Thread by @catherineIIIX

رشتو:1)
«پیشاهنگ قادر نیست بدون این که خود مظهر فداکاری و پایداری باشد،توده‌ها را در راه انقلاب بسیج کند.آنچه بر آهن سرد توده‌ها،در دوره‌ی خمودی موثر می‌افتد،آتش پیشاهنگ است»
#بیژن_جزنی از متفاوت ترین ومنحصربفردترین شخصیتهای چپ ایران:نقاش،نویسنده وشاعر،فارغ التحصیل دکترای فلسفه

2)#امروز_در_تاریخ 30فروردین1354
جراید:« 9 زندانی حین فرار کشته شدند!
#بیژن_جزنی،حسن ضیاظریفی،مشعوف کلانتری(دایی بیژن)،عزیز سرمدی،عباس سورکی،محمد چوپان زاده،احمد جلیلی افشار و مصطفی خوشدل،کاظم ذوالانوار»
فرار؟! 9 زندانی با دست خالی و دستبند و تحت نظارت چند ساواکی مسلح در👇

3)ماشین ساواک چگونه توانستند فرار کنند؟! چرا هیچکدام به پایشان تیر نخورده؟! زندانی فراری از پشت سر تیر میخورد نه از جلو و دهها پرسش دیگر...7 فدایی و 2 مجاهد خلق که حکم زندان داشتند.آخر زندانی حکم دار را اعدام نمیکنند، بهمین جهت بایست نام "فرار" برای توجیه، میتراشیدند... 👇

4)#بیژن_جزنی تنها بعنوان یک چهره سیاسی شناخته میشود در حالیکه زندگی او ابعادی را دربر میگیرد که کمتر از بُعد سیاسی آن نیست و برای همین در این رشتو میخواهم ابعاد دیگر شخصیت و زندگی او را نیز یادآور شوم که بنظرم زیبا و قابل توجه است: 👇

5)«بهترین سرگرمی برای گریز از بد اخمی‌های پدرم پناه بردن به کاغذ و مداد بود.»
متولد 1316 در تهران. پدرش از افسران ژاندارمری که به فرقه دموکرات پیوست و مادرش هم با تاسیس حزب توده از فعالین آن شد.بیژن در یک خانواده غیرمذهبی متولد و بزرگ شد.از اولین خاطراتی که خود بخاطر میاورد،👇

6)کاغذ و مداد در دست مشغول نقاشی بود.پدرش نظامی سختگیر و بقول بیژن مستبد بودو بیژن دل خوشی از او نداشت.9ساله بود که بعد از وقایع آذربایجان، پدرش به شوروی گریخت.بیژن کوچک همراه مادر و دو خواهرش و خانواده مادری اش(خانواده کلانتری) در خانه ای در چهارصد دستگاه(حوالی ژاله)ساکن شدند.👇

7)خانواده مادری و دایی های بیژن نیز از فعالین سازمان جوانان حزب توده بودند و بیژن در چنین فضایی رشد یافت.در آن زمان حزب توده که هنوز فعالیت قانونی داشت در عرصه های مختلف و حتی هنری و فرهنگی فعالیت داشت.طبق روایتهای نزدیکانش او برخلاف سن کم در مطالعه و سخن وری بسیار مستعد بود.👇

8)#بیژن_جزنی دمی از کارهای هنری غافل نمیشد. در 8سالگی همراه دایی اش منوچهر کلانتری 10 ساله در نمایشنامه ی"پرنده آبی" نقش فرشته را بازی کرد که به کارگردانی #عبدالحسین_نوشین روی صحنه ی تئاتر سعدی رفت.👇

9)در خانواده ای فعال بلحاظ مطالعه که همه در حزب توده فعالیت داشتند،بیژن در ده سالگی به عضویت جوانان حزب توده پیوست و در کنار درس، مطالعات کتب حزب و همچنین مطالعه انواع رمانهای معروف دنیا از او نوجوانی باسواد میساخت که در بحث با افراد بزرگتر از خود کمتر کسی حریف بحث با او میشد!👇

10)#بیژن_جزنی از12سالگی تابستانها در بازار تهران با جعبه ای که بر گردن آویزان میکرد نخ و قرقره و سوزن و...میفروخت و حتی چک و سفته از حجره ای به حجره ی دیگر میبرد! چراکه نمیخواست صرفا به کار سیاسی و سازمانی بپردازد و از طرفی دوست داشت استقلال مالی را از سن کم تجربه کند.👇

11) با رخدادهای منجر به کودتای28مرداد فعالیت حزب توده نیز ممنوع شد و فعالان توده ای دستگیر شدند و تعدادی اعدام. بیژن معتقد بود خیانت سران حزب توده اوضاع را بدتر کرد.او تنها 16 سال داشت که دستگیر شد و خانواده مادری اش هم مخفی شدند. او در سال 33 نیز چند بار بهمراه دایی اش دستگیر👇

12) و آزاد شد.تجربه ی همین زندان رفتن ها در سن کم و موانعی که میدید از سوی حاکمیت برای فعالیت احزاب در تصمیم های سالهای بعد او تاثیر گذار بود.#بیژن_جزنی بعد از آزادی چون نتوانست در همان دبیرستان ادامه تحصیل دهد وارد دانشسرای کمال الملک شد و در حرفه نقاشی ادامه تحصیل داد.👇

13) #بیژن_جزنی در 18 سالگی با دوستش پرویز بشایایی یک استودیوی کوچک اجاره کردند و بیژن به کار نقاشی و طراحی پوسترها و آگهی های تبلیغاتی مشغول شد و نام این شرکت کوچک را کانون آگهی پرسپولیس گذاشتند.
در سال ۱۳۳۸ بیژن با شرکت در آزمون دانشگاه‌ها در رشتۀ فلسفه دانشگاه تهران پذیرفته شد.

14)از این دوره آن دو با اجاره اتاقی در خیابان شاه‌آباد به طراحی پوستر فیلم‌های سینمایی وارداتی پرداختند. کاری که تا آن زمان در ایران سابقه نداشت، چون پوسترفیلم‌های خارجی برای اعلان سردرِ سینماها همان نسخه ضمیمه فیلم و به زبان اصلی بود.
کار بعدی بیژن و پرویز که تا آن زمان 👇

15)در ایران بیسابقه بود، تبلیغ کالاهای تجاری قبل از نمایش فیلم در سینماها با استفاده از اسلاید بود. بیژن ابتدا طرح‌ها را بصورت سیاه و سفید کشیده و سپس آنها را در مرحله اسلاید رنگ‌آمیزی می‌کرد و با تهیه گفتاری قبل از فیلم اصلی به نمایش می‌گذاشت.آن دو در ادامه فعالیت‌های مشترک 👇

16)در سال ۱۳۳۹"موسسه تبلیغاتی تَبلی فیلم"را با هدف ساخت فیلم‌های تبلیغاتی تاسیس کردند.پرویز یشایایی میگوید:"در پیشرفت کارهای مشترک شخصیت و خصوصیات بیژن خیلی موثر بود.او رفتار نجیبانه‌ای داشت، مودب بود،مطالعه می‌کرد، برخوردهایش احساس خوبی در مشتریان ما ایجاد می‌کرد و باعث می‌شد👇

17)از کار ما در مراحل مختلف حمایت کنند."
با آغاز مجدد فعالیت جبهه ملی، بیژن به ارگان دانشجویی جبهه ملی پیوست و فعالیت گسترده ای در جبهه ملی داشت.در تظاهراتهای دانشجویی جبهه ملی در دانشگاه نیز نقش فعالی داشت.چراکه بعد از کودتا شرایط بسیار متقاوت تر و محدودتر شد و اعمال کنترل👇

18)حاکمیت روی جریانهای سیاسی و خصوصا دانشگاه شدت زیادی گرفت و اوج این درگیری ها حملات ماموران مسلح در اول بهمن 1340 به دانشگاه تهران بود که در این جریان بیژن مضروب و دستگیر شد و مدتی در زندان ماند.با بازگشایی دانشگاهها در پاییز 41 بیژن و رفقایش که علاوه بر فعالیت در جبهه ملی👇

19)بعنوان دانشجویان چپ گرا نیز شناخته میشدند،اجازه ورود به کنگره جبهه ملی را نیافتند و خصوصا دکتر بختیار مخالف ورود دانشجویان چپ به کنگره جبهه ملی بود و جزنی و رفقایش از کاندیداتوری محروم شدند و همین از عوامل اصلی سوق دادن بیژن بسمت تشکیل یک سازمان مخفی بود.👇

20)البته بیژن تا مقطع فعالیت قانونی جبهه ملی فعالیت خود را با آن ادامه داد و بعد از ممنون شدن جبهه ملی بعد از 15خرداد، او و دوستانش نشریه "پیام دانشجو" را منتشر میکردند. بیژن و رفقایش در تلاش بودند برخی از مسئولین جبهه ملی را متقاعد کنند که سیاست جدیدی در پیش بگیرند 👇

21)تا از انحلال جبهه ملی جلوگیری کنند. نشریه"پیام دانشجو"، نماد جبههٔ متحد جناح‌های مختلف سیاسی در جنبش دانشجویی بود.درسال ۱۳۴۳ و بهار ۱۳۴۴ از هر شماره پیام دانشجو در حدود ۵۰۰ نسخه چاپ می‌گردید. 👇

22)#بیژن_جزنی:"من از عشق "میهن"،به عشق میهن رسیدم!"
#میهن_جزنی (قریشی) یار و معشوق و رفیق بیژن از کودکی تا پای مرگش بود.این دو از سنین 10سالگی باهم همسایه شدند.از قضا خانواده میهن هم در حزب توده فعالیت داشتند. این دو خانواده خیلی زود با هم آشنا شدند و میهن و بیژن در همان سنین

23)کودکی با هم همبازی و دوست شدند.میهن از همان کودکی همپای بیژن در تمامی عرصه های زندگی و فعالیت سیاسی بود و در همان سنین عضو جوانان حزب توده شد و در دانشگاه نیز باهم در رشته فلسفه به تحصیل پرداختند.این رفاقت به عشق بدل شد و در سال 1339 با هم ازدواج کردند.
#بیين_جزنی #میهن_جزنی

24)حاصل عشق #بیژن_جزنی و #میهن_جزنی دو پسر به نامهای بابک و مازیار بود.👇

25)#بیژن_جزنی در سال ۱۳۴۲ با عنوان "شاگرد اول رشته فلسفه" فارغ‌التحصیل شد و پایان نامه اش را تحت عنوان"انقلاب مشروطیت ایران ایران،نیروها و هدفها" نوشت و تزش را با دکتر #غلامحسین_صدیقی گذراند و دکتر صدیقی که به سختگیری در نمره دادن مشهور بود، به تز پایان نامه بیژن نمره 20 داد 👇

26)بعلاوه جایزه نقدی دانشگاه به مبلغ هزار تومان(جایزه شاگرد اولی) که بیژن از دریافت آن سر باز زد. دکتر صدیقی به بیژن اعتراف کرده بود که تا آن تاریخ به هیچ دانشجویی نمره 20 نداده!
بیژن همیشه روی اهمیت انقلاب مشروطه ی ایران و علل اضمحلال آن تاکید داشت. 👇

27)تفاوت #بیژن_جزنی با بقیه نیروهای چپ که بعد از او پا به عرصه مبارزه گذاردند در همین جاست.اگر نگاهی به اعضای چریکهای فدایی و مجاهدین خلق بیندازید میبینید همه اینها از دانشجویان فنی مهندسی بودند در حالیکه بیژن در رشته فلسفه تحصیل کرده و از این رو به لحاظ سواد تاریخی و👇

28)آگاهی سیاسی از چپ های بعد از خود بطور محسوسی فراتر و پخته تر بود. برای مثال بیژن معتقد بود "باید جنبش مردم ما مستقل از سیاست شوروی باشد و مسیر مستقل خودش را داشته باشد."و از طرفی بیژن تجربه چند سال فعالیت در جبهه ملی را داشته.👇

29)«در کشوری که همه درهای دموکراسی و آزادی بسته می‌شوند، اسلحه زبان به سخن می‌گشاید...»
#بیژن_جزنی در فاصله سال‌های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ بارها طعم زندان را چشید. آخرین باری که او در رابطه با فعالیت‌های دانشجویی بازداشت شد سال ۱۳۴۴ بود. در دادگاه نظامی همراه با اعضای کمیته دانشگاه تهران

30)که دیگر از جبههٔ ملی جدا شده بود به ۹ ماه زندان محکوم شد. درواقع بیژن در سالهای رکود و بی عملی احزاب و خیانت طیفی از سران حزب توده و فرارشان از مهلکه و از طرفی رکود جبهه ملی بدنبال احیای جنبشی نوین بود تا ناکامی هایی که عملکرد حزب توده به بار آورد را جبران کند.👇

31)گروه مخفی که همان هسته اولیه ی سازمان چریکهای فدایی را تشکیل داد، شامل بیژن و دایی اش و حسن ضیاظریفی که خود حقوقدان نیز بود تشکیل شد. به هنگام شکل‌گیری اولیه ایدئولوژی گروه "مارکسیسم ،لنینیسم" ومستقل از سیاست‌های دو قطب کمونیستی وقت - شوروی و چین- اعلام شد.👇

32)اعضای اولیه گروه با در نظر گرفتن تجارب انقلاب کوبا مشی مسلحانه و تدارک مسلحانه انقلاب توده‌ای را به عنوان استراتژی عمومی گروه پذیرفته بودند. بیژن درحالیکه ظاهرا خود را کاملا وقف زندگی و کار در شرکتش کرده بود در مناسبتهای مختلف به ساواک جهت تعهد احضار میشد. 👇

33)در حالیکه فعالیتهای گروه مخفی توسط نفوذیهای ساواک بنام های عباس شهریاری و ناصر آقایان به ساواک مرتب اطلاع رسانی میشد. سعید کلانتری دایی بیژن اسلحه ای در باغچه خانه عباس سورکی پنهان کرده بود و قرار بود بیژن اسلحه را از سورکی تحویل و برای تعمیر بدست سعید برساند.👇

34)ناصر آقایان از این قرار اطلاع دقیق داشت و در 17بهمن1346 بمحض اینکه سورکی ماشینش را پشت ماشین بیژن پارک میکند،مامورین ساواک این دو را دستگیر و زیر بازجویی و شکنجه میبرد.توسط همین نفوذی ها دیگر اعضا نیز دستگیر میشوند.بدین ترتیب بیژن تنها سی سال داشت که به زندان بی بازگشت رفت.👇

35)بخشی از دفاعیات #بیژن_جزنی در دادگاه در سال 1347:
"من یک فرد سیاسی هستم و بە این افتخار می‌کنم. من خواستار آزادی، یعنی تأمین حقوق فردی و اجتماعی ملت ایران کە در قانون اساسی، اعلامیە حقوق بشر جهانی تصریح شدە است، می‌باشم. من این آزادی را لازمۀ حیات ملت به‌شمار می‌آورم، چون 👇

36)هر اصلاح و اقدامی در هر زمینە بخواهد بە نتایج مطلوب برسد، این آزادی و دموکراسی ضروریست. فقط در سایۀ آزادی و دموکراسی است کە ملت ایران می‌تواند نیروی خلاقۀ خود را در ساختمان کشور بە حدّ کمال بە کار گیرد و ایرانی آباد و پیشرفتە بە دنیا عرضە کند. انتخاب آزاد کە باید مجلس ملی 👇

37)را به وجود آورد،باید به طور صحیح و بی‌طرفانە انجام شود. اینها مسائلی است کە از سالیان گذشتە برایشان فعالیت کردە‌ام."
آنها در دادگاه از شکنجه های خود گفتند و #حسن_ضیاظریفی که حقوقدان نیز بود ، نشاندنش روی منقل برقی را شرح داد و قسمتی از سوختگی کمرش را هم به حاضرین نشان داد و

38) گفت "سوختگی نشیمنگاهم از این هم بدتر است."
دادگاه بیژن را به 15 سال حبس و بقیه را به 10و8سال حبس محکوم کرد.
بیژن که در یک خانواده غیرمذهبی بزرگ شده بود، به توصیه ی پدر همسرش، قرآن را در زندان مطالعه کرد و همین منجر به نوشتن کتابی در زندان تحت عنوان

39)"اسلام مارکسیستی و مارکسیست اسلامی" شد. این کتاب را بیژن ظاهرا خطاب به مجاهدین خلق نوشته بود که نگرشش نسبت به مذهب و نیروهای مذهبی ارتجاعی قابل توجه است.
در جایی میگوید:"اسلام و مذاهب مختلف آن دارای ماهیت ضداستعماری نبوده بلکه تمایلات تجاوزکارانه در این دین و مذاهب آن

40)وجود دارد و مذهب شیعه مکمل نظام فئودالیست و بکارگیری مذهب در امر حکومت به استثمار هرچه بیشتر توده های زحمتکش کمک میکند" و در جای دیگر میگوید:"مسلمانان مدرن سعی داشتند(و دارند) آیاتی را استخراج کنند که با تمایلات اجتماعی عصر منطبق باشد درحالیکه صدها آیه ای که

41)نظام اجتماعی کهنه و عقب مانده را توجیه میکند را نادیده میگیرند!"
و در هر موردی بررسی میکند و توضیح میدهد که چرا و چگونه که در حوصله ی این رشتو نمیگنجد اما پیشنهاد میشود مطالعه کنید. او در انتها میگوید:"ما بارها شاهد همکاری و اتحاد صمیمانه ی ارتجاع مذهبی با حاکمیت بوده ایم و

42)در این زمینه دچار ساده لوحی نمیشویم،ما هیچگاه به اعتبار دستگاهی که دیر یا زود مقابل انقلاب قرار خواهد گرفت ولو بعنوان تاکتیک کمک نخواهیم کرد."البته میفزاید تا زمانیکه این نیروها در مقابل حکومت باشند و تا علیه ما نباشند از اینکه با آنها هماهنگی هایی داشته باشیم ابایی نداریم!👇

43)بعد از واقعه سیاهکل،که شخص جزنی هیچ نقشی در این عملیات نداشت و از سه سال قبلتر در زندان بود،او و دیگر رفقای زندانی اش زیر بازجویی و شکنجه های شدید می روند. میهن مینویسد:مأموران در مرداد50 شبانه بمنزل ریختند و مرا دستگیر کردند.بعد از سه هفته بازداشت بمن گفتند میخواهیم ترا 👇

44)به ملاقات بیژن ببریم!مرا به اتاقی بردند و بعد از چند دقیقه دو نگهبان بیژن را آوردند.آنچه میدیدم را باور نمیکردم!بیژن شباهت زیادی به خودش نداشت.بشدت پیر و تکیده شده بود.طوری حرف میزد انگار دندان در دهان ندارد!بی اختیار با گریه فریاد کشیدم:چه به روز او آورده اید؟ 👇

45)#بیژن_جزنی بجای آنها جواب داد:"مرا در آپولو گذاشتند". بیژن در اثر شکنجه شنوایی گوش چپش را کلا از دست داده بود.👇

46)از ویژگی های اخلاقی متمایز #بیژن_جزنی نسبت به اغلب چپ ها،این بود که از مدرنیته بسیار استقبال میکرد و از دگماتیسم فارغ بود.او نقدهایی به کتابهایی که میخواند مینوشت.در زندان "غرب زدگی"آل احمد را خوانده بود و از واپسگرایی و دید سنتی آل احمد و تقابلش با مدرنیته انتقاد کرده بود.👇

47)همین ویژگی اخلاقی #بیژن_جزنی باعث شد در زندان از سوی چپ های تندرو بسیار تحت فشار و اتهام قرار بگیرد.برای مثال بیژن هنگام ملاقات همیشه بسیار آراسته و مرتب و اصلاح کرده میرفت و همین باعث میشد تندروها به او بگویند:خصلتهای بورژوازی دارد! یا چون خیلی رادیکال نیست حتما توده ای است!

48)میهن در اینباره میگوید:"بطور کلی بیژن همیشه روحیه ای شاد و امیدوار داشت و قبل از دستگیری هم همیشه در هفته روزهایی را به من و بچه ها و تفریح و سینما و تئاتر اختصاص میداد و به خانواده بسیار اهمیت میداد.میگفت تا زمانی که میتوانیم خوب زندگی میکنیم.اوضاع مالی اش هم خیلی روبراه

49)شده بود و ساواک بعدها به او به طعنه میگفت:کمونیست میلیونر! او اصلا دید چپ روانه تندروها را نسبت به آراستگی و زیبایی قبول نداشت و برخلاف عقاید غالب چپ های تندرو که زن آرایش کرده را "عروسک فرنگی" میدانستند ابدا چنین عقیده ای نداشت و همواره زیبایی را ستایش میکرد و مثلا

50)بعضی روزها بمن که دبیر دبیرستان بودم میگفت تو چرا امروز موهایت را میزانپلی نکردی؟! و من همیشه با او به خرید لباس برای خودم میرفتم چون خیلی خوش سلیقه بود."👇

51)او در زندان هم به کار نقاشی روی بوم میپرداخت و در اولین سالگرد ازدواجشان در زندان، #بیژن_جزنی تابلوی معروف"زندگی" را کشید. او درواقع خانواده اش را بتصویر کشیده بود:دو گوزن عاشق(خودش و میهن) که بنوعی یگانگی میرسند با دو بچه گوزن(بابک و مازیار) سمبلی از عشق و بهمراه

52)نامه ای عاشقانه که در دستگیره قابلمه جاساز کرده به میهن داده بود.
این نقاشی یکی از ماندگارترین نقاشیهای رومانتیک ایرانی است.
این ویژگی های بیژن بود که برای بسیاری از تندروها قابل هضم نبود و او را در زندان اذیت کرده و او منزوی تر میشد.با اینحال طبق روایت زندانیان،👇

53)جزنی زندان را به کلاس درس تبدیل کرده بود!مرتب در حال تدریس به زندانیان جوانتر و جنب و فعالیت و مطالعه.باوجود انواع ناملایمات ناامیدی در او راهی نداشت!👇

54)اختلافات با دیگر جناحهای چپ در زندان:
اغلب طرفداران احمدزاده و پویان از مخالفین بیژن جزنی در زندان بودند.گرچه پیشتر احمدزاده اعدام و پویان در درگیری کشته شده بودند اما پیروان مکتب فکری آنها که "صرفا بر مبارزه مسلحانه"تکیه داشتند مخالف جزنی بودند و بیژن گرچه تلاش میکرد

55)تا از طریق گفتگو مسائل را حل کند و جناحهای مختلف چپ را متحد کند اما مخالفان وی با حرفهایی در پشت سر، در جهت کاستن نفوذ او در زندان تلاش میکردند. جزنی توضیح می دهد که وضعیت انقلابی در کشور وجود ندارد و علاوه بر این انقلابی ناشی از مبارزه مسلحانه نیست بلکه به عنوان

56)توسعه یک روند سیاسی ،اجتماعی،اقتصادی و ایدئولوژیک ایجاد می شود. #بیژن_جزنی معتقد بود:"یک قیام نظامی به خودی خود انقلابی ایجاد نمی کند."
احمدزاده معتقد بود که تنها وسیله نبرد نظامی است و در جنگ آنها نقش استراتژیک داشته است اما

57) جزنی معتقد است که در شرایط فعلی نباید امکانات آنها را به یک روش محدود کرد بلکه باید مردم را از یک جهت سیاسی از هر طرف آماده کنیم. 👇

58)مرگ سرخ، سرانجامِ "گوزنها":
طبق خاطرات زندانیان، در آن روزها ساواک بدلیل اوجگیری درگیری با چریکهای شهری،تصمیم به تصفیه حساب با بخشی از سران دو سازمان فدایی و مجاهدین در زندان گرفت و این 9 زندانی که از 15 تا 8 سال حکم داشتند را روزی به بهانه انتقال به زندانی دگر،بردند و

59)روی تپه های اوین تیرباران کردند.
تهرانی(بهمن نادری پور) بازجوی ساواک بعد از انقلاب در دادگاه، واقعه را اینگونه شرح میدهد:" ما زندانیان را به تپه های مرتفع بالاتر از اوین بردیم.آنها چشم بند به چشم و دستانشان بسته شده بود. ما آنها را از مینی بوس پیاده کردیم و 👇

60)آنها را مجبور کردیم روی زمین بنشینند.سپس عطارپور به آنها گفت كه همانطور كه دوستان شما همرزمان ما را كشته اند ما هم تصمیم گرفته ایم شما را اعدام كنیم.#بیژن_جزنی و دیگران اعتراض کردند.من نمی دانم این عطارپور بود یا سرهنگ وزیری که ابتدا یک مسلسل را بیرون کشید وشروع به شلیک کرد.👇

61) به خاطر نمی آورم که من نفر 4 یا 5 بودم که مسلسل را به من دادند. قبلاً هرگز چنین کاری نکرده بودم. در پایان،سعدی جلیل اصفهانی به سر آنها شلیک کرد."
ساواک محل دفن این 9 تن را به خانواده ها نگفت و سرانجام در اسفند57 روزنامه کیهان از کشف 360 قبر در قطعه های 33 و 39 خبر داد که

62)تنها قبر 90 نفر شناسایی شد. از #بیژن_جزنی تعداد زیادی کتاب و مقاله و نقاشی و حتی رمان به جا ماند که متاسفانه بخش زیادی از آثار بیژن از جمله یک رمان 800 صفحه ای ناتمام که در زندان نوشته بود، طی یورش چماقداران و پاسداران رژیم خمینی در سال60 از خاک بیرون کشیده و سوزانده شد.👇

63)میهن میگوید با وقوع این رخداد توسط جانیان ج.ا انگار که دوباره بیژن را کشتند!
#بیژن_جزنی برخلاف بسیاری از چهره های چپ اهل کپی برداری از مدل شوروی و چین و... نبود بلکه او به عدم دنباله‌روی از قطبهای جهانی و حفظ استقلال، تکیه بر شرایط داخلی و دفاع از منافع مردم ایران،👇

64) مبارزه برای دموکراسی و سوسیالیسم تکیه داشت و از این حیث میتوان او را یک چپ ملی هم نامید.فقدان افرادی چون بیژن جزنی و به صحنه آمدن افراد بی مایه ای چون فرخ نگهدار لطمه بزرگی به جنبش زد.👇

65)#میهن_جزنی همسر بیژن همواره در طی این سالها درباره #فرخ_نگهدار ها که خود را میراث دار بیژن جزنی میدانند اما برخلاف او راه مسالمت با خونخوارترین رژیم را به امید گوشه چشمی و یا کرسی قدرتی،در پیش گرفته اند روشنگری کرده. 👇

66)وجود #میهن_جزنی تاثیر شگرفی بر زندگی و شخصیت #بیژن_جزنی داشت. طوریکه بیژن میگفت:"من از عشق "میهن" به عشق میهن رسیدم!"
سرود زیبای "پرنیان شفق" با شعری از زنده یاد سعید سلطانپور:
بگو به میهن که خون بیژن ستاره گشت و از آن ، چه سان شراره دمید...
soundcloud.com/nilou-pejvak/6…

67) تصاویری که کاترین یادش رفت در توییت مربوطه بگنجاند😋 در اینجا میاورم: تابلوی "سیاهکل" اثر #بیژن_جزنی که در زندان کشید و تصویر مزار وی که در سال 57 سه سال بعد قتلش پیدا کردند(براساس شواهد ساواک)