گوشه‌ی سمت راست را میزنیم و گزینه‌ی آخر که report است رو انتخاب می‌کنیم.#مهسا_امینی #حسین_رونقی
چطوری عرزشی رو به شکل ساده ریپورت کنیم!
میرید تو صفحه‌شون…
سه نقطه بالا گوشه‌ی سمت راست را میزنیم و گزینه‌ی آخر که report است رو انتخاب می‌کنیم.#مهسا_امینی #حسین_رونقی
در صفحه‌ی بعد روی start report کلیک می‌کنیم #توماج_صالحی
بعد میزنیم این جاکش برای همه در توییتر خطر محسوب میشه و روی گزینه next کلیک می‌کنیم.#نیکا_شاکرمی
#رشته_توییت
1/
یه روز حضرت سلیمان بر کرانه‌ی باختریِ رودِ اردن نشسته بود و داشت به همراه وزیر ترابری، آصف ابن برخیا، سایه می‌گرفت.
آصف داشت ریشه‌های قالی رو صاف می‌کرد.
سلیمان هم انگشترش رو درآورده بود داشت لای شیارهاش رو با خلال دندون تمیز می‌کرد.
#مهسا_امینی
👇
1/
یه روز حضرت سلیمان بر کرانه‌ی باختریِ رودِ اردن نشسته بود و داشت به همراه وزیر ترابری، آصف ابن برخیا، سایه می‌گرفت.
آصف داشت ریشه‌های قالی رو صاف می‌کرد.
سلیمان هم انگشترش رو درآورده بود داشت لای شیارهاش رو با خلال دندون تمیز می‌کرد.
#مهسا_امینی
👇
2/
یهو یه پشه‌هه اومد به سلیمان گفت: «ز!»
سلیمان گفت: «چی؟»
پشه دورِ انگشتر چرخید و گفت: «ز!»
سلیمان گفت: «آهان!»
بعد انگشترش رو گذاشت و گفت: «حالا شد. بگو یه بار دیگه!»
پشه گفت: «ززظز.»
سلیمان جواب داد: «به‌به! علیکِ ززظز. پارسال دوست، امسال آشنا. جانم؟»
#مجید_توکلی
👇
یهو یه پشه‌هه اومد به سلیمان گفت: «ز!»
سلیمان گفت: «چی؟»
پشه دورِ انگشتر چرخید و گفت: «ز!»
سلیمان گفت: «آهان!»
بعد انگشترش رو گذاشت و گفت: «حالا شد. بگو یه بار دیگه!»
پشه گفت: «ززظز.»
سلیمان جواب داد: «به‌به! علیکِ ززظز. پارسال دوست، امسال آشنا. جانم؟»
#مجید_توکلی
👇
3/
پشه گفت: «ززظضز ذظزز ظز زظ‌ذ.»
سلیمان گفت: «چی شده مگه؟»
آصف گفت: «چی می‌گه؟ چی می‌گه؟»
سلیمان گفت: «صبر کن می‌گم الآن.» بعد برای پشه تکرار کرد: «چیزی شده؟»
پشه گفت: «زض ززز زضذز.»
بعد سلیمان رو کرد به پایین‌دستِ رود، لب‌هاش رو غنچه کرد و گفت: «هوووو!».
#حسین_رونقی
👇
پشه گفت: «ززظضز ذظزز ظز زظ‌ذ.»
سلیمان گفت: «چی شده مگه؟»
آصف گفت: «چی می‌گه؟ چی می‌گه؟»
سلیمان گفت: «صبر کن می‌گم الآن.» بعد برای پشه تکرار کرد: «چیزی شده؟»
پشه گفت: «زض ززز زضذز.»
بعد سلیمان رو کرد به پایین‌دستِ رود، لب‌هاش رو غنچه کرد و گفت: «هوووو!».
#حسین_رونقی
👇
#رشته_توییت
۱/
چند روزه آدما زیاد توجه می‌کنن به چیزنوشت‌هام.
ماجرا از اون خاطره‌ی استادیوم شروع شد.
در مخیله‌م هم نمی‌گنجید که این متن چنین بازخوردی داشته باشه. محاسبه‌ی خاصی هم روش نداشتم. اتفاقاً یکی از سریع‌ترین و کم‌ویراست‌ترین چیزهاییـه که نوشتم.
#مهسا_امینی
👇
۱/
چند روزه آدما زیاد توجه می‌کنن به چیزنوشت‌هام.
ماجرا از اون خاطره‌ی استادیوم شروع شد.
در مخیله‌م هم نمی‌گنجید که این متن چنین بازخوردی داشته باشه. محاسبه‌ی خاصی هم روش نداشتم. اتفاقاً یکی از سریع‌ترین و کم‌ویراست‌ترین چیزهاییـه که نوشتم.
#مهسا_امینی
👇
۲/
شرایط باعث شد کارم بزرگتر از چیزی بشه که فکر می‌کردم.
حالا ۲ تا نکته بگم.
اول اینکه تمام این پلتفرم‌ها فدای یه بار دیگه رقصیدنِ #ندا_آقاسلطان و خندیدنِ #نیکا_شاکرمی و حرف زدنِ #سارینا_اسماعیل‌زاده.
این هنگامه اگر برای جان آدم‌ها نباشه چیزی نیست جز خودفروشی به قیمت لایک.
👇
شرایط باعث شد کارم بزرگتر از چیزی بشه که فکر می‌کردم.
حالا ۲ تا نکته بگم.
اول اینکه تمام این پلتفرم‌ها فدای یه بار دیگه رقصیدنِ #ندا_آقاسلطان و خندیدنِ #نیکا_شاکرمی و حرف زدنِ #سارینا_اسماعیل‌زاده.
این هنگامه اگر برای جان آدم‌ها نباشه چیزی نیست جز خودفروشی به قیمت لایک.
👇
دوم اینکه، ببینید! در شرایطِ عادی هم آدم نمی‌تونه همه‌ی پیامدهای کارش رو پیش‌بینی کنه، چه برسه به شرایط غیرعادی یک انقلاب مردمی.
دختری آزاد از حجاب از صخره می‌ره بالا و ملتی رو موّاج میکنه.
خواننده‌ای آهنگ و شعری رو سریع تهیه میکنه و میلیون‌ها بار دیده میشه.
#مجید_توکلی
دختری آزاد از حجاب از صخره می‌ره بالا و ملتی رو موّاج میکنه.
خواننده‌ای آهنگ و شعری رو سریع تهیه میکنه و میلیون‌ها بار دیده میشه.
#مجید_توکلی
#رشته_توییت
1/خب اختشاش‌گرهای عزیز! بیایید یه خاطره دیگه بگم شاید به درد خورد.
سال 83، تازه دانشجو شده بودیم. همون اولش پام لیز خورد و با دو تا گاگول‌تر از خودم رفیق شدم. حالا اسماشون مثلاً آیدین بود و سعید.
سعید سفید‌ـ‌‌مفید بود و فکر می‌کرد خیلی خوش‌تیپـه.
#اعتصابات_سراسری
👇
1/خب اختشاش‌گرهای عزیز! بیایید یه خاطره دیگه بگم شاید به درد خورد.
سال 83، تازه دانشجو شده بودیم. همون اولش پام لیز خورد و با دو تا گاگول‌تر از خودم رفیق شدم. حالا اسماشون مثلاً آیدین بود و سعید.
سعید سفید‌ـ‌‌مفید بود و فکر می‌کرد خیلی خوش‌تیپـه.
#اعتصابات_سراسری
👇
2/ بچه‌ی تهرانسر بود. از تهرانسر یه قدم بری غرب وارد دیروز می‌شی. میگن کریستف کلمب بالای صفحه‌ی آخر خاطراتش نوشته «مقصدِ بعدی: تهرانسر».
