ایجاد بحران به سبک #اردکانیان:
۱-
پاییز و زمستان زمان انجام تعمیرات نیروگاههاست. زمانی که نیروگاهها بیشترین نقدینگی را نیاز دارند تا بتوانند در تابستان تولیدی مطمئن داشته باشند.
۲-
تا شهریور ۹۹ مطالبات معوق نیروگاهها به ۳ ماه میرسید. اما پس از آن نحوه پرداخت به شکلی بود که تا پایان فصل تعمیرات عملا پولی به نیروگاهها پرداخت نشد. اتفاقی که سبب شد تعمیرات دورهای و اساسی در زمان برنامهریزی شده انجام نشود یا ناقص انجام شود.
۳-
بنابراین قابل پیشبینی بود که نیروگاهها در پیک تابستان امکان تولید نخواهند داشت و یا برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی با درصد کمی از توان نامی تولید خواهند کرد.
۴-
از طرفی ۲ سال ابتدایی وزارت اردکانیان به سردرگمی کامل گذشته بود تا آنجا که نیروگاههای تجدیدپذیر نرخ نداشتند و نیروگاههای مقیاس کوچک قرارداد و نیروگاههای بزرگ هم با مشکلات مخصوص به خود روبرو بودند. این سردرگمی منجر به آن شد که عملا سرمایهگذاری جدیدی در این حوزه صورت نگیرد.
۵-
تا آنجا که طی ۴ سال وزارت #اردکانیان حتی ۱ مگاوات نیروگاه بزرگ طبق برنامه ششم احداث نشد.
۶-
بسیاری از مشکلات به کمبود منابع مالی ارتباط داده میشد. حال آنکه در همین دوره، فرصت بزرگ #رمزارز ها که میتوانست سالیانه تا ۲۰هزار میلیارد تومان درآمد اضافی نصیب وزارت نیرو جهت توسعه صنعت نیروگاهی کند نیز با تنگنظری از دست رفت.
۷-
نهایتا تنها برنامه وزیر که صرفهجویی در مصرف بود نیز بدلیل قیمت ارزان #برق عملی نشد. وزیری که خود و خانوادهاش در ایران زندگی نمیکردند، تا پایان دورهاش نتوانست درکی از زندگی خانواده ایرانی پیدا کند.
۸-
همه این موارد باعث شد که عملکرد “درخشان” (به گفته وزیر) وزارت نیرو منجر به کمبود ۱۳هزار مگاوات برق شود. اتفاقی که خود یک تهدید امنیتی بزرگ برای کشور به حساب میآید.
۹- #خاموشی گسترده و بدون برنامه و چند بار در روز سبب شد که تورمی۲۰۰-۳۰۰ درصدی در قیمت برخی کالاها ایجاد شود، نارضایتی عمیق در سطح کشور و اعتراضات در برخی از استانها شکل بگیرد.
در همین زمان بسیاری از خطوط تولید آسیب دیدند و با زیانهای میلیاردی روبرو شدند.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh