مادر تمام گرفتاریهای ایران معاصر و امالفساد شورش ۵۷، حزب #توده است. از تخمهی حزب منحوس #توده بود که طی ۴۰ سال از دهه ۲۰ تا انتهای دهه ۵۰ خورشیدی، نفوذ به ارتش شاهنشاهی توسط سازمان افسران حزب توده انجام شد و بعدها از بطن تفکرات سمی حزب #توده، تطوری در ماهیت تئوریک چپ رخ داد.
۱
تمامی سازمانهای تروریستی چپ و اسلامی و التقاطی علیه نهاد پادشاهی ایران، از دل حزب کثیف #توده درآمدند. حزب توده، نوکر بیچون و چرای #استالین و شعبه تهران حزب کمونیست شوروی در کرملین مسکو بود. کمونیستها از ایجاد حزب توده در ایران، ۳ قصد و غرض اصلی داشتند؛
۲
سه هدف عمده تودهای ها این بود:
۱) سرنگونی نهاد پادشاهی در ایران.
۲) تجزیه آذربایجان، کردستان، گیلان و...
۳) استقرار نظام سیاسی کمونیستی به نیابت از شوروی.
برخی از خاندانهای ناراضی #قاجار و ناراحت از انقراض سلسله قاجاریه توسط رضاشاه پهلوی هرگز مسئله انقراض قجر را برنتافتند و/
۳
برای ضربه زدن به پهلوی از هیچ ائتلاف و همپیمانی با هیچ خصمی فروگذار نکردند. پدر و معلم کمونیسم و شبکهسازی چپ در ایران #ژرژ_آقابکف است که داستانش مفصل است. سلیمان میرزا اسکندری قجر و بعدها مریم فیروز دختر هزاردستان قاجار (شازده عبدالحسین فرمانفرما) و دختر عمه مصدق از نخستین/
۴
حامیان مالی و رهبران حزب #توده و خانههایشان میزبان محافل کمونیستها بود. مریم فیروز ملقب به شازدهی سرخ بود و موسس شاخه زنان حزب توده. نفرت و کینهی او از پهلوی بیحد و حساب بود. شوهر دوم او نورالدین کیانوری از رهبران حزب #توده و نوه شیخ فضلالله نوری است (پیوند سرخ و سیاه).
۵
حزب توده به جز فتنهگریهایی چون حادثه ۳۰ تیر علیه قوامالسلطنه و سپس غائله ۲۸ مرداد علیه نهاد پادشاهی، هرگز نتوانست بین دهه ۲۰ تا ۴۰ مرام اشتراکی را در میان مردم به خصوص در جامعه روستایی و شهرها ترویج دهد. مرام اشتراکی آنچنان که باید و شاید با اقبال عوام در ایران روبرو نشد.
۶
هیچ دامداری حاضر نبود #مالکیت گلهی گوسفندانش را با همسایه فقیرش تقسیم کند و هیچ کشاورزی خرمن گندمهایش را با همولایتیاش نصف نکرد. هیچ فئودالی ۳۶ حبه از زمینش را به دهقانش نداد و هیچ حاجی بازاری در شهرهای تهران، اصفهان و تبریز، حجرهاش را با بینوایی در سه دانگ شریک نشد.
۷
اما دهه ۴۰ حزب توده ۲ حفره و #باگ در ایران یافت؛ ۱) افسران میانی ارتش. ۲) دانشجویان دانشگاهها. موضوع بحث ما دانشجوها است. #دانشجویانی که به جای تحصیل و کسب دانش و کار تخصصی و خدمت به مملکت، به دایرهای "خارج" از #تخصص و فهمشان وارد شدند و مسبب بلایای ۱۳۵۷ گردیدند.
۸
فاصله ۴۳ تا ۴۶ خورشیدی زمان ظهور "تاریکفکرانی تروریست" شد. فیدل کاسترو و ارنستو چهگوارا با آن ریش و پشم و سیگار برگ هاوانا و پوتینهای براق "مُد" روز جوانان ابله دنیا و ایران شدند. چپها به تاسی از تئوری #کانون کاسترو و چهگوارا و جنگهای چریکی، علاقهمند به ترور و کشتن شدند!
