#رشتو
1-قضیه دریفوس یکی از مشهورترین رخداد های فرانسه در آستانه قرن بیستم است که طی آن محکومیت #جاسوسی و سپس اثبات بیگناهی یک افسر ارتش و حوادث متعاقب آن به مدت ۱۲ سال جامعه فرانسه را تاثیر قرار داد و دچار دودستگی عمیق نمود.
2-درآن سالها امپراتوری نوظهور آلمان تحت صدارت بیسمارک توانسته بود با رشد بالای شاخصه های سیاسی، اجتماعی و نظامی به یک قدرت برتر تبدیل شده و فرانسه را تحت انزوا قرار دهد،بازنشسته شدن این سیاستمدار واقع گرا توسط قیصر آلمان باعث گسترش تنش و رقابت نظامی این کشور با همسایگان شد.
3-در فرانسه نیز پس از شکست تحقیر آمیز ناپلئون سوم از آلمان در سال ۱۸۷۰ و از دست دادن ایالت های آلزاس و لورن، نظام پارلمانی جمهوری سوم با پیروزی محافظه کاران کار خود را آغاز کرد (که با عمری طولانی و نزدیک به ۷۰ سال تا جنگ جهانی دوم، دوام آورد)
4-در دهه ۱۸۹۰ مردم درصدد فرصتی برای جبران شکست تلخ 20 سال قبل ازآلمان بودندلذا ارتش جایگاه مهم و مقدسی نزد افکار عمومی فرانسه پیدا کرده بود ودر این میان بخش آماری وزارت جنگ وظیفه زیرنظر گرفتن سفارتخانه های خارجی به خصوص آلمان وجمع آوری اطلاعات محرمانه آن ها را در دست گرفته بود.
5-ماجرا از آنجا آغاز شدکه زنی که درپوشش خدمتکار جهت نظافت به سفارت آلمان رفت وآمد می کرد متوجه خرده کاغذونامه ای مشکوک شده و آن را گزارش می دهد مشخص می شود که شخصی درجه دار از درون ارتش فرانسه برای آلمان ها اطلاعات مهم نظامی از تجهیزات و دسته های نظامی مستقر در مرز ارسال می کند
6-این مسئله باعث نگرانی شدید سران ارتش شد تنها سرنخ موجود در این نامه حرف "د" به عنوان نام مختصر شخص جاسوس بود. بررسی و تطابق دست خط، سرویس ضد جاسوسی را به سمت افسری به نام آلفرد دریفوس جلب کرد که اتفاقا یهودی بود و متولد منطقه آلزاس که هم اکنون به خاک آلمان ضمیمه شده بود.
7-. لذا بلافاصله دستور بازداشت وی صادر شد در آنجا از دریفوس خواسته شد به جرم خود اقرار کند، با این حال وی که مصمم به اثبات بیگناهی خود بود هرگونه ارتباط با این ماجرا را انکار کرد و با وجود عدم شواهد کافی و فقط به دلیل تشابه دست خط، دریفوس به اتهام جاسوسی برای آلمان ها زندانی شد
8-پس از رسانه ای شدن ماجرا ملی گرایان فرانسه از فرصت استفاده کرد و با اغراق در خائن نشان دادن وی، راه را بر هرگونه تجدید نظری نزد افکار عمومی بست. در ۵ ژانویه ۱۸۹۵ مراسم تحقیرآمیز خلع درجه دریفوس در پاریس و در مقابل دیدگان ۴۰۰۰ نظامی انجام گرفت.
9-دریفوس یهودی با شخصیتی گوشه گیر و منفعل که نمی توانست با نطقی محکمه پسند از خود دفاع کند تمامی شرایط برای محکومیت به عنوان یک خائن وطن فروش، چه در دادگاه نظامی و چه نزد افکار عمومی را دارا بود وی به حبس ابد به جزیره شیطان که بالاترین مجازات بود محکوم شد.
10-تبعیدگاه بد آب و هوای جزیره شیطان در گویان فرانسه جزو مناطق مستعمراتی فرانسه موسوم به سرزمین های ماورای بحار در اقیانوس آرام بود (ماجرای زندگی هانری شاریر و فرار وی از جزیره شیطان الهام بخش فیلم سینمایی مشهور پاپیون بوده و از نظر زمانی سه دهه بعد از قضیه دریفوس اتفاق می افتد)
11-در جزیره شیطان وی تمامی مدت توسط نگهبانان زیرنظر بود وحق صحبت با هیچ کسی را نداشت. در عین حال وی هرگز تصور نمی کرد که در فرانسه بخاطر او تنش و جدال روز افزونی در حال گسترش باشد و کارزاری را برای اثبات بی گناهی وی در حال آغاز بود .
12-از طرفی انتصاب سرهنگی به نام پیکارد به عنوان رئیس بخش آمار وزارت جنگ، ورق را برگرداند. وی پس از بررسی محتویات پرونده متوجه روند غیر عادی و نبود شواهد کافی در محکومیت دریفوس شد.
13-در همین حال بار دیگر در سفارت آلمان دست خط جدیدی پیدا می شود که در کمال شگفتی گویای این بود که جاسوس هم چنان در حال فعالیت است. در سال ۱۸۹۶ پیکارد متوجه شد که جاسوس واقعی شخص دیگری به نام «استرهازی» است.
