مفهوم چپ و راست سیاسی #رشته_توئیت
به درخواست متعدد دوستان سعی میکنم به روش همیشگی خودم یعنی ساده ترین زبان چپ و راست رو توضیح بدم.
ریشه این دوتا لغت به قرن ۱۸ و مجلس فرانسه برمیگرده و دو گروهی که با تفکرات مخالف سمت چپ یا راست مینشستند.
چپ و راست در ابتدایی ترین تقسیم بندی
از تضاد و شکاف طبقاتی بوجود آمدند. طبقه مرفه و طبقه فرودست.
پرولتاریا و بورژوازی: طبقه بورژوآ صاحبان مشاغل زمینداران و صاحبان اکثر ثروت جامعه بودند. و طبقه پرولتاریا کارگران و مزدوران و مالیات دهندگان هستند. طبقه بورژوآ همراه دربار پادشاهان و رهبران دینی،و دینداران (صدقه دهندگان)
جز فرودستان و گروه دوم بودند.
در جریان انقلاب فرانسه عوام و روشنفکران خواهان برابری و تقسیم ثروت بین تمام افراد جامعه شدند و علیه طبقه بورژوآ قیام کردند. چنانچه در ادامه خواهیم گفت این حرفهای قشنگ و روشنفکرانه تا قرون بعد که با اضمحلال شوروی لجن مال شد در راس چکادهای آزاداندیشی
و مرجع ژستهای روشنفکران و داستانسرایی ها از لزوم برابری انسانها شد که در ابتدا به ساکن برای هر وجدان منصف و شریفی جذاب بنظر می آید. این عدالت! جویان بیشمار تز و گفتمان در لزوم برابری ایجاد کردند و افرادی مثل مارکس هم این گفتمان را به مرزهای کمال خود رساندند. چپها تمثیلی دارند که
انقلابشان با این نقل قول از ماری آنتوآنت آغاز شده که مردم اگر نان ندارند کیک بخورند! چه داستانها و کتابهایی که بر سر همین بی خبری طبقه حاکم از فرودستان که نسراییدن. اما در نهایت در تقسیم عادلانه همان نان هم در کشورهای مارکسیستی کمونیستی ناتوان بودند. این برابری اجباری! در نهایت
نه فقط منجر به عدالت نشد که کشتن انگیزه تلاش برای منفعت شخصی منجر به مرگ خلاقیت و هنر و... شد. اگر در سالهای ابتدایی فروپاشی شوروی گذرتان به بازارچه های مرزی بازار روسی افتاده باشد حتما اجناس زمخت و تهی از هنر و ظرافت ناشی از عدم وجود حس رقابت را در آنها دیده اید. چپها دو قرن از
واقعیت فرار کردن که مساوات (به غلط میگن عدالت) با ذات بشر ناسازگار است. حیات بر روی سیاره زمین میلیونها سال بشکل غیر عادلانه وجود داشته و مساوات احتمالا برای صدها سال بعد هم بشکل یک آرمان باقی خواهد ماند. اینکه چرا #نئوکمونیست ها این ایده را دوباره علم کردند عنوان رشتوی پین شدم
هست که قسمت دومش رو هم بزودی مینویسم. در نهایت بدانید دعوای چپ و راست در درونیترین لایه دعوای سرمایه داری و سوسیالیسم است. سرمایه داران یعنی آنها که توان تولید ثروت را دارند مدام در حال توسعه علم و زندگی بشریت هستند. این رقابت برای پول بیشتر در اقتصاد آزاد چیزی است که چپها از
صحبت درمورد مزایایش فرار میکنند. همین شر ویروس کمونیستی کرونا بواسطه تجمع سرمایه در شرکتهای عظیم خصوصی رفع شد. درواقع چپها باوجود اینکه دارای بیشمار تقسیم بندی درونی هستند. (مائوئیسم، لنینیسم و..) و همه هم با هم اختلاف و جنگ دارند در یکمورد کاملا متحدند و آن تجمع سرمایه است!
تجمع سرمایه منظور از نوع اقتصاد آزاد و منصفانه است چون خود چپها در قالب اولیگارشی های مختلف سرمایه جامعه را میبلعند. درمجموع باز بحث بحث پول و امنیت است. بحث در اینباره طولانی و شیرین است امیدوارم در این کوتاه تونسته باشم خلاصه مطلب را گفته باشم. نمودار زیر بسیار کمک میکند
سخن آخر: ج ا چپ است یا راست؟؟
ج ا یک حکومت فاسد است. ج ا یک سیستم اقتصادی و اجتماعی مشخص ندارد که درمورد آن بشود در این زمینه نظر داد. ج ا طبقه فرودست رو به شیوه کاملا کمونیستی و چپی اداره میکند. اما از تجمع سرمایه هم جلوگیری نمیکند و طبقه بورژوآ دارد که بخشی اولیگارشی حکومتی و
بخشی غیر حکومتی هست. یعنی شما در ایران بعنوان یه آدم عادی میتونید ۱۰۰ تا آپارتمان خالی یا هکتارها زمین داشته باشید و کسی هم نمیاد بازخواستتون کنه. اما از اونجایی که ضد حکومت پهلوی که یک حکومت کاملا سرمایه داری و راست میهنپرست بود است همواره مورد حمایت تمام چپها بوده و هست.
پایان
Share this Scrolly Tale with your friends.
A Scrolly Tale is a new way to read Twitter threads with a more visually immersive experience.
Discover more beautiful Scrolly Tales like this.