اول مطرب عالم ، خود آفریننده بود .
برای همین هست که نزد عرفای ایرانی کلمهٔ #مطرب بعد از کلمه خداوند ، مقدسترین بود .
عرفا میگفتن و معتقد بودن که همونطور که مطربها در هماهنکی با سازهاشون و مابین خودشون میتوانند موسیقی بنوازند ، اول مطرب عالم نیز جهان خود را در هماهنگی کامل
۱.
مابین ذرات آن آفریده که
در هماهنگی کامل با یکدیگر هستند .
این ، زیباترین و لطیفترین توصیفی است که میتوانید در تمام مکاتب عرفانی جهان در مورد هماهنگی و ریتم خلقت ببینید .
تا پیش از ورود اعراب به ایران مطربان نزد ایرانیان باستان ، مقام و منصب و ارج و قرب زیادی داشتند
۲.
مطربها همانهائی بودند که با گوش فرادادن به آهنگ طبیعت ، نغمهای ساز میکردند شنیدنی و برای همین نزد ایرانیان محترم و عزیز بودند .
این فرهنگ تا چندصدسال پس از ورود اعراب به ایران هم ادامه داشت و اگر به لیست نوازندگان و اهنگسازان بزرگ در دربار امویان و عباسیان
۳.
نگاه کنید ، بجز نامهای ایرانی نمیبینید .
مثل عبدالقادر مراغهای اولین کسی که نت نوشت
یا علیابن زریاب مخترع ساز گیتار
اسمها زیادن و میتونید با مراجعه به تاریخ ، لیست طولانی بزرگان رو ببینید .
اما این موسیقی هرگز کامل نبود و نمیشد مگر در سایه نمایش این هارمونی در خلقت و
۳.
این رو با رقص نشان میدادند .
موسیقی و رقص .
برای همینه که اگه امروز در فلات ایران بگردید ، هر محلی رو که برید میبینید موسیقی و رقص خودش رو داره .
همش از داستان ساده توصیف هارمونی و هماهنگی در خلقت و آفرینش شروع شد و سپس روز به روز پیچیده و پیچیدهتر شد .قرنها گذشت ،
۴.
تا اواسط سلسله قاجار مطربها در ایران با وجود مخالفت شدید و سادستیک آخوندها و مردمان خر متعصب بیشعور نزد مردم عادی از ارج و قرب و احترام خیلی زیادی برخوردار بودند ، مطربان حال درونی انسان را به عینیت میرسوندن ، در عروسیها و شادیها مردم را به وجد و شادمانی میرسوندن ،
۵.
در وقت غم ، مردم رو از حال دل صاحبان عزا اگاه میکردن و به هنگام رزم ، شور سلحشوری به جنگاوران تزریق میکردن .
اما مهمترین چیز این بود که مطربها ابتدا با عرفان و سپس با جوانمردی و فتوت گره خوردن ، خصلتی که تا انتهای دوره قاجار در میان مطربان موند .
فتوت ، جوانمردی ،
۶.
دست و دل بازی ، مردم نوازی ، فقیر نوازی ، کمک به مردمان مانده ، کمک به مقروضان و آنان که بهشون ظلم شده و حتی کمک به علمای دین ، از خصوصیات آنان بود برای یک مطرب با داشتن درامد زیاد ، مایه سرشکستگی بود که در شهرت و معروفیت و با اندوخته پول زیاد از دنیا بره ،
۷.
انفاق ، خصیصه جدانشدنی مطربان بود و مرگ در فقر . و خوشا آنان که هنگام مرگ ، سبک بار رفتند .
تا بالاخره سروکله آخوندها در قدرت پیدا شد و از نیمه دوم سلطنت ناصرالدینشاه قاجار قدرت کنترل مردم افتاد دست آخوندها و کمکم کلمه #مطرب قداست و زیبائیش رو از دست داد و به همراه
۸.
کلمات #رقص و #رقاص هرروز بار منفی و زشت و زشت تری به خود گرفت تا بالاخره در اواخر دوران قجرها ، مترادف با کلمات فحشا و جندگی و تن فروشی و هرزگی شدند .
در حالی که اگر فقط ۱۰۰ سال از عهد قجرها برید عقبتر ، متوجه میبینید که زیباترین ابیات اشعار شاعران ایران در وصف مطرب و مطربی
۹.
است .
آخر ای مطرب نگویی قصه دلدار ما
گر نگویی بیشتر آخر بگویی اندكی
و اما این خصلت لوتی گری ، در مطربان باقی موند ، هیچیک از خوانندگان و نوازندگان مردمی با ثروت سر به آغوش خاک نبرد ، اما دشمنی با فرهنگ مطربی و لوتیگری شدت بیشتری گرفت ، نسل جدید
۱۰.
شارلاتانها و کمونیستها تحت عناوین پرطمطراقی مانند کارگردان ، موزیسین ، استاد آواز ، استاد فلان ساز ، سینماگر ، کارگردان و ... چنان این واژههارو به لجن کشیدن که از کلمه مطرب بجای رکیکترین فحشها استفاده کردند .
این متن رو نوشتم به یاد تمامی لوتیها و لوتی مسلکان
۱۱.
تاریخم این تاریخ سربلندِ سترگِ خونین و مظلوم ، از خدایگان هاشم ابن حکیم تا منصور حلاج و بابکخرمدین ، از بزرگمان یعقوب لیس صفار تا حافظ و مولای روم و تا آخرین لوتی تاریخ ما ، اولین لوتی تاریخ معاصر ایران ، آنکه مطرب وار
۱۲.
ساز ناکوک ایرانیان رو کوک کرد و کرد انچه را که ایرانیان قرنها بود فراموش کرده بودند ، مردمی که به ظلم عادت کرده بودند و ان را مشیت خدا میدانستند
Share this Scrolly Tale with your friends.
A Scrolly Tale is a new way to read Twitter threads with a more visually immersive experience.
Discover more beautiful Scrolly Tales like this.