دانشگاه امام صادق آنزمان که من امتحان ورودی دادم(۱۳۷۴) خیلی عجیب بود مکانیزم تحصیلیاش برای همین روز ثبت نام وقتی از بعضی مواردش مطلع شدم، فرارکردم! البته الان که یادش میافتم واقعا احساس پشیمانی میکنم🥴🤦🏻 اجالتا مختصر توصیح میدم البته الان نمیدونم هنوزم اینطوری هست یا نه!
اون سالها آزمون وردیاش مجزا بود ولی الان ظاهرا جزئی از کنکور سراسریه!
همه رشته ها اونجا فوق لیسانس پیوسته است!
فقط رشته های مرتبط با علوم انسانی دارند! مدیریت، مالی، علوم سیاسی و امثال اینها
بعد از آزمون کتبی ورودی یک مجموعه گزینشهای عجیبی دارند که بیا و ببین!اول مصاحبه….
در مصاحبه من اکر اشتباه نکنم ۵ نفر نشسته بودندکه سه تاشون آخوند بودند!بعد یک تیم تحقیقاتی فرستاده بودند از مسجد محل شروع کرده بودن تا نانوایی و بقالی و در و همسایه و … دست آخر هم یه روز سر زده اومدن خونه و درخواست کردن اناق خواب و کتابها و وسایلم رو ببینند!!
همه این خوانها رو که پاس کنی میری ثبت نام! اون زمان تحصیل به این شکل بود:شنبه صبح میرفتی دانشگاه! چهارشنبه عصر بر میگشتی🤦🏻 عین پادگان آموزشی!
دوسال اول هم کلا باید زبان میخوندی و دروس حوزوی (همه رشته ها اولشون یه معارف اسلامی هم داره) یک زبان مثل انگلیسی و در کنارش عربی اجباری!
بعد از دو سال درسای اصلی شروع میشد و اون زمان اساتید سر کلاسها درسهای رشته شون رو کلا به زبان خارجی تدریس میکردن و دروس حوزوی هم در ادامه به عربی تدریس میشد(الان ظاهرا تغییر کرده این رویه)
با این حساب در زمان فارغ التحصیلی با یک آخوند زبان بلد تحصیل کرده طرف میشدی!!
چون تمام کتابهای حوزوی از اسفار و لمعه و جامع المقدمات و کافی وبحار و… میخوندن کفایت میکرد یه آزمون در حوزه بدن که بتونن لباس بگیرن! البته خیلی هاشون این کار رو نمیکردن! و همون زمان هم اکثر فارغ التحصیلای امام صادق یا تو وزارت اطلاعات استخدام میشدن یا توی وزارت خارجه!!!
بعدها اما دیدم که از تو همین سیستم آموزشی نسبتا سخت گیرانه و مفصل چه موجودات کلنگ و بی سوادی هم دراومده که حاضر نمیشدی پهن هم بارشون کنی!! واقعا برام عجیب بود که کسی که همه دروس مثلا مدیریت رو به زبان اصلی پاس کرده جونش بالا میومد دوخط انگلیسی بنویسه حالا مالمه سرشو بخوره!!!
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh