"""جمع بندی منابع و اسناد تاریخی مهم درباره ی نسل کشی قبیله یهودی(بنی قریظه) توسط مسلمانان متوحش صدر اسلام" ""
کشتار و گردن زدن تمام مردان بالغ بنی قریظه به تایید و دستور محمد تنها یکی ازنسل کشی های پیامبر قاتل و متوحش مسلمین هست درکتاب تاریخ سیاسی اسلام از دکتر حسن ابراهیم⬇
حسن به ترجمه ابوالقاسم پاینده وارد شده:
سعد بن معاذ حکم کرد مردان بنی قریظه کشته شوند و زنان و فرزندانشان اسیر گردند پیغمبر وقتی حکم اورا شنید گفت:مطابق حکم خدا درباره آنها حکم کردی پس از آن چند گودال حفر کردند و تمام یهودیان را که شمارشان قریب #هفتصد(۷۰۰) کَس بودگردن زدند و در⬇
گودال ها ریختند!!
🖋سید محسن امین در کتاب سیره معصومان اعتراف به کشتار بنی قریظه میکند:سعد بن معاذ گفت من حکم میدهم که مردانشان کشته و اموالشان تقسیم و کودکان و زنانشان به اسارت گرفته شوند... رسول با شنیدن این حکم فرمود راستی دربارهء آنها به حکم خدا از بالای ۷ آسمان حکم⬇
کردی سپس رسول خدا به محل بازار آمد در آنجا چندین خندق حفر کرد مسلمانان نیز با آن حضرت بیرون آمدند.پیامبر دستور داد یهودیان را بیرون آوردند و گردنهایشان را در خندق بزنند...
شمار آنها ششصد و هفتصد (۶۰۰_۷۰۰)تن و بنا بر قولی بین هشتصد و نهصد (۸۰۰_۹۰۰) تن بود !!!⬇
ابن خلدون از مورخین مشهور مسلمان نیز به نسل کشی بنی قریظه توسط محمد بن عبدالله معترف است:سعد گفت :من حکم میکنم مردانشان کشته شوند و زنان و فرزندانشان اسیر گردند و اموالشان تقسیم شود.رسول خدا گفت:تو چنان حکم کردی که خداوند بر فراز ۷ آسمان حکم کرده بود. پس فرمان داد تمام یهودیان⬇
بنی قریظه رو گردن بزنند شمارشان میان ششصد(۶۰۰)و هفتصد(۷۰۰)تن بود! پیامبر فرمود: تا همه پسرانی را که به آستانه مردی رسیده بودند،کشتند!
🖋در کتاب مغازی از محمد بن عمر واقدی کشتار بنی قریظه توسط محمد بن عبدالله چنین وارد شده:به سند از محمد بن کعب قرظی برایم نقل کرد که میگفت:بنی⬇
قریظه را تا هنگام غروب سرخی روز میکشتند و سپس لاشه هارا در خندقها انداخته و رویش خاک ریختند! در مورد پسران نوجوان که در بلوغ ایشان شک میکردند اگر موی رسته بود کشته میشد! موسی بن عبیده از محمد بن منکدر نقل میکند شمار ایشان میان ششصد و هفتصد نفر(۶۰۰_۷۰۰) است و ابن عباس میگوید :⬇
🖊کشتار و گردن زدن تمام مردان بالغ بنی قریظه و نسل کشی قوم بنی قریظه حتی در کتاب آموزش تاریخ اسلام به قلم محمد رضایی نسب برای پایه یک حوزه علمیه هم منعکس شده است: یهودیان را از قلعه بیرون آوردند و رسول خدا آنان را در سرای دختر حارث⬇
حبس کرد و آنگاه به بازار مدینه رفت و آنجا خندق هایی کَند سپس آنان را دسته دسته آوردند و در آن خندق ها گردن زدند از جمله نی بن اخطب و کعب بن سعد در میان ایشان بودند یکی از زنان یهود را نیز در ردیف مردان بنی قریظه آوردند و گردن زدند، روی هم رفته در حدود ۶۰۰ یا ۷۰۰ مرد و به قولی ⬇
۸۰۰_۹۰۰ نفر کشته شدند!!
🖊دکتر محمد هادی یوسفی غروی در کتاب تاریخ تحقیقی اسلام چندین سند پیرامون کشتار یهودیان بنی قریظه ذکر میکند :قمی (درتفسیر قمی) مينويسد :اسیران به مدینه آوردند، سپس پیامبر دستور داد که گودال هایی حفر کنند که در بقیع حفر شد و هنگامی ک شب فرا رسید دستور⬇
داد که مردان را یکی یکی خارج کنند و گردن هایشان را بزنند... رسول الله دستور داد که مردان بنی قریظه را که ۹۰۰ نفر بودند جمع آوری کنند و به مدینه بیاورند رسول الله به ناحیه بازار رفت که در آنجا گودال هایی حفر شده بود و گفت اسیران را بیاورند و به امیرالمومنین دستور داد ⬇
که پیش بیاید و گردن های آنها را در گودال ها بزند!!
🖊درکتاب (آثار احمدی) از احمد بن تاج الدین استرآبادی هم نسل کشی پیامبر مسلمین منعکس گشته و دراین کتاب هم تعداد اسیرانی که گردن زدند حدود (۷۰۰) نفر ذکر گردید:پیامبر فرمود گردنش بزند و بیت گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه ⬇
به آب کوثر و زمزم سفید نتوان کرد و جماعت بنی قریظه را که کشته شدند هفتصد (۷۰۰) یا هشتصد (۸۰۰) کَس بودند!!
🖊درکتاب سیره نبوی که که گزیده سخنان خمینی گجستک است تایید این شخص مبنی بر کشتار و گردن زدن حدود (۷۰۰) نفر از اسرای بنی قریظه ذکر میگردد :خمینی میگوید، اسلام در عین حالی ⬇
که تربیت است، یک مکتب تربیت است لکن آن روزی که فهمید قابل تربیت نیست، هفتصد (۷۰۰) نفرشان را در یک جا یهودی بنی قریظه را در حضور رسول الله میکشند، گردن میزنند به حکم رسول الله!
🖊آیت الله منتظری در کتاب مبانی فقهی حکومت اسلامی همانند خمینی به کشتار اسیران بنی قریظه اعتراف ميكند⬇
و آنرا جز مشهورات تاریخی میداند :و اما دلیل بر کشتن اسیران این است که:پیامبر مردان بنی قریظه را که بین ۶۰۰_۷۰۰ نفر بودند کشت و روز جنگ بدر هم نضر بن حارث و عقبه بن ابی معیظ رابا شکنجه کشت و اباعزه رادر روز جنگ احد به قتل رساند!! ⬇
🖊در کتاب تاریخ منتظم ناصری از اعتماد السطنه به تصحیح دکتر محمد اسماعیل رضوانی در ذکر وقایع سال ۵هجری به کشتار بنی قریظه اشاره میشود و تعداد آن ۷۰۰ تن گزارش میگردد
[سنه ۵ هجری _سنه ۶۲۵ مسیحی ]
⬇
🖊جلال الدین فارسی نیز به هنگام نقل واقعه بنی قریظه در کتاب پیامبری و جهاد تعداد اسیرانی که گردن زده شدند را(۷۵۰) نفر با اعتماد به نقل ابن عباس میداند :چون فقط اشخاص بالغ را اعدام میکنند و هرگاه درمورد اسیری شک دارند او را معاینه میکند تا اگر موی برآورده است کشته شود وگرنه در ⬇
جرگه زن و بچه ها باشد! اعدام آنها که(۷۵۰)نفرند تا پاسی ازشب گذشته طول میکشد، آخرین دسته ها را زیر نور مشعلهایی که از شاخه خرما است. اعدام میکنند دراین هنگام که شفق ناپدید کشته است بر لاشه آنها که در خندق افکنده شده است تاک میریزند! ⬇
🖊یعقوبی از معتبرترين مورخین مسلمان نیز تعداد اسیرانی که در قتل عام بنی قریظه بودند ۷۵۰ تن ذکر میکند :پس سعد حکم کرد که مردان جنگی ایشان کشته شوند و زنان و فرزندانشان اسیر گردند پس رسول الله گفت {لقد حکمت بحکم الله من فوق سبع السماوات }راستی بحکم خدا از بالای هفت آسمان حکم کردی⬇
سپس آنان را ده ده پیش داشت و گردن زد و شماره شان (۷۵۰) نفر بود!
مطابق این اسناد مهم تا بدین جا ثابت شد که پیامبر اسلام دست به قتل عام مخالفین خود زده است.....
نادر شاه و #رضاشاه_بزرگ دو اَبَر مرد تاریخ ایران در مبارزه برعلیه خرافات و ملاها
#رشته_توییت
به نادرشاه گزارش میدهند که ملا باشی مشهور اصفهان میرزا عبدالحسن ملقب به صدرالصدور در مجالس درس به انتقادهای سخت از نادر میپردازد. نادر دستور میدهد وی را احضار میکنند و میگوید آشیخ⬇️⬇️
به کار خودت برس و در کار مملکت دخالت نکن ،صدر الصدور میگوید من کاری بجز دعا برای پیروزی اعلیحضرت نکردم ،نادر شاه میگوید پیروزی را سرباز بدست میآورد نه دعا ،برو دیگر از این پرت و پلاها نگو .
یکی دوهفته بعد باز به نادر گزارش میدهند که صدرالصدور بکار خود مشغول است و از صفویه ⬇️⬇️
هواداری میکند نادر دستور میدهد دو نفر جلاد به خانه ملا بروند و اورا خفه کنند ،و اینکار انجام میشود.
نادرشاه دستور میدهد تمام درآمدهای روحانیون از اوقاف و نیز مواجب و مقرری هایی که از سایر سازمانها در اختیار داشتند به خزانه دولت منتقل شود. با اجرای این دستور نادرشاه سالانه⬇️⬇️
بی بندو باری و هرزگی های ایندیرا مادرِ خمینی،از زبان پسرش آخوند مرتضی پسندیده :
تا آنجا که از کودکیم بخاطر مانده اینست که پدر مادرم در کمال عسرت و تنگی در کراچی زندگی میکردند ،پدرم از طایفه نجس ها بشمار میرفت که روزانه لازم می آمد ده ساعت نجاسات و خاکروبه ها را از کوچه ها و⬇️⬇️
خیابان ها جمع آوری کند و عصرها با انبانی چرمین که بگردن می انداخت مقداری نان خشک و پیاز و گاهی گردوی جنگلی و یا چند قطعه نارگیل کپک زده که درزباله ها پیدا میکرد بخانه میآورد و به خورد خانواده میداد.
ما در خانه هیچ موجودی بجز دو بز ماده و یک مرغ و خروس گر نداشتیم آن مرغ و خروس⬇️⬇️
گویا از خانه همسایگان بما پناه آورده بودند ،اما آن دو بز سفید را چند آشنا که پنهان از پدرم می آمدند و هرگز مادرم برای آنان اسم ثابتی نداشت آورده بودند، چون پدرم از داشتن هرنوع خویش و قومی بجز یک برادر کوچکتر بمن مطلبی نگفته بود ،لیک مادرم در غیاب پدرم میهمانهای مرد بسیاری ⬇️⬇️
آیت الله منتظری،طلبه ای شد بُله و بی استعداد،پرخور و هیز و بدچشم که در شهوت رانی کم از برادرم روح الله نداشت و خودش تعریف میکرد بوقت حاجت جنسی با مرغ لاری و غاز و بوقلمون و سگ هم جماع مینمود،تمام صورتش پراز جوش و عفونت دهانش همه را متاذی میکرد⬇️⬇️
آخوند پسندیده(برادر خمینی)در ادامه میگوید:یکروز روح الله چند نفر عوام در مدرسه فیضیه دور خود جمع کرده بصدای بلند دو رگه دهانی مآب خود ازهمین حرفها میزد که آژانی سررسید و با باتون پنج شش ضربه بسرش زد و چون خواست مقاومت کند و درشتی نماید چیزی نمانده بود که پاسبان قلچماق باتونش⬇️⬇️
را به نا بدتر جای روح الله فروکند که روح الله دوپا قرض کرد و فرار کرد ،در همین واقعه کتک خوردن روح الله ،بچه آخوند اصفهانی(منتظری) دیگری که دو سه باتون به کتفش اصابت کرده بود با ما دوست شد و بعدها خویشاوندی سببی هم با ما پیدا کرد، این مرد شیخ حسینعلی ملقب به جلقی، بود که⬇️⬇️
روایت گوشه ای از جنایاتِ پاسدارانِ خمینی ،در اوایل پیروزی شورش ۵۷،از زبان آخوند مرتضی پسندیده:
۱-دختری برای خرید کفش بمیدان ولیعصر(ولیعهد) میرود، بین پاسداران و چند نفر مخالف تیراندازی میشود و دختر از ترس به کیوسک تلفن پناه میبرد ،اورا میگیرند ،چون باکره بود ⬇️⬇️
چند دسته به او تجاوز میکنند و همان روز اعدامش میکنند،دو ساعت بعد معلوم میشود دختر بیگناه بوده ،رییس پاسدار ها و شیخ حیا نکرده،بهنگام تحویل جسد به خانواده اش میگوید: حال که جرمی نداشته ما اورا بدستور امام اجازه میدهیم در گورستان شهدا دفن گردد و به بهشت روانه شود،⬇️⬇️
۲-در بابلسر دو دختر بچه ده دوازده ساله با کُلفَت خود لب دریا میروند و با ماسه ها مشغول بازی میشوند، چند پاسدار برای اخاذی ، خدمتکار و بچه ها را جلو چشم پدر و مادر بشلاق میبندند که اینان در ،دریا نیمه برهنه شنا میکردند، یکی از دخترها و همچنین کلفت در نخستین ضربات جان میدهند⬇️⬇️
آخوند مرتضی پسندیده(برادرِ خمینی)در کتاب خاطراتش میگوید:حقا اگر بقول شما این #رضاشاه_کبیر و بگفته ما،رضا قلدر،سلطنتش ده سال دیگر ادامه مییافت نسل آخوند و ملا رااز سرزمین ایران برمیداشت و همه شمارا راحت میکرد.
رضاشاه این قوم را خوب می شناخت و میدانست مفتخوارتر و بیکاره تر⬇️⬇️
و بی دین تر از گروه روحانی و روحانی نما در روی زمین پیدا نمیشود و میدانست تمام تقلبات در امر ازدواج و طلاق و دوز و کلک های سند سازی و جعل امضا و اتهامات دروغ و چپاول اموال موقوفه و صغار همه از مغز کِرم خورده عمامه داران و ریش داران و نعلین به پایان تراوش میکند،از اینرو⬇️⬇️
نخستین کاری که کرد این بود که اداره ثبت اسناد را در کشور بنیاد گذارد و بساط ازدواج کردن و طلاق دادن را در محاضر رسمی با شرایط خاصی عملی نمود و این یکی از بزرگترین صدمه هایی بود که به ملایان وارد شد،تقویت دادگستری و ارجاع کلیه دعاوی چه دینی و چه غیر دینی بدان وزارت ⬇️⬇️
مرتضی پسندیده(برادر خمینی)در پرده دَری ها و خاطراتش میگوید:
(بعداز فتنه ۵۷)روح الله خمینی،تاجِ #محمدرضاشاه را در خلوت بسر گذاشته و خطاب به پسرش سیداحمد و سیدحسین(نوه اش)میگفت:کدام امام یا پیامبری به قوزک پای من میرسد؟من از تمام اولیا و انبیا سَرم،مگرنمیبینی این ملت خودش پشت⬇️⬇️
بمن داده ،همه اشان گفتن تو امام امتی،تو پیامبری،تو خدایی،خودشان از بزرگ تا کوچک،عالم و نادان سوگند خوردندکه مرا در ماه دیده اند وهمه چیزشان را بمن تفویض کردند،من بچه گدا بودم بیسواد و الواط و آدمکش بودم ولی هفتاد سال ریا کردم،تدلیس نمودم و موفق شدم،بیشترشان مرا میشناختند ولی⬇️⬇️
مرا خواستند و با منت برکرسی خدایی ام نشانده اند، رییس جمهورشان دست مرا میبوسد و حکم ریاست ازمن میگیرد ،مردم آب دهان و ادرارم را بجای تربت و دارو میبرند . تا ده روز دیگر صبر کنید ،میدهم نقشه ایران را عوض کنند،پس از آنکه آنرا تکه تکه و ملوک الطوایفی کردم و هر قطعه اش را بیکی از⬇️⬇️