جمهوری اسلامی ایران چگونه از خانوادههای وفادار به خود قربانی میگیرد
۱.
پدربزرگ: حسن اسدیلاری
زندانی سیاسی حکومت پهلوی، از نخستین اداره کنندگان وزارت آموزش و پروش پس از ۵۷، مشاور و معاون پارلمانی وزارت آموزش و پرورش در دولت رجایی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در هند در دهه ۶۰
۲.
مادربزرگ: گوهرالشریعه دستغیب
نماینده ۳ دوره مجلس شورای اسلامی (اول تا سوم)، رئیس شورای فرهنگی و اجتماعی زنان در شورای عالی انقلاب فرهنگی، سرپرست مدارس ایرانیان خارج از کشور در کشورهای سوریه، لبنان و اردن، پدر همسر مصطفی معین
۳.
پدر: محسن اسدیلاری
معاون امور بینالملل وزارت بهداشت در دو دولت حسن روحانی
مسئول انجمن اسلامی دانشکده پزشکی و دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی (۱۳۶۴-۱۳۶۹)
معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی شهید بهشتی (۱۳۶۸-۱۳۷۱)
مدیر روابط بین الملل دانشگاه علوم پزشکی ایران (۱۳۸۷-۱۳۸۹)
۴.
مادر: زهرا مجدجباری
استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران
۵.
فرزندان: محمدحسین و زینب اسدی لاری
دانشجویان دانشگاه تورنتوی کانادا
کشته شده با شلیک ۲ موشک پدافند سپاه پاسدران انقلاب اسلامی در جریان سرنگونی #هواپیمای_اوکراینی
۶.
در توئیت شماره ۲، مادر همسر مصطفی معین صحیح است.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
هنگام دیدن «کیک محبوب من» از جایی به بعد دیدم مقاومت بیفایده است. نمیشد جلوی فکرهایی که مدام هجوم میآورد را گرفت. نمیشد به حس کمتر تجربه شدهٔ تماشای زندگی واقعی بخشی از مردم ایران در فیلمی ساخته شده در داخل آن سرزمین، به آنچه سینمای داخل ایران در این ۴۵ سال از سر گذرانده،
۱
به تماشای شکست سانسور و به اهمیت اقدام عوامل فیلم و سرنوشت آنها فکر نکرد.
«کیک محبوب من» درباره دریغ و ناکامی است. دریغ عمرهای رفته. دریغ نرسیدنها و نشدنها.
واکنشها به آن احتمالا منطبق بر دیدگاه سیاسی و اجتماعی افراد و نسبستشان با واقعیت حاکم بر ایران متفاوت خواهد بود.
۲
از میان انبوه موضوعاتی که میتوان درباره «کیک محبوب من» نوشت (ازجمله اهمیت تصمیم لیلی فرهادپور در بازی در چنین فیلمی)، جایگاه و کارکرد آن در کارنامه اسماعیل محرابی، میتواند از جذابترینها باشد. آنچه او با بازی در این فیلم تجربه کرده منحصر است.
۳
یکی از دلایل توقیف فیلم «سنتوریِ» داریوش مهرجویی، علاوه بر نام شخصیت اصلی (علی) و عبایی که در بسیاری از سکانسها بر دوش دارد و دست گچ گرفتۀ بسته شدهاش، فصل حضور او در خانه پدریاش است. زمانی که با مجلس روضۀ مادرش با حضور یک آخوند روبرو میشود. این فصل به شکلهای سانسور شدهای
۱
در چند نسخه موجود از این فیلم وجود دارد. در نسخه پخش شده از تلویزیون بیبیسی فارسی هم این فصل به صورت کامل دیده نشد از جمله کل شخصیت آخوند حذف شده بود. در نسخههای سانسور شده این فیلم برخی دیالوگهای دیگر آن از جمله جملات اعتراضی شخصیت هانیه (با بازی گلشیفته فراهانی) در سکانس
۲
معروف پیاده روی در خیابان هم با صداگذاری دوباره تغییر کرد از جمله عبارت «از این مملکت» به «از این شهر» تبدیل شد.
۳
باوجود توجه عمومی سالهای اخیر به فریدون فرخزاد و تبدیل او به چهرهای خاص و محبوب نزد بخشهای قابل توجهی از جامعۀ ایران، همچنان «عشق من، وین» تنها فیلمی که او پس از انقلاب ۵۷ در خارج از ایران بازی کرد، مهجور باقی مانده است. فیلمی که سال ۱۳۶۹ در اتریش فیلمبرداری شد و شهریور
۱
سال ۱۳۷۰ برای نخستین بار در همین کشور به نمایش درآمد. فیلمی با مضمون انتقادی درباره جزماندیشی مذهبی با اشارهای مستقیم و آشکار به برخی آموزهها و مناسک شاخه تشیع دین اسلام.
«عشق من، وین» را هوشنگ اللهیاری، روانپزشک ایرانی مقیم اتریش ساخت که فیلمسازی را در تمام سالهای
۲
اقامت در اتریش در کنار طبابت پی گرفته و با کارنامهای پرتعداد از آثار تقدیر شده از سینماگران معروف این کشور در سه دهه گذشته محسوب میشود. «عشق من، وین» علاوه بر نمایش عمومی به نسبت موفق در اتریش، به عنوان نماینده این کشور هم برای رقابت در رشته بهترین فیلم خارجی زبان اسکار
۳
اگر «هزاردستان» در همان شکل و متن اولیۀ «جاده ابریشم»ش در پیش از انقلاب مجال ساخت مییافت، احتمالا نخستین اثر تلویزیونی آن زمان بود که وارد وادی همواره مورد مناقشه «ترور» میشد. اینکه چطور چنین موضوع بحثانگیزی به ذهن علی حاتمی در سالهای اولیه دهه ۵۰ رسید، مشخص نیست اما
۱
نمیتوان چشم بر فضای سیاسی آن زمان و اقدامات گروههایی چون چریکهای فدایی و مجاهدین خلق بست.
علی حاتمی البته در «هزاردستان» به تمجید ترور نپرداخته اما تصویری هم که از قربانیان «کمیته مجازات» نشان میدهد، هیچ مثبت نیست. دولتمرد فاسد و روزنامهنگار متملق غربزده برای بیننده جای
۲
همدلی نمیگذراند.
ابوالفتح صحاف هم که مسئول جذب و هدایت رضا به کمیته مجازات است با عدالتگرایی خالصانه، مخاطب را مجذب سحر شعر جاری در کلماتش میکند. هراندازه آن بخشهای «هزاردستان» به دلیل وقوعش در دوران قاجار، قابل پذیرش برای نمایش در دوران پهلوی است،
۳
موضوع «حق مالکیت بر ایران» در مقاطع زمانی مختلف به شیوههای گوناگون مطرح شده است. یکی از نمونههای جالبش پاسخی است که مرتضی آوینی به مسعود بهنود داد. خرداد ۱۳۷۰ در اوج حملات آن زمان افرادی چون مهدی نصیری به عملکرد وزارت ارشاد دولت اکبر هاشمیرفسنجانی، ماهنامه آدینه در
۱
شماره ۵۹ چند مطلب درباره آزادی منتشر کرد. یکی از مطالب، نوشتهای بود با عنوان «حکومت آسان بیآینده است». مسعود بهنود در این مطلب با یادآوری شعارهای انقلاب ۵۷ و اعلام وفاداری به آنها، تلاش کرده بود بر لزوم ایجاد آزادیهایی برای حفظ حکومت تاکید کند: «طرفداران حکومت آسان باید
۲
که «آزادی و استقلال» که همراه با «جمهوری اسلامی» در شعارهای زمان انقلاب وجود داشت هنوز بر گوشه و کنار دیوارها و بر سر در وزارت خارجه وجود دارد، اصلیترین وعدهای است که انقلاب به ملت ایران داد، ملتی که بر سر حفظ استقلال خود ۸ سال ایستاد، برای حفظ آزادی بیش از آن میایستد.»
۳
مستند «پسر مُلا» ساخته ناهید پرسونسروستانی لحظات دیدنی کم ندارد. به غیر از ثبت واقعیت هولناک بخشی از مراحل اجرای یک عملیات اطلاعاتی و امنیتی حکومت جمهوری اسلامی، جنبههای دیدهنشدهای از زندگی شخصی روزنامهنگاری را میبینیم که در نهایت صداقت و اعتماد خوشباورانه و سادهگیرانه
۱
در حال مبارزه با حکومتی است که از انجام بیاخلاقترین روشها ابایی ندارد.
بیننده این مستند با آگاهی از سرنوشت دردناک شخصیت اصلی فیلم، جا به جا درگیر دریغ و عصبانیتی ناخواسته از روبرویی با واقعیت دهشتناک مسیر منتهی به این سرنوشت میشود که مقابل او در حال بیان است.
۲
ناهید سروستانی توانسته با جلب اعتماد شخصیتهای فیلمش سندی از مقطعی خاص از تاریخ بخشی از روزنامهنگاری افشاگرانه خارج از کشور ایران به دست دهد. او در این راه حتی توانسته محمدعلی زم، پدر روحالله زم را وارد روایتش کند و
۳ radiofarda.com/a/sahneh-weekl…