چکیده‌ای از کتاب دیو مقدس
✍🏻لطف الله روزبهان
شجره‌نامه خمینی هندی

در سرزمین کشمیر مردی بنام تولاخ خان که از مغولان هند بود زندگی میکرد
زندگی این مرد از راه شکار وراهنمائی شکارچیان خارجی میگذشت
در سال ۱۸۶۰برحسب اتفاق راهنمای یک انگلیسی بنام سر جان تامپسون شد
۱
این انگلیسی قصد داشت در سری‌ناگار مرکز کمشیر بمونه وزندگی کنه
تولاخ خان به عنوان مستخدم و راهنمای شکار تو خونه سر جان تامپسون اقامت گزید
این مرد انگلیسی از روسای کمپانی هند شرقی بود و صاحب مال و دارائی بسیار
مسلمان شیعه و یار و مددکار انجمن مسلمان هند شرقی در سری ناگار
۲
انجمن مذکور بعد از استقرار کمپانی هند شرقی و بهمت چند راجه هندی بدستور چند انگلیسی که خواهان حفظ اسلام و مذهب شیعه بودن تاسیس شد
بودجه و پول انجمن از اعتباری بنام پول‌هندی تامین میشد
قسمت اعظم این پول رو دولت انگلیس که دوستدار شدید اسلام و حافظ خون امام حسین بود پرداخت میکرد
۳
این پول را دولت انگلیس بطور منظم به حساب پول هندی در بمبئی میریخت
بعدها منابع بسیار زیادی نیز از بازمانده یک رقاصه هندی و همچنین خزانه غارت شده لطفعلی خان زند به اون اضافه شد

*تاریخا باهم نمیخونه!
۴
هدف انجمن علاوه بر تامین هزینه طلبه‌های مستعد علما و مجتهدان، رواج اسلام در تمامی آسیا خاور میانه و آفریقا منهای اروپا آمریکا واسترالیا بود!
این انجمن کمکهای بسیاری به مذهب شیعه و رونق اون درایران کرده
*خیلی :))
حمایت مادی از مجتهدان، از جنبشهای مذهبی چاپ وتکثیر کتب مذهبی
۵
توضیح المسائل
روایات وطلسم
معجز نامه
دعا
کتب نوحه خوانی وسینه زنی
خواب نامه
مهر وتسبیح وخاک تربت
پنجه آل عبا
دست بریده شده حضرت عباس از حلبی
تولید و توزیع رایگان پارچه سیاه علم وکتل علامت
زنجیر
قمه
قفل
سیخ سوزن
حجله حضرت قاسم
جنازه علی اصغر
مشک آب
شمشیر و زره یزید
۶
تامین رایگان برنج برای شله زرد، قیمه پلوی روز عاشورا
سفره حضرت رقیه وسکینه و زهرا
محمود محمود مولف ۹جلد تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن ۱۹در جلد ششم خود مینویسد:
اسامی ۱۰مجتهدی که در نجف ماهی پانصد روپیه ازبابت پول هندی دریافت میداشتند بقرار زیر است:
۷
۱ آخوند ملا محمد کاظم خراسانی
۲ شیخ عبدالله مازندارانی
۳ شیخ ابوالحسن شیخ راضی
۴ شریعت اصفهانی
۵ شیخ محمد مهدی کشمیری
۶ شیخ مهدی ابن شیخ اسداله
۷ شیخ حسن صاحب جواهر
۸ سید محمد بحرالعلوم
۹ سید ابوتراب خوانساری
۱۰ سیدابوالقاسم اشکوری

۸
و ده نفر آخوندی که درکربلا ماهیانه پانصد روپیه دریافت میکردند عبارتنداز:
۱شیخ حسن مازندرانی
۲مولوی سید کلب باقر هندی
۳سید مرتضی هندی
۴سید سبط حسین
۵سید محمد کاشی
۶سیدمحمد باقر طباطبائی
۷سید جعفر طباطبائی
۸شیخ هادی اصفهانی
۹سید محمد باقر بهبهانی
۱۰شیخ علی بفروئی یزدی

