Thread by @Amiryalom

#رشتو #آگاهی
۹۲)در ادامه از سال1338مسکو تاکتیک جدیدبکار برد،نفوذ توده ای در جبهه ملی و ضمنا با فرزندان افسران سازمان نظامی توده و فرقه دموکرات که در دبیرستانها تحصیل میکردند،تماس برقرار کرد که بیژن جزنی، قطب زاده،بنی صدر،امیرانتظام و چمران از جمله افراد که از جناح چپ برخاستند

https://twitter.com/ErvinYalom/status/1268278595107110916

۹۳)واما در ساواک تیمور بختیار(پسرعموی شاپور بختیار)اولین رییس ساواک که از ریاست ساواک برکنار شده بود به سوییس رفت و سپس مسافرتی به آمریکا نمود و در کمال تعجب با جان اف کندی (رییس جمهور وقت امریکا) ملاقات نمود.

۹۴)این تماس غیر عادی از چشم ساواک پنهان نماند و گزارش آن به پادشاه تسلیم شد.محمدرضا شاه احساس کرد در امریکا که دموکراتها به قدرت رسیدن خوابی برای ایران دیدن
اشاره کنم که هروقت حزب دموکرات آمریکا در راس قدرت بودند برای نظام پادشاهی ایران و یا تضعیف ملت ایران دسته گل هایی آب دادند

۹۵) تیمور بختیار پس از بازگشت از آمریکا وارد لبنان شد،ولی در فرودگاه با مقدار زیادی اسلحه و مهمات بازداشت گردید که قرار بود وی را به دولت ایران تحویل دهند،اما از تحویل بختیار به ایران جلوگیری کردند.حسن البکر(رییس جمهور عراق)و صدام حسین معاون وی ترتیبی دادندکه بختیار به عراق بروید

۹۶) بختیار با حمایت دولت عراق در یکی از کاخ های آن کشور اقامت و به تشکیل شبکه ای علیه شاه اقدام نمود.بختیار با توجه به سابقه دوستی که با عباسعلی شهریاری نژاد عضو حزب توده در ایران داشت ارتباط با او را ضروری دانست و با اندکی تلاش موفق گردید موافقت وی را برای همکاری جلب کند.

۹۷) شهریاری ماجرا را به ساواک گزارش نمود و از آن لحظه به طوری که بختیار به مدت۲.۵ سال انواع سلاح و مهمات را از مرز خوزستان به شهریاری میرسانیدو او به کمک سازمانی که تشکیل داده بود(همگی ساواک)سلاح ها را دریافت و در انبار ساواک ذخیره میکرد.همزمان سناریوی دیگری توسط ساواک اجرا گردید

۹۸) تا بختیار را از میان بردارن و طبق برنامه ای که از قبل تدارک دیده شد بختیار را از میان برداشتن توطئه مشترک غرب و عراق خنثی گردید.
در ادامه همکاری حزب توده و سازمان فداییان خلق با ترور شهریاری پایان نیافت بلکه برای قتل مرحوم فاتح یزدی نیز این ارتباط به نتیجه رسید.

۹۹)فاتح مدیر و صاحب کارخانه چیت جهان و بافندگی کرج و موسس جهانشهر کرج و ۴۰۰صد دستگاه معروف در کرج که همان ۴۰۰خانه است از مدیران برجسته و لایقی بود که مزایای قانونی و تسهیلات فراوان در اختیار کارگران می گذاشت و همگان تحت تاثیر مدیریت او بودند،

۱۰۰) در حالی که حزب توده تصمیم گرفته بود در کارخانه های کشور ناامنی،بلوا و نارضایتی ایجاد کند،تماسهای رهبران روشنفکر و تحصیل کرده این دو جریان ضد ایرانی به ترور فاتح انجامید،ترورهای بعدی که برای مدیران کارخانجات چیت ری،پارچه بافی شاهی و نساجی بهشهرطراحی شده بود توسط ساواک خنثی شد

۱۰۱) ایجاد محیط رعب و وحشت که از سوی روشنفکران چپ در کشور صورت میگرفت و دغدغه برای ایران نبود بلکه نقض قوانین کشور،امنیت و آسایش مردم را هدف قرار داده بودند.
مسئولیت سازمان اطلاعات حزب توده به طور سری و به دور از اطلاع افراد در بدنه بعدها به روزبه سروان اخراجی ارتش سپرده شده بود

۱۰۲)روزبه با نقسیم بندی کار به چند نفر هر کدام شاخه هایی را اداره میکردن.سازمان اطلاعات حزب که همگی مرتبط با امنیت و پلیس و تعقیب،شاخه ای مرتبط با احزاب و مطبوعات و مردم،سفارتخانه ها و کلیساها که اداره می شد.
این تشکیلات بنوعی کپی از (کا گ ب)بود که در همه سازمان ها کشوری نفوذ کرد

۱۰۳) حزب علاوه بر کسب و جمع آوری و سرقت مدارک و اطلاعات،با توسل به شایعه پراکنی و دروغ پردازی و فضاسازی به قهرمان سازی ملی برخی چهرههای ناشناس و خائن و یا برعکس ترور شخصیت های خوشنام و مخالف می پرداخت.
لجن مال کردن اشخاص به طور سیستماتیک یکی از روش هایی بود که حزب توده به نحو

۱۰۴) خیره کننده ای از عهده آن بر آمده بود، زیرا انتشار شایعات در روزنامه های وابسته به حزب توده سبب اشاعه این شارلاتانیسم می شد.
بر همین اساس بود که با استعدادترین هنرمندان از صنف های مختلف که مخالف حزب توده بودند زیر شلاق زشت ترین شایعات و شانتاژ خبری بدنام می شدند، ولی چنانچه

۱۰۵) اشخاصی تسلیم این ترفند میگردیدند در مدت کوتاهی چرخ های شانتاژ معکوس حرکت میکرد و افراد مذکور به یک نابغه جدید تبدیل میشدند.
نمونه این بازی سیاسی و غیر اخلاقی:بزرگ علوی،رسول پرویزی،خلیل ملکی،فریدون توللی،نادر نادرپور، جلال آل احمد،صادق چوبک،مهدی اخوان ثالث،ابراهیم گلستان،

۱۰۶) و صدها نفر دیگر که از آنان به عنوان نابغه های حزب توده یاد می شد و چنانچه کسانی از این نابغه ها از صف حزب خارج می شدند، به سرعت شهرت و محبوبیتشان لجن مال سیستم تبلیغاتی حزب می گردید، مانند دکتر خانلری، صادق چوبک و رسول پرویزی و...

۱۰۷) از شگفتیها آنکه این روشنفکران توده ای همه در سیستم پهلوی شاغل بودند و در کمال آزادی قلم میزدند و کتاب ها اشعار و مقالات و حتی فیلمهای پر از نقد آنان منتشر میشد و از هر فرصت برای نیش و کنایه زدن و اعتراض دریغ نمی ورزیدند ولی باز هم ناراضی بودند و در دل آرزوی حکومت استالینی را

۱۰۸)داشتند.از دیگر خرابکاری های حزب توده درگیری های مصنوعی با نیروهای انتظامی در خیابان ها یا ترور شخص بود و از نتایج آن کشتار افراد بی گناه و مصدوم و مجروح شدن طرفین درگیری بود که بهره برداری تبلیغاتی نمایند.

۱۰۹) نکته قابل توجه اینکه حزب توده که مرتکب این همه جنایات و مفاسد میشد از زمان ترور نافرجام پادشاه ایران در دانشگاه منحله اعلام شده بود و کوشش های آنان زیرزمینی و محدود بود ولی در دوران تصدی دولت مصدق،حزب توده نه تنها به فعالیت علنی پرداخت و اجرای قانون نادیده گرفته شد،

۱۱۰) بلکه تابلوهای حزب در سراسر کشور بالا رفت و دولت نیز نظاره گر این بی قانونی بود. سرهنگ محمد حسن اخوی ( فراماسونر و عضو لژ پهلوی و همایون بود) هم می گوید: «من که دیدم حزب توده در دولت آقای دکتر مصدق، میدان آزادی برای تبلیغات پیدا کرده و عده بیشتری از افسران ارتش را فریب می دهد

۱۱۱) و منحرف می نماید، یقین کردم آقای دکتر مصدق از فعالیت آن ها مطلع است ولی برای استفاده از آن حزب در تظاهرات خیابانی برای تهدید آمریکایی ها با ارائه خطر کمونیسم، با حزب توده بازی کجدار و مریزی را بازی می کند. اما حالا آبرو و حیثیت من در خطر است. وطن پرستانی بی مدعا و بی نام و

۱۱۲) نشان بودند که فقط برای نجات میهن از خطر کمونیسم و الحاق ایران به پیمان ورشو دست به خطر و جان فشانی زدند. کاری که مسئولیت حقوقی و اجرایی آن به عهده رییس دولت قانونی وقت یعنی دکتر محمد مصدق و نیروهای تحت امر ایشان بود ولی هرگز انجام نشد!

۱۱۳) این وضعیت ادامه داشت تا انقلاب اسلامی در ایران روی داد و کیانوری و دیگر روشنفکران حزب توده و سرسپردگان به بیگانه به میهن آسیب دیده سرازیر شدند تا سهم خود را از آن همه جنایت و خیانت بستانند.
حزب توده در بهمن ماه 1357 سر از لاک در آورد،

۱۱۴) طراح بازگشت به میدان جدید سیاست دکتر کیانوری بود
که همه وقت با شامه سیاسیش حرکت می کرد. گرچه او چهره منفی از خود باقی گذاشته بود و در میان مردم نفوذی نداشت. حزب توده در برخورد گروه های سیاسی با حکومت جانب حکومت را می گرفت و در قلع و قمع آنان از هیچ کوششی خودداری نمی کرد

۱۱۵)حزب توده و گروه اکثریت فداییان خلق بازوی توانای حکومت برای از بین بردن مخالفان جمهوری اسلامی تبدیل شده بودندو از پدیدههای کاملا جدید و بیسابقه که حزب بعنوان یک جریان چپ به جاسوسی علیه سایر گروههای چپ بپردازدودر قلع و قمع آنان با نیروهای انتظامی و امنیتی همکاری جدی داشته باشد!

۱۱۶) حزب توده بدین روی یا با دشمنان ایران به سازش می رسید و یا راه را برای دشمنان هموار می کرد تا به اصطلاح به منافعی دست یابد و با اینکه همیشه در این مانور سیاسی شکست خورده بود. باز دست از استراتژی بیمارگونه و غیر انسانی بر نمی داشت.
در اردیبهشت 1361 گروهک فداییان اقلیت

۱۱۷) سند محرمانه را منتشر کرد که جمهوری اسلامی مخالفانش را به سه دسته تقسیم کرده تا آنها را یکی پس از دیگری برچیند،حزب توده سومین گروه است.
اما در نهایت کیانوری در سال1370از زندان اوین به خانه ای تحت نظر ماموران وزارت اطلاعات منتقل شد.کیانوری و همسرش مریم فیروز از سال1374اجازه

۱۱۸) یافتند که در منزلشان زندگی کنند ولی حق خروج از کشور را نداشتند. نورالدین کیانوری نوه شیخ فضل اله نوری اخرین دبیر کل حزب توده در 15 امرداد 1377 درگذشت و مریم فیروز نیز در سن 94 سالگی در 22 اسفند 1386 مرد و درکنار همسرش دفن گردید.

۱۱۹) با نگاهی کالبد شکافانه بر حزب توده در خواهیم یافت که بیش از نیم قرن نوکری بیگانه،جاسوسی، وطن فروشی،آدم فروشی، ترور،قتل و جنایت،توطئه،افترا و تهمت،دروغ و ریا کارنامه عده ای روشنفکر تحصیل کرده ایرانی در یک حزب سیاسی می باشد،اما بالاخره دست انتقام از آستین رژیم جمهوری اسلامی!

۱۲۰) به در آمد و دامان و گلوی رهبران حزب توده را گرفت.
روشنفکران سیاسی چپ در کشور ما آن هم در حساس ترین زمان که دشمن در خاک ایران بود و ایران نیاز به مساعدت و همراهی اندیشمندان و رجال سیاسی و کوشندگان حزبی داشت

۱۲۱) چگونه آشکارا علیه مصالح و منافع ملت ایران به پا خاسته و از هیچ جنایتی به نفع بیگانه دریغ نورزیدند،اینگونه خاک و میهن رو به تاراج بردند.با دقت و توجه میتوان دریافت که این تفکرات همچنان بصورت زیرکانه وجود دارد. کمی با تیزبینی کافیست به وقایع دو دهه اخیر توجه ویژه کرد.