۹
در قاموس مارکس #ترور یعنی ایجاد رعب و وحشت در دل بورژواها به نفع طبقه پرولتاریا. #بیژن_جزنی و همسرش میهن قریشی، "بت و صنم" تروریستهای شورش ۵۷ شدند. جزنی خالق تز ورود به فاز مبارزه مسلحانه علیه نهاد پادشاهی و کلیت مشروطه بود. او بنیانگذار سازمان چریکهای فدایی خلق (سچفخا) بود.
۱۰
غلامحسین صدیقی استاد پایاننامه #جزنی بوده. همان سازمانی که پایهگذار نخستین مشی مسلحانه علیه دولت مشروطه ایران شدند و در بهمن ۱۳۴۹ گندی زدند به نام "سیاهکل" و بعدها با پروپاگاندای چپ، آن کثافتکاری را حماسه "سیاهکل" خواندند. کشتن چند روستایی را حماسه خواندن، از وقاحت چپهاست.
۱۱
#جزنی به عنوان پدرخوانده سچفخا حتی از درون زندان دستورالعمل #قتل صادر میکرد. آخرین نقشه آنها طرح قتل عام فروردین ۵۴ بود که قاتلان ناکام ماندند. همان سازمانی که امروز قاتلانی چون #فرخنگهدار و "ملیحه محمدی" عضو آن بودند و از انگلستان و آلمان مدح و ثناگوی جا و خامنهای هستند!
۱۲
پدر، مادر، عمو و داییهای (کلانتری) #بیژن_جزنی عضو حزب توده بودند که به "پیشهوری تجزیهطلب" پیوستند و سپس به شوروی گریختند و هرگز بازنگشتند، #خیانت در خون خانواده جزنی ارثی بود. بد نیست بدانید که حسن حبیبی معاون رفسنجانی (سوژه دائمی مجله گلآقا) و/
۱۳
هدایتالله متین دفتری، پسر منصوره نوه دختری مصدق با بیژن جزنی رفیق فابریک بودند. علیاکبر صفایی فراهانی، فرمانده نظامی تیم جنگل در گندکاری #سیاهکل، پسر عموی عباس و محسن صفایی فراهانی است. همان کسی که مدتی رئیس فدراسیون فوتبال بود و "معصومه علینژاد قمیکلا" مدتی صیغهاش بوده.
۱۴
بد نیست نگاهی به اسامی و گرایش تحصیلی این دانشجویان سفیه بیندازیم؛ #بیژن_جزنی (لیسانس علوم تربیتی)، غفور حسنپور (پلیتکنیک تهران)، مسعود احمدزاده (ریاضی دانشگاه تهران)، امیرپرویز پویان (دانشجوی انصرافی دانشگاه ملی)، علیاکبر صفاییفراهانی (مهندسی کشاورزی دانشگاه تهران)، /
۱۵
عباس مفتاحی (مهندس معدن)، حمید اشرف معروف به کبیر (مهندس مکانیک) و دیگرانی که ابلهانه ایران را به #دیستوپیا تبدیل کردند. در گوشهای دیگر و تحت تاثیر تفکرات منحوس علی #شریعتی که حسین تازی را یگانه مظهر #مارکسیسم در دنیا میدانست، سازمانی از دل نهضت آزادی و /
۱۶
به پدرخواندگی #سیدمحمودطالقانی سزارین شد؛ سازمان مجاهدین خلق، سازمان چپگرای اسلامی با ساختاری شبه نظامی (میلیشایی). بنیانگذاران آن محمد حنیفنژاد (مهندسی کشاورزی)، سعید محسن (مهندسی تاسیسات دانشکده پلیتکنیک تهران)، علیاصغر بدیعزادگان (مهندس شیمی دانشکده فنی تهران)، /
۱۷
محمد عسگریزاده که عاشق تحصیل در دانشگاه پاتریس لومومبای مسکو بود اما روسها او را ریجکت کردند (مدرسه عالی بازرگانی)، رسول مشکینفام (مهندسی کشاورزی دانشگاه تهران)، احمد رضایی (تحصیلات مذهبی)، احمد رضایی برادر زن موسی خیابانی (آذر رضایی) است که/
۱۸
هر دو در درگیری مسلحانه زمستان ۶۰ در خانه تیمی زعفرانیه همراه با اشرف رجوی کشته شدند و نوزاد پسر رجوی (مصطفی) زنده ماند. کل خاندان رضایی تروریستهایی متعصب و مقلد خمینی بودند و نهایتا مریم قجرعضدانلو (مهندسی متالورژی دانشگاه شریف).
