20 نکته درباره بحران جنسی!
رشته توئیت
1- اگر «بحران جنسی» را به داده‌های سیاسی/اقتصادی و فرهنگی جامعه ایران اضافه نکنیم، «تحلیل وضع موجود» ناممکن ا‌ست. به این معنا، ما در کنار «مارکس»، به «فروید» نیز به شدت نیاز داریم.
2-برخی از رفتارهای جمعی جامعه ایرانی را نمی‌توان تنها بر اساس گزاره‌های سیاسی/اقتصادی و فرهنگی توضیح داد. از همین رو لازم است آنجا که «جامعه شناسی» از توضیح یک پدیده در می‌ماند، به سراغ «روانکاوی» رفت.
3- جامعه‌ای که از «بحران جنسی» رنج می‌برد، قطعا از «بحران سیاسی-اقتصادی-اخلاقی» نیز رنج می‌برد.
4- انگیزه بسیاری از «فسادهای اقتصادی» ناشی از«بحران جنسی»ست. به عبارت دیگر، اگر میل جنسی به شکل سازمانیافته سرکوب نشده بود، شاید ما شاهد این حجم از «فساد اقتصادی» برای داشتن زندگی «لاکچری» نبودیم.
5- ولع بیمارگونه به«لاکچری» بیش از هر چیز حکایت از«بحران جنسی» جامعه دارد. در هیچ کجای جهان برای داشتن «رابطه جنسی» نیازی به اینهمه طلا و ویلا و ماشین شاسی بلند و برند نیست.
6- فردی که برای جذب جنس مخالف،لابی می‌کند تا«وام میلیاردی»بگیرد و با آن «مازراتی» بخرد را نمی‌توان تنها با «اقتصاد سیاسی» توضیح داد.
7-کسی که میلیاردها تومان از اموال عمومی را غارت می‌کند و به عرصه سینما می‌برد که در نهایت چهارتا هنرپیشه سینما را با اسم کوچک صدا کند، تنها با رجوع به آراء «مارکس» و «اقتصاد سیاسی» قابل تحلیل نیست، باید او را در کنار مارکس، به میانجی«فروید» تحلیل کرد.
8-ستایش ضمنی بخش‌هایی از جامعه از مفسدان اقتصادی را باید در پرتو «بحران جنسی» تحلیل کرد.
9-تغییر الگوهای نسل جوان نیز تابعی از «بحران جنسی»ست. ما با نسلی مواجه‌ایم که هر روز صبح با رویای «دن بیلزریان» بودن از خواب بر می‌خیزد، نه «چه گوآرا»شدن.
10-تبدیل شدن «مازراتی» به «هدف زندگی»، تنها در جامعه‌ای رخ می‌دهد که با «کمتر از مازراتی» نیازها و غرایز جنسی و عاطفی قابل برآورده شدن نیست.
11-جداسازی همه‌جانبه وسرکوب سازمان یافته میل،زنان رابه«ابژه جنسی»مردان تبدیل کرده و متاسفانه بسیاری از زنان این موقعیت«کالابودگی»را پذیرفته‌اند.بخش وسیعی از آنها به میانجی این سرکوب سازمان یافته،تجربه جنسی را نه در مقام یک«نیاز/لذت»بلکه به شکل نوعی «باخت» و «خسران» تصور می‌کنند.
12-جداسازی همه‌جانبه وسرکوب سازمان یافته میل،بخشی از مردان را به«ریاضت‌کشان و بیماران جنسی»ای تبدیل کرده که هم از زنان متنفرند و هم شیفته.«زن ستیزی»،«تعرضات کلامی و فیزیکی»،ولع عجیب برای«بیشتر داشتن»و بیشتر دیده شدن و ... را باید در پرتوی این سرکوب و البته آن «امتناع» تفسیر کرد.
13- جداسازی همه‌جانبه وسرکوب سازمان یافته میل، برای عرصه‌های به شدت محدود اجتماع عمومی(رخدادهای فرهنگی-هنری، فستیوال ها و جشنواره ها و آیین ها و کلاسهای آموزشی و حتی محافل شبه علمی-آموزشی و ...) کارکردی ثانویه پدید آورده است.
14- دارا بودن بالاترین سرانه جستجوی محتوای پورنوگرافیک در ایران، همه چیز را درباره جداسازی همه‌جانبه وسرکوب سازمان یافته میل توضیح می‌دهد.
