کیان پردیس Profile picture
Sep 20, 2020 11 tweets 3 min read Read on X
#حق_ما_این_نیست
۲۰ سال پیش هر کس ازم می‌پرسید هدفت بعد از سربازی چیه، می‌گفتم رفتن از ایران. تا اینکه خدمتم تموم شد و این سوال رو از خودم پرسیدم که: اگه همه برن، کی بمونه؟ کی ایران رو بسازه؟
این داستان پر آب چشمِ مهندس مکانیک کارآفرینیه، با کفش آهنی، که موند و خواست بسازه.
من هیچ وقت دنبال میز نبودم. از همون روزهای اول افتادم تو کارگاه‌های دورافتاده و وسط بیابون کار کردم. حقوقی که می‌گرفتم، چون کارم اقماری بود خوب بود. پدر پولداری نداشتم که بخوام رو حمایت مالیش حساب کنم. پولهام رو جمع کردم و با ۳ نفر دیگه از دوستانم شریک شدم.
یک شرکت طراحی مهندسی ثبت کردیم. برای شروع کار با یک لپتاپ و یک میز و دو تا صندلی و یک اتاق از دفتر یکی از آشناها شروع کردیم. زمینه‌ی کار شرکت رو نمی‌گم. فقط این رو بدونید که شرکت ما و ۶ شرکت دیگه تنها شرکت‌هایی بودن که صلاحیت فنی لازم برای چنین طراحی صنعتی پیچیده‌ای رو داشتند.
شروع کار ما مصادف شد با شروع دوره‌ی ریاست جمهوری احمدی نژاد و وام‌های زودبازده. این وام‌ها باعث رونق کار ما شد و شروع کردیم به رشد کردن. دفتر مستقل اجاره کردیم و تجهیزات اداری و... خریدیم و پرسنل استخدام کردیم.
تا اینکه یک شب خوابیدیم و صبح بیدار شدیم و دیدیم وام‌های زودبازده رو قطع کردن و حتی مصوبه‌ها و پروژه‌های در دست اجرا هم دیگه منابع بانکی بهشون تخصیص نمی‌دن. موج ورشکستگی شروع شد. از صاحب کار تا سازنده و تا مای طراح متضرر شدیم. رویای پیشرفتمون شد سراب و با سر اومدیم رو زمین.
با خودم گفتم جیب این کشور نفته. شروع کردم به وارد کردن قطعات ابزار دقیق. شیوه‌ی کار این طور بود که تو مناقصه‌ها شرکت می‌کردم و قیمت می‌دادم به شرکت‌های نفت و گاز و بعد براشون وارد می‌کردم. یک مدت کار کردیم و مشتری‌هامون زیاد شد.
چون هم خوش‌قول بودیم و هم قیمت مناسب می‌دادیم و کیسه ندوخته بودیم. تا اینکه خورد به تغییر قیمت دلار که نرخ ارز یکدفعه دو برابر شد. حالا قیمت‌ خرید من دو برابر شده بود ولی شرکت‌های دولتی می‌گفتن جنس رو باید با همون قیمت قبلی تحویل بدی.
می‌گفتم مگه شما تو این کشور نیستید. من چجوری این فاصله قیمت رو جبران کنم؟ می‌گفتن وضع رو می‌دونیم ولی چون بانک مرکزی افزایش قیمت ارز رو قبول نمی‌کنه، ما هم کاری از دستمون بر نمیاد و قیمت ارز از نظر ما همون ۱۲۲۶ه. ضمانت‌نامه‌ها رفت اجرا و اموالم ضبط شد.
از اسب افتاده بودم اما چون از اصل نیفتاده بودم، باز دستم رو گرفتم به زانوم که بلند بشم. رفتم سمت تولید. یک تحقیق دانشگاهی رو احساس کردم می‌تونم تجاریش کنم. یک کارخونه‌ای رو که سالها بود خوابیده بود اجاره کردم. سه ماه طول کشید تا راهش انداختم و روشم جواب داد. شروع کردم به تولید.
تا یک مدت تولید کردیم و بازار ساختیم و رشد کردیم تا خوردیم به رکود تورمی بازار که حاصل تحریم‌های حاصل از ماجراجویی بین‌المللی و هسته‌ای جمهوری اسلامی بود و با بدهی انباشته از تجارب قبلی نتونستیم کار رو حفظ کنیم. الانم بعد از ۲۰ سال، باز دارم به صورت اقماری برای دیگران کار می‌کنم.
حالا وقتی هر سال می‌بینم که سال رو به نام تولید و اقتصاد نامگذاری می‌کنن، فقط فحش رو زبونمه، که قصه‌ی منِ کارآفرین بدون رانت، خودش بهترین دلیل پوچی این اسما و شعارهاست که هر سال فقط کلی پول صرف تبلیغش رو بنرها و بیلبورها می‌شه و حاصلش فقط از دست دادن عمر من.

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with کیان پردیس

کیان پردیس Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @behaak

Jan 29, 2023
فیسبوک حامد اسماعیلیون:
۴۴ سال پیش در این روزها هیچِ بزرگ از پله‌های یک هواپیما دست در دست مهماندار فرانسوی پایین آمد تا سلسله‌ی ضحاکیان را پایه بگذارد. او سلانه سلانه از پله‌ها بی‌هیجان پایین می‌آمد و می‌دانست در سایه‌ی خود داس بزرگی را پنهان کرده است که نماد بی‌واسطه‌‌ی مرگ...
...و نیستی‌ست. او می‌آمد تا دشنه زیر گردن ایران بگذارد. ایران برای او جز مشتی خاک نبود که باید به پای شریعت زانو بزند‌. ایران برای او بیش از چند کوه و دریاچه و کویر نبود که به فضل الهی و با نفسِ حقِ نایب امام زمان سر به راه خواهد شد و قدم در راه اسلام خواهد گذاشت.
عده‌ای از مردم او را خواسته بودند. دنیا بر آمدنِ او توافق کرده بود. چه می‌شد کرد؟ مترجمانِ سیّاس، ایده‌ی مهاتما گاندیِ ایران را به رسانه‌های غربی فروخته بودند و سکوتِ هیولاوش او که در نفس‌های عمیق ترس‌آورش پنهان بود در برخی انگار رویای نجات‌دهنده را زنده کرده بود.
Read 27 tweets
Jan 28, 2023
آیا فکر می‌کنم افرادی که برای مدیریت اپوزیسیون مطرح هستند، نفوذی جمهوری اسلامی هستند؟ احتمال آنرا کم می‌دانم.
در حلقه‌ی مشاوران آنها چطور؟ سلول‌های وابسته به جمهوری اسلامی که در مواقع مورد نیاز بتوانند بر تصمیمات آنان تاثیر بگذارند؟
بسیار محتمل است.
#مهسا_امینی
این سلول‌ها طرفدارانی سرسخت و وفادار می‌نمایند. مشاوره‌های بد می‌دهند. شوهای پر سر و صدا و کم بهره پیشنهاد می‌کنند. با شناخت حساسیت‌های جامعه یا طرفداران گروه‌های دیگر، سعی در فعال کردن گسل‌ بین گروه‌ها دارند. به کانالیزه کردن افراد علاقه دارند.
#زن_زندگی_آزادی
بر اکثریت بودن طرفدارن آنان و باج ندادن به دیگران تاکید می‌کنند. شعارهای تک و توک را برجسته می‌کنند تا با ارائه‌ی تصویری معوج از جامعه، ذهن رهبران را از واقعیت جامعه جدا و روند تصمیم‌گیری صحیح آنان را مختل کنند.
رهبران بزرگ منتقدان را می‌ستایند و چاپلوسان را خوش ندارند.
Read 5 tweets
Jan 27, 2023
شما حق دارید بدانید من در موارد اختلافی، چگونه فکر می‌کنم. به جای حدس زدن، صریح و بی‌لکنت از خودم بشنوید:
۱. ایران و حفظ یکپارچگی آن برای من یک اولویت اساسی است.
۲. اقوام، فرهنگ‌ها، زبان‌ها و گویش‌های این سرزمین هستند که ایران را می‌سازند. بدون آنها ایران بی‌معنی است.
ساختار سیاسی مطلوب از دید من، ساختاری کاملا دموکراتیک و با حداکثر آزادی برای رشد و اعتلای فردی است.
۳. حفظ زبان پارسی به عنوان زبان میانجی یک ضرورت ملی است. در کنار آن سیستم آموزشی باید آموزش زبان‌های مادری و ادبیات آن را نیز به عنوان حلقه‌های تکمیلی در آموزش‌های خود ارائه دهد.
۴. اقتصاد، فرهنگ و اداره‌ی مناطق باید تمرکززدایی شود. سیاست خارجی و نیروهای نظامی باید در اختیار دولت مرکزی که نماینده‌ی تمام شهروندان ایران است باشد.
۵. پرچم ایران یک نماد و قرارداد ملی است. من پرچم شیر و خورشید را می‌پسندم، اما شکل پرچم نیز می‌تواند در یک رفراندم ملی تعیین شود.
