#رشتو
هرسال در این زمان وجودم پراز اندوه ودرد میشود.
تمام خاطرات آن چندروز وچندسالِ بعد یک یک ازجلوی چشمانم رژه میرود.
بیاد مادرم میفتم که چگونه بخاطر من و بلاهایی که سیستم جمهوری اسلامی برسرم آورد به تنهایی جنگید، زجرکشید و دق مرگ شد.
⬇️
۲روز بعداز ۱۸تیر کوی دانشگاه تهران، به دنبال فراخوان انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی وتبریز در ۲۰تیر در داخل محوطه دانشگاه هزاران نفر تجمع کردندو اعتراض بخاطر جنایتی که در تهران اتفاق افتاده بود.
⬇️
⬇️
⬇️
⬇️
روی زمین نشستم وعده ای دانشجویان مرا کمی عقب تر بردندو روی زمین گذاشتند وآن زمانی بود که نیروی سرکوب به محوطه دانشگاه یورش آورد.
⬇️
من را روی زمین یافتند وبا چماقی که دردست داشتند به سرم نشانه رفته بودندومن نیز با بازوی خود چون سپری از سرم محافظت میکردم.
⬇️
هنوز برایم معما است که چرا دستگیرم نکردند وبه حال خود رهایم کردند!
⬇️
حدود ۱۳روز پس از ۲۰تیر در خانه زده شدو ماموران اطلاعات تبریز من را با خود بردند.
⬇️
قسمت شوکه کننده داستان آنجا بود که در روز ۳-۴ام بازجویی بعداز ضربات سنگین به سر وصورتم بازجو ازمن پرسید که «اسلحه» راچه کردی؟
⬇️
ازمن انکاروازایشان اصرار.
خلاصه آنکه من۱۹ساله بودم وسال نخست دانشگاه وسنگین ترین فعالیت سیاسی ام شرکت باشوروشوق فراوان در «تریبون آزاد»های مختلف وسخنرانی های چهره های
⬇️
بخاطر راهنمایی زندانیان دیگر در زندان تبریز در دادگاه بدوی به قاضی گفتم که اعتراف به حمل اسلحه تحت شکنجه بود و با تلاشهای مستمر مادرم در تماس با دفتر دانشگاه و قاضی دادگاه انقلاب از اتهام حمل سلاح تبریه شدم و
⬇️
در دادگاه تجدید نظر حکم تخفیف یافت به یک سال زندان.
شاید شایعه اعتراف من به «حمل سلاح» به گوش سردارفرهنگی رسیده بودویا اینکه چون طبق گفته بازجویان آن بسیجی ضارب که مرا باتیرزده بود ادعا کرده بود که من مسلح بوده ام
⬇️
بخاطر فشارهایی که شروع کرده بوددر پی گیری پرونده من حتی دادگستری تبریز از قبول «عفو مشروط » من خوداری کردو مجبور به تحمل حبس حدود ۱۳ ماه شدم.
⬇️
دادگاه انقلاب حکم عدم کفایت به رسیدگی توسط دادگاه انقلاب داد و پرونده ام به دادسرای عمومی رفت.
⬇️
هرگز نمیتوانم آن اضطرابی را که در آن دوران هرروز وشب من و خانواده ام تحمل کردیم به زبان بیاورم.
⬇️
بعد از پایان دوره اول زندان ۲بار دیگر نیز مورد بازداشت قرار گرفتم بخاطر «اتهام قتل عمدی محمدجوادفرهنگی»!
⬇️
⬇️
⬇️
ناگفته نماند که اداره اطلاعات تبریز در گزارش محرمانه ای که به درخواست استانداری تبریز به دادگاه ارایه داده بود
⬇️
⬇️
هدف از نوشتن این سطور وبازگویی این خاطرات گفتن سوگنامه یا ترساندن و دلسرد کردن مبارزان راه آزادی نیست وبرعکس میخواهم بگویم
⬇️
⬇️
و امروز در این شرایط بسیار خطیر وحساس برای همه مردم کشورم برخود وظیفه ولازم وواجب میدانم که
⬇️
دکترنادرضامن
واشنگتن
۱۳۹۹/۰۴/۲۰