Thread by @Amiryalom

#رشتو #آگاهی
۲۲)در آن سال رمزی کلارک،دادستان سابق آمریکا و چهره مرموز ماموریت یافت بین مخالفان پادشاهی درداخل و خارج از کشور هماهنگی و پیوند برقرار کند و صدای اپوزیسیون داخل رااز طریق اپوزیسیون خارج روی آنتن ها ببردتا افکار عمومی دنیارا بیش ازپیش علیه حکومت ایران برانگیزاند.

https://twitter.com/amiryalom/status/1272207551522881536

۲۳)کلارک به ایران آمد و برای ملاقات و دیدار با رهبران گروههای سیاسی مخالف به رایزنی پرداخت و مستقیم بسراغ بازرگان رفت و طرح تاسیس جمعیت دفاع از آزادی را با او مطرح ساخت.
در ادامه بازرگان،حسن نزیه و یداله سحابی با یک حقوقدان بنام عبدالکریم لاهیجی به نتیجه رسیدن و او مشتاقانه دعوت

۲۴) را پذیرفت و زیر چتر حمایت کلارک فراماسون آمریکایی قرار گرفت.
امروز پس از سالها لاهیجی برخلاف بسیاری از یاران نهضتی، مرفه و آسوده در اروپا بسر میبرد و از عنایات اتحادیه اروپا برخوردار است تا جایی که میتواند در انتخاب شیرین عبادی به عنوان نامزد برنده جایزه نوبل نقش آفرین باشد!

۲۵)کلارک یاران را رها نکرد؛پس از تاسیس جمعیت مذکور و براه اندازی توفان تبلیغاتی در جهان علیه شاه،درنوفل لوشاتو هم پیدا شد.چند روز قبل از ورود خمینی به ایران.خانه ای در نزدیکی اقامتگاه خمینی اجاره وراهنما و هدایتگر یزدی عضو دیگر نهضت آزادی شد و البته ملاقاتی نیز با خمینی داشت

۲۶) اشاره به اقدامات این جمعیت به ریاست بازرگان کنم:در سال های۵۶و۵۷تعداد زیادی اعلامیه خطاب به مقامات مذهبی،سازمان ها و مقامات بین المللی صادر کرد که همه آنها در یادنامه نهضت آزادی درج شده.رونوشت همه این اعلامیه ها برای قطب زاده به پاریس،دکتر یزدی به آمریکا و سازمان های عفو

۲۷) بین المللی و صلیب سرخ ارسال شده که تنها به منظور بهره برداری تبلیغاتی و تهیه خوراک برای رسانه ها و ایجاد جو دشمنی علیه نظام پیشین صورت میگرفته.
ریاست دادسرای استان تهران
فتوکپی نامه مورخ 57/8/8 آقای مهندس صالحی مبنی بر این که فرزندش خانم سیمین صالحی که به حبس ابد محکوم یافته

۲۸) و در زندان قصر زندانی است به سعلت بیماری چشم و جهاز هاضمه و شکستگی پا در مخاطره است و حاضر است به هزینه خود او را معالجه نماید به پیوست ارسال میگردد. دستور فرمایید نسبت به وضع وی رسیدگی و نتیجه را اعلام دارند.
کمیسیون معاضدت قضایی و حمایت از زندانیان
احمد صدر حاج سید جوادی

۲۹) گیرندگان رونوشت:
1- دادسرای شهرستان تهران جهت اقدام مقتضی
2- آقای صادق قطب زاده جهت اطلاع
3- آقای دکتر یزدی در آمریکا جهت اطلاع
4- آقای مهندس صالحی جهت اطلاع

به معرفی سیمین صالحی و تشریح ماجرا می پردازم:
آقای مهندس صالحی پدر دکتر سیمین صالحی(اعضا مجاهدین خلق)،سرگرد

۳۰) توده ای و فردی ماجراجو بود که با حسن سبزواری راننده سابق کیانوری رهبر حزب توده و مادر پرویز حکمتجو تماس نزدیک و مداوم داشته و ماجراهایی آفریده،

نامبرده دوست و همکلاس سرتیپ رضا زندی پور رییس کمیته مشترک ضد خرابکاری بود؛ رابطه این دو خانواده بسیار دوستانه و سرتیپ زندی پور به

