Thread by @Amiryalom

#رشتو #آگاهی
۱)در این رشتو میخام بخشی از اعمال و رفتار سیاه و دهشتناک روشنفکر نماهای سالهای ۱۳۰۰ تا چهل و پنجاه خورشیدی که نقش بسیار پررنگی در تغییر شرایط سیاسی ایران و و در نهایت کلیت ایران و فروپاشی نظام پادشاهی داشتند بگم.
ناگفته نماند در اواخر دهه پنجاه این

۲)روشنفکرنماهای چپ با تغییرات تاکتیکی و براساس شرایط روز در داخل و خارج همچنان تا امروز در حال تاراج و نابودی ایران هستند.
در ابتدا از دوران رضا شاه کبیر میگم که روشنفکران وطن پرست اون دوران با نگاه به غرب از میزان عقب ماندگی و محرومیت کشور مطلع شدن و چاره را در خروج جامعه از

۳)حوزه استبداد مذهبی و سیاسی تشخیص دادند و در تلاش پاک سازی عرصه دین از خرافات برآمدند تا شاید از این طریق بتوانند نظام اجتماعی و سیاسی کشور را که در جهالت و بی سوادی می سوخت وادار به اتخاذ سیاست های جدید در زمینه رفاه و آموزش و سلامت جامعه نمایند. دهه ۱۳۰۰خورشیدی با ورود رضاخان

۴)البته در سال های حضور رضاشاه در کنار آبادانی وی در حال مبارزه سخت با خائنین به وطن از گروه های چپ و کمونیسم و اسلامگرا (ارتجاع سرخ و سیاه)نیز بود که در این رشتو به حوادث اون دوران و بعد از آن اشاره میکنم. بد نیست اشاره کنم عالیجناب فروغی مرد دانا و وطن پرست ایران و از نوادر

۵)روشنفکرهای وطن پرست جمله قابل تاملی گفت و این بود«حاصل اینکه حرف همان است که همیشه میگفتیم،ایران نه دولت دارد نه ملت.جماعتی که قدرت دارند و کار ازدستشان ساخته هست مصلحت شخص خود رادر این ترتیب حالیه میپندارد،باقی هم که خوابند.»فروغی بر این باور بود که«بدون شناخت آحاد مردم از

۶)منافع ملی خود و بدون تعریف منفعت ملی،پدیده ی ملت،مفهومی تهی و ناسازه است و رکنی از ارکان مدرنیته ی سیاسی جریان نوسازی کشور،فاقد است.»
چنین روشنفکران وطن پرستی در تلاش برای خارج کردن مردم از جهل و بی سوادی و سوق دادن به سوی نور و آگاهی در کنار رضاشاه در برای مدرن کردن و

۷)باسواد کردن جامعه چه از لحاظ سیاسی و اجتماعی بودن.در چنین بازار آشفته ای ایران که دوران پر التهاب و سختی را تجربه می کرد.بخشی از روشنفکران نوپا با پیوستن به ایدئولوژی وارداتی چپ از آرمان های ملی دور و به کمونیسم جهانی گره خوردند و بخشی دیگر به اردوگاه امت گرایان اسلامی پیوستند.

۸)از جمله حزب تروریستی فداییان اسلام که بنیانگذار آن نواب صفوی بود که از کارهای تروریستی این گروه کشتن احمد کسروی،هژیر و رزم آرا اشاره کرد.

۹)آنان نیز همانند گروه اول در برابر هویت ملی و ارزش های تاریخی و باستانی ایران صف کشیدند و وحدت ملی و استقلال سیاسی و تمامیت ارضی کشور دچار دستخوش آسیب های جدی کردن، البته نواب صفوی در سال ۱۳۳۴ بعد از دستگیری تیرباران شد.

۱۰)اما در واکنش به حضور دو جریان اسلامیسم و کمونیسم در صحنه، یک نیروی سوم متشکل از روشنفکران پان ایرانیست(در سال۱۳۲۰) و ملی گرا(مثل مصدق و سنجابی و فاطمی از بنیانگذران جبهه ملی که همه از تفکرات چپ) رخ نمودند.

۱۱) ناگفته نماند جبهه ملی با کمی تغییر و نفوذ برخواسته از همان حزب توده بود.هم اکنون سید حسین موسویان از رهبران این جبهه هست

۱۲)کمونیسم در ایران و به ویژه حزب توده، پرونده ای سنگین و سیاه و غم انگیز دارد!

۱۳)پیروان کمونیسم آنانی که هوادار این اندیشه بودند و کسانی که عضویت تشکیلاتی داشتند بیشترین سهم را در مبارزات سیاسی ایران دارا بودند، بنابراین برای کالبدشکافی این جریان سیاسی لازمه اشاره ای داشته باشم.

۱۴)بنا بر نظر احسان طبری،نظریه پرداز مارکسیسم-لنینیسم حزب توده سرازیر شدن کارگران ایرانی به قفقاز به منظور پیدا کردن کار در صنایع نفت باکو و معاشرت آن ها با سوسیال دموکرات های روسیه سبب ایجاد احزابی نظیر همت، اجتماعیون عامیون و عدالت گردید.

۱۵)در سال 1917 بلشویک ها،حکومت روسیه تزاری را سرنگون ساختند و نیروهای سرخ به بهانه تعقیب نظامیان ارتش تزاری وارد خاک ایران شدند و به این ترتیب در 30 خرداد 1299 اساس و پایه حزب کمونیست در ایران ریخته شد.باید در همین جا اشاره کنم که پایه گذاران و سران احزابی مانند همت و اجتماعیون

۱۶)عامیون، عدالت و کمونیست ایران همگی یا ماموران اعزامی از شوروی بودند یا از جمله ایرانیان مهاجری بودند که به روسیه رفته و در محیط کارگری با مارکسیسم - لنینیسم روسی آشنا شده بودند. به عنوان مثال آوادیس میکائیلیان که در ایران او را به نام مستعار سلطان زاده می شناسند از دوستان

۱۷)بسیار نزدیک لنین و از بنیانگذاران کمونیست بود، ولی در دهه 1920 میلادی گرفتار تصفیه های خونین لنین شد و به قتل رسید.

۱۸)در حزب اجتماعیون عامیون که نریمان نریمانی( نریمان کربلائی نجف‌اوغلو یا نریمان نریمانف!)رهبری بلشویک ایرانی تبار آن را به عهده داشت
اشخاصی مانند: نظیر علی مسیو (به ترکیب اسم ها توجه کنید) حاج رسول صدقیانی، میرزا محمد علی خان تربیت، میرباقر خویی، آقا تقی شجاعی، حاج علی دوا فروش

۱۹)سید حسن شریف زاده، محمد صادق خامنه ای و... عضویت داشتند. بیشتر این افراد پدرانشان یا مذهبی بودن یا تاجر و بازرگان در تبریز .

۲۰)در سال 1308 در زمان رضاشاه کمونیست ها شناسایی و بازداشت شدند.گروه دیگری که در زمان رضاشاه خودنمایی کرد گروه مارکسیستی تقی ارانی بود که شباهتی به مارکسیسم روسی نداشت بلکه می توان آنان را به مارکسیسم اروپایی شبیه دانست.

۲۱)سال‌های ١٣٠٠تا١٣٢٠خورشیدی تعداد دانشجویان فرستاده‌شده بسیار افزون شد که دولت ایران در سال۱۳۰۱خورشیدی۶۰دانشجو برای فراگیری فنون نظامی به فرانسه فرستاد. با تصویب قانون اعزام محصل در سال١٣٠٧خورشیدی و تصویب لایحه وزارت معارف،سالانه صد دانشجوی ممتاز با بورس دولتی به اروپا روانه شدن

۲۲)در سال1310خورشیدی که رضاشاه عده دانشجو را برای کسب دانش تخصصی به کشورهای آلمان و فرانسه فرستاد،این دانشجویان در اروپا با مارکسیسم آشنا و آن را به عنوان تحفه وارد ایران کردند!
مجدد گروه ارانی نیز از سال1313فعالیت خود را آغاز کرد ولی در سال 1315با دستگیری آنان از هم پاشیده شد.

