❇️ مجموعه #مسئله_هنگکنگ (١):
(١/٢٠) هنگکنگ! کلانشهری خودمختار با ٧میلیون جمعیت. این ناحیه از چین در نتیجه پیمان نانجینگ که بخاطر جنگ تریاک بسته شد، از سال ١٨۴٢ تا ١٩٩٧ در اختیار بریتانیا و مشهور به هنگکنگ بریتانیا بود. (البته به استثناء سال ١٩۴١ که ژاپن این ناحیه رو
(٢/٢٠) تسخیر کرد.)
قطعا این اواخر درباره اعتراضات هنگکنگ علیه حکومت چین شنیدین. پشت این اعتراضات حدود چند قرن تاریخ خوابیده و فکر کنم بد نباشه سری بهشون بزنیم. ببینیم ماجرا از چه قرار بوده:
ناحیه هنگکنگ، با توجه به کشفیاتی که از دوران نوسنگی (اواخر عصر حجر) درش انجام
(٣/٢٠) شده، حدود ۵٠٠٠سال قدمت داره. اولین دودمان بزرگ چین که این ناحیه رو به قلمرو چین اضافه کرد، دودمان سونگ بود که مردمش مال یکی از اقوام اصلی و باستانی چینی بنام "قوم هان" بودن.
میزنیم جلو تا برسیم به قرن ١۶ام. تا اون زمان، چین ارتباط مستقیم و خاصی با اروپا نداشت،
(٢٠/۴) تا اینکه طبق معمول، پرتغالیها سررسیدن! در اینجا بود که تجارت مستقیم چین و اروپا در ١۵۵٧ آغاز شد.
پرتغال سریع رفت به ناحیه ماکائو و یک ساختمان دولتی رو اجاره کرد تا بصورت رسمی با چین تجارت دریایی رو شروع کنه. اینکار پرتغال شد الگوی خیلی خوبی برای بقیه کشورها تا اونا
(٢٠/۵) هم وارد سیر تجارت با چین بشن.
وقتی در ١۵۶۵ هم فیلیپین افتاد دست اسپانیا که دیگه نور علی نور شد براشون و سیر تجارت چین و اروپا همینطور اوج گرفت.
اسپانیا از طریق مجموعه دریاییِ تجاری خودش بنام "مانیل گالیون" تجارت میکرد که در واقع مجموعهای کشتی بودن که محدوده
(٢٠/۶) مکزیک تا فیلیپین رو دریایی پوشش میدادن. اسپانیا از طریق همین مجموعه، نقره رو وارد تجارت با چین کرد که به مذاق چینیها بشدت خوش اومد. بدین صورت که دولت چین دستور داد که کالای چینی فقط با شمش نقره معاوضه بشه.
سروکله بریتانیا حدود ١۶٣۵ در تجارت با چین پیدا شد.
(٧/٢٠) منتها بریتانیا مثل بقیه کشورها به صورت رسمی وارد تجارت با چین نشد و به این دلیل محدوده تجارتش خیلی کوچک بود (مثل بنادر گوانگژو، ژیامن و ژوشان) و نمیتونست با حکومت چین مستقیما رایزنی کنه. ولی بریتانیا یک برگ برنده داشت: هند! هند هم دسترسی خیلی خوبی (زمینی و دریایی)
(٨/٢٠) به چین میداد و هم بریتانیا نیروی دریایی قویای داشت که میتونست خیلی خوب از این مزیت هند استفاده کنه. درنهایت همین دوعامل در مدت کمی، باعث سیطره بریتانیا بر تجارت چین و اروپا شد.
همه اینا در دودمان مینگ اتفاق افتاد. حکومت مینگ محدودیت تجاری زیاد داشت و طرفدار خراج
(٩/٢٠) گیری از تجار بود. ولی اوضاع با نابودی مینگ و روی کار اومدن چینگ تغییر کرد. چینگ در دهه ١۶٨٠ تونست تایوان رو تحت کنترل دربیاره و چون یکسری محدودیتها با اینکارش از بین رفت، سروصدای خراجگیری از تجار هم کمکم خوابید.
تا اینجا دیگه بند گوانگژو (که اروپاییها بهش
(١٠/٢٠) میگفتن کانتون) تبدیل به مرکز اصلی تجارت شده بود. چون هیچ بندر دیگهای نه گنجایش و موقعیت جغرافیایی گوانگژو رو داشت و بستر تجاری-سیاسیای رو داشت که طی دههها در گوانگژو ساخته شده بود.
