آرامش: واقعا ما چطور میتوانيم خودمان را ايرانی بناميم در حالیکه دينی در ۱۴۰۰ سال پيش آمده و با همه نيرو همه چيز را، مليت و دين و دولت را، از بين برده. همين تخريبی که توسط جمهوری اسلامی از درون رخ داده، آنموقع از سوی نيروی خارجی اعمال شده. يعنی دين خودشان را تحميل و مليت را مخدوش
کردهاند و تمدن را از طريق شريعت و اسلام و قوانين اسلام از بين بردهاند. بين ايرانيان ۱۴۰۰ سال پيش و ايرانيان پس از اسلام تفاوت است. ما چنان در دل اسلام پير و فرتوت شدهايم که اثری از ما باقی نمانده است. ما در خدمت اسلام فرسوده شديم و از کار افتاديم.
چند هفته مانده به جشن های ۲۵۰۰ ساله و جشن یادمان #کوروش بزرگ در پاییز ۱۳۵۰، مجاهدین خلق (*زائیده شده از بطن نهضت مثلا آزادی) قصدشان بمب گذاری بود، ساواک دستگیرشان کرد!
خمینی چی ها طرفدار خرابکاری و ترور بودند نه توجه به تمدن و تاریخ
نیکسون، خرداد ۵۱ برای دلجویی شاه به ایران آمد
تفاوت شاه بزرگ بین و خمینی حقیربین، در همان ۱۳۵۰ مشخص شد.
شاه دنبال نمایش سابقه تاریخی و بخش مهم کهنسالترین کشور آریایی تاریخ جهان بود، اما خمینی در پی برگرداندن ایران به دوران انحطاط و حقارت ایران.
شاه، در پی آئین بزرگ منشی، خمینی چی ها و تروریست ها در پی انکار و تحقیر کوروش
همه شرکتکنندگان در بلوای ۵۷، با تبلیغات، شایعه پراکنی، فریب کاری زهرآگین برای جنگ روانی بی امان و مغزشویی، به جای تشکر از بزرگداشت #کوروش، از فقر و زاغه نشینی یاد می کردند...
همان هایی که گفتند: خمینی عزیزم، بگو که خون بریزم و در پی اشاعه فرهنگ آدم کشی، اراده کشتن و ویرانی!
"خدمتکار خانم جمشید آموزگار برای روس ها کار می کرد. حتی یکی از معاون های نخست وزیری هم عامل روس ها بود!" شاه هم ما را در ساواک تشویق می کرد، عوامل روس را از دستگاه های کشور بیندازیم بیرون.
✔گفتگو با سرتیپ منوچهر هاشمی، مدیرکل اداره ضد جاسوسی ساواک [*کتاب وحشت بزرگ، قانعی فرد]
ملت ما، ملت دمکراسی نیست. دمکراسی ، تمرین می خواهد، زمینه می خواهد، آموزش می خواهد! سالها طول می کشد، آخوند ربطی به دمکراسی ندارد. آسان نیست.
تاریخ ما پر از استبداد بوده و هست... دل مان به کدام حزب خوش باشد؟ حزبی وجود نداشته و نخواهد داشت. ایرانی با هم همکاری ندارند... مُلاها هدف مشترک داشتند. تخمی کاشتند که در ۱۳۵۷ درو کردند و ایران را خاموش کردند.
حالا حالاها، دمکراسی برای ما زود است.
لینک برنامه شطرنج [دیانت و دین گرایی یا ایرانیت و ملی گرایی به همراه حسین علیزاده ؛ پرویز دستمالچی ؛ محمود کویر]که امروز از صدای آمریکا پخش شد؛ در اینجاست : @VOAIran@saharamani11
23 سپتامبر 1723 طهماسب ميرزا (پسر شاه سلطان حسين صفوي)با خودخواهي و توهم شاه شدن، مقاوله نامه سن پترزبورگ با امضاي پتر يکم تزار وقت روسيه در زير آن بود امضاء كرد.
طهماسب ميرزا در هنگام محاصره اصفهان از سوي اميرمحمود قندهاري گریخته بود
به پتر يکم - مشتاق ايجاد امپراتوري روسيه - پيشنهاد داد كه اگر وی را یاری كند كه به شاهي ايران برسد برآنچه كه روسيه تا آن زمان از ايران گرفته و يا در نظر دارد مجددا بگيرد (مانند قفقاز، گيلان و مازندران) مخالفتی نکند! پتر، مازندران را تصرف نکرد و به اشغال داغستان و دَربَند قفقاز تا
رشت راضی شد. طهماسب ميرزا با عطش قدرت و فقدان شعور، به سلطان عثماني هم تعهد سپرد كه اگر اورا به عنوان شاه به رسميت بشناسد غرب ايران را به او خواهد بخشيد.
عاقبت نادرشاه پس از سركوب ياغيان، طهماسب ميرزا را بر كنار و زنداني کرد، عثماني ها را از ايران بيرون راند و روس ها هم گریختند!
امروز در کمیته امنیت داخلی سنا ، مدیر مرکز ملی مقابله با تروریسم آمریکا سخنان مهمی را ارائه کرد.
خانم ابیزید با اشاره به تلاشهای جمهوری اسلامی برای انجام یک « عملیات علیه افراد و سازمانها در داخل خاک آمریکا»، گفت: با توجه به
تلاش ایران برای انتقام کشته شدن قاسم سلیمانی، مقابله با این تهدیدها اهمیت بیشتری پیدا کرده . و نیز گروه تروریستی حزبالله لبنان و یا القاعده توانایی بالایی برای انجام حمله در داخل آمریکا دارد و حسن نصرالله «با در نظر گرفتن احتمال انتقامگیری آمریکا در صورت حمله این گروه، در حال
تعدیل دیدگاههای حزبالله درباره ایالات متحده به عنوان یکی از دشمنان اصلی این گروه است.».
بیست سال پس از حادثه تروریستی 11 سپتامبر و شکل گیری مثلث شوم همکاری سپاه پاسداران و القاعده و حزب الله، هنوز تهدیدهای سازمان ها و نهادهای تروریستی خارجی علیه امنیت ملی آمریکا وجود دارد.