از این فرصت استفاده میکنم و شرحی از زندان فشافویه در زیر مینویسم.
مسئله من را فراموش کنید. این متن را بخوانید و هرچه زودتر کاری کنید!
«قرنطینه» زندان فشافویه، آنگونه که آنجا مصطلح بود «جهنم» است.
به عنوان کسیکه شرایط قرنطینه را تا کنون سه بار در سه دهه هفتاد،هشتاد و نود تجربه کردهام، به جرات میتوانم به «وخامت» شرایط قرنطینه در زندان فشافویه شهادت دهم.
... ادامه
تختخوابهای عادی (طبقاتی که به پنجره دید ندارند) متعلق به «ردهای»ها(خرده فروشان مواد، کیف قاپها، سرقتیهای پرونده سبک و ....) و کف سلول متعلق به «کفخوابها»(معتادان،افغانیها و تازهواردان) است.
...ادامه
در رده دوم رفاه-اقتدار «ناظران شب» قرار دارند که آنها نیز معمولا متهمان مالی هستند و رده سوم (پذیرش،خدمات، آشپزی) معمولا زندانیان سرقتی هستند که بیش از دو هفته است به «تیپ» منتقل نشدهاند.
...ادامه
و اگر چه که با تحکم و فریاد و گاهی مشت و لگد از تازه واردان پذیرایی میشود، اما پس از مرحله «نسق گیری»، میتوان رگههایی از شفقت را در رفتار زندانبانانی که خود زندانی هستند(البته به غیر از برخورد با معتادان تزریقی و خمارکشها)، مشاهده کرد.
قول داده بودم که صدایشان باشم. به قولم وفا کردم، اما هرچه مینویسم، فکر میکنم نابسنده و ناتمام است.
امیدوارم مرا ببخشند...