با گسترش روابط تجاری چین و غرب، چین سعی کرد سیستم محکمتری رو برای تجارت وضع
(١١/٢٠) کنه که نهایتا رسید به "سیستم کانتون" در ١٧۵٧. خلاصه این سیستم بدین شکل بود:
تجار اروپایی فقط حق داشتن با یک مجموعه تجاری خاص بنام Cohong کار کنن. این مجموعه شامل حدود ٢٠ خانواده تاجر در کانتون میشد که کل تجارت با اروپا (واردات، صادرات، ارزشگذاری و...) دستشون بود.
(١٢/٢٠) به هرکدوم از اعضای این مجموعه، chong میگفتن که هرکدوم روی یک گروه تاجر خارجی نظارت داشتن.
از اونطرف، تجار اروپایی فقط باید با واسطه قرار دادن Cohong وارد معامله میشدن و حق یادگیری زبان چینی رو هم نداشتن. فقط حق داشتن از فهرستی از ١٣ مکان از پیش مشخص شده اسکان و
(١٣/٢٠) تجارت داشته باشن، تمام هزینههای خودشون رو باید پرداخت میکردن مضاف بر اینکه باید برای حکام هدایایی فراهم میکردن و همینطور حق دیدار با هیچ مقام عالیرتبهای رو هم برای لابیگری نداشتن.
مهمترین چیزهایی که اروپا برای تهیهش سراغ چین میومد، ابریشم، چای و ظروف چینی
(١۴/٢٠) بود که درکشور مقصد بشدت ارزشمند و سودآور بودن. ولی با وجود سودآور بودنش، یک مشکل کمکم خودشو نشون داد: کمبود نقره.
از ابتدای شروع تجارت با چین تا اواسط قرن ١٧، چین حدود ٢٨میلیون کیلوگرم نقره دریافت کرده بود! به هرحال منابع نقره محدود بودن!
دستیابی به منابع نقره
(١۵/٢٠) قاره آمریکا کمی تامین نقره رو راحت کرد ولی مسلماً این رویه نمیتونست همیشگی باشه. منتها چین دیگه خیلی روی نقرهای که اروپاییها بهش میدادن حساب کرده بود و با تکیه بر اون داشت اقتصادش رو گسترش میداد. (ینی جون به جون اینا کنی، باید شیره جونت رو بمکن تا باهات تجارت کنن!)
(١۶/٢٠) گسترش اقتصادی اروپا در قرون ١٧ و ١٨ منجر به بالا رفتن تقاضا برای ضرب سکههای جدید شد و قاعدتاً نیاز به منابعی از فلزات ارزشمند مثل نقره هم بالا رفت. به دنبال این موضوع، رقابت بین تجار اروپایی هم برای دریافت نقره برای تجارت با چین، همینطور داغتر میشد. کوچک شدن
() ذخایر نقره درحالی بود که همچنان کالاهای چینی، بخصوص چای، بشدت در اروپا خواهان داشت و سودآور بود. اوضاع وقتی بدتر شد که آمریکا و مکزیک هم مستقل شدن و دسترسی اروپا به منابع ارزان نقره هم از دست رفت و بریتانیا دو قدم تا فلاکت داشت! (لینک: #انقلاب_آمریکا)
(١٨/٢٠) در این دوره اروپا سعی کرد با هر ضرب و زوری شده، نقره رو از معاملاتش در چین حذف کنه و این موضوع قیمت نقره رو در بازار به نوسان درآورد. منتها خود چین از این نوسان قیمت نقره آخ هم نگفت چون موقتاً تونست بازار خودش رو از طریق نقره ژاپن از تزلزل دور کنه.
تلاش اروپا هم
(١٩/٢٠) رسماً شد آب در هاتون کوفتن! چون نه تونست با ایجاد تزلزل در چین جای چونه زنی برای خودش باز کنه و نه کالاهاش در چین طرفدار داشتن تا بتونه کالای مورد معامله رو جایگزین نقره کنه. ذخایر نقره هم همینطور کوچکتر شدن. ولی طبق معمول بریتانیا قرار بود راهی عالی پیدا کنه.
(٢٠/٢٠) راهی که هم باهاش تجارت پرسود توی چین راه بندازه، هم ذخایر باقی مانده نقره رو حفظ کنه و هم انتقام نقرههای نازنین از دست رفته رو از چین بگیره: تجارت تریاک!
پایان بخش اول
⬅️ منابع:
❇️ Opium, empire and the global political economy: Carl Trocki
پ.ن)
نکته: وقتی از عبارت "خود مختار" برای یک ناحیه در کشوری استفاده میکنیم، ینی اون ناحیه در مسائلی وابسته به حکومت مرکزی اون کشوره و در مسائلی نه. عدم وابستیگیش در مسائلیه که کنترلش از داخله مثل اقتصاد و تجارت و قوانین رسانه و...
وابستگیش هم در سیاست خارجی و مسائل دفاعی/نظامیه.
پ.ن٢) دانستنی:
زبان رسمی هنگکنگ، چینی معیار و انگلیسیه. با اینحال گونه "کانتونی" هم توسط مردم محلی درش صحبت میشه. اینگونه بیشتر در هنگکنگ و ماکائو رواج داره. جالب اینکه مردم محلی که کانتونی حرف میزنن، درک متقابل از بقیه گویشهای چینی ندارن و با زبان خودشون سخت ارتباط میگیرن!
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
١. رهبر مملکت میاد ورود واکسن رو ممنوع میکنه (لینک در منشن).
حکومت معیشت مردم رو بگا داده، جوریکه ملت توی قرنطینه گرسنگی میکشن. تازه برای قرنطینه نه برنامه جبران اقتصادی داره و نه اداره شرایط قرنطینه بلده.
میدونین چرا انجامش اینقدر راحته؟ چون مالهکش از انواع اقسام دارن. مثلا👇
٢. سوئیس وقتی قرنطینه سفت و سخت و رو شروع کرد، جریمه نقدی سنگین گذاشت.
در گرجستان و کانادا پلیس خیلی راحت میتونست توی خیابون جلوت رو بگیره، به علاوه جریمه نقدی. بقیه کشورها هم به همین منوال. توی همین آسیا درباره تایلند و تایوان و مالزی میدونیم که چقدر بهداشت و قرنطینه رو جدی
٣. گرفتن. مضاف بر اینکه امکانات بهداشتی درمانی که در اختیار مردمشون گذاشتن هم عالی بود. حتی کشوری مثل مغولستان که کشور قویای نیست هم ازش رشته گذاشتم قبلا و میدونین.
ایران چی؟ اولش لوازم بهداشتی مثل ماسک و الکل نبود. بعد بیمارستانها داغون شد و امکانات نداشتن؛ چه دارویی، چه
#جهان_ما (٣):
١. ستارهشناسی از اون علومیه که هرقدر بیشتر ازش میدونی، بجای اینکه نسبت به اطلاعاتت حس خوبی پیدا کنی، بیشتر حس میکنی توی این کیهان چقدر بیارزشی. صدالبته یافتههای جدید هم از تلخی موضوع کم نمیکنه!
جالبتر اینکه این کیهان بسیار فراتر از تمام اون چیزاییه که ما
٢. میبینیم، حس و لمس میکنیم!
گویا چیزی که ما به عنوان "ماده" میشناسیم، همون چیزیکه ما و هر آنچه میبینیم و حس میکنیم ازش به وجود اومدن، فقط بخش خیلی کوچک از تمام چیزهاییه که در کیهان وجود داره!
در دهههای ۶٠ و ٧٠ میلادی، اخترشناسی به نام Vera Rubin روی نحوه گردش و حرکت
٣. کهکشانهای حلزونی یا حلقوی مطالعه میکرد؛ چون با مطالعه روی گردش کهکشانها اطلاعات زیادی از اون کهکشان میشه بدست آورد. مثلا همین منظومه شمسی خودمون. در قرن ١٧ام، یوهان کپلر متوجه شد که یک سیاره هرقدر از خورشید دورتر باشه، آهستهتر حرکت میکنه. بعدها نیوتن این موضوع رو دقیقتر
❇️ مجموعه #خویشتنداری (٣):
(١/٢۵) آنچه گذشت:
آمریکا داشت زیر مصرف بی رویه الکل غرق میشد. اعتراضات بسیاری علیه الکل شکل گرفت که در نهایت بعد از یک پروسه ده ساله، "وین ویلر" موفق شد تا قانون ممنوعیت الکل رو به عنوان هجدهمین اصل قانون اساسی آمریکا در ١٩١٩ تصویب و در ١٩٢٠
(٢/٢۵) به اجرا برسونه. ولی ممنوعیت الکل به اون سادگی که خیلیها حتی بعضی حامیانش فکر میکردن نبود. به فاصله چند دقیقه از شروع اجرای قانون جدید، مردم شروع کردن به پیدا کردن سوراخهای قانونی اون ممنوعیت و دور زدن قانون. نتیجه: "قانون شکنی" با روشهای محیرالعقول، تشکیل
(٣/٢۵) بازار سیاه و به دنبالش خشونت.
آمریکا وارد یکی از سیاهترین دورانهای خودش از نظر جرم و جنایت شد.
گفتیم تا وقتی که قانون خویشتنداری تصویب بشه، ویلر به میزان وحشتناکی از قدرت سیاسی دست پیدا کرده بود، بطوریکه حتی اسمش سیاستمداران رو به وحشت مینداخت.
بعد از تصویب
(١/١۵) دوران پندمی هرقدر برای هرکس و هرچیز بد بود، برای علم پزشکی قدمی خیلی بزرگ رو به جلو بود. هم از نظر آماده کردن ما برای آینده و هم از این نظر که یک پروسه ١٠ یا حتی ٢٠ ساله رو به یک دوره چندماهه کاهش داد: تولید #واکسن.
قبل از ادامه بگم که تولید یک واکسن متاثر از
(٢/١۵) پارامترهای زیادیه. از نوع واکسن تا هدفش و تکنولوژی ساختش و تعداد نمونههای آزمایشش. منتها در این رشته قراره به تکنولوژی جدیدی که در این دوران پزشکی رو بسیار تحت تاثیر قرارداده پرداخته بشه: استفاده از mRNA.
در بدن انسان، پروتئینها نقشهای متنوع و مهمی رو ایفا میکنن
(٣/١۵) که یکیشون واکنش نشان دادن به محرکهای مختلف هستن؛ که واکنش نشون دادن به بیماریها هم جزوش محسوب میشه.
بعضی از انواع پروتئین رو ما از خارج از بدن دریافت میکنیم و بخشی از اونها در بدن ساخته میشه.
سلولهای مختلف در بدن، مسؤل ساخت پروتئینهای مختلف هستن. هر سلول
(١/٨) آیا جهان واقعا سیستمی منظمه؟
یک پدیده فرگشتی هست به نام "انفجار کامبرین" که در یک دوره زمین شناسی به نام دوره کامبرین حدود ۵۴٢ میلیون سال پیش تا حدود ۴٨٨ میلیون سال قبل، رخ داده.
تا قبل از این دوره، موجودات روی زمین ساده و غالباً از تکسلولیها بودن. بین موجودات پیچیدهتر،
(٢/٨) ساختارها متفاوت بوده و حتی ساختارهای فیزیکیای بینشون وجود داشته که از ۴٨٨ میلیونسال قبل دیگه روی زمین وجود ندارن.
با شروع دوره کامبرین، طی کمتر از ٨٠میلیون سال حیات شروع کرد به پیچیدهتر شدن و تعداد از موجودات در این پروسه فرگشتی نابود شدن.
نیوتن براش سوال شده بود
(٣/٨) که چرا تمام موجودات روی زمین ساختار فیزیکی متقارنی دارن؟ جواب:
از اول اینجوری نبوده. تا قبل از کامبرین حتی دستههای محدودی از موجودات بودن که نه تنها متقارن نبودن، بلکه مثلا ستونهای فقراتی به شکل x، y و حتی z داشتن!
این پدیده که درش نیاکان ما شکل گرفتن رو
(۵/١) یکی از دیگه ذهنهای زیبای تاریخ بشر متعلق به جیمز مَکسوِل، از برجستهترین فیزیکدانهای قرن ١٩امه.
ایشون یک چیزی ارائه کردن به نام "معادلات مکسول" که قالببندیهای متفاوتی ازش ارائه شده.
این معادلات بهطور کلی توضیح میدن که چطوری جریانهای الکتریکی و بارها
(۵/٢) میشن منابعی برای میدانهای مغناطیسی و الکتریکی و اینکه چطوری با تغییر یکی از این میدانها میشه میدان دیگه رو تولید کرد.
انیشتن درباره معادلات مکسول میگه "این معادلات ثمربخشترین چیزی هستن که علم فیزیک از زمان نیوتن تجربه کرده."
نکته خیلی جالب درباره این معادلات اینه
(۵/٣) که به نوعی آشفتگی فضا-زمان رو توضیح میده و در واقع میرسه به نظریه نسبیت خاص انیشتن.
فضا-زمان یک مدل ریاضیه که درش موجودیت جهان رو تلفیقی از بُعد مکان (فضا) و بُعد زمان درنظر میگیره (یا در هم تنیدگی این دوتا، موجودیتی پیوسته به نام جهان ایجاد کرده). طبق این مدل جهان از ۴بُعد