14-پیدا شدن جاسوس واقعی واکنش شدید سران ارتش را به دنبال داشت آنها پیکارد را از خدمت در این بخش مرخص کرده و به افریقا فرستادند و شخصی مورد اطمینان به نام «هانری» جانشین وی شد
15-چراکه پذیرش اینکه شخص دیگری جاسوس واقعی باشد، نه تنها اعتبار مقامات و ارتش را زیر سوال می برد بلکه ثابت می کرد که ارتش از جاسوسان دشمن پر شده و مسئولان در شناسایی آن ها ناتوان اند .برادر دریفوس شواهدی در مورد جاسوس واقعی را در اختیار مطبوعات گذاشت و علیه وی اقامه دعوی کرد.
16-این مسئله جنجال بزرگی را در جامعه فرانسه برپا کرد، اینکه یک یهودی چگونه این اجازه را به خود داده تا جایگاه و اعتبار ارتش را زیر سوال ببرد. با این حال درز ماجرا به مطبوعات بار دیگر حساسیت افکار عمومی را تشدید کرد.
17-سرپوش گذاشتن مقامات روی پرونده ابعاد جدیدی به خود گرفت. زیاد طول نکشید که استرهازی در دادگاه محاکمه شد ولی به توصیه مقامات تبرئه ودرعوض شواهد جدیدی برای محکومیت دریفوس ارائه شد. اوضاع به سمتی پیش می رفت که پرونده دریفوس برای همیشه بسته شود اما حادثه بزرگی این مسیرراتغییر داد.
18-در صبح روز سیزدهم ژانویه ۱۸۹۸ روزنامه Laurore (سپیده دم) چاپ پاریس در صفحه نخست خود مطلبی را به قلم «امیل زولا» منتشر کرد که بعدها به یکی از مشهورترین مقالات در تاریخ روزنامه نگاری جهان مبدل شد.
19-وی با تیتر من متهم میکنم برای نخستین بار به شکلی بی سابقه مقامات عالی ارتش را به سرپوش گذاشتن روی پرونده دریفوس متهم کردو با استفاده از اعتبار و محبوبیت خود در دفاع از بی گناهی دریفوس افکار عمومی را خطاب و دادگاه نظامی را به زیرپا گذاشتن قانون و ساخت مدارک جعلی متهم کرد.
20-درپی آن زولا مورد تعقیب قضایی قرار گرفت و مجبور شد به انگلستان مهاجرت کند ولی با این عمل خود باعث جلب نظر جهانیان به این رسوایی شد. انتشار این مقاله، جامعه فرانسه را در بهت و تشنج دودستگی فرو برد و بحث بیگناهی وی پای ارتش را پیش کشید، ارتشی که نزد جامعه مقدس و خدشه ناپذیر بود
21- بسیاری معتقدبودند که حتی با فرض بیگناهی دریفوس این مسئله نباید علنی می شد و می بایست این فرد را قربانی جایگاه مهم ارتش کر. در طرف مقابل طرفداران دریفوس عدالت را اساس قرار داده و آن را مهمتر از همه مصالح کشور دانستند. در همین حین گرایشات ضد یهودی به اوج خود رسید.
22-همزمان دادگاه نظامی از به جریان افتادن پرونده دریفوس جلوگیری کرد و تمامی نظامیانی که به شکلی از وی هواداری کرده بودند به تدریج محاکمه و اخراج شدند. پس از چندی وزیر جنگ اسنادی در محکومیت دریفوس منتشر کرد و پیکارد بار دیگر بر جعلی بودن این اسناد اصرار ورزید
23-نتیجه این امر محاکمه پیکارد شد با این حال دادگاه در کمال شگفتی متوجه شد یکی ازاسناد مهمی که در محکومیت دریفوس ارائه شده ساختگی است و از به هم چسبیدن ماهرانه دو تکه کاغذ مجزا تشکیل شده است. هانری در این هنگام اعتراف کرد که برای قطور کردن پرونده دریفوس این اسناد را جعل کرده بود
24-هانری همچنین ادعا کرد که دریفوس در هر حال گنهکار و این کار برای اثبات گناهکاریش لازم بود. وی پس از چند روز دست به خودکشی زد. افسران دیگر ارتش هم با احساس خطر و از بیم به جریان افتادن مجدد پرونده سعی کردند مدارک جعلی بیشتری تهیه کنند.
25-در این هنگام جامعه فرانسه از آشکار شدن فساد در ارتش در بهت و حیرت فرو رفته و موج استعفا و برکناری ها در ارتش آغاز شد. حال پرونده به جریان افتاد و دریفوس بعد از آنکه حدود پنج سال را در جزیره شیطان زندانی بود به فرانسه فراخوانده شد.
26-استرهازی جاسوس واقعی پیش از آغاز محاکمات به هلند فرار کرد سرانجام پس از دادگاه های متوالی در سال ۱۹۰۶ بعد از ۱۲ سال از آغاز ماجرا دریفوس از تمامی اتهامات تبرئه وهمه درجات نظامی وی بازگردانده شد و با دریافت نشان لژیون دونوار به ارتش بازگشت.
27-سالها بعد نیز وابسته نظامی آلمان که با جاسوس واقعی در ارتباط بود در لحظات آخر عمر اقرار کرد که دریفوس بیگناه بود.
28- قضیه دریفوس در زمینه های مختلف سیاسی هم تاثیر گذار بود، در سال 2019 رومن پولانسکی فیلم An Officer and a Spy را در این مورد ساخت
دوستان علاقه مند برای مطالعه بیشتر میتوانند به کتابها و مستند های مرتبط بااین زمینه مراجعه نمایند . پایان
Share this Scrolly Tale with your friends.
A Scrolly Tale is a new way to read Twitter threads with a more visually immersive experience.
Discover more beautiful Scrolly Tales like this.