۱) سخنگوی سازمان بینالمللی صلیب سرخ گفته «ما به عنوان یک ارگان مستقل، همیشه نگران عواقب انسانی تحریمها هستیم». معنی این «همیشه» چیست؟ آیا معنی آن چیزی جز این است که «تحریم» در ماهیت و در عمل - و مطابق تجربه این سازمانها - مانع امدادرسانی میشود؟
۲) پس از خود بپرسیم مبلغان تحریم با چه منطقی مدعی میشود این «همیشه» در مورد تحریمهای ایران - که خود دولت ترامپ آنها را «سنگینترین تحریمهای تاریخ» میخواند - صدق نمیکند؟
حقیقت این است که مبلغان #تروریسم_اقتصادی (تحریم) خوب از آثار غیرانسانی سیاستها و اقدامات خود آگاهاند.
۳) اما برای انکار این حقیقت کمین نشستهاند تا یک سازمان بینالمللی - به دلیل مقید بودن به اصل و ظاهر «بی طرفی» یا به دلیل ترس از واکنش منفی دولت ترامپ - احتیاط به خرج دهد و از نام بردن «آمریکا» به عنوان «مانع امدادرسانی» خودداری کند...
۴) یا دستگاه دیپلماسی ایران موفق شود با رایزنی، افشاگری، استناد به حقوقبینالملل، توسل به قطعنامه شورای امنیت و حکم دادگاه لاهه و بسیج افکار عمومی اندک گشایشی در امدادرسانی بینالمللی (آن هم در سطح کالا) حاصل کند، تا آنها به کُل منکر ماهیت ضد انسانی و ظالمانه تحریمهایشان شوند!
۵) اما لازم است به یاد داشته باشیم کسانی که امروز منکر آثار منفی "تحریم" بر روند امدادرسانی به #سیلزدگان میشوند، همانهایی هستند که سال گذشته در واکنش به فاجعهٔ #سانچی و مرگ وحشتناک چندین دریانورد ایرانی - از اینکه دلار نفتی کمتری نصیب سپاه میشود - ابراز خوشحالی کرده بودند!
۶) خوشحالی آنها از فجایع انسانی هم با منطق حاکم بر سیاست فشار حداکثری کاملاً سازگار است. #تروریسم_اقتصادی (تحریم) همزمان دو هدف را پیگیری میکند: یکی تشدید مشکلات مردم و به مخاطره انداختن جان و سلامت آنها؛ و یکی محدود کردن منابع دولت تا از رفع مخاطرات و حل مشکلات ناتوان شود.
۷) پس جا دارد افکار عمومی در برابر دروغها، تحریفها، تهمتها، جوسازیها و دلسوزیهای کاذب این جریان هوشیار باشد و اجازه ندهد آنها با مقصر جلوه دادن ایران و انکار آثار غیرانسانی سیاستهایشان، از یک سو خود را تبرئه کنند و از سوی دیگر به تروریسم اقتصادی مشروعیت ببخشند.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
۱) در دستگاه سیاست خارجی آمریکا بسیاری معتقدند چرخش عربستان سعودی به سمت ایران ناشی از این است که «کشورهای عرب دیگر به این نتیجه رسیدهاند که آمریکا برای دفاع از آنها علیه ایران دست به اقدام نظامی خواهد زد».
۲) در تحلیل آنها، انفعال آمریکا در برابر حادثه آرامکو در زمان ترامپ و سپس بیعملی آمریکا در مواجهه با حادثه حمله پهپادی حوثیها به امارات در زمان بایدن، این باور را نزد کشورهای عرب تقویت کرده است که عدم مداخله نظامی آمریکا به نفع آنها یک سیاست دوحزبی یا bipartisan است.
۳) در چنین دولت بایدن بستری تصور میکند با اعزام نیروی جدید به خلیج فارس - و با قرار دادن سرباز آمریکایی در نفتکشهایی که از آبراهه عبور میکنند - از یکسو به کشورهای عرب منطقه نشان میدهد آمریکا آماده برخورد نظامی با ایران است و از این اتفاق ابایی ندارد؛
۱) در متن برجام آمده: «کلیه مفاد و اقدامات مندرج در این برجام صرفاً برای اجرای آن بین گروه 1+5 و ایران میباشد...
...و نمیبایست به منزله ایجاد سابقه برای هیچ دولت دیگری، یا برای اصول بنیادین حقوق بینالملل و حقوق و تعهدات وفق معاهده NPT و سایر اسناد مربوطه، و همچنین اصول و رویههای شناخته شده بینالمللی تلقی گردد».
