#بگیریم
پسرهای ایرانی‌ای که غرب زندگی‌می‌کنن می‌دونن یکی از نقاط قوتشون غرب نشینیشونه.
هرسال که شرایط ایران بد و بدتر میشه، تعداد بیشتری می‌خواهن مهاجرت کنن و یکی از راه‌های مهاجرت ازدواجه.
من اما می‌خواهم بگم از طریق ازدواج مهاجرت نکنید.
می‌دونی چَرا؟
پسرهای ایرانی‌ای که غرب زندگی‌می‌کنن می‌دونن یکی از نقاط قوتشون غرب نشینیشونه.
هرسال که شرایط ایران بد و بدتر میشه، تعداد بیشتری می‌خواهن مهاجرت کنن و یکی از راه‌های مهاجرت ازدواجه.
من اما می‌خواهم بگم از طریق ازدواج مهاجرت نکنید.
می‌دونی چَرا؟
۱. پسرهای ایرانی غرب‌نشین با این امتیاز حسابی دختربازی می‌کنن و می‌دونن اکثر دخترها دست رد به سینه‌اشون نمی‌زنن، از گوشه‌گوشه ایران دوست‌دختر انتخاب می‌کنن و لاس و لوس و سالی یکی دوبار می‌رن ایران و با همشون هستن و دخترام رو ابرا برای وعده ازدواج و رفتن به خارج.
۲. بالاخره یکی رو از میان صدها گل جدا می‌کنن و ازدواج و کارهای اداری شروع می‌شن:
تمام هویت مهاجری که داره از این طریق مهاجرت میکنه وابسته به همسرشه.
مهاجر نه امتحانی میده نه زبان نه پذیرشی اما! اسپانسر مالی همسرشه که ثابت میکنه یه کار با حقوق داره، خونه داره، بیمه داره...
تمام هویت مهاجری که داره از این طریق مهاجرت میکنه وابسته به همسرشه.
مهاجر نه امتحانی میده نه زبان نه پذیرشی اما! اسپانسر مالی همسرشه که ثابت میکنه یه کار با حقوق داره، خونه داره، بیمه داره...
این یعنی چی؟ اسپانسر می‌تونه هروقت دلش خواست قرارداد رو فسخ کنه!
تصور کنید دعواتون میشه، یا مچ آقا رو در حال دختربازی می‌گیرید، اولین جمله‌ای که بهتون میگه چیه؟ اگه ناراحتی طلاقت میدم برگرد ایران.
بله، درسته با طلاق تمام حق و حقوق مهاجرت و اقامت شما باطل میشه.
تصور کنید دعواتون میشه، یا مچ آقا رو در حال دختربازی می‌گیرید، اولین جمله‌ای که بهتون میگه چیه؟ اگه ناراحتی طلاقت میدم برگرد ایران.
بله، درسته با طلاق تمام حق و حقوق مهاجرت و اقامت شما باطل میشه.
اینجاست که می‌بینید شما در یک ازدواج برابر نیستید! دختر همسایه ایتالیایی روزی سه‌بار خشتک همسرش رو پرچم میکنه که چرا چشمت چرخیده و قانون هم ازش حمایت میکنه و در صورت طلاق اموال نصف می‌شن و این صوبتا! اما شما در صورت اعتراض به هر چیزی تهدید به طلاق و بازگشت به ایران می‌شید.
اینجاست که وقتشه از خودتون بپرسید این مرد اصلا برای چی با من ازدواج کرده؟ چون نمی‌خواسته تو یه ازدواج برابر باشه! می‌خواسته یه دختری رو از ایران بیاره که به خیال خودش افتاب‌مهتاب ندیده باشه و از طرفی حرف حرف خودش باشه و دختر دور از جون شما اینقدر گاگول باشه که نفهمه چی به چیه.
حالا بالاخره بعد از یکی دوسال گاگول‌ترین دختر هم شروع میکنه به دست و پا درآوردن و دیگه از آشپزی و خونه‌داری و مغازه و پاساژ رفتن خسته‌شده.