۳۱) خانواده صالحی محبت بسیار میکرد اما سیمین صالحی دختر مهندس صالحی برخلاف آیین دوستی، محل زندگی زندی پور را به سازمان مجاهدین خلق معرفی و ترتیب ترور این دوست خانوادگی خود را دادند و در آستانه فرا رسیدن نوروز، تیمسار زندی پور و راننده او اسداله عطوفی را به قتل رساندند؛

۳۲) لازم به یادآوری است که مرتضی صمدیه لباف قاتل سرتیپ زندی پور و وحید افراخته(قاتل راننده سرتیپ) و منیژه اشرف زاده کرمانی(کارگردان و آغاز کننده ترور)بودند.
بهرام آرام و محمدتقی شهرام دو تن از رهبران مجاهد

۳۳) با وساطت خانم اعظم طالقانی با آیت الله طالقانی دیدار و ایشان موافقت کرد که پیروانش وجوه شرعی را به سازمان مجاهدین خلق بپردازند و از محل همین وجوهات بود که خانه های تیمی و اتومبیل و وسایل قتاله دیگر تهیه شد تا حقوق بشرمورد نظر نهضت‌آزادی تامین گردد!

۳۴) و اما خانم دکتر سیمین صالحی:
در امرداد ۱۳۵۳در یک خانه تیمی سیمین صالحی، حمید جوهری و لطف اله میثمی مشغول ساختن بمب های انفجاری بودند تا در شب ۲۸ امرداد اقدام به خرابکاری و انفجار نمایند اما حدود ساعت ۸شب یکی از بمب ها منفجر میشه؛

۳۵) چشم سیمین صالحی مجروح و انگشتان دست حمید جوهری قطع شد! سیمین صالحی و جوهری با جای گذاشتن لطف اله میثمی که سخت مجروح شده از منزل خارج و فراری شدند. سیمین صالحی بهنگام بازداشت حامله بود و خود نیز اعتراف کرد از بهرام آرام رهبر سازمان مجاهدین خلق باردار شده است.

۳۶) لطف اله میثمی هم اکنون در قید حیات هست و کارهای مطبوعاتی می کند و مورد عنایت بخشی از حاکمیت قرار دارد.

بنابراین آقای حاج سید جوادی روشنفکر نهضت آزادی در حمایت از سیمین صالحی یک قاتل و تروریست حرفه ای و جنایتکار سیاسی نامه نگاری میکرد.

۳۷) در نامه ها هرگز به نقشی که این افراد در ترورها داشتند اشاره ای نمیشود. اینها طعمه های تبلیغاتی جمعیت دفاع از آزادی بودند و اینگونه افکار عمومی جهان را می فریفتند و تروریست های مزدور را که دستشان به خون هم میهنانشان آلوده بود را آزادی خواه و مبارز و مظلوم معرفی می کردند.

۳۸)دولت بازرگان که پایه اش برفریب،ریا،بی عرضگی وساده لوحی بنا شده بود خیلی زود در برابر تضادهای وحشتناک درون ایدئولوژی به زانو درآمدو در برابر صف متشکل آخوندها که بسیار زیرک تر از ملی مذهبی ها بودند تسلیم شدو با کوله باری از اشتباهات و خطاها اریکه قدرت را به رقبای خود واگذار نمود

۳۹)کتاب خاطرات ابراهیم یزدی با عنوان (آخرین تلاش ها در آخرین روزها)منتشر شد و متوجه شدیم آن کسی که خمینی را از اجرای برنامه هیات پارلمانی منصرف ساخت، ابراهیم یزدی بوده که خود او در چاپ اول کتابش بدان اعتراف دارد.ولی در چاپ های بعدی به حذف آن اقدام کرده است.
بنابراین آخرین تلاش

۴۰)یک گروه میهن پرست در آخرین روزهابا تلاشهای یک روشن فکردینی و
تحصیل کرده غرب تصادم پیدا کرد و ارتش را به مسلخ روانه نمود!این اقدام ضد ملی و ضد ایرانی را بنام ابراهیم یزدی دبیر کل نهضت آزادی و جانشینش بازرگان و عضو سازمان اخوان المسلمین و سردسته پیاده نظام ارتش انقلاب ثبت میکنیم

۴۱) دکتر ابراهیم یزدی علت عنادش با ارتش ایران را بارها و به کرات بر زبان و قلم جاری ساخته است که به یکی از آن ها اشاره می کنم تا همگان بدانند به راستی علت این جنایات بزرگ در حق ملت ایران چه بوده است؟ ابراهیم یزدی در مهر ۸۴ مصاحبه ای با روزنامه شرق داشت،مصاحبه کننده آقای

۴۲) مهدی محمودیان از او سئوال می کند:
س: هیچ پیش بینی نکرده بودید که عراق به ایران حمله می کند؟ ج: چرا هم تجربه سایر انقلاب ها را داشتیم و هم ناظر بر رفتارهای دولت بودیم. تجربه انقلابات دیگر نشان می دهد، هنگامی که انقلابی در یک سرزمین پیروز می شود گروه های شکست خورده از آن انقلاب

۴۳) به بیرون از مرز می روند و با کمک و حمایت قدرت های خارجی که از پیروزی انقلاب ضرر کرده اند از بیرون به انقلاب حمله می کنند. ما احتمال می دادیم که به زودی یکی از کشورهای همسایه که به ما حمله خواهد کرد احتمالاً عراق خواهد بود! ابراهیم یزدی دلیل لازم برای عدم اعتماد به ارتش را از

۴۴)تاریخ عراق مدد می گیرد و داستان اعزام ارتش عراق
برای کمک به اردن در جنگ اسرائیل و همینطور کودتای نظامی علیه ملک فیصل و نوری سعید را بازگو کرده و اضافه می «این دغدغه ها در استفاده از ارتش وجود داشت.ما نمیتوانستیم به ارتش که از انقلاب شکست خورده و هنوز بازسازی نشده بود

۴۵)چنین مسئولیت و ماموریتی واگذار کنیم.حتی نگران این بودیم که ممکن است ارتش برود به مرز و در یک تقابل نظامی عراق را از مرزها بیرون براند و سپس پیروزمندانه به عنوان مدعی انقلاب برگردد.این احتمال وجود داشت»ابراهیم یزدی خوب می دانست همان اندازه که وی به ارتش اعتماد نداشت

۴۶) و از آن به وحشت افتاده بود، صدام حسین نیز خواب راحت و آرام از این ارتش نداشت زیرا به کرات ضربات سنگین ارتش را در مرزهای خود دریافت کرده بود! پس ابراهیم یزدی و صدام حسین در یک نقشه خانمانسوز ضد ایرانی به یک نتیجه رسیده بودند که هردو نفر ارتش را دشمن مشترک خود می دانستند!

۴۷)کارگردان این تراژدی ابراهیم یزدی و دولت موقت بود.ابتدا برخی از فرماندهان را در پشت بام عدالت و مدرسه علوی خونشان را بر زمین ریختند و نماز شکر به جای آوردند و آنگاه دادگاه های اسلامی را در زمان نخست وزیری بازرگان این مدافع حقوق بشر برپا ساخته و از ارتشبد تا سرباز را بدون حضور

۴۸) وکیل مدافع از دم تیغ گذرانیدند؛ اعدام شدگان از ارتشبد تا سرتیپ بودن: ارتشبد نصیری، سپهبد مهدی رحیمی، سپهبد نادر جهانبانی (ایران چنین افسری را به خود نخواهد دید) به علاوه ۱۱ سپهد،۱۰سرلشگر و ۹ سرتیپ. البته سپهبد عبدالعلی بدره ای، سرلشگر بیگلری، و سرتیپ علی وفایی نیز در حملات

۴۹) بهمن ماه
1357 جان باختن و افرادی چون سپهبد ایرج مقدم به نام نامی شاهنشاه ایران تیری در مغز خود شلیک کرد.
این عده از امیران کشور به اضافه فرماندهان و افسران دیگر از سرهنگ به پایین در دادگاه های انقلابی دولت موقت اعدام شدند.

۵۰)تایزدی و بازرگان وملی مذهبی هاو اعضای جبهه ملی خواب راحت داشته باشند،جریانی که دریک دست قرآن ودر دست دیگراسلحه ونگاهش به بیرون ازمرزهای ایران بود؛جریانی که میخواست شاه رابراندازد تا حکومت علی را برپاکند!
همگان آگاه باشن وبدانندکه مخالفان شاه ومیهن چه کسانی وچه اندیشه ای بودند