۲۳)گروه 53 نفر نمایانگر چهره روشنفکری کمونیسم در ایران است که با وجود عناصر وابسته ای چون عبدالصمد کامبخش نماینده حزب توده در مجلس شورای ملی و محمد شورشیان معذالک در مجموع گروه تاثیر پذیری از مسکو نبود.

۲۴)گروه53نفر محاکمه و سه نفر آنان تبرئه و50 نفر دیگر به سه تا ده سال زندان محکوم گردیدند که در شهریور 1320 عفو و آزاد شدند،از افراد شناخته:ارانی،بزرگ علوی،رضا روستا(پدر هما روستا)،رضارادمنش،خلیل ملکی،انور خامه ای، مرتضی رضوی،کامبخش،طبری،ایرج اسکندری(از خاندان شاهزاده قجری)

۲۵)به جز ارانی که به علت تیفوس در زندان فوت شد.آزادی این عده در زمان اشغال نظامی ایران توسط ارتش شوروی و انگلستان بودوهمین آزاد شدگان در حمایت بی دریغ ارتش سرخ حزب توده ایران را تشکیل دادند.البته انور خامه ای،مجتهد زاده ای که تنها بازمانده گروه۵۳نفره بود که در سال۹۷ در تهران مرد.

۲۶)با مرور کلی و خلاصه ای از تاریخچه جریان چپ، اندیشه کمونیسم قبل از رضاشاه به ایران گام نهاد ولی چون نگاهش از یک سو به جریان دهقانی و کارگری و از سویی دیگر با دین در تعارض کامل بود نمی توانست در ایران جاذبه ای داشته باشد، اما آنچه که رضاشاه را وادار به مبارزه با آنان کرد،

۲۷)وارداتی بودن این اندیشه بود که با مطالبات ملی و آزاد اندیشی مردی که از قلب جامعه ایرانی بر خاسته بود در تقابل کامل قرار داشت. سال هایی که حکومت مرکزی در نهایت ضعیفی قرار داشت و حکومت قاجار برای بقای خود زمینه وابستگی بی قید و شرط به بیگانه را فراهم ساخته بود.

۲۸)چرا؟ چون در دوران رضا شاه از شمال تا جنوب از شرق تا غرب و حتی تهران پایتخت کشور، ناامنی و چپاول شهرهای ایران را فراگرفته بود.خب حالا ایران با چنین شکل و محتوایی به امنیت و پاک سازی کشور از یاغیان و گردن کشان وابسته و غیر وابسته به اجنبی نیاز داشت یا به نسخه کمونیسم و مارکسیسم

۲۹)وارداتی؟! تنها میهن پرستان و دلسوزلان ایران میتوانستند هویت از دست رفته را به ایران بازگردانند.به همین دلیل رضاشاه در بدو امر به پاک سازی کشور پرداخت و در سال1310 قانون مجازات مقدمین علیه امنیت و استقلال کشور رابه تصویب مجلس رسانید.
اما متاسفانه حمله متفقین به ایران سبب

۳۰)کناره گیری رضاشاه بانی و معمار ایران نوین از قدرت و بر باد رفتن آرزوهای ملت ایران گردید.جنگ،بی عدالتی و فقر و ناامنی را به ایران تازه به پا خاسته تحمیل کرد.

۳۱)و از همه ناگوارتر آنکه، فرهنگ مزدوری بیگانه و عوام فریبی و فساد را که به همت رضاشاه و یاران روشنفکرش از ایران رخت بر بسته بودند، مجددا رونمایی کرد.که فرصت مناسبی برای کمونیست های رها شده از زندان فراهم گشت تا به باز سازی تشکیلات سیاسی خود بپردازند و حزب توده را تاسیس نمایند.