اولین چالش بزرگ پیش روش چیه؟ زبان. اگه دانشجویی اومده بود زبانش رو تو ایران خونده بود و بعدم تو دانشگاه حسابی یادش گرفته‌بود.
اولین چالش بزرگ پیش روش چیه؟ زبان. اگه دانشجویی اومده بود زبانش رو تو ایران خونده بود و بعدم تو دانشگاه حسابی یادش گرفته‌بود.
حالا باید فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، انگلیسی... رو در حد خوبی یاد بگیره، البته که تو محیط بودن خیلی خوبه اما برای کسی که حداقل سی۱ رو خونده،
نه کسی که بین هزارتا گرامر مختلف گیج میشه و
همسرش هم که تو خونه فارسی حرف‌می‌زنه و دخترم یه چیزی رو به خارجی اشتباه بگه هارهار می‌خنده.
نه کسی که بین هزارتا گرامر مختلف گیج میشه و
همسرش هم که تو خونه فارسی حرف‌می‌زنه و دخترم یه چیزی رو به خارجی اشتباه بگه هارهار می‌خنده.
خب پس چالش زبان داریم و دختر میره کلاس زبان اما یادگیری کند پیش میره چون تو محیط درس و کار نیست.
ازون طرف هیچ دوستی نداره، چرا؟ چون درس نمی‌خونه کار نمی‌کنه که دوست پیدا کنه.
حالا کم‌کم زبان رو هم یاد می‌گیره و دیگه در پایان سال سوم مهاجرت آماده ورود به بازار کار میشه.
ازون طرف هیچ دوستی نداره، چرا؟ چون درس نمی‌خونه کار نمی‌کنه که دوست پیدا کنه.
حالا کم‌کم زبان رو هم یاد می‌گیره و دیگه در پایان سال سوم مهاجرت آماده ورود به بازار کار میشه.
بازار کار رقابتیه و منتظر نمونده تا یکی هلک‌هلک از ایران بیاد بگه من اومدم کار کنم و پول درآرم.
صدتا مصاحبه و روزمه و کوفت و زهرمار می‌خواهد که یا باید شخص تو ایران زمانی رو صرف یادگیریش می‌کرد یا اینکه باید تو غرب درس می‌خوند که اینارو بهش یاد بدن.
پس وارد چرخه رقابت کار میشه
صدتا مصاحبه و روزمه و کوفت و زهرمار می‌خواهد که یا باید شخص تو ایران زمانی رو صرف یادگیریش می‌کرد یا اینکه باید تو غرب درس می‌خوند که اینارو بهش یاد بدن.
پس وارد چرخه رقابت کار میشه
خب قبل از اینکه کار کنه باید پول از کجا بیاره؟ یا باید از دارایی خودش از ایران بیاره، یا هرماه پدر مادرش از ایران بفرستن یا که از همسرش بگیره.
دیگه خودتون می‌دونید پولی که مال خود آدم نباشه و بخوای دست دراز کنی بگیری چقدر سخته و چقدر خرج‌کردنش اما و اگر و یه قرون دوزار داره.
دیگه خودتون می‌دونید پولی که مال خود آدم نباشه و بخوای دست دراز کنی بگیری چقدر سخته و چقدر خرج‌کردنش اما و اگر و یه قرون دوزار داره.
در حالی که همین آدم اگه دانشجویی اومده بود یه کار دانشجویی یا یه بورسیه دانشجویی یا یه وام بهش می‌دادن و به راحتی پول خورد و خوراک و تفریح و همه چیش درمیومد.
خلاصه میفته دنبال کار و در مصاحبه‌ها یکی پس از دیگری رد میشه البته به این شرط که نخواهد بره مک‌دونالدز و این جور مشاغل.
خلاصه میفته دنبال کار و در مصاحبه‌ها یکی پس از دیگری رد میشه البته به این شرط که نخواهد بره مک‌دونالدز و این جور مشاغل.
در پایان سال چهارم زبانش راه افتاده، به سختی یه کار پیدا کرده، یه چندتا همکار داره که باهاشون دوسته، حسابی چش و چال دوستای ایرانیشو درآورده که آی ام این خارج و تازه دستش رفته تو جیبش و خلاصه شرایط کلی زندگی بهتر شده جز شوهرش که همون تحفه‌ای که بوده بوده.
حالا در پایان سال پنجم میگه برم پاسپورتمو بگیرم و بعد طلاق بگیرم اما قانون میگه دیر اومدی نخواه زود برو! خیلی از کشورها مثل بلژیک حتی اگه ازدواج کرده باشی تا مقدار مشخصی مالیات نداده باشه پاسپورت نمیگیری. تو خیلی جاهام حتی اگه بعد از گرفتن پاسپورت جدا بشی می‌تونن پاستو ازت بگیرن.
حالا مجبوره یه دو سه سال دیگه هم کار کنه مالیات بده و دو سه سال بعد گرفتن پاسپورت هم زندگی‌کنه که مشکلی پیش نیاد.
ازون طرف چش و گوشش باز شده فهمیده اوه! عجب شوهری گیرش اومده، اینجا همه اهل گردش و تفریح و مسافرت و ورزش، این ازینا بوده که می‌نشسته رو کاناپه با ایران چت می‌کرده.
ازون طرف چش و گوشش باز شده فهمیده اوه! عجب شوهری گیرش اومده، اینجا همه اهل گردش و تفریح و مسافرت و ورزش، این ازینا بوده که می‌نشسته رو کاناپه با ایران چت می‌کرده.
تا دور خودش بچرخه و پاس بگیره و پول دراره و مستقل شه ده سال از سال‌های زندگیشو صرف‌کرده و اگه بچه نداشته باشه و اگه مامانش اینا نگن وای زشته جدا نشو و اگه خودش نترسه از تنهایی و ال و بل و اینا! تازه اونجا می‌فهمه چون گاگول بوده و شوهره بلد بوده هیچ حق و حقوقی بهش تعلق نمی‌گیره.
در صورتی که اگه از اول با ویزای دانشجویی یا کاری وارد شده بود الان بعد ده‌سال هم دانشگاهشو رفته بود هم دوستاشو داشت هم پسربازی‌هاشو کرده بود هم تمام این سال‌ها دستش تو جیب خودش بود هم اگه مثلا این آقاهه رو شخص مناسبی می‌دید باهم وارد یه ازدواج برابر می‌شدن.
تازه اینایی که گفتم در مورد پسر ایرانی توی غرب بود، پسر غربی توی غرب که میاد از ایران و پاکستان و مراکش ندیده و نشناخته زن می‌گیره رو واقعا ازش بترسید!
فکر کنید یه پسر ایرانی میره یهو نشناخته از تانزانیا و آنگولا زن بگیره بیاره ایران؟ قطعا اوسکولی چیزیه دیگه.
فکر کنید یه پسر ایرانی میره یهو نشناخته از تانزانیا و آنگولا زن بگیره بیاره ایران؟ قطعا اوسکولی چیزیه دیگه.
در پایان منبر عرض کنم کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.
خودتون دست رو بذارین سر زانو و شروع کنید به جست‌و‌جوی دانشگاه و بورسیه و شغلی که می‌تونید از اون طریق مهاجرت کنید و قدم به قدم دنیای آرزوهاتونو بسازید.
طمع نکنید و به جاش تلاش کنید❤️🎈
خودتون دست رو بذارین سر زانو و شروع کنید به جست‌و‌جوی دانشگاه و بورسیه و شغلی که می‌تونید از اون طریق مهاجرت کنید و قدم به قدم دنیای آرزوهاتونو بسازید.
طمع نکنید و به جاش تلاش کنید❤️🎈
اهان الان چون می‌دونم یکی میاد میگه ولی من دخترعموم این شکلی رفت خارج و الان خوشبخت‌ترینه عرض کنم همیشه موارد استثنا وجود دارن و البته شما تو زندگی کسی نیستین اما ماها اینجا زندگی انواع و اقسام ایرانیا رو می‌بینیم.
ماچ و موچ😘
ماچ و موچ😘
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
