… هر وزیری بطور علیحده گزارشاتی بعرض شاهنشاه میرساند و شاهنشاه هم اوامری صادر میفرمایند. روح نخستوزیر بدبخت بیلیاقت هم اطلاع از هیچ جریانی ندارد. شاید علت بقای او هم همین باشد، کسی چه میداند؟ حالا شش سال است که نخستوزیر است. چون تصمیمات به این صورت هستند و/
۱٫۴ #خاطرات_علم
شاهنشاه هم که وقت ندارند همۀ جهات کارها را ببینند، از یک جایی خراب میشود و از اختیار خارج میگردد.
درست است که ماشاالله شاه با ۲۸ سلطنت و تجربه گذراندن و دورانهای خطرناک فوقالعاده، مجرب شدهاند و ماشاالله ذکاوت و عقل خدادادی هم اضافه بر این موهبت است، /
۲٫۴
ولی اصولاً کار در دنیای امروزین،مشکلتر از این حرفهاست.من مکرر عرض کردهام اجازه بفرمایید هیئتهای مشاورینی درست کنیم و همه امور را مطالعه نمایند،بعد شاهنشاه تصمیم اتخاذ فرمایند.میفرمایند اینکه دولت در دولت میشود، من دستگاههای مطالعاتی در ساواک و قسمتهای نظامی دارم، کافیست.
۳٫۴
عرض کردم همه روسای کشورهای بزرگ چنین هیئت هایی دارند. با مشاورین رئیسجمهور آمریکا هم که خودتان ملاقات فرمودهاید، که بکلی سوای دستگاههای دولتی هستند.
ولی شاهنشاه از این امر خوششان نمیآید.
چه باید کرد؟
۴٫۴
یادداشتهای علم - جلد اوّل
جمعه ۱ تا چهارشنبه ۴۸٫۱۲٫۶
ژنو - سوییس
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
حکایت وقایع سپتامبر سال ۱۹۷۰ در اردن هاشمی، یکی از داستانهای بحران در خاورمیانه پس از جنگ دوم جهانی ست.
اتفاقاتی که در سومین هفته آن ماه در اردن رخ دادند، نشانگر پتانسیل نابودی در کشورهای بیثبات منطقه آن دوران بوده و نقش مخرب و تروریستی فلسطینیان را فاش میسازد.
برای آوارگان فلسطینی قرار بود اردن موطن جدیدشان باشد. بیش از ۹۰۰۰۰۰ فلسطینی به اردن پناه آورده و نیمی از جمعیت کل کشور را تشکیل میدادند. خیلی زود تشکیلات "الفتح" به رهبری "یاسر عرفات" در اردوگاههای پناهندگان نفوذ کرده و به سربازگیری و آموزش چریکی آنان پرداخت.
تا سال ۱۹۷۰ الفتح، قریب به ۱۰۰۰۰۰ چریک تعلیم دیده و غالبا رادیکال در اردن در اختیار داشت. این در حالی بود که تعداد پرسنل ارتش تحت امر "ملک حسین"، پادشاه اردن، از ۵۵۰۰۰ نفر تجاوز نمینمود.
به معنایی دیگر "دولتی در دولت میزبان ایجاد شده بود و مهار امنیتی میهمانان بسیار سخت بود".