زن سالاری زنان پیش از اسلام و زن بردگی آنها پس از اسلام!!
آزادی و استقلال زن در زندگی زناشویی و اجتماعی دربرابر شوهر و بویژه برتری اراده و منش زن در روابط جنسی با شوهر، پیش از ظهور اسلام، مورد پشتیبانی کامل قبایل عرب وجود داشت و در رسوم و آداب آنها نهادینه شده بود حتی در ⬇⬇⬇
زمان محمد که روابط زن و مرد از زنسالاری به مردسالاری تبدیل شد و مالکیت زنان بوسیله مردان از راه زن ربایی و یا خرید زن معمول گردید بااین وجود هنوز آثار فرهنگ زنسالاری در جامعه اعراب شبه جزیره عربستان ادامه یافت!"البغدادی"مينويسد:سكينه فرزند امام حسین دم به دم شوهر اختیار میکرد⬇⬇
و به محض اینکه از شوهرش احساس نارضایتی به او دست میداد اورا ترک میکرد و شوهر جدیدی اختیار مینمود! رفتار خود محمدبن عبدالله، زمانی که علی بن ابیطالب پسر عمو و داماد او قصد داشت افزون بر فاطمه دختر دلبند محمد که زن نازیبایی بود با زن دیگری ازدواج کند، دراین زمان در حالیکه ⬇⬇⬇
خود محمد حرمسرایش را از سیزده زن پر کرده بود، سرسختانه اظهار داشت :من بهیچوجه به على بن ابيطالب اجازه نخواهم داد با وجود دخترم،فاطمه با زن دیگری ازدواج کند! مگر اینکه او پیش از ازدواج با زن دیگری، دخترم فاطمه را طلاق گوید!فاطمه پاره ای از وجود من است و هرگاه علی با زن ⬇⬇
دیگری ازدواج کند سبب آزار خاطر فاطمه شود چنین آزاری نخست وجود مرا هدف قرار خواهد داد! نکته بسیار جالب آنست که خود محمد ميدانست تعدد زوجات مرد به زن پیشین آزار میرساند ولی بااین وجود حرمسرای خودرا پر از زنان کرده بود! محمد در آیه ۴ سوره طلاق از قول الله حکمی آورده بود که زن ⬇⬇
پس از طلاق بايد سه طُهره عده نگهدارد و در آیه ۲۳۴ بقره حکم دیگری آورده بود که زن پس از مرگ شوهر باید چهار ماه و ده روز عده نگهدارد، ولی خودش هنگامی که شوهران زنان زیبای یهودی ها مانند جویریه،ریحانه و صفیه را کشت،بیدرنگ آنها را به رختخواب برد...
یکی دیگر از از آثار باقیمانده ⬇⬇
برابری حقوق زن و مرد حتی در زمان محمد، موضوع خواستگاری محمد از "لیلا بنت خالد"یکی از زنان انصار است،چون آنها چند زنی مرد را برای زن اهانت آور ميدانستند اجازه ندادند او با محمد پیوند زناشویی ببندد!
سومین دلیل آثار برجای مانده از برتری حقوق زنان تازی در زمان محمد ⬇⬇⬇
خودداری ریحانه، زن زیبای شوهر کشته طایفه بنی قریظه از ازدواج با محمد و پذیرش اسلام بود، ریحانه از زنان با غرور و اشرافی یهودی بود و نمیتوانست سایر زنان حرمسرای محمد را تحمل کند از اینرو در حالت خارج از ازدواج با او بسر برد، سرانجام محمد موفق شد وی را به عقد خود درآورد ⬇⬇
این زن نگون بخت یک سال پیش از مرگ محمد، درسال دهم هجری در سن ۲۵ سالگی دق مرگ شد!
مهمترین دلیل نفرت زنان تازی از چند زنی مردان، شرح حال آمنه،یکی از نتیجه های دختری خود محمد بن عبدالله بوده است. زیرا هرزمانی که آمنه قصد ازدواج با مردی را داشت در پیمان زناشویی خود قید میکرد ⬇⬇
که او در زندگی زناشویی برتری تصمیماتش را نسبت به شوهرش نگهداری خواهد کرد. به همین دلیل زمانی که آمنه با "زيد بن عمر" پیمان زناشویی میبست شرط نمود که شوهرش حق ندارد به زن دیگری دست بزند و حق دخالت در امور مالی اورا نیز نخواهد. داشت و هر تصمیمی که او برای زندگی خود بگیرد ⬇⬇
شوهرش باید بااو موافقت نماید همچنین در پیمان نامه ازدواج بین آمنه و زيد بن عمر قید شده بود هرگاه زيد شرایط یادشده را رعایت نکرد آمنه حق داشته باشد اورا ترک گوید!! ⬇⬇⬇
منابع: صحیح البخاری.... کتاب المحبر نوشته البغدادی صفحه ۴۳۸.... کتاب الطبقات الكبري جلد اول صفحه ۳۳۷... کتاب الاغانی نوشته ابوالفرج اصفهانی
فلسفه حجاب در اسلام و نازل شدن آیه حجاب در شب ازدواج محمدبن عبدالله با زینب (زن پسر خوانده اش)!!
واژه حجاب دارای سه مفهوم است، مفهوم اول (پنهان بودن از چشم)، مفهوم دوم(جدا کردن مرزهای دوچیز از یکدیگر و یا مرز گذاری بین دو چیز) مفهوم سوم (چیزی که دیدن آن ممنوع است)⬇⬇⬇
تاریخنویسان مشهور نوشته اند که در شبه جزیره عربستان پیش از اسلام بیشتر تازی ها بدون حجاب بودند و درتمام امور زندگی آزادانه با مردان همکاری میکردند.حتی زمانی که محمد بر پایه آیه ۵۹سوره احزاب:(ای پیغمبر به زنان و دختران خود وزنان مومنان بگو که خویشتن را با چادر بپوشانند. دانستن⬇⬇
این موضوع متضمن راحتی و نفع آنهاست و آنها را از آزار شدن نگهداری خواهد کرد و الله آمرزنده و مهربان است) حجاب را برای زنان اجباری نمود با این وجود زنانی از قبیله خود او از پوشش سر و رویشان سر باز زدند که یکی از آنها دخترخاله عایشه بود که باوجود مخالفت شوهرش همه جا بدون پوشش⬇⬇
نوعی ازدواج بود که الله فقط برای پیامبر دُردانه اش مجاز کرده بود و طبق آن زن میتوانست بدن خود را به پيامبر ببخشد(هبه کند)
این نوع ازدواج یعنی اینکه زنی بگوید من خود را به تو بخشیدم خاص محمد بود و محمد اگر میگفت قبول دارم ⬇⬇
الله در آیه ۵۰ سوره احزاب ب پیامبرش گفته: (ای پیامبر!ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده اى حلال كرديم و کسانی(زنان و دختران کافری)را كه الله از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه هايت و دختران دايى تو ⬇⬇
دختران خاله هايت كه با تو مهاجرت كرده اند و زن مؤمنى كه خود رابه پيامبر ببخشد در صورتى كه پيامبر بخواهد اورا به زنى گيرد ويژه توست نه ديگر مؤمنان؛ما نيك میدانیم كه درمورد زنانشان و زنان و دخترانی کافری که درجنگ بدست می آورند چه بر آنان مقرر كرده ايم تابراى تو مشكلى پيش⬇⬇
پيامبر پدوفیلی اسلام علیرغم آنکه حرامسرایی پر اززنان زیبا و در سنین مختلف داشته از آنجایی که علاقه شديدى به همخوابى با زنان مختلف و تنوع طلبى وافرى در اينمورد داشتند،روزی با زنی بنام"حره"بدون عقد ازدواج(امروزه اينكار زنا نام دارد)همبستر میشود.
از اقبال بد⬇
ایشان برخى از زنانش متوجه ماجرا میشوند و با انتشار اين اخبار عده اى به ایشان اتهام فحشاء ميزنند ايشان نيز با كمك الله(كه هميشه هواى زير شكم ايشان را داشته)پاسخ رااز آستینش بيرون آورده و می گوید:ازدواج موقت کرده بودم! البته این نوع ازدواج در قبل ازاسلام هم وجود داشت و بدليل اين⬇
اتفاق و لو رفتن هوسرانى پيامبر اسلام، شامل آيه شده و به گردن خداى مسلمانان مى افتد.
ولی پس از مرگ محمد،عمربن خطاب که از اصل ماجراى پيامبرى محمد و آيات قرآن و دروغهاى محمد آگاهی داشته،آنرا حرام اعلام میکند و میگوید این نوع ازدواج فقط مختص پیامبر بوده است!!
دیدار سلمان فارسی و فاطمه زهرا در خلوت و تنهایی در حالی که فاطمه نیمه عریان بوده!!!!!
شرح مختصر روایت:سلمان فارسی میگوید ده روز پس از رحلت پیامبر خدا از منزل خود
خارج شدم و با حضرت علی مواجه شدم، علی به من گفت: ای
سلمان تو بعد از پیامبر بر ما جفا کردی. گفتم: اى حبیب من⬇
ابوالحسن درباره شما جفا نشده بلکه اندوه و حزن شدید من در رحلت پیامبر مانع دیدار شما شد.علی به من گفت:ای سلمان به منزل فاطمه دختر پیامبر برو زیرا او به تو لطف دارد و مشتاق و بیتاب دیدار تو است و میخواهد تحفهای که از بهشت برایش آوردهاند به تو بدهد..سلمان میگوید:من به سوی خانه ⬇⬇
فاطمه حرکت کردم پس از ورودم به خانه،دیدم فاطمه نشسته و یک عبا بر رویش انداخته ولی هرگاه آن را روی سرش میکشد، ساق یا ران پاهایش بیرون میماند و هرگاه ساق یا ران پاهایش را میپوشاند،موهای سرش نمایان میشود(مترجم: سلمان بدون خبر
و سر زده وارد میشود و فاطمه فرصت نمیکند که لباس مناسب⬇
-اگر بچه روز جمعه بدنیا بیاید باید هم وزن او خرما بکشند و بتصدق بدهند واِلا بزرگ خانواده میمیرد!
-کسی که هفت دختر داشته باشد اگر پسر پیدا بکند بدشگون است!
-بچه ای که زبان خود را زیاد بیرون بیاورد دلیل آنست که مادرش وقتی اورا آبستن بوده مار دیده است! ⬇⬇⬇
-پدر و مادری که هر چه بچه پیدا کنند زود بمیرد و بچه هاشان پا نگیرند اسم بچه آخری را اگر دختر باشد بمانی خانم میگذارند و اگر پسر باشد او را آقا ماندی یا خدا بگذار و یا مانده علی مینامند!!
-بچه که دمر بخوابد و پا را از پشت بلند کند پدر یا مادرش میمیرد! ⬇⬇
-نذر پسر:نذر میکنند اگر بچه پسر بشود تا هفت سال موی سر او را نزنند بعد از انقضای این مدت موی اورا چیده به وزنش طلا بگیرند و آن طلا را طوق یا کشکول درست کرده به امامزاده ای بفرستند!!
-علی موجود:برای پاترسونه بچه میگویند میدهیمت بدست علی موجود.این علی موجود درویشی است که بچه را⬇