Read 4 tweets
Nov 3, 2022
۲ هفته قبل از قتل #مهسا_امینی به دست ماموران گشت ارشاد، نتایج یک نظرسنجی در فصلنامه دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی جمهوری اسلامی ایران منتشر شد‌، که در کنار انبوه خبرها، به آن چندان توجه نشد: از هر چهار ایرانی، سه نفر در اعتراض‌ها شرکت خواهند کرد.
۲۵ شهریور و با اعلام خبر قتل #مهسا_امینی به دست گشت ارشاد، اولین تجمع‌ها اطراف بیمارستان کسری که او در آن درگذشت، شکل گرفت. مردم در روز جان باختن او خشم‌گینانه، در شعارهایشان کلیت جمهوری اسلامی را نشانه گرفتند. مسئولین جمهوری اسلامی نیز از همان ابتدا به همان شیوه‌های همیشگی...
...ابتدا انکار تقصیر و همزمان استفاده از ابزارهای سرکوب دست زدند. اکنون که قریب دو ماه از آغاز #انقلاب۱۴۰۱ می‌گذرد و حکومت از تمامی ظرفیت دستگاه پروپاگاندا، تمام برگ‌های سرکوب خشن خود استفاده کرده، چرا بر خلاف اعتراضات سال‌های ۹۶ و ۹۸ موفق به سرکوب، ارعاب و خاموش کردن جمعیت...
Read 15 tweets
Jun 27, 2022
سال 90 یه دانشجوی دکترای روانشناسی استنفورد به نام الیزابت نیوتن یه بازی/آزمایش ساده و جالب کرد. بازی این بود که افراد یه گروه یه ترانه خیلی معروف رو تو ذهن انتخاب می‌کردن و ریتمش رو با مداد روی میز میزدن (گروه تق‌زن‌ها) و افراد گروه دوم گوش می‌دادن و باید حدس می‌زدن چه ترانه‌ایه
ترانه‌ها خیلی معروف بودن در حد «تولدت مبارک» و «اتل‌متل‌توتوله» و «عمو زنجیرباف» ما. آزمایشگر از گروه تق‌زن‌ها پرسیده بود به نظرتون چند درصد گوش‌دهنده‌ها می‌تونن ترانه شما رو درست تشخیص بدن و جوابشون این بود که پنجاه درصد.
یعنی حدس می‌زدن از هر دو نفر یه نفر می‌تونه ترانه رو از روی تق‌تق‌ها درست تشخیص بده. حالا واقعیت چی شد؟ فقط دو و نیم درصد گوش‌کننده‌ها تونستن درست تشخیص بدن. یعنی یک نفر از هر چهل نفر!
چرا اینطوری شد و چه اهمیتی داره این بازی؟
Read 8 tweets
Jan 14, 2022
در دفاع از آن سه دختر بوم بوم کننده
سه دختر نوجوان متن ترانه‌ای را تبدیل به شعری اروتیک کرده و همخوانی کرده‌اند. حال ویدئوی ضبط شده‌ی این اتفاق، در دست‌های لمس‌کننده می‌چرخد. انگار نیشتری به دمل چرکین و مهوع اخلاق‌مداری دو روی سرکوب شده‌‌ خورده و تمام کثافت و چرک آن نمایان می‌شود
مشتی جلقی پورنوبین، بر اخلاق از دست رفته می‌گریند. گرگ‌های آلفای مجازی و توله سگ‌های توسری‌خورده‌ی واقعی، بر نبودن دست کنترلگر بر سر این دخترکان افسوس می‌خورند. ناموس‌پرستان، از غیرت نداشته‌ی پدری که داس بر دست، سرشان را نبریده خشمگینند.
آن یکی که با لب‌هایشان تحریک شده. گروهی رو ترش می‌کنند که ما هم نوجوون بودم، کی اینقدر وقیح بودیم والا...
نه خانم! نه آقا! تو هم که اکنون ترازوی شکسته‌ی یک کفه‌ی اخلاقگرایی را سالوسانه به دست گرفته‌ای، در این سنین همین بودی.
Read 8 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Don't want to be a Premium member but still want to support us?

Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

Follow Us!

:(