۹
پسر ۱۶ساله تولاخ خان بنام هاموت مورد توجه سرجان تامپسون قرار میگیره و با راهنمائی او در محضر مولوی عبدالرحمن بن مولوی عبدالغنی مفتی و آخوند سری ناگار به اسلام درمیاد ومسلمان شیعه اثنی عشری میشه
سرجان تامپسون هاموت را در فراگیری علوم اسلامی در نظر داشته

۱۰
واونو بسیار مستعد میبینه به انجمن مسلمانان هند معرفی میکنه و ترتیب سفرش را به نجف وکربلا میده
نامش رو عوض کرده و با عنوان افتخاری سید هاموت میشه سید حامد
بدینوسیله از تولاخ خان هندی سید میر حامدی هندی راهی نجف وکربلا میشه
وی پس تحصیلات به کشمیر بازگشته پس از ازدواج

۱۱
به امر هدایت مسلمانان کشمیر زیر نظر استادش سرجان تامپسون میپردازه
کتابی مینویسه بنام اباکات الانوار که این کتاب توسط مرکز شرق شناسی دانشگاه آکسفورد درلندن درتیراژی وسیع چاپ میشوه
درین کتاب شیخ میر حامد هندی مینویسه مسلمان شیعه اگر یک مسلمان سنی را بکشه به بهشت میره
۱۲
چون میبایست این کتاب نقش والاش را تو ایرانی که اکثر مردمش شیعه بودن بازی کنه
و نام شیخ میر حامد هندی زیاد مطابق طبع ایرانی جماعت قرار نمیگیره
برای بار دوم با راهنمائی سرجان تامپسون نام شیخ هندی به سید محمد حسین نیشابوری تغیر میابد
۱۳
کتاب اباکات الانوار درسال ۱۳۵۸ تو قم چاپ شد
ولی بدستور بهشتی سریعا جمع آوری و نابود شد
بعد ها روح الله خمینی به پیروی از جدش درکتاب کشف الاسرار که درسال ۱۳۲۲در قم بچاپ رسید سنی‌ها را جزو مسلمانان نمیدونه!

۱۴
از ازدواج هاموت یا سید محمد حسین نیشابوری با طرخان خاتون فرزندی بدنیا میاید بنام سید احمد
مقدمات علوم اسلامی را در محضر پدرش فرا میگیره و چون استعداد زیادی نشون میده به انجمن مسلمانان هند معرفی و به کربلا و نجف سفر میکنه و اونجا خبر مرگ سر جان تامپسون وپدرش رو بهش میدن
۱۵
در سال ۱۲۰۸ یوسف خان کمره‌ای مالک ده خمین بزیارت کربلا میره و آخوند سید احمد ملقب به سید هندی زیارت نامه خونش میشه
تکرار این عمل موجب نزدیکی اونا بهم میشه و خوش خدمتی‌های سید هندی به یوسف خان باعث میشه تا یوسف خان بهنگام مراجعت ازش دعوت کنه بهمراه او بایران و خمین بیاد
۱۶
سید هندی دعوت را پذیرفته و راهی خمین میشه در ضمن سید هندی با دختر یک چشم یوسف خان بنام صفیه ازدواج میکنه و اونا صاحب هشت فرزند میشن که چهارمین اونا سید مصطفی هندی پدر خمینیه
یوسف خان وقت ازدواج دخترش بعنوان جهیزیه یک کاروانسرا به سید هندی ودخترش میبخشه
که به خونه هندیا معروفه
۱۷
سید مصطفی پدر روح الله از کودکی به زراعت وبز چرانی مشعول بوده
در سن ۲۲سالگی با دختر یکی از مالکین کوچک خمین بنام هاجر ازدواج میکنه
هاجر بهنگام ازدواج ۱۶ساله بوده
از اون دو بچه‌هائی به شرح زیر متولد میشن:
سید مرتضی (معروف به آیت الله پسندیده)
گوهر سادات
فخر سادات
۱۸
بچه های چهارم وپنجم هر دو درکودکی فوت میکنن
توله بعدی روح الله است
و پس از روحولا کودک دیگری متولد میشه که ناش رو سید محمد میذارن
روح الله درتاریخ ۱۳صفر ۱۳۱۹هجری قمری درخانه هندیای خمین متولد میشه
چون طبق احادیث اسلامی روز ۱۳صفر را نحس میشمرن تاریخ تولد و ثبت اونو
۱۹
به ۲۰جمادی الثانی یعنی زادروز تولد حضرت فاطمه تغیر میدهن
*از روز تولدش نحس بوده این دجال :))

