زدن تیر خلاص به سر پسری که در اعتراضات آبان ۹۸ از ناحیه پا زخمی شد و در بیمارستان فاطمه زهرای رباط کریم بستری بود.
برای حفظ امنیت این شاهد عینی از او با نام مستعار "آرش" یاد خواهم کرد.
در ادامه مشاهدات آرش را درباره روز ۲۵ آبان ۹۸ در بیمارستان فاطمه زهرا بخوانید/۱
یکی از اقوام ما در تظاهرات زخمی شد.
طرفهای ساعت ۶ بعداز ظهر بود که خودم را به بیمارستان فاطمهی زهرا رساندم.
چند دقیقهای نگذشته بود که چند ماشین پیکاب با افراد مسلح لباس شخصی و چند نفر که لباس سپاه به تن داشتند، وارد محوطه بیمارستان شدند./۲
لباس شخصیها به مردم گفتند: یک نفر مسلح وارد بیمارستان شده ما آمدهایم تا او را دستگیر کنیم شماهم اینجا نمانید/۳
عدهای وحشت زده رفتند.
ولی ما نگران در محوطه ایستادیم که ناگهان صدای تیراندازی شروع شد.
چند دقیقه بیشتر طول نکشید بعد هم بدون اینکه شخصی را بازداشت کرده باشند با عجله از بیمارستان خارج شدند.
حداقل ما ندیدیم که کسی بازداشت شده باشد!/۴
هر چه اصرار کردیم اجازه ملاقات ندادند تا حدود ساعت ۱۱ شب.
با وجود اینکه قبل از این ماجرا، اجازه ملاقات به خانوادهها داده بودند و عدهای فرزندانشان را دیده بودند که هوشیار هستند فقط از ناحیهی دست یا پا آسیب دیدهاند./۵
به علت کمبود خون، ایست قلبی، خونریزی داخلی
و بهانههای مشابه که با عقل ما جور درنمیامد.
همینطور ایستاده بودیم که یک پرستار خانوم آمد سمت ما/۶
مادر و خواهرهاش باور نمیکردند میگفتند: حتما اشتباه شده.
ما خودمان دیدیم که فقط پایش تیر خورده چطور فوت کرده؟
اما کسی پاسخگو نبود.
بعد از هفت روز از خانوادهش تعهد گرفتند که بگویند../۷
و خاکسپاری را هم نباید در شهرهای بزرگ انجام دهند
و با این شرایط جنازهاش را تحویل خانواده دادند
اول اجازه ندادند صورتش را ببینیم، اما مادرش انقدر بیقراری کرد که بالاخره راضی شدند چند ثانیه اورا ببیند/۸
مادرش بعد از پایان خاکسپاری گفت گلوله به سرش زدند.
این در حالی بود که در تظاهرات از پشت به ران پایش گلوله شلیک شده بود/۹