۲) آقای نبویان در تلویزیون ملی اینگونه این بند را تفسیر میکند که «برجام خارج از حقوق بینالملل است» و یک رژیم حقوقی منحصربفرد است که NPT را هم دور میزند و صرفاً برای ایران تدوین شده است! سپس بخاطر پذیرش این بند - که او «تحقیر ملت ایران» میخواند - دکتر ظریف را شماتت میکند!
۱) روابط ایران و آمریکا از سه حالت خارج نیست: یا باید به طور کُلی آمریکا را نادیده بگیریم و تلاش کنیم با وجود فشارهای فزایندهٔ واشنگتن - و به امید افول آن در صحنه بینالمللی - کشور را اداره کنیم؛
۲) یا باید از میان صد اختلافی که با آمریکا داریم، یک اختلاف را در حوزه هستهای حلوفصل کنیم و ۹۹ اختلاف دیگر را باقی بگذاریم به امید اینکه دولتهای متوالی در آمریکا پذیرای چنین فرمولی خواهند بود؛
۱) در بهار ۱۳۸۴، دکتر ظریف گزارش مفصلی برای مقامات عالیرتبه کشور تهیه کرد که در آن به صراحت ««ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت» را پیشبینی و با جزئیات و دقت تحسینبرانگیزی موارد پنجگانه زیر را تشریح و بررسی کرد:
۲) «شرایط و مشکلات تدوین مقررات عمومی بینالمللی محدودکننده»؛ «اهداف آمریکا از قرار دادن ایران در دستورکار شورای امنیت»؛ «روشهای قرار گرفتن موضوع ایران در دستورکار شورای امنیت»؛ «تبعات قرار گرفتن در دستورکار شورای امنیت» و «انتخابهای جمهوری اسلامی»!
۳) در بخشی از آن گزارش، او (نقل بهمضمون) تأکید کرد: «تعیین ضربالاجلهای پیدرپی توسط شورای امنیت بهانه را برای دامنزدن به بحران توسط آمریکا ایجاد میکند؛ و بروز چنین وضعیتی سبب خواهد شد پس از هر بحران و کوشش برای مهار آن، از نقطه پایینتری برای یافتن راهحل مسیر را دنبال کنیم»
۱) اندیشمندان حوزه روابط بینالملل تمثیل جالبی برای به تصویر کشیدن نظم نوین جهان بکار میبرند:
۲) نقشه جهان را - همان نقشهای را که احتمالاً در مدرسه به دیوار کلاس درس دیدهاید - تصور کنید. در آن نقشه کشورهایی خواهید دید که با خطوط پُررنگ از هم تفکیک شدهاند؛ و هریک قرار است به مثابه یک «بازیگر» مستقل با دیگر کشورها - مانند یک بازی برد و باخت شطرنج - تعامل و رقابت کند.
۳) حالا همان نقشه را در شب تصور کنید! جهانی خواهید دید که در آن کانونهای پررنگ و کمرنگ نور توسط خطوطی باریک و درشت به هم متصل شدهاند و گویی شبکههایی از بازیگران مختلف - از انسانها گرفته، تا ملتها، کارخانجات و شرکتها و مراکز تجاری و آثار تاریخی و غیره - تشکیل دادهاند.
۱) سالها تلاش کردند با همین جنس جملات پرتوپلا به نقل از این و آن، جواد ظریف را - که عمری در خدمت منافع ملی زحمت کشید - و پس از یک دوران سیاه در سیاست خارجی، «عزت» را به کشور بازگرداند تخریب کنند.
۲) ظریف نیاز ندارد کسی از او دفاع کند. حتی برای «خوشنامی» در تاریخ هم تلاشی نکرده. او از جنس مردانی است که بدون هیچ چشمداشتی خود را هزینه کشور و مردمش کرد، به جای اینکه مانند بسیاری از سیاستمردان این دیار، منافع کشور و مردم را هزینه پیشرفت و محبوبیت خودش کند.
۳) اما کسانی که دستی بر آتش دارند - یا کسانی که دستکم کمی انصاف دارند - میدانند او در دوران خدمت چهل سالهاش - به ویژه در دوران وزارتش - علیرغم تمام سنگاندازیهای داخلی و هجمههای جریان ویرانیطلب و ایرانستیز در خارج، از چه چالشها و تهدیداتی کشور را عبور داد.