1) وسعت خاک ایران بسیاری از مردمان و برنامه ریزان را گول میزد،به نام کشور 4 فصل در آستانه ورشکستگی سرزمینی هستیم. اگر به عنوان مثال به نقشه زمینهای قابل کشت هندوستان نگاهی بیندازیم. به خوبی مشاهده میکنیم که این سرزمین به چه میزان #رشتو 🌾
2) توانایی کشاورزی بالایی دارد. با وجود بازده پایین کشاورزی (30-50% حداکثر کلاس جهانی) و جمعیت زیاد و فقر فراوان، همچنان تعداد زیادی از مردم این کشور نان و برنج میخورند و 50% خاک هند زمین زراعی است(ایران 12%) و هند بزرگترین صادرکننده برنج جهان میباشد (4 میلیون تن صادرات) از
3) حدود 120 میلیون تن تولید برنج که 40 برابر میزان تولید برنج ایران است. اگر به نقشه ای در مورد ایران نگاه کنیم.(نقشه های ایران از مقاله Iran’s Land Suitability for Agriculture در نشریه nature) شرایط بسیار بد سرزمینی در رابطه با کشاورزی نمایان میشود. نقشه دیگر زمینهای دارای
4) قابلیت کشاورزی دیم هستند. یعنی تقریبا تمام خاک ایران برای یک کشاورزی مستمر نیازمند تامین آب خود از راهی غیر از بارش طبیعی هستند (حدود 3% مناسب). خاک بزرگ به این معنی نیست که کشور به لحاظ سرزمینی هم توانایی برآوردن نیاز جمعیت زیادی را دارد (آن هم با این مدل برنامه ریزی ضعیف و
5) فناوری کشاورزی و آبیاری سنتی). ورشکستگی سرزمینی در انتظار ماست و شاید در آن هستیم. اما نباید بگذاریم مواردی مانند هلند ما را گول بزند. هلند به مدد فناوری های پیشرفته در عرصه کشاورزی و انرژی با صادرات 90 میلیارد دلار به یکی از صادر کنندگان برتر این محصولات در جهان تبدیل شده است
6) که البته لزوما شامل خود بخش کشت به صورت نمیشود و بخشهایی مانند دامداری را هم در بر میگیرد. اما باید دید هلند چه محصولاتی تولید میکند. هلند تنها 1% گندم اتحادیه اروپا را تولید میکند(زمین نامناسب)، تولید گندم اتحادیه اروپا در سال 2015 حدود 150 میلیون تن بوده است، ایران در
7) سال 2020 حدود 14 میلیون تن گندم تولید کرده است (یعنی ایران با این شرایط آبی یک دهم اتحادیه اروپا گندم تولید کرده است). هلند چیزی حدود 224 هزار تن برنج تولید میکند در صورتی که ایران در سالهای خوب بارش نزدیک به 3 میلیون تن برنج تولید کرده است. یعنی صادرات گل، میوه، سبزیجات و
8) لبنیات و محصولات گلخانهای هلند که عایدات ارزی فراوانی برای هلند دارد، لزوما نقشه راه سرزمینی مانند ایران نیست، یعنی به بیانی دیگر هلند در یک سرزمین کوچک تولیدات فراوان دارد، اما به محصولات تولیدی آن و کشت گلخانه ای هم باید نگاه بیندازیم.
9) محصولات استراتژیکی و حیاتی مانند گندم و برنج شرایط متفاوتی دارند. در مجموع کشاورزی ایران نیازمند تحولی گسترده در فناوری کشاورزی است و از آن گریزی نیست و باید به کشت فرا سرزمینی هم به صورت جدی فکر کرد. با وجود مشکلات بزرگ در تامین آب شرب نواحی از کشور، در مجموع مصرف آب شرب بخش
10) کوچکی از مصرف آب کشور را تشکیل میدهد، مشکل بزرگ امروز که نگرانی را افزون میکند. تامین مصرف سرسام آور آب کشاورزی است که تامینش در سراسر کشور با آب شیرین کن پرهزینه و احتمالا غیر ممکن خواهد بود.
11) درگیریهای بین استانی بیشتر ریشه در تامین آب کشاورزی دارد که به طور مستقیم با شرایط اقتصادی و زندگی تعداد زیادی از مردم کشور به ویژه در بخش روستایی درگیر خواهد بود. و در پی خود منجر به مشکلات اجتماعی مانند بیکاری، افزایش حاشیه نشینی و در انتها امنیتی خواهد شد.
پایان 🌊🚰🌾
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
خلا ابزارهای سخت افزاری کارآمد برای حملات surgical چگونه ج.ا را به پیچیدگی تصمیمات سخت میکشاند؟
1) در طی چند سال اخیر ج.ا با مساله ای جدید در رابطه اسرائیل مواجه شده است. مساله اینست که ج.ا در برابر حملات surgical ریز و دقیق اسرائیل ابزار سخت افزاری مورد اعتماد و موثر برای #رشتو
2) پاسخ متوازن را ندارد (یا تست عملیاتی نشده است). چند سال حملات اسرائیلیها به پایگاه های محور ج.ا تقریبا با پاسخی همراه نبود. تا به قضیه حمله به کنسولگری رسیدیم. ج.ا ناگزیر به پاسخ بود اما به جهت در اختیار نداشتن سخت افزار لازم برای پاسخ متناسب مجبور به تصمیم سخت پاسخ گسترده به
3) اسرائیل با اثر عملیاتی کم شد. در طرف مقابل با ابزارهای سخت افزاری مناسب امنیتی یا نظامی با یک عملیات کم تنش رادار استراتژیک سامانه S300 را مورد هدف قرار داد. در قضیه هنیه اسرائیلیها با ابزارهای موثر یک ضربه ریز و جراحی شده دیگر را با حداقل سر و صدا زدند اما طرف مقابل مجدد به
از آپارتمانهای اشتراکی استالینی تا آپارتمانهای خصوصی خروشچف و تاثیر آن بر رشد فردگرایی
1) در دوران استالین اتحاد جماهیر شوروی شاهد یک رشد صنعتی بسیار پر سرعت بود. از همین رو نیروی کار زیادی از روستاها به شهرها مهاجرت کردند، اما امکان اسکان این تعداد کارگر فراهم نبود، #رشتو کوتاه
2) مسکن به مشکل اساسی شوروی تبدیل شده بود. دولت شوروی مکانهایی را مانند خوابگاه های سربازان ایجاد کرد که تعداد زیادی در آنجا زندگی میکردند. آپارتمانهای اشتراکی مورد دیگری بود چندین خانواده در یک آپارتمان و با اتاق های متفاوت زندگی میکردند. آشپرخانه مشترک و حمام و دستشویی، گاهی
3)باید برای حمام در صف می ایستادید. گاهی به دعوا میان ساکنین و شکایت و توطئه برای بیرون راندن همسایه منجر میشد. با آمدن خروشچف و روش فکری او در استالین زدایی آزادی های فردی اندکی بیشتر مورد تحمل واقع شد. خروشچف ساخت آپارتمانهای رایگان کوچک و البته نه چندان زیبا را برای هر خانواده
1) در ابتدا باید گفت که اگر جامعه را به صورت یک سیستم فیزیکی نگاه کنیم و آنرا ایده آل در نظر نگیریم. هر تغییر اجتماعی در واقع میتواند بازگشت ناپذیر باشد. حتی اگر خصوصیتی از دست رفته بازگردد لزوما این جامعه همان جامعه پیشین نیست، #رشتو
2) تغیر یک خصوصیت موجب تحول در دیگر خصوصیات یک جامعه خواهد شد و پارامترهایی را با خود تغییر داده است که دیگر به وضعیت پیشین باز نمیگردند. هر تغییر اجتماعی یک مجموعه رفتار و فکر و فرهنگ تولید میکند که در حالت غیر ایده آل مانع از بازگشت جوامع به وضعیت سابق خواهد شد. اما اگر این دید
3) فیزیکی سخت گیرانه را کمی به نفع جامعه شناختی انسانی تغییر دهیم. تغییر بازگشت ناپذیر را همان عدم تغییر خصوصیتی خاص در جوامع برای مدتی طولانی در نظر گیریم میتوان آنرا تغییر بازگشت ناپذیر دانست.
به صورت کلی یکی از نشانه های یک تغییر بازگشت ناپذیر اجتماعی تدریجی بودن آن است. یعنی
1) وقتی در جنگ جهانی دوم خط دفاعی آلمان در شرق شکست و ارتش سرخ شوروی به داخل آلمان نفوذ کرد، در عین پیروز ارتش سرخ با یک مشکل ایدئولوژیک مواجه شد. طبق گفته خبرنگار و نویسنده اهل شوروی واسیلی گروسمان سربازان شوروی فکر میکردند #رشتو
2) در بهشت کارگران و دهقانان زندگی میکنند. اما وقتی در هنگام ورود به آلمان خانه های بزرگ و باغهای عالی را دیدند تفاوت عمدهای حس کردند. شورویها معتقد بودند اینها خانه بارون های ثروتمند آلمانی است، به سرعت همه آنها را نابود کردند. کم کم یک به یک به نتیجه رسیدند نمیتواند این تعداد
3) بارون در آلمان باشد اینها خانههای مردم عادی است که اینطور شیک و مرتب هستند. آنها همه چیز را تخریب میکردند تا دستههای بعدی ارتش شوروی که وارد آلمان میشوند سطح زندگی آلمانها را با خود مقایسه نکنند. جادههای آلمان عالی بود. سربازان شوروی از میزان پیانوهایی که در خانه آلمانها
شرایط کشور در حال انتقال کامل از مدیریت نظارتی به مدیریت کنترلی 1) برای اداره ممالک میتوان چند سطح مدیریتی و کنترلی تعریف کرد 1- مدیریت استراتژیک 2- مدیریت نظارتی 3- مدیریت کنترلی 4- مدیریت آشوبی.
در سطح مدیریت استراتژیک مدیران میتوانند طرح ریزی بلند مدت انجام دهند، دارای #رشتو
2) درک و تسلط بالا بر اوضاع و سیستم هستند، خواسته ها را انجام سیاستهای اصولی و وضع قوانین... اجرا میکنند و دارای اعتماد عمومی کافی برای اجرای سیاستهای موردنظر هستند. در سطح نظارتی آن میزان برنامه های مدون و تسلط کاهش یافته است،میزان اعتماد عمومی کمی کاهش یافته است،اما با رفتارهای
3) نظارتی همچنان امکان اجرای سیاستها ممکن است. سطح بعدی سطح کنترلی است، مجددا سطح اعتماد پایین تر آمده که امکان اجرای سیاستها بدون رفتارهای فیزیکی اجبار و زور ممکن نیست و افکار عمومی با جمعیتی بیشتر صرفا با رفتارهای نظارتی سیاستهای خواسته شده را اجرا نمیکند و به طرز واضحی مقاومت
1) پس از چند ماه جنگ و عدم موفقیت روسیه در رسیدن به اهداف اولیه خود. امروز روسها با تمرکز قوا با پشتیبانی پرحجم ادوات توپخانهای-راکتی و تاکتیک دور زدن از جناحین و محاصره تدریجی مناطق کوچکتر، با فتح تقریبی لیسیچانسک حدودا در حال #رشتو
2) فتح کامل منطقه لوهانسک هستند و جای پای خود را محکمتر از پیش میکنند. با وجود کیفیت پایین جنگیدن ارتش روسیه، امری که فعلا آشکار است اینست که در مقیاس میدانی در نهایت فعلا برنده روسیه است و بازنده واقعی این جنگ اوکراین است. هر متر زمینی که اوکراینیها از دست بدهند اگر اراده
3) سیاسی مسکو پشت حفظ آن باشد و بخواهد هزینه بدهد، به راحتی به اوکراین باز نخواهد گشت. اوکراین خاک فوق العاده حاصلخیزی دارد، یک چهارم حاصلخیزترین نوع خاک جهان در اوکراین قرار دارد. اوکراین فقط عمق استراتژیک ارزشمندش را از دست نمیدهد، بلکه بخشی از سرزمین زرخیز خود را تاکنون از دست