روح الله شش ماهه بود که پدرش بعلت اختلاف ناموسی با پسر مالک ده سرطاق بنام بهادر خان  پشت دیوار نارستان حاجی یعقوب درسن ۴۵سالگی و بضرب گلوله وچند ضربه کارد بقتل میرسه
۲۰
آیت الله نورالدین کیانوری رئیس حزب توده و شیخ شمس آل احمد میگن:
چون آقا سید مصطفی پدر امام مرد انقلابی بود و در راه اسلام مبارزه میکرد بفرمان رضا شاه بقتل رسید
این حرف بزرگان یاد شده بقدری بامزه است که آدم را از خنده روده بر میسازه
۲۱
وقتی سید مصطفی کشته شد رضا شاه یک سرباز ساده در فوج همدان بود
که پس از ۲۵سال که ازمرگ سید مصطفی گذشت به درجه میرپنجی رسید
حالا چطور در اون زمان یک سرباز ساده حکم قتل یک بز چرون را میده از افسانه هاییه که تنها تو دکون حزب توده و کتابای آل احمد پیدا میشه
۲۲
ثپرونده این جنایت در دادگستری خمین دربایگانی سنه ۱۳۱۰هجری قمری وجود داشت و اگر بعد از انقلاب اونو از بین نبرده باشن!
آیت الله پسندیده پسر بزرگ سید مصطفی راجع به قتل پدرش میگه مامورین وصول خمس و ذکات پدرم را کشتند
۲۳
یه بزچرون کون برهنه چه چیزی داره که سر دادن یا ندادن مامورین خمس اونو بکشن؟
نزاع ناموسی آقا مصطفی با بهادرخان از همه قویتره
روحولا پس از تولد روز و شب گریه کرده و امان تمام فامیل و آشنایان را میبره
اون وقتا شیر خشک هم نبوده
وچون شیر هاجر خانم کم بود روحولا گرسنه میموند
*به درگ
۲۴
ماههای نخست حیاتش درتمام ده خمین به نوزاد نحس وشوم معروف شد
*دجال از اول نحوست داشته برای همه :))
تا جائیکه هاجر مادرش به بی‌بی صنم مامای ده و رقیه سلطان معروف به ننه خاور مرده شوی خمین میگه بالاخره این بچه یا سر منو میخورد یا سر باباشو

*از اول سرخور بوده دجال!
۲۵
بی پدر شدن و یا اصلا پدر نداشتن تنها خاص روحولا ۶ماهه نبو
این مسئله در مورد بزرگان دین صادقه!
اگر زندگی بزرگان دین را بررسی کنید میبینید هیچ کدام سرسفره پدر ومادر بزرگ نشدن
*نمونش پیامبر جلیل القدر اسلام :)))
ویا اگر پدری داشتن، پدرشان آدم حسابی نبوده
۲۶
مثلا پدر حضرت ابراهیم که سر قیمت یک بت با یک مشتری دعواش میشه و مشتری با همون بت به مغز او کوبیده و اونو هلاک میکنه
یا حضرت عیسی که معلوم نشد آخرسر پدرش کیه و نهایتا گفتن پدرش خداست!؟
یا حضرت موسی که در هیچ یک از تواریخ نام و نشانی از پدرش بچشم نمیخوره
۲۷
و حضرت محمد که هنوز بدنیا نیامده پدرش عبدالله را ازدست میده
وقتی آقا مصطفی کشته شد هاجر خانم دو ماهه باردار بود
حاملگی را بهانه قرار داد و چون از گریه های ۲۴ساعته روحولا بستوه اومده بود و میگفت روحولا نحسه اونو به رقیه سلطان یا ننه خاور مرده شوی خمین سپرد
۲۸
قرار شد ماهیانه خرجی اونو بده و اون روحولا را با تنها پسری که داره بزرگ کنه
عین همین ماجرا در مورد حضرت محمد هم صادق بود
محمد هم در دو سه ماهگی از مادر جدا شده و اونو دست حلیمه نامی میدن تا بزرگ کنه
زندگی بزرگان دین چقدر بهم شبیهه!
انگار خدا برای همشون یه فیلم نامه نوشته😏
۲۹
روحولا در ۸ماهگی بخونه رقیه سلطان میره
هاجر خانم مادر روحولا پس از وضع حمل سید محمد بلافاصله به عقد برادر آقا مصطفی درمیاد واز اون هم چند بچه پس میندازه نظیر سید نورالدین هندی زاده وسید رضا هندیزاده
چندی میگذرد و شوهر دوم هاجر خانم فوت میکنه و اونم تا قبل از وفاتش درسن ۵۲سالگی
۳۰
دوبار دیگر شوهر میکنه
*کلا علاقه به یه چیزی داشته :))
وقتی کودکی بدون سرپرست بزرگ میشه صاحب صدها عقده میشه
روحولا هم از آن دسته بچه هائی بود که نه محبت پدر دیده بود و نه نوازش مادر را لمس کرده بود
تو دامن رقیه سلطان مرده شور بزرگ شد
پس چه توقعی ازش میشه داشت که وقتی بزرگ شد
۳۱
آدم حسابی ازآب دربیاد ونفعش به بشریت برسه؟ 
روحولا دیوی بود که بعدها در دوران پیری دنیائی را بهم ریخت وکشوری مثل ایران را باقرن‌ها پشتوانه فرهنگی به نابودی کشوند
راجع به چهار بار ازدواج هاجر خانم خیلی ها ایراد میگیرن و میگن بهتر بود او تمام تلاشش را معطوف تربیت بچه هاش میکرد
۳۲
نه اینکه مرتب شوهر عوض کنه
*ما ترکا میگیم سیک آختارا😂
اصلا ایرادی بهش نیست چون امروز تمام بچه هاش مشهور خاص وعام‌ن و یکی از اونا وارث ملک کیان
برای هاجر خانم چه کسی بهتر از حضرت خدیجه زن محمد میتونخ الگو باشه؟
ایشونم ۴بار ازدواج کرد و شوهر آخرش حضرت محمد بود که در ۲سالگی
۳۳
با ایشون که ۴۰ساله بود ازدواج کرد
حضرت زینب هم ۴بار ازدواج کرد و حضرت سکینه دختر امام حسین نیز چهار بار ازدواج کرد وجالب اینجاست که ازدواج اول ایشون با معصب ابن زبیر بود  کسی که پدرش زبیر دشمن شماره یک علی بود وهمون کسی بود که جنگ جمل رو راه انداخت
۳۴
وشوهر ایشون یعنی معصب همان کسیه که مختار رو کشت
ومختار کسیه که به خونخواهی حسین برخواست ازدواج چهارم سکینه با نوه عثمان خلیفه سوم بود و این همون عثمانیه که ۱۴۰۰ساله شیعیان بد و بیراه نثارش میکنن
برای حسین گریه میکنن
با قمه سر خودشون رو میشکافن
پشت خودشون و با زنجیر سیاه میکنن

۳۵
ولی دخترش با قاتلین پدر وجدش حال میکنه!
افتاد یا نه؟
سارا زن ابراهیم درحالیکه شوهر داشت زن فرعون شد و حضرت ابراهیم هم که اونوقتا کلاهش را بالا گذاشته بود ۱۲سالی از بغل زنش زندگی شاهانه کرد
درست مثل همین محسن رفیق دوست که عمری توی محله بدنام هم حال کرد وهم پول میساخت

۳۶
وبعد ها سر از اردوگاه های نظامی لبنان درآورد
حضرت محمد عروس زیبائی داشت بنام زینب که زن پسر خوانده‌ش زید بن حارثه بود
وبنا بدستور محمد که به زید گفت زنت را طلاق بده من میخوامش!
زینب زن محمد شد
میبینید پسر زنش را طلاق داده و پدرش صاحب زنش میشه

۳۷
زندگی روحولا درخانه رقیه سلطان سپری میشه و هفته‌ای یکبار به خونه عمه‌ش صاحبه خانم میرفته
هاجر مادرش از او کاملا بریده بود و تنها خواهر آقا مصطفی دست نوازش به سر روحولا میکشیده
با باز شدن پای روحولا به خونه عمه برحسب تصادف شوهر عمه خانم یعنی میرزا یحیی به بیماری سخت و لاعلاجی
۳۸
مبتلا میشه که بلافاصله اطرافیان اون بپای نحوست روحولا منظور میکنن
*دیوث پاقدمش همه جا نحس بوده😐
بیماری آقا میرزا یحیی چهار سال طول میکشه و عمه و شوهر عمه تمام دار و ندارشون را سر این بیماری ازدست میدن
با فوت میرزا یحیی امکان کمک به رقیه سلطان یا ننه خاور مرده شور هم قطع میشه
۳۹
از طرفی با فوت شوهر رقیه سلطان، روحولا رو به عمه‌ش تحویل میده و بعلت فقر عذر اونو میخواد
روحولا ۶سال داره عمه‌ش که صاحب ۴تا گوسفند و بز ویک گاوه اونا را برای چروندن به روحولای ۶ساله میسپره تا به صحرا ببره
گاو گوسفند چرانی هم یکی از فراز های زندگی بزرگان دینه
۴۰
که مشابه اونو برای حضرت محمد، ابراهیم، موسی و عیسی دیدیم
چروندن دام و آموزشای این علم رو فرا گرفتن بعد نقش بسیار مهمی در اداره پیروان وامت بازی میکنه😏
زندگی روحولا با گاوچرونی آغاز میشه و اینکار تا ۱۶سالگی ادامه میابه
روحولا طفل یتیم و بی‌کس که زندگیش دربیابونای اطراف خمین
۴۱
خلاصه میشه در سکوت صحرا به انتقام اندیشه میکنه و کینه چنان در قلبش رشد میکنه که بعدها که بقدرت میرسه حمام خون راه میندازه😔
در این مدت هیچکس باهاش دمخور نیست و همه ازش فراری
تمام این اعمال باعث میشه که ازش یک فرد عاصی، بد خواه، بد خیم وناسازگار ساخته میشه
۴۲
وبعد در قالب بیماری پارانویا تجلی میکنه
این بیماری ترکیب پیچیده‌ای از شیزوفرنی که اختلال روانی مزمنیه، که با از دست دادن همگامی اجتماعی، خودگرائی، دم دمی بودن مزاج، انجام کارهای بیجا وغیر مقتضی مشخص میشه
شروع بیماری درجوانی ویا درآغاز پیری ممکنه اتفاق بیفته
۴۳
برای این بیماری چهار نوع اون شناخته شده که مال روحولا از نوع چهارم یعنی هیفرنیکه که بارفتار ابلهانه، پر گوئی و شر و ور گفتن مشخص میشه! بخش مکمل عارضه پارانویا بغیر از شیزوفرنی،جنون خود بزرگ بینی خود صحیح بینی افراطی، همراه با بدگمانی و رفتارهای خلاف معیار وموازین عقلی واخلاقی
۴۴
بهمراه نفرت بی حد، از اونچه که در روابط افراد و نظام‌های اجتماعی حکم است میباشد
با این تعریف علمی و بیان بیماری روحی روحولا هندی‌زاده میشه به ماهیت این دیو پی برد
این قبیل بیماران اتفاقا آدمای با استعدادی هم هستن و معمولا در آغاز برای فریب توده‌های مردم ژستای بشر دوستانه
۴۵
وآزاد اندیشانه میگیرن
سنگ مردم خصوصا طبقه فقیر وبقول خودشان مستضعفان را به سینه میزنن
از ۶تا ۱۶سالگی بمدت ۱۰سال روحولا به گوسفند چرونی اشتغال داشته وتنها با کاروانیان، ساربانان و چوپداران برخورد داشته
وقتی روحولا ۱۶ساله شد صاحبه خانم عمه‌ش بفکر افتاد تا اونو بمکتب بفرسته
۴۶
تا خط یاد بگیره و قرآن بخونه
اونک به مکتب آقا سید ابوالحسن میبره ولی از اونجائیکه اسم روحولا بخاطر روابطش با شتر داران و ساربانان در صحرا خوب نبود سید ابوالحسن مکتب دار عذر اونو میخواد

*حتی ملای دهات خمینی رو قبول نکرد ولی امت ایران تو ماه دیدنش!😐
۴۷
ماجرای قتلی که در ۱۵سالگی به روحولا نسبت میدن یکی از دلایل عدم قبول او درمکتبخونه بود
بقرار زیره:
مردی بنام قدیر که تنها یک چشم داشته مرتب در صحرا مزاحم روحولا میشه وبهش وعده‌هائی میده که هیچگاه به اونا عمل نمیکنه
در جریان یک خلاف وعده در دره حیر خان روحولا با ضربات سنگ
۴۸
که به سر قدیر وارد میکنه اونو میکشه وجنازه‌ش رو همونجا چال میکنه
*عمام خرازشه قاتل هم بوده 😍
بعدها ماجرا را باچند تن از دوستان و ازجمله برادر بزرگش آیت الله سید مرتضی پسندیده درمیون میذاره
پرونده قتل قدیر در عدلیه خمین تا قبل از انقلاب بایگانی میشه
۴۹
پس از انقلاب وطن‌پرستی از کادر بایگانی دادگاه خمین از پرونده مذکور کپی گرفته که هم اکنون کپی های مربوطه درصندوق امانات بانک درآمریکا نگهداری میشه!
در پرونده قتل قدیر با آنکه روحولا مجرم شناخته نشد ولی نام او بهمراه دوتن دیگر باسامی جعفر محلاتی فرزند امان الله وحسین دشتبان
۵۰
فرزند کرمعلی در رابطه با قدیر و اختلاف با او ذکر شده
اعتراف صریح روحولا نزد برادرش و دوستاش به قتل و توجیه اینکه جنایت مذکور جنبه ناموسی داشته و همچنین انهدام پرونده پس از انقلاب توسط دادستانی میتونه ظن آدمای خوش بین رو که هیچ جتایتی را به اهل دین نسبت نمیدن و اونها رو
۵۱
بری از گناه ومعصیت و دروغ میدکنن برانگیزه
هرچند سالها جنایت وحمام خون راه انداختن دیگه نیازی به گفتن نداره!
در آذر ۱۲۹۳ عمه خانم، آسید ابوالحسن مکتب دار و مشهدی رجب دلاک و کدخدای خمین حاجی باقر تصمیم میگیرن تا روحولا رو به عتبات برای طلبگی بفرستن
۵۲
چون آخوند شدن را برای این خبیث از همه چیز بهتر میدونستن
*از قدیم میگفتن اگر هیچ گهی نشدی برو آخوند شو :))
ولی وقتی پای عمل میرسه میبینن به عتبات رفتن خرج داره و اونا قادر به تامین اون نیستن بنابراین راهی نزدیک رو برگزیده و اونو به اراک میفرستن
۵۳
روحولا به اراک میره و درمحضر آیت الله حاج محسن اراکی بعنوان طلبه شروع بفراگیری علوم دینی میکنه
چند ماهی که از تحصیل روحولا میگذره از خود لیاقت و استعداد نشان میده تا جائی که آیت الله اراکی حجره بغل خونه خودش را به اون میده
این حجره از طریق دالانی به خونه آیت الله راه داشت
۵۴
این حجره دراختیار طلبه‌های ممتاز چندماهی قرار میگرفت و جالب اینجاست که روحولا دوسال ونیم در اونجا اقامت میگزینه
این مدت طولانی باعث شد تا شایعاتی از طرف دیگر طلبه‌ها با شیخ طالب کمره‌ای قزوینی مدرس مدرسه و حتی خود آیت الله شیخ محسن اراکی اشاره میکردن :)))
۵۵
روابط جنسی بین مرد با مرد دربین طلبه‌های مذهبی امری عادی و پیش پا افتاده است
در حجره های تنگ پس از صرف شام و پایان صرف و نحو و فراگیری علوم دینی بزرگترها الف های راست را به خانه کاف کوچکترها وارد میکنن و فریضه بزرگ نمودن را اعمال میدارن🤣
*عمامشون مفعول هم بوده🤣😂
۵۶
اونا وقتی عمودهای لحمی سان را بر سپرهای شحمی کوچکتر میکوبند، خسته وناتوان با درک لذت بهشتی خواب بر آنان چیره میشه
از مزایای دیگر این حجرهها هزینه تحصیلی بیشتری بود که طلبه های ممتاز دریافت میداشتن
اونموقع هزینه تحصیلی برای طلبه ممتاز یک عباسی در هفته بود
۵۷
در حالیکه طلبه‌های عادی فقط یک صنار دریافت میداشتن
روحولا بمدت سه سال و نیم نزد آیت الاه اراکی موند و ازین دوران همیشه بعنوان دوران طلائی یاد میکنه
*معلومه اساسی بهش خوش گذشته :))
داده و پولش رو گرفته و وقاحت رو هم آموخته برای آینده سیاسیش!
۵۸
روحولا درسن ۱۹سالگی توسط آیت الله اراکی بدرجه اجتهاد نائل میشه
*مثل علی چلاق یه شبه آیت الله شده!
آیت الله آشیخ محسن اراکی از همفکران ویاران بسیار نزدیک آیت الله شیخ فضل اله نوری بود که با ایشون همواره در سنگر مبارزه و مخالفت با مشروطه خواهان جنگیده
۵۹
و از طرفداران پروپا قرص ولایت فقیه یا حکومت الله در روی زمینه
آموزشای این شیخ بعدها شاگردی تحویل جامعه آخوند زده ایران داد که حکومت الله در زمین پیاده کرد
وقتی مشروطه خواهان پیروز شدن آیت الله اراکی پس از شنیدن خبر مرگ آیت الله نوری
۶۰
که اونو مبارزان مشروطه خواه در میدون توپخونه بدار کشیدن سوراخ موش را هزار تومان خریده و خودرا پنهان نمود
پس از آنکه آبها از آسیاب میفته وتب مشروطه خواهی پائین گرفت آقا محسن اراکی به زادگاه خودش اراک مراجعت نمود و چون در اراک او تنها ۸۰پارچه آبادی داشت

۶۱
به تاسیس حوزه علمیه اراک همت گماشت و سرمایه گذاری جدیدی را آغاز میکنه
قسمت اعظم هزینه حوزه خاج محسن اراکی باضافه ۵۹حوزه علمیه در سراسر ایران از جانب انجمن مسلمانان هند و قسمت دیگه از محل نذورات و سهم امام و خمس تامین میشد
۶۲
دراین حوزه بود که افکار بلند شیخ فضل الله دال بر ولایت فقیه تدریس میشد
پیرترها سخنان شیخ فضل الله را شنیدن
خصوصا شاگرد خلف حاج محسن اراکی یعنی روحولا را نیز میدونستن
فتنه این این دیو مقدس رو تو سال ۴۲دیدن ولی افسوس که هیچوقت دوزاریشون نیفتاد
۶۳
اقامت سه ساله روحولا تو اراک و افکار تزریقی شیخ فضل الله نوری و شیخ محسن اراکی در مورد حکومت الله در زمین کار خودش را کرد و ولی فقیه را به ارمغان آورد
*داستان ازدواج خمینی دجال هم بمونه برای وقت دیگه
۶۴
ادامه دارد✌🏻✊🏻

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with 🌞پارسا داداش آنيسا🦁🗡

🌞پارسا داداش آنيسا🦁🗡 Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!