15- در جامعه‌ای که بخش زیادی از زنان خود را «کالا» می‌بینند و بخش وسیعی از مردان خود را «خریدار»، «تجربه جنسی» به یک «تجارت طبقاتی» تبدیل می‌شود. تجارتی که نیروی محرکه و موجده و مولده آن «جداسازی جنسیتی» و سرکوب سازمانیافته میل است.
16- ما در کنار «حاشیه‌نشینان اقتصادی» با پدیده «حاشیه‌نشینان جنسی» نیز در جامعه رو به رو هستیم.
17- آنها که زیاد درباره«سکس»حرف میزنند، تجربه کمی درباره‌ش دارند. در همین معنا،به آنها که بیش از حد و به شکلی اغراق شده «عفیف»یا«جنتلمن»هستند نیز باید با تردید نگاه کرد.بسیاری از آنها، در پشت نقاب «ادب»،چیزی مهیب را سرکوب میکنند که گاهی مثل کاراکتر فیلم «امریکن سایکو»بیرون میزند.
18-«بحران جنسی»همان نقطه‌ایست که اصولگرا واصلاح طلب مشترکا بر سرش سکوت می‌کنند و اولی آن را به «بی بندوباری»و دومی به «آسیب اجتماعی»تقلیل می‌دهد.
19- فقط به میانجی فروید است که ما می‌دانیم آنها که به شکلی اغراق شده «منزه»و«مبادی آداب» جلوه می‌کنند،حادترین تخیلات جنسی را در سر می‌پرورانند.
20-هر «تحلیلگر» یا «کنشگری» که درباره «بحران جنسی» سکوت می‌کند، باید درباره همه چیز سکوت کند.
این متن اردیبهشت ماه 1396 نوشته شده است.
تک نکته:
«انسان حیوانیست بیمار»-نیچه
گفته‌ای که فروید آنرا اثبات کرد و نشان داد انسان (تنها حیوانی که حرف میزند) یک «انحراف» از طبیعت است. به این معنا، چیزی به نام «امر نرمال» در بشر وجود ندارد. بلکه این تعریفی پرتنش بین «قاعده»(اکثریت) و خلاف قاعده(اقلیت)ست.انسان یعنی«آنورمال».
برای فهم نکته بالا، خواندن مقاله «هگل و فروید»، نوشته «ملادن دالر/ ترجمه: ارسلان ریحان‌زاده» شدیدا توصیه میشود.
و یک نکته مهم دیگر درپرتوی مفهوم«پاتوس»:
ما هیچوقت «زن ستیز» نداریم، ما «زن شیفته/ستیز» داریم. چونانکه ما هیچقت چیزی به نام «عشق» نداریم، ما همواره «عشق/نفرت»(پاتوس) داریم.
وقتش است «دیالکتیک» را جدی‌تر بگیریم!
Missing some Tweet in this thread?
You can try to force a refresh.

Like this thread? Get email updates or save it to PDF!

Subscribe to نادر فتوره‌چی
Profile picture

Get real-time email alerts when new unrolls are available from this author!

This content may be removed anytime!

Twitter may remove this content at anytime, convert it as a PDF, save and print for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video

1) Follow Thread Reader App on Twitter so you can easily mention us!

2) Go to a Twitter thread (series of Tweets by the same owner) and mention us with a keyword "unroll" @threadreaderapp unroll

You can practice here first or read more on our help page!

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just three indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member and get exclusive features!

Premium member ($3.00/month or $30.00/year)

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!