۱/۷درحاشیه انتصاب رابرت مالی به عنوان نماینده ویژه آمریکا در امور ایران: سال ۲۰۱۰، به عنوان بخشی از جایزه لاله حقوق بشر هلند، وزارت خارجه این کشور سفری به بروکسل را ترتیب داد تا با سیاستگذاران اروپایی و سازمانهای بین المللی دیدار کنم. یکی از آن سازمانها گروه بین المللی بحران بود.
۲/۷هیچوقت حس خشمی که پس از ملاقات با لوییز آربور، رییس وقت این سازمان داشتم را یادم نمی رود. طبیعتا صحبتهای من در آن ملاقات هم مثل بقیه ملاقاتها، حول محور وضعیت حقوق بشر در ایران و نقض شدید آن در جریان اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ و لزوم اتخاذ سیاستی موثرتر توسط اروپا دور میزد.
۳/۷ اما در ذهن من، لوییز آربور با سیاستمداران اروپایی یک تفاوت داشت. او، به عنوان کمیسیونر سابق حقوق بشر سازمان ملل و دادستان دادگاههای یوگسلاوی و رواندا، یک الگوی حقوق بشر بود. اما از همان لحظه اول، فهمیدم که هیچ علاقهای به شنیدن حرفهای من درباره وضعیت حقوق بشر ایران ندارد.
۴/۷ تمام مدت انگار داشتم با دیوار حرف میزدم. بهطور واضحی گوش نمیداد و انگار حوصلهاش سر رفته باشد، به پنجره خیره شده بود. بعد هم که حرفم تمام شد حتی یک جمله معنیدار که مرتبط با موضوع باشد نگفت. معلوم بود فقط بهخاطر حفظ رابطه با وزارت خارجه هلند این ملاقات را قبول کرده بود.
۵/۷ آن قدر از آن دیدار سرخورده و خشمگین شده بودم که تا سالها او و گروه بین المللی بحران و مواضعشان را به طور مرتب دنبال می کردم. بنابراین میتوانم به ضرص قاطع بگویم فرهنگ حاکم بر آن سازمان همانی است که آن روز در رفتار لوییس آربور خودش را نشان داد: حقوق بشر کوچکترین اهمیتی ندارد.
۶/۷برخلاف نظر غالب در سازمان ملل که صلح پایدار بدون عدالت برای قربانیان نقض حقوق بشر به دست نمیآید، این گروه در رویهاش نشان داده که به بهانه صلح میتوان چشم بر هولناکترین جنایات بست و مذاکره با جنایتکارترینها را توجیه کرد؛ بدون توجه به خواست قربانیان برای دادخواهی و پاسخگویی.
۷/۷اینها را نوشتم که بگویم انتصاب رابرت مالی، کسی که سالها در مدیریت گروه بین المللی بحران بوده، در ساخت این رویه نقش داشته و آن را در سطح جهانی تبلیغ کرده، به سمت نماینده ویژه آمریکا در امور ایران به آسانی میتواند به قربانی کردن حقوق بشر با توجیه دستیابی به صلح و امنیت بینجامد.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh