عمیقا معتقدم زندانهای بعد از سال ۸۸ و همبند و همنشین شدن زندانیان سیاسی و عقیدتی با اصلاحطلبان عامل رانتخواری، فساد و تباهی بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی شد.
زنده نگه داشتن اصلاحات با درگیر کردن فعالان سیاسی و مدنی در رانتها و مسائل مالی و... ایده آن روزهاست.
نمیشود جزیی از سیستم فساد و رانت بود و در مقابل آن ایستاد، باید شفاف بود. کمک به زندانی پس از آزادی برای اینکه بتواند روی پای خود بایستد از گذشته وجود داشتهاست، از طرف تعداد انگشت شماری از دوستان، که برخی از آنها در توییتر هم حضور دارند سالهای اول آزادی به من هم کمک شدهاست.
بعد از مدتی که توانا شدم عمده آن کمکها را به افرادی که همراهی و کمک نیاز داشتند رساندم.
در این میان از یک شخص کمک و مزد بابت کار دریافت کرده بودم که متاسفانه بعداً معلومالحال شد و همه آن مبالغ را به نیازمندان دادم و از طریق واسطی به آن شخص اطلاع دادم!
آیا ما پول و شغل پردرآمد نمیخواهیم؟ زندگی بدون دردسر و در رفاه نمیخواهیم؟ آیا بیپول نشدهایم؟ آیا برای گذران زندگی کارگری نکردهایم؟ حتی برچسب بی عرضه بخاطر عدم مشارکت در رانت خواری خوردهایم، اما حاضر نشدیم و نمیشویم برای پول و جایگاه تن به هر کاری دهیم!مرز باوزهایمان کجاست؟
اگر قرار بود برای پول، رفاه و قدرت تن به هر کاری دهیم پیشنهاد همکاری بازجوها با حقوق ماهانه، خانه و ماشین بهتر نبود تا به خواستههای اصلاحطلبانی تن بدهیم که بیشک بخش بزرگی از فساد و رانت و عامل تباهی ایران هستند؟
فرقی بین این دو است که اولی را بد و دومی را خوب بدانیم؟
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
«کاهش وابستگی به اینترنت» نام پروژه جداسازی ایران از اینترنت و در صورت لزوم قطعی آن است.
میگویند به مردم خدمت میکنیم و از سویی شرکتهای چون هایوب و ابرآروان بعد از قطعی اینترنت آبان برای کاهش وابستگی به اینترنت بیشتر تلاش میکنند!
به نام مردم بازوی محدودسازی اینترنت شدهاند!