«ریال» (رویال: شاهی) نام سکه نقره اسپانیا و پرتغال است که در این دو کشور و مستعمرات آنان رواج داشت و ارزی جهانی بشمار میرفت. در اواخر سده هیجدهم میلادی، در ایران سکه «ریال» معادل یک هشتم تومان ارزش داشت.
در زمان شاه طهماسب_صفوی (سده شانزدهم میلادی)، واحد پول ایران «تومان» (سکه طلا) و واحد کوچکتر «شاهی» (سکه نقره) بود.
در این زمان، واحد پول انگلستان پوند استرلینگ (برابر با ۲۰ شیلینگ) بود و یک تومان ایران معادل ده پوند انگلستان ارزش داشت!
در سال سیام سلطنت #فتحعلی_شاه قاجار (۱۲۴۲ ق./ ۱۸۲۷ م.)، سکه نقره بنام «صاحبقران» ضرب و ارزش آن معادل یک دهم «تومان» تعیین شد.
نام این سکه به اختصار به «قران» تبدیل شد. «شاهی» به کوچکترین واحد پول ایران و معادل یک بیستم «قران» تبدیل شد یعنی ۲۰۰ «شاهی» برابر با یک «تومان» بود.
در نیمه اول سده نوزدهم، یک تومان ایران برابر با دو پوند استرلینگ و ۲۵ فرانک فرانسه ارزش داشت.
در زمان محمد شاه قاجار، هر یک تومان ایران
(برابر با ۱۰ صاحبقران= قران) برابر با ۲٫۵ دلار آمریکا و ۵ روپیه هند بود.
از آذر ۱۳۰۸ ش./ نوامبر ۱۹۲۹ م. تنزل بهای نقره در
بازارهای جهانی شدت یافت و به تبع آن از ارزش سکه نقره قران ایران نیز بشدت کاسته شد و این طرح مطرح شد که پایه پول ایران بجای نقره بر طلا مبتنی شود.
از اینرو، در ۲۷ اسفند ۱۳۰۸ کمیسیون نرخ اسعار «قانون تعیین واحد و مقیاس پول قانونی ایران» را تصویب کرد. بموجب این قانون، «ریال»
بعنوان واحد پول ایران تعیین و یک «ریال» معادل ۰٫۳٬۶۶۱٬۱۹۱ گرم طلا شناخته شد.
طبق قانون مذکور اجازه داده شد سکه نقره یک ریالی به وزن خالص ۴٫۵ گرم بنمایندگی ریال ایران در داخل کشور رایج شود. این قانون در وضع پول رایج ایران تغییری ایجاد نکرد تا ۲۲ اسفند ۱۳۱۰ كه
قانون «اصلاح قانون واحد و مقیاس پول» به تصویب رسید و به اساس سیستم پولی ایران بدل شد
بدینسان، از اول فروردین ۱۳۱۱ ش./ ۲۱ مارس ۱۹۳۲م. «ریال»، معادل ۰٫۰۷۳۲۲۳۸۲ گرم طلا، بعنوان واحد رسمی پول ایران به جریان افتاد و پس از حدود یک سده «قران» جای خود را به «ریال»داد.
از ۱۳۱۱ ش. تا به امروز در ایران واحد پولي بنام «تومان» رسماً وجود نداشت ولی واژه «ریال» هیچگاه مقبولیت عامه نیافت و مردم همچنان «تومان» را به کار میبردند.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
ابوریحان محمد بن احمد بیرونی (۳ ذیحجه ۳۶۲–بعد از سال ۴۴۲ ه.ق)، دانشمند و ریاضیدان، همهچیزدان، ستارهشناس، تقویمشناس، انسانشناس، هندشناس، تاریخنگار، گاهنگار و طبیعیدان ایرانی در سدهٔ چهارم و پنجم هجری است. بیرونی را از بزرگترین دانشمندان مسلمان
و یکی از بزرگترین دانشمندانِ ایرانی در همهٔ اعصار میدانند. همچنین، او را پدرِ انسانشناسی و هندشناسی میدانند. او به زبانهای خوارزمی، فارسی، عربی، و سانسکریت مسلط بود و با زبانهای یونانی باستان، عبری توراتی و سُریانی آشنایی داشت. بیرونی یک «نویسندهٔ بیطرف»
در نگارشِ باورهای مردمِ کشورهای گونهگون بود و بهپاسِ پژوهشهای قابلِ توجهش، با عنوانِ اُستاد شناخته شدهاست.
در سالهای اخیر از طرف اشخاص غیر دولتی طرحی برای بازسازی مقبره وی ارائه شده که هنوز ساخته نشده، اما سوال اصلی اینجاست که با تمام هزینه های ایران در سوریه و یمن
حجامت 1/4 تصویری قدیمی از نحوه " حجامت" در دوران قاجار
این عکس توسط "آلفرد هینک " عکاس و شرق شناس که در سال 1299 هجری خورشیدی به ایران سفر کرده بود گرفته شده است.
این عکس از زنی در حال حجامت کردن مردی که به پشت نشسته گرفته شده است و نحوه حجامت در ایران قدیم
2/4 توسط مردم کوچه و بازار را نشان می دهد.
بیرون کشیدن خون از بدن یا حجامت از جمله اعمالی است که در تمدنهای بسیار قدیمی مانند تمدنهای مایا،آزتک، مصر و بین النهرین وجود داشته و به منظور رهانیدن بیماران از بیماری و درد صورت میگرفته است.
3/4 پاپیروس های قدیمی نشان میدهند که مصریان باستان شاید اولین گروهی بودند که از این روش برای درمان استفاده کردند و این کار تا زمان بقراط و امپراتوری روم نیز ادامه یافت.
حجامت در فرهنگ اعراب نیز وجود داشت و از منظر پیامبر اسلام، یکی از راههای درمان بیماریها محسوب میشد.
نیایشگاه پارس بانو یا پیربانو از مکان های شناخته شده زرتشتیان ایران است و زرتشتیان اعتقاد دارند كه بانویی پاكدامن در آنجا از دست دشمنان پناه گرفته است.
یزدگرد پس از شکست از مسلمانان به خراسان گریخت و در آنجا به دست آسیابانی کشته شد. با شایع شدن خبر مرگ یزدگرد،
خانواده وی در یزد با یکدیگر وداع نموده و هر یک به سمتی از اطراف یزد متواری گردیدند.
پارس بانو و مهربانو به سمت شمال غربی یزد متواری شدند. این دو درحدود ارجنان از هم وداع نموده، مهربانو به سمت عقدا گریزان میشود که بر اثر بیغذایی و رنج راه در عقدا فوت میکند.
وی را در گوشه باغی در عقدا دفن میکنند که اکنون به مزرعه مهر معروف است و مردم آن سامان آن را محل مهربانو مینامند و برای وی شمع روشن میکنند. پارس بانو در سمت غربی عقدا به زرجوع رسیده در کوهی غایب میشود. شکاف سنگیِ زیارتگاه را محل غایب شدن پارس بانو میدانند.
با عبور از پل هوایی گرمسار به طرف تهران و طی مسافت حدود ۳ کیلومتر از جاده اصلی می توان غار نمکی یکی از جاذبه های طبیعی گردشگری گرمسار را دید.
غار نمکی گرمسار که به غار نفت دره در کوه اژدهای گرمسار معروف است، بر اثر سیلاب ها و شسته شدن صخره های نمکی به وجود آمده است.
این غار بنا به اظهار نظر برخی کارشناسان زمین شناسی در دوره دوم زمین شناسی بوجود آمده است که انواع و اقسام استلاتیک ها و استلاکمیت ها یا ناودیس ها در آن وجود دارد. هوای این غار به لحاظ اینکه از درون لایه های نمکی عبور می کند بسیار پاکیزه و سالم است
و در اوج گرمای تابستان برودت دمایی دارد. در قسمت هایی از این غار به بخشی بر می خوریم که بایستی حدود ۱۰۰ متر آنرا بصورت نشسته طی کنیم.
غار نمکی دیگری که در گرمسار قرار دارد در بنه کوه گرمسار است. زمانی که از مسیر دره که جریان خیلی کمی آب شور ( شورآب )
گفته میشود سبلان مقدسترین کوه ایران است. محلیها معتقدند زرتشت در قله_سبلان، زیر تختهسنگی کنار دریاچه آرمیده است. نوشتههای کهن سبلان را محل عبادت زرتشت معرفی کردهاند؛ در کتاب «چنین گفت زرتشت» نوشته نیچه، به پایین آمدن زرتشت از سبلان اشاره شده.
عشایر شاهسون و محلیها همچنان به سبلان سوگند میخورند و مقدس میدانندش.
کوه سبلان که در زبان ترکی آذربایجانی « ساوالان » و در زبان تالشی «سفلون» نامیده میشود، از دره قرهسو در شمال غرب شهر اردبیل شروع شده و در جهت شرقی- غربی به طول 60 کیلومتر و عرض حدود 48 کیلومتر
تا کوه قوشهداغ در جنوب اهر امتداد مییابد و به وسیله این کوه به ارتفاعات قرهداغ متصل میشود. کوه سبلان بر سه شهر اردبیل، اهر و مشکینشهر مشرف است. این کوه در 25 کیلومتری جنوب شرقی مشگین شهر و در فاصله حدود 40 کیلومتری شهر اردبیل قرار دارد.