١/٣ اقلیتی به نام Cagots در فرانسه به دلایل نامعلومی از قرن ١١ام مورد ظلم و تحقیر جامعه فرانسه قرار گرفتند. ظاهر، زبان، طرز لباس پوشیدن، لهجه، و دین آنها با بقیه یکی بود اما حتی تا شروع قرن ٢٠ام بدون اینکه کسی بداند چرا، از جامعه طرد میشدند.
٢/٣ باید در بیرون شهر و روستا زندگی میکردند، اجازه فعالیتهای اجتماعی سیاسی را نداشتند، با غیر خودی نمیتوانستند ازدواج کنند، فروش مواد غذایی برای آنها ممنوع بود، مبادلات تجاری با آنها نیز محدود بود. از درب مخصوص باید وارد کلیسا میشدند و در محل مشخصی مینشستند.
٣/٣ حتی مورخین مدرک و نشانی از گناه اجداد کاگوتها پیدا نکردند. داستانهای محلی وجود داشت از آدمخوار بودنشان و یا اینکه اجدادشان جذام داشتند. تنها مشخصهشان همین در اقلیت قرار گرفتن بود. در نتیجه، توانایی و مهارتهای بیشتری پیدا کردند. تمایل آنها به مهاجرت به آمریکا نیز بیشتر بود
۴/ انسان استعداد فوقالعادهای در مرزبندی با دیگران و تشکیل 'ما' در برابر 'آنها' دارد. بخشی از آن با آگاهی است، برچسب زدن به گروهی با مشخصههای منفی و ترس از مواجه شدن با 'آنها'. اما حتی گاهی اتومات است. بدون هیچ دلیل منطقی و ذهنی با 'آنها' فاصله ایجاد میشود.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
۵/١ گالیله در مدت حبس خانگی کتابی نوشت که یکی از پایهایترین نوشتههای تاریخ علم شد، کتابی که خلاصهای از تفکرات او طی ۴٠ سال گذشته در مورد چگونگی عملکرد دنیای پیرامونش بود. کتاب شرح گفتگوی سه نفر از مشاهداتشان و سعی در توضیح آن است. یکی از آن سه نفر، سالویاته، فردی دانا است که پاسخ سوالات را شرح میدهد. در یکی از گفتگوها در مورد محدودیت اندازه و استحکام بنا اینگونه توضیح میدهد: "افزایش اندازه بناها و استحکامات از مقداری بیشتر غیرممکن است، از جایی به بعد ساختمان زیر بار خود فرو میپاشد. همانگونه که طبیعت درخت بینهایت بلند نساخته، و یا اسب و یا انسان از اندازهای بزرگتر ممکن نیست." توضیح مسأله ساده است، وزن یک بنا یا موجود زنده با توان سوم ابعاد آن متناسب است، اما استقامت آن با سطح مقطع یا توان دوم ابعاد آن متناسب است. در نتیجه با افزایش ابعاد، استقامت به اندازه وزن زیاد نمیشود و از نقطهای امکان بزرگ شدن وجود ندارد. در نتیجه موجودات با وزن کمتر، توان نسبی بیشتری دارند. یعنی مثلا مورچه چند ده برابر، سگ تا دو سه برابر، و انسان یا اسب به اندازه وزن خود را میتواند تحمل کنند.
این قانون ساده و مشابه آن، تاثیر بزرگی بر دنیای امروزی و نحوه پیش رفتن تکامل داشته. جهش اگر چه تصادفی است/random mutation، اما تکامل محدود به قوانین فیزیکی طبیعت است. برای مثال تکامل نمیتواند به KingKong و یا حشرات غول پیکر برسد. میزان خنک شدن از طریق پوست به مساحت ارتباط دارد در حالیکه میزان مصرف انرژی و تولید حرارت با حجم. یکی از عوامل محدود شدن بیش از اندازه بزرگ شدن حیوانات، همین کاهش امکان خنک شدن است. گوشهای بزرگ فیل راهی برای رفع این مشکل بوده.
کتاب Scale به مسأله تغییر رفتار یک سیستم پیچیده (مانند موجودات زنده، شهر، کمپانی، ...) به تغییر اندازه، نحوه رشد، و قوانین اساسی فیزیکی و ساختاری در شکلگیری آنها پرداخته. نخست چند تعریف ساده از مفاهیم اصلی؛ سیستم پیچیده متشکل از اجزا بسیار زیادی است که رفتار نهایی سیستم بسیار با رفتار تک تک اجزا تفاوت دارد. و ممکن است رفتار و ویژگی داشته باشد که در هیچ کدام از اجزا وجود ندارد. ویژگی مهم دیگر امکان تطبیقپذیری و تکامل است، مانند انتخاب طبیعی داروین به عنوان عامل محرک تکامل موجودات زنده. به عبارتی اگر چه تکامل متابولیسم زیستی تصادفی است، اما ویژگیهای اساسی و قابل اندازهگیری با اندازه و مقیاس ارتباط دارد. پاسخ سیستمها به تغییر مقیاس همیشه خطی نیست و در نظر نگرفتن مقیاس میتواند به خطا منجر شود. این ارتباط میتواند فراخطی و زیرخطی superliner/sublinear باشد، و عموما با تابع نمایی بهتر بیان میشود.
١/٧ کتاب Unsettled به مسأله گرمایش زمین، دادههای علمی مرتبط با آن، و تاثیر آن بر اقلیم پرداخته. برخلاف آنچه که در رسانهها و دنیای سیاست تصویر میشود، تاثیر آدمی و دنیای مدرن صنعتی بر شرایط اقلیمی منجر به نابودی دنیا و پایان آن نیست. دانشمندان دنیا بر بالا… https://t.co/TGfn3ERVKftwitter.com/i/web/status/1…
اقلیم/climate برداشتی آماری و متوسط وضعیت آب و هوا طی حداقل چند دهه است و مشاهدات کوتاه مدت بیانگر تغییرات اقلیمی نیست. آب و هوا/Weather رفتاری دینامیک، غیرخطی، و آشوبی دارد و در کوتاه مدت تغییرات زیادی میتواند نشان دهد.
زمین ٧٠٪ نور خورشید را جذب میکند و حدود ٣٠٪ از نور خورشید بازتابانده میشود و در گرمایش زمین مشارکتی ندارد. ضریب انعکاس یا ضریب البیدو albedo زمین در سطوح مختلف و نقاط مختلف متفاوت است اما میزان متوسط آن، در حال حاضر ٣٠٪، اثر چشمگیری بر دمای زمین دارد. از طرفی هم اتمسفر، مثل… https://t.co/hrjsrwelJptwitter.com/i/web/status/1…
١/١٩ در تحلیل عوامل حمله به اوکراین دو عامل نقش اصلی داشتند: اول جهانبینی پوتین و حلقه اطرافیان، نگاه آنها غرب و تلقی آنها از جایگاه روسیه در دنیا و دوم ملاحظات ژیوپلتیک و جغرافیای این کشور و رابطه با کشورهای اطراف.
بیش از ٧۵٪ جمعیت روسیه در گوشه غربی این کشور ساکن هستند و هسته جمعیتی روسیه در مثلث بین سنتپترزبورگ، کازان و ولگوگراد قرار دارد، و بین این منطقه و اروپا و کشورهای ناتو، دشتی پهناور و بدون عوارض طبیعی قرار دارد که دفاع از آن در برابر حملات زمینی بسیار دشوار است.
اولین مانع طبیعی دریای بالتیک و رشته کوه Carpathian در اوکراین و مولداوی هستند. (در برخی نقشهها به نظر میرسید هدف فوری روسیه بعد از اوکراین مولداوی بود). از دید روسیه، بلاروس و اوکراین به عنوان دو متحد به عنوان یک بافر در برابر حمله احتمالی میتوانستند عمل کنند.
١/١٢ مهاجران اروپایی به قاره آمریکای شمالی، گروههایی با پیشزمینه سیاسی دینی اجتماعی و فرهنگی متفاوت بودند و هر کدام در یک منطقه پراکنده شدند. کتاب American Nations به شکلگیری کشور آمریکا، پیوند بین مهاجرها و ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی آنها پرداخته.
این تفاوتها تاثیر بزرگی بر تحولات آمریکا داشته که گاهی هم به جدل و نزاع منجر شده. در نظر گرفتن این پیشینه تاریخی، به درک تفاوتهای اجتماعی و تاثیر آن بر هویت آمریکایی کمک میکند. این نقشه پراکندگی اولیه هر دسته تر مهاجران را نشان میدهد.
لردها و زمینداران انگلیسی و بردهداران Barbados به جنوب آمریکا مهاجرت کردند و در منطقه معروف به Deep South خواهان حفظ رسوم قدیم، در سرزمینی جدید بودند.
ملت Yankeedom شامل طبقه تحصیل کرده و فارغالتحصیلان کمبریج و آکسفورد و پیوریتنها بود
١/٩ کاسپارف از فعالان مخالف حکومت پوتین مقالهای منتشر کرده با هدف اطمینان دادن غرب به فردای بعد از سقوط پوتین که نکات جالبی داشت. از دید او ترس از عواقب شکست سخت روسیه در اوکراین و تبعات سقوط حکومت پوتین، مانع از اقدام غرب برای وارد کردن ضربه نهایی به روسیه شده.
پیشبینی کرده که شکست پوتین به تغییرات گسترده منجر شود و آنگونه که کاخ سفید گمان میکند به هرج و مرج و سیل مهاجرت، تجزیه، و قدرت گرفتن چین منجر نخواهد شد چرا که مردم روسیه آماده پذیرش دموکراسی و آشتی با غرب هستند. تاکید کرده که خطر ادامه حضور پوتین در قدرت بیشتر از سقوط آن است.
بعد از سقوط پوتین روسیه دو گزینه خواهد داشت، تحت نفوذ چین قرار گرفتن یا متحد غرب شدن. کاسپارف به همراه گروه Russian action committee برنامه بعد از سقوط پوتین را چنین ترسیم کردند: احیا حکومت قانون، فدرالیسم، ایجاد سیستم پارلمانی، اجتناب از مرکزگرایی، بازگشت به مرزهای ١٩٩١،
١/١٠ بیستمین کنگره حزب کمونیست چین با تضمین ریاست شی جینپینگ برای یک دوره دیگر به پایان رسید. افراد جدید منتصب در CCP همه مورد اعتماد شی و با سابقه امنیتی بودند تا اقتصادی. تمرکز سخنان شی هم بر مسایل امنیتی، مقطع حساس کنونی، و نگاه ژئوپلتیک و کمتر بر رشد اقتصادی بود.
طی دو دور اول شی جینپینگ، سرمایهگذاری بر بخش دولتی و خصوصی پربازده در محوریت برنامهها قرار داشت. پتانسیل اقتصادی چین در نیروی کار ارزان و جابجایی نیروی جوان از حاشیه به شهرها بود. تا سال ٢٠٢٠ چین به مدت ۴دهه متوسط رشد اقتصادی سالانه ٩٪ را تجربه کرده، اما
اما پیشبینیها جدید حاکی از کاهش این عدد به ٣-۴٪ است. در دهه دوم قرن ٢١، پلتفرمهای اینترنتی بزرگی در چین پا گرفتند و به شرکتهای بزرگی تبدیل شدند، اما در سال ٢٠٢٠ تمامی این شرکتها مورد حمله دولت قرار گرفتند، و با تغییر قوانین و به بهانههای مختلف به جریمههای سنگین محکوم شدند.