این متن را ۵ سال پیش پس از کشتار کلوب اورلاندو نوشتم و امروز برای #علیرضا_فاضلی_منفرد که به دست مردانی از خانواده در اهواز کشته شد، بازنویسی کردم.
ما کشته میشویم هر روز در نگاه شما، بر زبان شما، با اشاره شما. ما کشته میشویم هر روز به تنفر و ترحم شما، به توهین و تحقیر شما.۱/۵
ما کشته میشویم هر روز در آیین و قانون شما، در فرياد و سكوت شما، ما کشته میشویم هر روز در نخلستانهای اهواز، در کوهستانهای کردستان، در دشتهای بلوچستان، در ساحلهای گیلان، در جنگلهای آذربایجان... به دست پدران، برادران، پسران عموها و داییها...۲/۵
ما کشته میشویم هر روز در کوچه و خیابانهای اورشلیم و استانبول، به ضرب چاقوی مردان یهودی و مسلمان؛ ما کشته میشویم هر روز در اتوبوس و متروهای برلین و پاریس، به ضرب نگاه زنان مسیحی و بیایمان؛ ما كشته میشويم هر روز در مدارس و كالجهای مسكو و واشنگتن،۳/۵
به تمسخر كودكان و نوجوانان در تکاپوی "مرد" شدن؛ ما کشته میشویم هر روز در پستوی خانههای تهران و کامپالا، به نفرين پدران خشمگين و دعای مادران غمگين. ما هر صبح با دست شما از پشتبامهای "رقه" پرتاب میشویم و هر شب از دست شما پناه میبریم به زیرزمینهای "اورلاندو".۴/۵
با روشنی روز ما جان میدهیم در برابر چشمان شما و با تاریکی شب در نگاه هم جان میگیریم باز. اینبار اما نه، اینجا هم نه! نخلهای اهواز علیرضایمان را به یاد آورید در آیندهایی که ازآن ماست.۵/۵