آیدین مالِ شهرک غرب بود. به قول خودش «شئرک». یه مقدار هم استریل بود. از این خود‌ـ‌بچه‌بالا‌ـ‌پندارها. دئودورانت و اینا.
#پتروشیمی_عسلویه
👇
آیدین مالِ شهرک غرب بود. به قول خودش «شئرک». یه مقدار هم استریل بود. از این خود‌ـ‌بچه‌بالا‌ـ‌پندارها. دئودورانت و اینا.
#پتروشیمی_عسلویه
👇
3/ منم که بچه دهات. از این هیچی ندیده‌های هنوز به دوران نرسیده. با اینا می‌رفتم بیرون دنیام بزرگ شه.
یه دفعه ما سه تا نشستیم توی یه کلاسِ خالی. من وسط بودم که یه چیزی رو توضیح بدم بهشون. درسم خیلی خوب نبود اما در مقایسه با اون دو تا یابو من اسب حساب می‌شدم.
#زن_زندگی_آزادی
👇
یه دفعه ما سه تا نشستیم توی یه کلاسِ خالی. من وسط بودم که یه چیزی رو توضیح بدم بهشون. درسم خیلی خوب نبود اما در مقایسه با اون دو تا یابو من اسب حساب می‌شدم.
#زن_زندگی_آزادی
👇
#رشته_توییت
1/
بیایید یه خاطره بگم شاید به دردِ این روزها بخوره.
عیدِ سال 84، بازیِ ایران و ژاپن با دوست‌هام رفتم استادیوم؛ همون بازی‌ای که به خاطرِ اومدنِ قالیباف توی رختکن یه در رو بستن و ازدحام شد و 7 نفر مُردن. چه چیزهایی که ندیدیدم توی این ظلمـستانِِ جور!
#مهسا_امینی
👇
1/
بیایید یه خاطره بگم شاید به دردِ این روزها بخوره.
عیدِ سال 84، بازیِ ایران و ژاپن با دوست‌هام رفتم استادیوم؛ همون بازی‌ای که به خاطرِ اومدنِ قالیباف توی رختکن یه در رو بستن و ازدحام شد و 7 نفر مُردن. چه چیزهایی که ندیدیدم توی این ظلمـستانِِ جور!
#مهسا_امینی
👇
2/
قالیباف اون‌قدر آدم کُشت و آخرش شد آخرین رئیس مجلس جمهوری اسلامی.
بگذرم.
اون روز اومده بودیم ببریم. دور دورِ وحید هاشمیان بود. همون اوایل بازی گلِ اول رو زد. بعدش تیم شروع کرد به دفاعی بازی کردن. فوتبال‌مون همیشه بی‌بیضه بود. بعضی از فوتبالیستامون نه.
#سارینا_اسماعیل‌زاده
👇
قالیباف اون‌قدر آدم کُشت و آخرش شد آخرین رئیس مجلس جمهوری اسلامی.
بگذرم.
اون روز اومده بودیم ببریم. دور دورِ وحید هاشمیان بود. همون اوایل بازی گلِ اول رو زد. بعدش تیم شروع کرد به دفاعی بازی کردن. فوتبال‌مون همیشه بی‌بیضه بود. بعضی از فوتبالیستامون نه.
#سارینا_اسماعیل‌زاده
👇
3/ همین کریمی و دایی و مهدوی‌کیا اون روز توی بازی بودن.
خلاصه با ترس و لرز دفاع می‌کردیم. از کون قرض کردیم و نیمه اول رو به سر آوردیم اما می‌دونستیم می‌خوریم. گل توی هوا بود و ژاپن فقط باید می‌چیدش.
این میرزاپور رو یادتون باشه یه جوری بود.
#نیکا_شاکرمی
👇
خلاصه با ترس و لرز دفاع می‌کردیم. از کون قرض کردیم و نیمه اول رو به سر آوردیم اما می‌دونستیم می‌خوریم. گل توی هوا بود و ژاپن فقط باید می‌چیدش.
این میرزاپور رو یادتون باشه یه جوری بود.
#نیکا_شاکرمی
👇
