از پنجمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تاریخ جمهوری اسلامی چه میدانید؟! #رشته_توییت
دوره دوم ریاست جمهوری آیت الله خامنهای قرار بود شهریور ۶۸ پایان یابد اما با درگذشت آیت الله خمینی و انتخاب آقای خامنهای به رهبری، انتخابات پنجمین دوره ریاست جمهوری زودتر از موعد مقرر برگزار شد.
۲/
از طرف دیگر پس از بازنگری در قانون اساسی و افزایش اختیارات شورای نگهبان، نقش آفرینی این نهاد در انتخابات بیشتر شد و از این به بعد دعواهای مربوط به تایید و رد صلاحیتها به شکل بسیار بیشتری ادامه یافت.
در این دوره ۷۹ نفر برای انتخابات ثبت نام کردند و تنها صلاحیت دو نفر تایید شد.
۳/
اولین کاندیدای تایید صلاحیت شده، علی اکبر هاشمی رفسنجانی بود.
رفسنجانی عضو شورای انقلاب و سرپرست وزارت کشور در دولت موقت، از مؤسسین حزب جمهوری اسلامی ریاست مجلس اول و دوم و سوم، عضو مجلس خبرگان و... بود و اصلی ترین شانس تصاحب صندلی پاستور قلمداد میشد.
۴/
دومین کاندیدا هم عباس شیبانی بود که برای بار دوم برای انتخابات نامزد میشد و در کارنامه اش سابقه نمایندگی مجلس وجود داشت اما کمتر کسی شانسی برای او قائل بود.
۵/
این انتخابات از نظر رقابت و شور انتخاباتی آنقدرها گرم نبود و هر دو نامزد تاکید روی بازسازی ویرانه های جنگ داشتند.
شیبانی وعده می داد، ظرف چند سال آینده قطعی برق نداریم.
هاشمی هم میگفت: تولید مساوی است با استقلال و رونق اقتصادی کلید حل همه مشکلات اقتصادی است.
۶/
سرانجام انتخابات در ۶ مرداد ۶۸ با مشارکت نزدیک به ۵۵ درصدی برگزار شد و هاشمی رفسنجانی با کسب ۹۴.۵ درصد آرا رئیس جمهور ایران شد.
۷/
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
{دشمنت دوهزار تا فیل زره پوش داره؟ بهتره با نادر تماس بگیری}
حس میکنم اگه سه قرن پیش میشد پیام بازرگانی پخش کرد این خیلی ایده خفنی میشد
پس از شکست افغان ها توسط نادر امیران لشگر افغان ها به هند و دربار محمد گورکانی فرار میکنن./1
نادر 3 بار به محمد شاه گورکانی پیک میفرسته و درخواست استرداد امیران افغان رو داره. شاه محمد گوکانی هم جواب پیک هارو نمیده و در موردی پیک رو میکشه. و البته به طور کلی نادر رو جدی نمیگیره و حدسش اینه که نادر اصلا نمیتونه حتی افغانستان رو به طور کامل فتح کنه/2
نادر به طور کلی نیت حمله کردن به هند رو داشت ولی خب بهانه حمله رو نداشت که جور شد. اونم راه میفته و قندهار و کابل و ... رو تصرف میکنه. شاه محمد گورکانی اونجا حساب کار دستش میاد ارتشش رو آماده مبارزه با نادر میکنه/3
ارتش روم وارد ایران میشه. ایران آماده مقابله است. ارتش به دو بخش تقسیم میشه: نصف با شاه به ارمنستان میره تا جلوی اتحادش با روم رو بگیره، نصف دیگه با سورنا به جنگ کراسوس در میانرودان. سورنا، فرزند آرش، اهل سیستان و از باهوشترین سرداران باستانه. ۱/۱۰
کراسوس عزم فتح ایران داره، اما ارتش اشکانی رو نمیبینه! سورنا نیروها رو پشت تپهها مخفی کرده، سلاحها با پوست پوشیده شدن تا برق نزنن. شیپورهای خاص صدایی مثل درندگان دارن که ارتش روم رو به وحشت میندازه و نظمشون بههم میریزه. ۲/۱۰
سورنا دستور میده پوستها رو از سلاحها بکنن و جلوی دشمن ظاهر بشن. کراسوس حمله میکنه، اما اشکانیان عقبنشینی میکنن! ترفند پارتیزانی: گروهی از دشمن دنبالشون میکنه، از ارتشش دور میشه، بعد دورهش میکنن و تارومارش میکنن. ۳/۱۰
حسن نصرالله متولد محلهای فقیرنشین در شرق بیروت، تو یه خانوادهی کارگری بزرگ شد. باباش سبزیفروش بود و اصالتشون برمیگرده به روستای البازوریه در جنوب لبنان ولی جنگ داخلی باعث شد کوچ کنند. 1/
از بچگی عاشق مطالعه بود ولی نه فقط کتابهای معمولی. علاقهش به سیاست باعث شد مقالات، تحلیلها و حتی روزنامههای اسرائیلی رو بخونه تا ذهنیت اون سمت رو درک کنه. این شناخت عمیق از اسرائیل، بعضی رهبران اسرائیلی رو نگران کرده بود. 2/
تو سال ۱۹۹۷، پسرش محمد هادی که فقط ۱۸ سالش بود، توی کمین نیروهای اسرائیلی کشته شد. اسرائیلیها جسدش رو بردند و یه سال بعد توی یه تبادل، پیکرش همراه ۴۰ رزمنده دیگه به لبنان برگشت. 3/
سال ۱۹۱۷، ایران یه کشور بیطرف تو جنگ جهانی اول بود. اما بیطرفیمون برامون نون که نشد هیچ بلکه قحطی و مرگ رو هم با خودش آورد. کشوری که وسط بازی قدرتهای بزرگ گیر کرده بود و نهایتاً یکی از بزرگترین قربونیهای جنگ شد.
تو این رشتو میخوام داستان این فاجعه رو براتون تعریف کنم.👇 1/
جنگ جهانی اول، ایران رو عملاً اشغال کرد. روسها از شمال، انگلیسیها از جنوب و عثمانیها از غرب ریختند سرمون. نه ارتشی داشتیم که جلوشون وایسته و بجنگه و نه دولت مرکزی قویای که بتونه کشور رو جمع کنه. نتیجه؟ هرج و مرج مطلق! 2/
کمکم آثار قحطی پیدا شد. اولش از کمبود غلات تو شهرهای بزرگ شروع شد. تو تهران، تبریز، شیراز، مردم تو صف نون وایمیستادند و با قیمتهای عجیبوغریب روبهرو میشدند. قیمت یه خروار گندم که قبلاً ۲۰ تومن بود حالا شده بود ۱۰۰ تومن. 3/
اسم امیرکبیر رو همتون شنیدید اما چرا این مرد اینقدر مهم شد؟
تو تاریخ سه سال و نیم خیلی کمه، ولی همین دوره کوتاه صدارت امیرکبیر، یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ایرانه. از اصلاحات بزرگش تا مبارزه با فساد. امیر تو این دوره کوتاه تونست مسیر تاریخ رو تغییر بده. اما داستان فقط این نبود 1/
بعد از سقوط صفویه در سال ۱۱۴۸ قمری، اشرافیت و دیوانسالاری ایرانی دچار تزلزل شد. نادرشاه با تمام قدرتش نتونست این ساختار رو بازسازی کنه، کریمخان زند هم تو این زمینه موفق نبود. اما تو دوره ۴۰ ساله فتحعلیشاه قاجار، اشراف دوباره قدرت گرفتند. 2/
فتحعلیشاه این قدرت رو با محوریت خودش و فرزندانش بازسازی کرد. مثلاً شاهزاده عباسمیرزا تو تبریز یه سیستم قدرتمند ایجاد کرد که به «مکتب تبریز» معروف شد. همین مکتب بود که شخصیتهای برجستهای مثل قائممقام فراهانی و بعدها میرزا تقیخان امیرکبیر رو تربیت کرد. 3/
اگه اسم آقامحمدخان قاجار به گوشتون خورده، احتمالاً یاد کور کردن کرمانیها و خشونتهاش افتادید. مخصوصاً اگه کرمانی باشید و از بزرگترای شهرتون کلی قصه و داستان شنیده باشید.
ولی بیاید یه روی دیگه این مرد قدرتمند قاجاری رو ببینیم؛ مردی که ایران رو از تکهتکه شدن نجات داد.
1/
آقامحمدخان یه چهره خیلی عجیبیه! ظاهری لاغر و ساده داره اما روحیهاش آهنین و تو تصمیمگیری مصمم!
یه جوری بود که هر چی میگفت، حتماً انجامش میداد. بعد از بههمریختگی دوران زندیه، اومد تا یه ایران یکپارچه بسازه و خیلیا رو سر جاشون نشوند.
2/
یکی از شاهکارهاش فتح گرجستان بود.
سال ۱۲۱۰ قمری، با یه لشکر مجهز، به سمت گرجستان حمله کرد. شهرهای ایروان و شوش رو گرفت و هراکلیوس، والی گرجستان که با روسها بسته بود رو شکست داد و تفلیس هم مال ایران شد!