دیشب بعد از خواندن تمام توییت‌ها درباره #هاله_لاجوردی و خیره شدن به این تصویر که همان هیئت ظریف و اکثراً سیاه‌پوش او در دانشکده علوم اجتماعی بود سرشار از خشم و نفرت و با چشم‌هایی خیس سعی کردم با این حافظه نابود خاطر بیاورمش. من دانشجوی لیسانس بودم (۱)
و او تازه به عضویت هیئت علمی در آمده بود و میزی در اتاقی دو یا سه نفره به او داده بودند. خاطرم هست مدتی با مهری بهار، همسر تقی آزاد برمکی که آن موقع رئیس دانشکده بود هم‌اتاق بود و سارای شریعتی. من خام بودم و سرشار از هیجان و شور برای یادگرفتن و تغییر. جوان بودم و عاصی‌ و سرکش (۲)
هاله با آن دو چشم درخشان و کنجکاو و لبخندی که هیچ وقت از گوشه لبش نمی‌افتاد همیشه دم در اتاقش ایستاده بود. دانشجوها دوره‌اش کرده بودند و او با آن جثّه ظریف و مانتوی بلند مشکی و مقنعه‌ای که سعی می‌کرد جای درستی نگهش دارد و با آن صدای پر انرژی‌ مشغول گفتگو با آن‌ها.(۳)
اگر می‌دید دانشجو خجالت می‌کشد جلو بیاید خودش پیش‌قدم می‌شد و سعی می‌کرد یخ گفتگو را بشکند. اینکه دانشجویانی با او‌ مشکل داشته‌اند، استاد خوبی نبوده و با دانشجو راه نمی‌آمده با تصویری که من از او دارم زمین تا آسمان فرق دارد. بله، او ماله‌کش نبود‌ و تن به خزعبل نمی‌داد(۴)
در جریان‌های اعتراضی همیشه کنار دانشجویان معترض بود. راحت می‌شد سر گفتگو را با او باز کرد. برایش سر و‌ شکل مخاطب اینکه از‌ کجا می‌آمد کوچکترین اهمیتی نداشت. با نگاه کنجکاو و گرمش فقط دنبال این بود که نظرت را بفهمد و عمیقا برای نفس فکر کردن و نه لزوما پذیرفتنش ارزش قائل بود (۵)
من معنای «تفکّر و بحث انتقادی» را نه از یوسفعلی اباذری که سخت می‌شد هم‌کلامش شد که از #هاله_لاجوردی آموختم. از او گوش کردن به دیگری‌ و تلاش برای درک و شیوه نقد کردن را یاد گرفتم. دیشب رفتم روی لیست گروه ارتباطات ببینم چه کسانی هنوز جز هیئت علمی آن دانشکده‌اند. کاش نرفته بودم.(۶)
دیدن آن اسامی فقط بر خشم و نفرتم افزود. می‌توانم دقیقاً حدس بزنم چه کسانی باعث سرخوردگی عمیق و اخراج او از دانشگاه شدند. طبیعی‌ است جایی که مهره‌های اطلاعات سپاه و نزدیک به بین خامنه‌ای به عنوان استاد تمام کرسی دارند جایی برای آن همه استقلال فکری نیست. (۷)
#هاله_لاجوردی به معنای دقیق کلمه یک چهره مستقل دانشگاهی بود. دانشگاه خانه اصلی او بود. جایی بود که او را زنده نگه می‌داشت و کمکش می‌کرد از پوچی و‌ حقارت جهان بگریزد. اینکه همین سهم کوچک، همان میز کوچک در اتاقی چندنفره را هم‌ از او دریغ کردند اوج‌ رذالت و واپس‌ماندگی است. (۸)
همین شناخت اندکی که از او داشتم کافیست که اطمینان داشته باشم اگر او را از دانشگاه بیرون نینداخته بودند، اگر می‌گذاشتند همان چند ساعت در روز را در فضایی که پناهگاه روحی و‌ روانی‌اش بود بگذراند، اگر این همه تنگ‌نظر و متعصب و رذل نبودند در برابر آن همه انرژی او امروز زنده بود. (۹)
مرگ او برای من مرگ امید به بازگشت به فضای دانشگاهی ایران هم هست. حتی اگر این امید واهی جایی در دلم‌ بود که شاید شد و روزی برگشتم و در دانشگاهی تدریس کردم همان هم دود شد و به هوا رفت. آنجا دیگر خانه نیست. هیچ وقت نبود. Image

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with Shahrzad F. Shams|فاطمه شمس

Shahrzad F. Shams|فاطمه شمس Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @ShazzShams

Dec 20, 2020
رشته‌توئیت: «ردّپای یلدا در اولین اشعار زبان فارسی»
۱) آیا می‌دانستید واژه «یلدا» در متون ایرانی پیش از اسلام وجود ندارد؟ پدرام جم، پژوهشگر ایران باستان معتقد است اوّلین کسانی که این واژه را به کار بردند ایران غیرمسیحی اواخر سده چهارم و نیمه نخست سده پنجم هجری بودند.
۲)ابوریحان بیرونی اولین کسی است که این واژه را در «آثارالباقیه» به کار برده است. این کتاب جامع‌ترین و دقیق‌ترین کتاب در شرح احوال و رسوم ایرانیان باستان است.بیرونی «یلدا» را در بخش مربوط به جشن‌های پارسیان نیاورده. یلدا در فصل مربوط به رسوم مسیحیان ملکایی در ماه‌های سریانی آمده.
۳)معنی شرح بیرونی این است که چنین عیدی بین پارسیان وجود نداشته و برایشان ناشناخته بوده. یلدا یا عید میلاد جزو اعیاد مشترک مسیحیان ملکایی، نسطوری و یعقوبی بوده. آنچه پارسیان جشن می‌گرفتند عید انقلاب زمستانی بوده که البته روز دقیق آن بین شب هفدهم یا نوزدهم کانون اول در نوسان است.
Read 10 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Don't want to be a Premium member but still want to support us?

Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

:(