جنگ جهانی اول، ایران رو عملاً اشغال کرد. روس‌ها از شمال، انگلیسی‌ها از جنوب و عثمانی‌ها از غرب ریختند سرمون. نه ارتشی داشتیم که جلوشون وایسته و بجنگه و نه دولت مرکزی قوی‌ای که بتونه کشور رو جمع کنه. نتیجه؟ هرج و مرج مطلق!
بعد از سقوط صفویه در سال ۱۱۴۸ قمری، اشرافیت و دیوانسالاری ایرانی دچار تزلزل شد. نادرشاه با تمام قدرتش نتونست این ساختار رو بازسازی کنه، کریم‌خان زند هم تو این زمینه موفق نبود. اما تو دوره ۴۰ ساله فتحعلی‌شاه قاجار، اشراف دوباره قدرت گرفتند.
آقامحمدخان یه چهره خیلی عجیبیه! ظاهری لاغر و ساده داره اما روحیه‌اش آهنین و تو تصمیم‌گیری مصمم!
طبیعتا اولین مرحله به سایت‌های موزه‌های ایرانی رفتم تا اطلاعات از این چادر بدست بیارم که به بن بست خوردم 😒 و رفتم تو سایت موزه کلیولند اوهایو که برعکس سایت‌های داغون ایرانی اطلاعات خوبی داشت
مدرسه‌ای در دروازه غار 
2/ فتحعلی‌شاه ارتش مدرن و منظمی نداشت و تو دو بخش سازماندهی شده بود. یکی نیروهای سنتی و محلی زمان آقامحمدخان و یکی هم یگان‌های به سبک اروپایی که مورد علاقه عباس‌میرزا بود. تجهیزات نظامی مدرنی نداشت؛ سواره نظامش سلاح سرد داشت و 
بر این اساس بر خلاف برخی روزنامه ها اخبار تظاهرات و تجمعات علیه بدحجابی را در حد و اندازه محدود و اندکی پوشش می دادیم.
اشکال از اینجا ناشی می‌شود که... زن از دوره‌های خفقانی... بیرون آمده و سعی میکند هرجور که شده خودش را به مرد برساند. متاسفانه عقده‌هایش نصیب دوره ماست...
شاید به ظاهر یک طرح خوب و بدون نقص باشد، اما اجرای آن در ایران یک روی دیگر هم داشت.
ویکتور سال ۱۸۹۰ در بوهمیا به دنیا اومد و سال ۱۹۲۰ به آمریکا رفت. او کلاهبرداری رو با فروش ماشین چاپ اسکناس شروع کرد و ماشین‌های خراب رو با حیله به قیمت حدود سی هزار دلار فروخت و فرار کرد!
همه چیز از ترکمنچای آغاز شد.
از طرف دیگر صلاح‌الدین زندانیان و اسرای صلیبی را جمع کرد و در نامه‌ای به ریچارد، خواهان آزادی اسرا مسلمان در عکا در مقابل اسرا مسیحی شد. دوم اوت ۱۱۹۱، شاه انگلستان موافقت کرد اسرا مسلمان را در ازای دریافت پول در ۳ قسط آزاد کند و قرار شد با دریافت اولین قسط، مسلمانان آزاد شوند.
جشن هنر شیراز، ۱۱دوره برگزار شد و آثار متعددی در آن به نمایش درآمد تا آنجا که در مسیر قرار گرفتن در جایگاه یکی از فستیوال‌های هنری مهم دنیا قرار گرفت و از کشورهای مختلف اثر برای آن ارسال میشد اما؛
سال ۱۳۰۳؛ محمدحسن میرزا ولیعهد در پیامی به احمدشاه قاجار، تصریح کرد ترور ماژور ایمبری کنسول آمریکا به دستور رضاخان بوده نه مردم خشمگین!
هاشمی رفسنجانی در پشت تریبون نماز جمعه، این خاطره را بیان میکند: در ایام رقابت انتخاباتی، در یکی از روزها که فرزندانم در خانه ما مهمان بودند، یکی از نوه های من در حال راه رفتن بر روی لبه تراس منزل بود و من که متوجه این صحنه شدم، به یکی از بچه ها گفتم که او را بیاورد داخل اتاق.
دولت اول هاشمی رفسنجانی با تاکید روی بازسازی خرابی های ناشی از جنگ هشت ساله، کار خود را به پایان رساند در شرایطی که به هاشمی رفسنجانی لقب سردار سازندگی داده بودند!
دوره دوم ریاست جمهوری آیت الله خامنه‌ای قرار بود شهریور ۶۸ پایان یابد اما با درگذشت آیت الله خمینی و انتخاب آقای خامنه‌ای به رهبری، انتخابات پنجمین دوره ریاست جمهوری زودتر از موعد مقرر برگزار شد.
دو سال بعد یعنی سال ۱۳۴۷ محمدرضاشاه در دهلی‌نو در مصاحبه معروفی اعلام میکند: