از پنجمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تاریخ جمهوری اسلامی چه میدانید؟! #رشته_توییت
دوره دوم ریاست جمهوری آیت الله خامنهای قرار بود شهریور ۶۸ پایان یابد اما با درگذشت آیت الله خمینی و انتخاب آقای خامنهای به رهبری، انتخابات پنجمین دوره ریاست جمهوری زودتر از موعد مقرر برگزار شد.
۲/
از طرف دیگر پس از بازنگری در قانون اساسی و افزایش اختیارات شورای نگهبان، نقش آفرینی این نهاد در انتخابات بیشتر شد و از این به بعد دعواهای مربوط به تایید و رد صلاحیتها به شکل بسیار بیشتری ادامه یافت.
در این دوره ۷۹ نفر برای انتخابات ثبت نام کردند و تنها صلاحیت دو نفر تایید شد.
۳/
اولین کاندیدای تایید صلاحیت شده، علی اکبر هاشمی رفسنجانی بود.
رفسنجانی عضو شورای انقلاب و سرپرست وزارت کشور در دولت موقت، از مؤسسین حزب جمهوری اسلامی ریاست مجلس اول و دوم و سوم، عضو مجلس خبرگان و... بود و اصلی ترین شانس تصاحب صندلی پاستور قلمداد میشد.
۴/
دومین کاندیدا هم عباس شیبانی بود که برای بار دوم برای انتخابات نامزد میشد و در کارنامه اش سابقه نمایندگی مجلس وجود داشت اما کمتر کسی شانسی برای او قائل بود.
۵/
این انتخابات از نظر رقابت و شور انتخاباتی آنقدرها گرم نبود و هر دو نامزد تاکید روی بازسازی ویرانه های جنگ داشتند.
شیبانی وعده می داد، ظرف چند سال آینده قطعی برق نداریم.
هاشمی هم میگفت: تولید مساوی است با استقلال و رونق اقتصادی کلید حل همه مشکلات اقتصادی است.
۶/
سرانجام انتخابات در ۶ مرداد ۶۸ با مشارکت نزدیک به ۵۵ درصدی برگزار شد و هاشمی رفسنجانی با کسب ۹۴.۵ درصد آرا رئیس جمهور ایران شد.
۷/
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
سال ۱۹۱۷، ایران یه کشور بیطرف تو جنگ جهانی اول بود. اما بیطرفیمون برامون نون که نشد هیچ بلکه قحطی و مرگ رو هم با خودش آورد. کشوری که وسط بازی قدرتهای بزرگ گیر کرده بود و نهایتاً یکی از بزرگترین قربونیهای جنگ شد.
تو این رشتو میخوام داستان این فاجعه رو براتون تعریف کنم.👇 1/
جنگ جهانی اول، ایران رو عملاً اشغال کرد. روسها از شمال، انگلیسیها از جنوب و عثمانیها از غرب ریختند سرمون. نه ارتشی داشتیم که جلوشون وایسته و بجنگه و نه دولت مرکزی قویای که بتونه کشور رو جمع کنه. نتیجه؟ هرج و مرج مطلق! 2/
کمکم آثار قحطی پیدا شد. اولش از کمبود غلات تو شهرهای بزرگ شروع شد. تو تهران، تبریز، شیراز، مردم تو صف نون وایمیستادند و با قیمتهای عجیبوغریب روبهرو میشدند. قیمت یه خروار گندم که قبلاً ۲۰ تومن بود حالا شده بود ۱۰۰ تومن. 3/
اسم امیرکبیر رو همتون شنیدید اما چرا این مرد اینقدر مهم شد؟
تو تاریخ سه سال و نیم خیلی کمه، ولی همین دوره کوتاه صدارت امیرکبیر، یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ایرانه. از اصلاحات بزرگش تا مبارزه با فساد. امیر تو این دوره کوتاه تونست مسیر تاریخ رو تغییر بده. اما داستان فقط این نبود 1/
بعد از سقوط صفویه در سال ۱۱۴۸ قمری، اشرافیت و دیوانسالاری ایرانی دچار تزلزل شد. نادرشاه با تمام قدرتش نتونست این ساختار رو بازسازی کنه، کریمخان زند هم تو این زمینه موفق نبود. اما تو دوره ۴۰ ساله فتحعلیشاه قاجار، اشراف دوباره قدرت گرفتند. 2/
فتحعلیشاه این قدرت رو با محوریت خودش و فرزندانش بازسازی کرد. مثلاً شاهزاده عباسمیرزا تو تبریز یه سیستم قدرتمند ایجاد کرد که به «مکتب تبریز» معروف شد. همین مکتب بود که شخصیتهای برجستهای مثل قائممقام فراهانی و بعدها میرزا تقیخان امیرکبیر رو تربیت کرد. 3/
اگه اسم آقامحمدخان قاجار به گوشتون خورده، احتمالاً یاد کور کردن کرمانیها و خشونتهاش افتادید. مخصوصاً اگه کرمانی باشید و از بزرگترای شهرتون کلی قصه و داستان شنیده باشید.
ولی بیاید یه روی دیگه این مرد قدرتمند قاجاری رو ببینیم؛ مردی که ایران رو از تکهتکه شدن نجات داد.
1/
آقامحمدخان یه چهره خیلی عجیبیه! ظاهری لاغر و ساده داره اما روحیهاش آهنین و تو تصمیمگیری مصمم!
یه جوری بود که هر چی میگفت، حتماً انجامش میداد. بعد از بههمریختگی دوران زندیه، اومد تا یه ایران یکپارچه بسازه و خیلیا رو سر جاشون نشوند.
2/
یکی از شاهکارهاش فتح گرجستان بود.
سال ۱۲۱۰ قمری، با یه لشکر مجهز، به سمت گرجستان حمله کرد. شهرهای ایروان و شوش رو گرفت و هراکلیوس، والی گرجستان که با روسها بسته بود رو شکست داد و تفلیس هم مال ایران شد!
🔴 چادر شاه قاجار در آمریکا
⚠️ باز هم پای اسرائیلیها در میان است!
بعد دیدن این توییت کنجکاو شدم که ببینم چطوری شده که چادر شاه قاجار از هزار کیلومتر اونطرفتر (آمریکا) سر در آورده؟!
به نتایج و اسامی جالبی رسیدم که تو این رشته توئیت براتون توضیح میدم.
1/10
طبیعتا اولین مرحله به سایتهای موزههای ایرانی رفتم تا اطلاعات از این چادر بدست بیارم که به بن بست خوردم 😒 و رفتم تو سایت موزه کلیولند اوهایو که برعکس سایتهای داغون ایرانی اطلاعات خوبی داشت
اطلاعات کلی در مورد چادر رو که رد کردم رسیدم به بخش provenance یا همون منبعی که این اثر از طریق اون به موزه رسیده.
چند تا منبع آخری همه خارجی بودند و عموما هم private collection یا همون کلکسیون شخصی بودند که طبیعتا اینا نمیتونستند این چادر رو از ایران خارج کرده باشند.
عباس عطار، مرد محجوبِ محافظهکاری که عکسهایش حرفهای زیادی برای گفتن دارند. از ایران تا ایرلند شمالی، از اسرائیل تا ویتنام و از سارایوو تا آفریقای جنوبی، عباس عطار برای بیش از ۵۵ سال شاهد بزرگترین مهلکههای جهان بود و آنها را به تصویر کشید.
بمناسبت هشتادمین سالگرد تولدش ببینیم:
مدرسهای در دروازه غار
محمدرضا پهلوی، در جشن رژه نظامی در ۲۱ آذر، برای پیروزی بر جداییطلبان آذربایجان. تهران، ایران، ۱۳۵۶
⚠️ این رشتو ممکنه عقاید شما رو به چالش بکشه پس اگر آدم متعصبی هستید، نخونید!
1/ تو تاریخ معاصر روسیه سه تا حمله مهم و سرنوشتساز به ایران داشته که دوتاش زمان فتحعلیشاه و یکیش زمان رضاشاه بوده اما نکته مهم این جنگها نقش ارتش تو حفظ تمامیت ارضی و مقاومتشون جلوی روسها بود.
2/ فتحعلیشاه ارتش مدرن و منظمی نداشت و تو دو بخش سازماندهی شده بود. یکی نیروهای سنتی و محلی زمان آقامحمدخان و یکی هم یگانهای به سبک اروپایی که مورد علاقه عباسمیرزا بود. تجهیزات نظامی مدرنی نداشت؛ سواره نظامش سلاح سرد داشت و
3/ یگان وابسته به غربش تفنگهای دراز چخماقیِ فیتیلهای داشت که خیلی کارآمد نبود؛ برعکسش، ارتش روسیه یه ارتش قوی و منظم بود و تجهیزات مدرنی هم داشت و از طرفی سربازاشون هم بیشتر از ایرانیها بود. این تفاوتها باعث شد که ارتش ایران شکست بخوره.