۱۹
این لیست، سیاههایاست بلندبالا از افرادی که فارغ التحصیل دانشکدههای فنی-مهندسی بودند و کشاورزی و متالورژی میخواندند اما ادعای ایشان ماتحت آسمان سیاست را جر میداده. میوههایی کال و قارچهایی سمی که نه الفبای سیاست میدانستند و نه از بنیانهای علوم انسانی سررشتهای داشتند.
۲۰
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
حاج امین الحسینی؛ مفتی اعظم فلسطین، پدر خوانده آنتیسمیتیزم در فاصله جنگ جهانی اول و دوم است. او سرسلسله سلفیهایی چون بن لادن، خمینی، اخوان مسلمین و ابوبکر بغدادی است. او باعث و بانی نفرت صربها، کرواتها و بوسنیاییها در بالکان و نسلکشی و تجزیه یوگسلاوی در ۵۰ سال بعد بود.
۱
الحسینی شاگرد سیدجمال و عبده بود. با سران آلمان نازی از هیتلر تا هیملر رفیق فابریک بود و در قضیه نسلکشی یهودیان فعالانه شرکت داشت. در جج۱ افسر ارتش عثمانی بود. در عراق به نفع آلمانیها در کودتا علیه رشید عالی شرکت کرد. سپس به اروپا رفت و در بالکان شروع به یهودکشی کرد.
۲
در بالکان با همکاری وافن SS صد هزار بوسنیایی را مسلح کرد و ۲۰۰ هزار مسیحی صرب، ۲۲ هزار یهودی و ۴۰ هزار کولی رومانیایی را به قتل رساند. او عامل و جرقه نفرت جنگ دهه ۹۰ یوگسلاوی بود. تیتو پس از جج۲ الحسینی را در لیست جنایتکاران جنگی قرار داد. او به خاورمیانه گریخت و مخفی شد.
۳
حاشیه یا متن؟ مسئله این است!
این روزها نه انگیزهای برای نوشتن هست و نه وقت و رمقی. جنبش ملی را خواباندند و حالا با اراذل سخیف و اوباش صادراتی در پی حاشیه سازی، انحراف در جنبش، لجنمال کردن و گِلآلود کردن فضای خیزش ملی برای جلوگیری از تداوم و امتداد یافتن آن در آینده هستند.
۱
کار چپها همین است. ویران کردن ارزشهای تاریخی و گسست از ساحت نمادین ایرانی؛ به معنی روابط تاریخی-مدنی جامعه ایرانی. جامعه ما به لحاظ سیاسی [دولت-ملت شدن] حداقل یک جامعه ۳۰۰۰ ساله است، اما ۱۰۰ سال است که چپها در ایران مستقر شدهاند و ۵۰ سال است که جامعه را مهندسی کردهاند.
۲
مهندسی تخریب آنها در ۵۷ و در این ۴۴ سال نیاز به توضیح ندارد. مدتهاست که جامعه مضطرب ایران به بن بست سیاسی، اقتصادی، امنیتی، اخلاقی، اقلیمی و... رسیده و در آستانه فروپاشی است اما همین جامعه که وحشت زده و پراضطراب است، میترسد که با واقعیت تلخ روبرو شود.
۳
زمانی فکر میکردم جمهوریاسلامی پول نفت و معادن مملکت را پس از دزدیها و غارتهای کلان میلیارد دلاری صرف بمب اتم و چاه ویل موشک و کلاهک هستهای میکند. اما در این چند سال فهمیدم بخش بزرگی از اختلاسهای رژیم صرف مدیریت تصویر دیکتاتوری و کارتل چپ میشود. فاستوسهای پَست غرب نشین.
۱
مثل موریانه مزدور دلار بگیر و لابیستهای گشنه گدا، دور و بر جا است. از سال ۸۸ و از موج صادرات خبرنگاران و ژورنالیستهای اصلاحطلب و بعد از کارمندان BBC شروع شد. قبل از آنها با عبدالکریم لاهیجی و الهه هیکس و چند فسیل دیگر ملت ایران را زخمی کرده بودند.
۲
از ۸۸ نوبت به افرادی چون نگار مرتضوی، نفیسه کوهنورد، بهمن کلباسی، رعنا رحیمپور، مهدی جامی، نسیم نوروزی، فرناز فصیحی، مازیار بهاری، رکسانا صابری و آن بوفالوی کند ذهن صادر شده به فرانسه رسید. اینها شدند گماشتگان شیطان.
۳
فونداسیون فکری جهان مدرن امروز به ۲ اردوگاه لیبرالیسم و سوسیالیسم تقسیم شده. کاپیتالیسم و لیبرالیسم درکشورهای توسعه یافته دست بالا را دارد و سوسیالیسم و مارکسیسم در آسمان ذهنی جهان سوم چنبره زده. خیزش ملی اخیر یک جنبش زیستی به سوی زندگی بهتر، حق مالکیت خصوصی و لیبرالیسم بود.
۱
کتابهای فوق، تورات، انجیل و قرآن چپهای ایرانی است. همگی سمّ خالص اند. آنکه خود را لیبرال میداند باید با کنه تفکرات رقیب و خصم سیاسی آشنا باشد. نگارنده اعتقاد ندارد که لیبرالها در کار تشکیلاتی از چپها ضعیفترند اما برای پیروزی باید ابزارهای فکری و عقیدتی دشمن را باید شناخت.
۲
تا مکتب فرانکفورت و والتر بنیامینها را نشناسید، مورای بوکچین و آنارشیستها را هم نخواهید شناخت. هرگز از خود پرسیدهاید دلیل تعداد بالای چاپ کتابهایی با عناوین مرتبط به آنارشیسم در جا چیست؟ پاسخ ساده است. آنارشیسم صورت بندی متوهمانهی سوسیالیسم است. چیزی شبیه به ماریجوانا.
۳
سازمان مجاهدین خلق خطرناکترین نیروی بینابینی در میان اپوزیسیون چپگرا است. نیروهایی که مختصات مرکزی و حلقه اتصال آنها ۵۷ است. سهامداران شکست خورده و تمامی طیفهای چپ و تجزیهطلب. یکی از بزرگترین خطاهای جبهه ایرانگرایی دستکم گرفتن مجاهدین است. آنها منفور اند اما سازمان اند.
۱
در فضای منازعه دو قطبی اصلی بین ایرانگرایان و امتگراها، چپها و تجزیهطلبها زیر تیغ نقد و ذرهبین تحلیل بودهاند اما مجاهدین فراموش شدند. آنها از برلین تا لندن، مخربترین، منفیترین و مخفیترین نیروی مستهلککننده خیزش ملی بودهاند. اما چه شد که دیروز خود را آشکار کردند؟
۲
پاسخ بر نگارنده معلوم نیست. در این سازمان به واسطه سکتاریستی بودن نشت اطلاعات از سطوح بالای رهبری آن اندک بوده. مشخص نیست منابع مالی هنگفت این سازمان میلیشیایی از کجا تامین میشود. حداقل ۴ کشور در مظان اتهام کمکهای مالی به مجاهدیناند اما آنچه مهم است اینست که /
۳
تاثیر و ترکش جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۹۱۸) بر دنیا و ایران انکار ناپذیر است. دنیای امروز را میتوان به قبل و بعد از این جنگ بزرگ تقسیم کرد. ۱۸ کشور دنیا مستقیم و کشورهای زیادی چون ایران به صورت غیرمستقیم و ناخواسته وارد این جنگ شدند. کشورهایی مُردند و کشورهای بسیاری زاده شدند.
۱
جنگ بینالملل نخست، نقطه اوج تقابل کشورهای امپریالیستی بود. ۴ امپراتوری بزرگ از بین رفتند. عثمانی، روسیه، اتریش-مجار و پروس. با مرگ ویکتوریا و پسرش ادوارد، دنیا به هم ریخت اما بریتانیا برنده جنگ جهانی اول شد. در ۱۵۰ سال اخیر ایران نقطه رقابت و برخورد دو قدرت روس و انگلیس بود.
۲
با انقلاب اکتبر در ۱۹۱۷ و درگیری کمونیستهایی چون لنین با اوضاع داخلی روسیه، انگلیسیهای مستعمراتی چون جرج کرزن و افسرانی چون ادموند آیرونساید با قرارداد ۱۹۱۹ و سپس کنترل جنوب و مرکز ایران در پی بلعیدن ایران برآمدند. آنها در پی تکمیل پازل مستعمراتی همکاران بینالنهرین بودند.
۳