من جمعبندی ندارم که این ایدههای اقتصاد بازاری برخی علما، نتیجهی نشست و برخاستهای خاصشون با اهل بازاره یا برعکس! مثلاً رفت وآمد #ریخته_گران با آقای #علوی_بروجردی اثری روی تئوریپردازیهای اقتصادی ایشون داره؟!
دیالوگم با مسئول دفترشون رو بخونید،ببینید چه برداشتی میکنید: #رشتو
۲/
آقای #علوی_بروجردی که تو مصاحبهی بالا با تعبیر «اقتصاد عقلا» در واقع اقتصاد آزاد رو ترویج میکنن، درحمایت از تولید میگن "کسی که تولیدی به راه انداخته، اگه بدهکار هم شد و سود و اصل بدهیش رو هم نداد نباید زندانیش کنید و باید روی سر بذاریدش و بعنوان قهرمان حلوا حلواش کنید!"
۳/
من اگه جای خبرنگار @ecoirantv بودم، فراتر از سرتکوندادن، ضمن همراهی باایشون درحمایت از تولیدکنندهها، میپرسیدم آیا خودتون هم در راستای این حمایت، برای شخص خاصی هم گامی برداشتید؟ و بعد از #ریخته_گران میپرسیدم و حول تصویر ذهنی آقای بروجردی از «تولیدکننده!»ها یه کم چالش میکردم
۴/
پیشتر از مدیران #پتروشیمی_اصفهان شنیده بودم که #ریخته_گران (که ۲ ه.م.ت به پتروشیمی اصفهان بدهکاره) ازطرفی تو جلسات مختلف خودش رو مورد حمایت مراجع تقلید و بزرگان قم نشون میداده و ازطرفی هم یه آقایی که خودش رو منتسب به دفتر آقای علوی بروجردی (و دو مرجع تقلید دیگه) معرفی میکرده،
۵/
با پتروشیمی تماس میگرفته و میگفته "ریختهگران #وجوهات زیادی به دفاتر مراجع کمک میکنه و آقایان مراجع از شکایات و پیگیریهای شما علیه #ریخته_گران بشدت ناراحتاند." (فردی که عکسش در دیدارهای مختلف مراجع با مسئولین و... در فضای مجازی موجوده)
۶/
توفیق چالش با خود آقای #علوی_بروجردی رو که نداشتم ولی با دفتر ایشون تماس گرفتم ببینم ماجرای ریختهگران چیه. مسئول دفترشون تایید کرد که #ریخته_گران از سالها قبل با خود حاجآقا رفت و آمد داشته و میومده و وجوهات و... پرداخت میکرده. پرسیدم در ازاش درخواستی هم داشته؟
- نه. هیچی!
۷/
-[آ.بروجردی هم توصیهای به جایی درمورد ایشون نداشتن؟]
-چیز خاصی نبوده فقط به رئیس قوه.ق گفتن"اگه جایی، حقی از ایشون ضایع شده بهش برگردونید!"
-[خب یعنی ریختهگران از آ.بروجردی درخواست توصیه داشته دیگه؟]
-درخواست خاصی نبوده،بالاخره تو این رفت وآمدها از مشکلات هم باخبر میشن دیگه
۸/
- [آقای بروجردی اول پرونده ریختهگران رو کامل بررسی کردن، بعد توصیه کردن؟ اصلا امکان بررسی دارن؟]
- نه بررسی نکردن. اصلاً شأن ایشون این نیست. در همین حد که توصیه کردن رو هرکی بیاد درخواست کنه، میکنن. این که چیز خاصی نیست...
۹/
- [فکر نمیکنید از این توصیهکردنها برداشت حمایت میشه و ممکنه رو قاضیها و پروندههای اقتصادی تأثیر مخرب بذاره؟]
- نه.این توصیهها از قدیم بوده
- [الان با قدیم فرق میکنه. ممکنه طرف مقابل طراحی کرده باشه و در کنار چندین کار دیگه،تصویری بسازه و از اسم مراجع و... سوءاستفاده کنه.
۱۰/
...هم وجوهات میداده، هم حاجآقای شما این توصیه رو به رئیس قوه میکنه،هم فردی بنام فلانی ازدفتر شما تماس میگرفته با طلبکاران ریختهگران و میگفته چرا از ریختهگران شکایت کردید؟آقایون مراجع از دستتون ناراحتاند.اینا درکنار هم معنیدار میشه]
-ما فردی بنام فلانی در دفترمون نداریم!
۱۱/
-[نیمساعت پیش که تماس گرفتم گفتم میخوام باایشون صحبت کنم، منشیتون گفت داریم که]
-تو دفترمون نیستن،در ارتباطن. میان، میرن
-[من شنیدم با دیگر مراجع هم همینطوری در ارتباطن. کارشون چیه؟]
-هیچی همین کارا رو میکنه.کسی کارش جایی گیر کرده باشه پیگیری میکنه.«کار راهاندازه!»
-[عجب!]
۱۲/
سال گذشته نوشتم که بهروز ریختهگران، ابر بدهکار بانکی و سهامدار #بانک_سرمایه و #پتروشیمی_اصفهان، که تو یکی از پروندههاش بعد از ۵سال از بازشدن پرونده، بالاخره به جرم اخلال در نظام اقتصادی به ۱۵ سال حبس محکوم شد،
۱۳/
بشکل عجیبی ۲هزار میلیارد تومان از ردمالی که باید به پتروشیمی اصفهان میپرداخته، تو حکم نهاییش از قلم افتاده! پروندهای که در شعب دیوانعالی کشور در قم بسته و نهایی شده. حالا نمایندههای اصفهان در مجلس هم نامه زدن به رئیس قوه قضاییه و پیگیر این اتفاق عجیب شدن!
۱۴/
اما عجیبتر نامه چندروز پیش مدیرعامل پتروشیمی اصفهان به رئیس قوه.قست که میگه آدمای ریختهگران در جلسات میگن موفق شدن که حکم وی رو اخیراً از اجرای احکام خارج کنن! اگه این ادعا درست باشه یعنی بعداز گذشت ۲سال از صدور رأی،همین حکم ناقص حبس و جزای نقدی هم از گردونه اجرا خارج شده!
۱۵/
من بین اتفاقات عجیبی که در پرونده ریختهگران افتاده با ارتباطات گستردهی او با علما و مسئولین، الزاماً رابطهی مستقیمی پیدا نکردم اما از این همه فکت و «سیستم توصیهپذیر» موجود هم نمیشه چشمپوشی کرد.
۱۶/
پیشتر و در ماجرای آقای #پناهیان مفصل درمورد این فرآیند «توصیهکنندگی معتبرها و تصویرسازی مفسدین» نوشتم و از اثرات مخرب ورود علما و منبریها در پروندههای اقتصادی گفتم که یکی از آسیبهای همنشینی اونا با سرمایهسالارها بود.
۱۷/
آسیب دیگه و جدیتر، سوال اول همین یادداشته. آیا پول ریختهگرانها که در قالب وجوهات و... وارد بیوت مراجع و علما میشه و نشست و برخاستها و رفت و آمدهای بعدی که شکل میگیره، تأثیری در نگاههای کلان و ایدههای اقتصادی آقایون و تئوریزهکردن اِلِمانهای سرمایهداری داره؟!
۱۸/
موضوع مهمیه که صرفنظر از جهتگیریهای فکری و سیاسی علما و منبریهای مختلف، مصادیق متعددی هم داره که در جای خود باید دربارهش بحث کرد.
روی منبر هیئت منزل ریختهگران میشه علیه سرمایهداری و فقر و فساد و تبعیض نطق کرد؟!
۱۹/
پ.ن:
پیشتر درمورد حربهی «من تولیدکنندهم، اگه بازداشتم کنید کارگرهام بیکار میشن» نوشتم. در این رابطه، اون رو هم بخونید:
با دیدن مناظره دیشب و بحث #اقتصاد_اسلامی، یاد دوران دانشجوییم افتادم که با هیجان خاصی کتب #مدیریت_اسلامی رو دنبال میکردم و هرچی بیشتر میخوندم بیشتر به «هیچ» میرسیدم!
جمعبندیم در باب همنشینی مدیریت و «اسلامی» (که احتمالا قابل تعمیمه): #رشتو
۲/
بنظرم رویکرد «دایرةالمعارفی» به اسلام که معتقده همه علوم باجزئیات در معارف دینی وجود داره و فقط باید زحمت بکشیم و استخراجشون کنیم و یا نگاه «اسلامیکردن علوم» که میگه بریم انحرافات علوم تجربی موجود رو حذف و اسلامیزهش کنیم،از یکسو و نگاه سکولار که دین رو اساساً ضدعلم میدونه
۳/
و اونا رو قابلجمع با هم نمیدونه از سوی دیگه؛ باعث تعطیلی «تلاش برای تولید علم» در بین اندیشمندان مسلمان شده. به چه معنا؟
ما مسلمونها،مثل پیروان هر دین و ایدهای، آموزهها و مبانی معرفتیای داریم که اینها نه تنها «نظریه»(مثلا مدیریتی یا اقتصادی و...) نیستن که فرضیه هم نیستن
چندبار رأی اشتری رو خوندم که بفهمم دقیقا اتهام چیه و مصداق نشر اکاذیب و عنصر مادیش چی بوده،چیزی نیافتم! احساس میکردم دارم سرمقاله نشریه صبح صادق رو میخونم. خیلی رأی عجیبی بود.تعابیر رو تو توییت بعدی بخونید، نمیدونیم اینا در رأی دادگاه و در مقام استدلال نشراکاذیب چه معنیای داره:
۲/
⁃ تخریب شخصیتهای کشوری و نهادهای انقلابی!
⁃ سیاهنمایی وضع موجود کشور!
⁃ القاء وجود فساد سیستمی!
⁃ به سخره گرفتن تیتر یک سایت رهبری!
⁃ استفاده از هشتگ «مجلس انقلابی» زیر توییتهایی که علیه رئیسمجلس زده!
⁃ عدم معرفی منابع اطلاعات خود برای مشخصشدن اعتبار اطلاعات!
۳/
⁃ وضعیت ذهنی و روانی متهم و علاقه وافر ایشان به فعالیت در فضای مجازی و دیدهشدن به هر قیمتی!!!
واقعاً حالم بد شد. ما گوشمون از این حرفا و برچسبهای صدمنیکغاز تو خبرگزاری فارس و کانالهای شبهامنیتی فیک تلگرام، پر شده و بیحس شدیم بهشون ولی دیگه تو رأی دادگاه آخه؟!
توییت انتقادی هم #پولی شد!
بخاطر توییت انتقادیم درباره #قوه_قضاییه، با شکایت قوهقضاییه و با حکم قوهقضاییه به ۱۵ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شدم. بعضیا اینجا پول میگیرن توییت میزنن، ما هم هر توییتی که میزنیم باید یه پولی بذاریم کنار سر ماه بدیم به دستگاه قضایی 😅 #رشتو
۲/
بخاطر توییتم درمورد جابجایی آقایان مسعودیمقام و قهرمانی از مجتمع مفاسد اقتصادی، تو هفتههای گذشته برام پرونده جدیدی باز شد که با سرعت بالایی به محکومیت منجر شد. شاکی «احتمالاً»دادستانیست. «احتمالاً» از این جهت که بشکل عجیبی از روی اوراق پرونده، دقیقاً مشخص نیست که شاکی کیه!
۳/
اولین صفحه پرونده که قاعدتاً باید شکایت شاکی باشه، نامه پلیس امنیت تهران به معاون دادستانه، مبنی بر اینکه اون توییتی که پرسیده بودید مال کیه، مال فلانیه! و بعد از این هم پرونده به شعبه۱۲ دادسرای فرهنگ و رسانه ارجاع شده و ادامه ماجرا. از بازپرس شعبه۱۲ پرسیدم شاکی کیه؟
اولین سفر همراه با دوربینمخفیمون به #لواسان برمیگرده به سال۹۵ و ویلای وزیرمسکن وقت، جناب #عباس_آخوندی. امروز دیدم یه پیج معماری تصاویر این ویلا رو بعنوان یکی از آثار کتاب سال معماری معاصر ایران، بدون اشاره به نام مالک، منتشر کرده. ۹۷۸مترمربع زیربنا در یک زمین ۱۲۰۰مترمربعی.#رشتو
۲/
دو سؤال بیپاسخ:
- کسی که درطول همه این سالها پست دولتی داشته و درواقع کارمند و حقوقبگیر دولت بوده، پول خرید و ساخت چنین عمارتی رو از کجا آورده؟
- چرا سرنوشت مسکن و اجارهخونهی مردم باید بدست چنین کسی سپرده بشه؟
این سوالا رو وقتی آ.آخوندی ازم شکایت کرد، از بازپرس هم پرسیدم،
۳/
گفت"به تو چه، مملکت قانون داره!"
بعدتر البته بازپرس عوض شد و ایشون اتهام رو وارد ندونست و پرونده رو بست. بازپرس جدید همین آ.حاجمحمدی، رئیس فعلی سازمان زندانها بود که تو جلسه درپاسخ به وکیل آخوندی که میگفت حریم خصوصیه، گفت اینطور نیست و به همه ما مربوطه مسئولین کجا زندگی میکنن
۲/
در دادسرا متهم احضار شد. منکر صوت شد. پرونده برای تحقیق به آگاهی رفت، اونجا پذیرفت که صدا متعلق به خودشه ولی گفت "«مونتاژ» و «تقطیع» شده و اصلاً مگه همین یک میلادگودرزی در ایران هست؟!"
بعداز اونم در احضارها و مواجهه حضوریهای بعدی حاضر نشد.حتی حکم جلب هم صادر شد اما بیسرانجام
۳/
هرکدوم از این رفتوبرگشتها هم چندماه طول کشیده و بنده هم بعنوان شاکی مدام درحال رفت و آمد بین دادسرا و آگاهی و سربازگرفتن از کلانتری برای ابلاغ احضاریه و... بودم. تا اینکه نهایتاً در اردیبهشت۱۴۰۰ و بعد از گذشت ۱۰ماه از ثبت شکایت، باتوجه به صوت و اقرار متهم، کیفرخواست صادر شد.
مرگ بر تولید؛ زندهباد بیتکوین!
هفته پیش خبری منتشر شد از کشف مزرعه استخراج رمزارز با ۷هزار ماینر در کارخونهای متروکه در غرب تهران. تو روزای گرما و اوج مصرف برق،خبر مهمی بود. لوگوی کارخونه متروکه تو عکسها آشنا بود و توجهم رو جلب کرد. یه کم بررسی کردم، به آدم جالبی رسیدم! #رشتو
۲/
کارخونه «پارسمتال» که دهه ۴۰ پاگرفته و بیش از ۵۰سال به تولید لوله و اتصالات چدنی و...مشغول و در تولید برخی محصولات، پیشگام و اولین بوده، اوایل سال۹۴، بیش از ۵۰٪ سهامش از شرکت «هسایار» (وابسته به وزارت دفاع) و طبق معمول در فرآیندی غیرشفاف و دورهمی، واگذار میشه!
خریدار اما مهمه
۳/
شرکت «پدیده تجارت سیوان» متعلق به #علیرضا_نیکویی، مالک روزنامه قانون، خریدار این کارخونهی تولیدیه. با شرایطی مبهم و قیمت و ارزشگذاری نامعلوم. با نیکویی و شرکت سیوان، اواخر سال۹۶ و در جریان پرونده #بانک_سرمایه آشنا شدم و ماجرای خرید پارسمتال رو هم همون ایام شنیدم...