My Authors
Read all threads
۱/
#رشتو
قبل طلاق مامانم بهم فقط یه چیز گفت: بعد از اینکه طلاق بگیری ممکنه رفتار بعضیا عوض بشه، حرفای چرت و پرت بزنن، شکه نشو!

دو ماه بعد از طلاق رفتم دکتر دندون‌پزشک، دکتری که از ۱۷ سالگی پیشش رفته بودم. ۱۶ سال بود کل موضوعات پزشکی ما رو در جریان بود.مامانم، خواهرم، شوهر‌خواهرم
۲/
همه پیشش می‌رفتیم. مذهبی؛ معتقد؛ منشی مرد داشت. توی چشم خانم‌ها مستقیم نگاه نمی‌کرد. امین و محرم ما بود. اون شب بعد از شرکت تا رفتم پیشش ساعت ۷:۳۰ بود. می‌خواستم دندون عقلم رو بکشم. تا رسیدم پیشش بهم گفت: تو چقدر داغون شدی دختر! چرا اینجوری شدی؟ شوهرت کو؟ بعد از دوماه که
۳/
به هیچکس نگفته بودم، گفتم: جدا شدیم. تعجب کرد گفت: چرا؟ شوهرت که مرد خوش قیافه و خوبی بود و ..... فکر کردم دکتره. کم از عمو نبوده در این سال‌ها، بهش دلایل رو گفتم. نشسته بود پشت میزش، حرفای منو شنید بلند شد و اومد اینور میز .. جلوم واستاد و گفت: من از بچگی تو رو می‌شناسم. بزرگ
۴/
شدنت رو دیدم، درس خوندی، کار کردی، دختر تحصیلکرده و باسوادی هستی ... می‌دونم که الان تنهایی، تجربه خوبی نداشتی، من چندین ساله که توی خونه‌ام با زنم دیگه ارتباطی ندارم، دنبال یه نفری می‌گردم که در سطح من باشه، منو ارضا کنه، تو می‌تونی، می‌اومد جلو .. هاج و واج نگاهش می‌کردم
۵/
باورم نمی‌شد این حرفا رو مردی می‌زنه که عین پدرمه، محرم خانواده منه، پزشکه، حال خراب منو می‌بینه. دستامو گرفت، خودشو نزدیک کرد بهم، همینجوری ادامه می‌داد: صیغه من بشو ... داشتم بالا می‌آوردم، بوی دهنش رو حس می‌کردم، اومد جلو و سعی کرد منو ببوسه، دستمو گرفت، قد بلند
۶/
و درشت بود. هلش می‌دادم ولی زورم نمی‌رسید. فقط سعی کردم صورتشو از خودم دور کنم که منو نبوسه. تمام مدت جمله‌اش توی سرم می‌پیچید «تو برای من مناسبی، تو می‌تونی منو ارضا کنی»، بالا آوردم ... پرید عقب و فحش داد. فرصت شد بدوئم بیرون.
۷/
خودمو از مطب پرت کردم بیرون. به خودم، به شوهر سابق، به زمین و زمان فحش می‌دادم، به اینکه چون طلاق گرفتم این آدم به خودش اجازه میده منو یه آلت متحرک نیازمند لطف دیگران ببینه؟
رفتم توی پارک اشک می‌ریختم و خودمو پاک می‌کردم. تا چند هفته ویران بودم. به اولین دوستی که گفتم، بهم گفت
۸/
تو چرا دلیل طلاق رو گفتی؟ اگر نمی گفتی اینجوری نمی‌شد... دیگه به هیچکس نگفتم. حتی به خانواده‌ام. می‌ترسیدم که یه چیز مشابه بشنوم. دیگه نرفتم پیشش، دو سال گذشت تا تونستم باز هم برم پیش یه دندون‌پزشک دیگه.
۹/
این اولین جاییه که ازش نوشتم. تنفرم ازش، انزجارم از اون جملات، از نزدیک شدنش، از بوی دهنش، از بوی آمپول دندون‌پزشکی که از لباسش می‌اومد، از صدای قیز قیز مته دندون‌پزشکی، از طلاق هیچ وقت کم نشد. اگر ببینمش با دستام می‌تونم خفه‌اش کنم.
#تجاوز
تا همین دو سه سال پیش من اینو تجاوز حساب نمی‌کردم. اصن درک درستی از تجاوز نداشتم. خوندن و شنیدن قصه‌ها باعث شد آگاه بشم. من باید اون آدم رو رسوا می‌کردم. ولی ترسم و مقصر دانستن خودم باعث شد حتی ازش حرف نزنم. هدفم از تعریف این قصه فقط آرام کردن روحم بود که من مقصر نبودم.
Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh.

Keep Current with یک کتابفروش خوشحال

Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

Twitter may remove this content at anytime, convert it as a PDF, save and print for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video

1) Follow Thread Reader App on Twitter so you can easily mention us!

2) Go to a Twitter thread (series of Tweets by the same owner) and mention us with a keyword "unroll" @threadreaderapp unroll

You can practice here first or read more on our help page!

Follow Us on Twitter!

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3.00/month or $30.00/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!