با ظهور «اقتصاد سیاسی» داد و ستدهای ابتدائی و غیرعلمی جای خود را به مدل توسعه یافتهای از «شیادیِ قانونی» و مجموعهی «دانشِ ثروتاندوزی» داد. (فردریک انگلس)
۱. در سال ۱۸۲۱ یونانیان برعلیه امپراطوری عثمانی دست به شورش زدند. این شورش با همدردی حلقههای آزادیطلب و رمانتیک بریتانیا همراه شد. تا آن جا که لرد بایرونِ شاعر به یونان رفت تا در کنار شورشیها مبارزه کند. اما «سفتهبازان» لندنی متوجّه فرصتی شده بودند.
۲. آنها به رهبران شورشی پیشنهاد عرضهی «اوراق قرضهی شورش یونانی» را دادند، اوراقی که در بازار سهام لندن قابل خرید و فروش بودند. شورشیها هم وعده دادند که اگر به استقلال برسند این اوراق را همراه با سودشان بازپرداخت کنند.
۳. سرمایهگذاران خصوصی این اوراق را برای کسب سود یا از روی همدردی(!) با قیام یونانیها خریداری کردند. ارزش این اوراق در بازار سهام لندن مطابق با پیروزیها و شکستهای نظامی شورشیان یونان بالا و پایین میرفت. اما تُرکهای عثمانی به تدریج بر شورشیان پیروز میشدند.
۴. هنگامی که شکست یونانیان محرز شده بود، سهامداران خودشان را در وضعیت نگرانکنندهای دیدند. از آن جایی که منافع سهامداران «منافع ملّی» به شمار میرفت، بریتانیاییها ناوگانی ترتیب دادند که در سال ۱۸۲۷ ناوگان اصلی عثمانیها را در نبرد ناوارینو شکست داده و غرق کرد.
۵. یونان بالاخره پس از سالها آزاد شده بود، اما این آزادی با یک بدهی سنگین همراه بود که کشورِ جدید هیچ راهی برای باز پرداخت آن نداشت و باعث شد که در دهههای بعد، اقتصاد یونان به رهن بستانکاران بریتانیایی در بیاید.
۶. پس از نبرد ناوارینو، سرمایهداران بریتانیایی تمایل بیشتری برای سرمایهگذاری پول خود در معاملات «پرریسک برون کشوری» پیدا کردند. آنها حالا فهمیده بودند که اگر یک بدهکار خارجی از بازپرداخت وامهای خود امتناع کند، «ارتش بزرگ ملکه» طلب آنها را خواهد ستاند.
۷. این «هم آغوشی» گرم بین «سرمایه و سیاست» تأثیر گستردهای بر بازار اعتبار داشته است. مقدار اعتبار در یک اقتصاد نه تنها از طریق عوامل اقتصادی مانند کشف یک چاه نفت و... بلکه به وسیلهی سیاستهای جاهطلبانه هم تأمین میشود تا جایی که «جنگ» خودش کالا میگردد.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
حبابِ میسیسیپی
«تاریخ» چیست؟ افراد جدید در حال تکرارِ اشتباهات قدیمی (فروید)
۱. در سال ۱۷۱۷ کمپانی میسیسیپی که در فرانسه تأسیس شده بود، شروع به مستعمرهسازی درّهای در پایین میسیسیپی کرده و شهر «نئواورلئانز» را بنا کرد.
۲. این کمپانی که ارتباطات خوبی در دربار لوئی پانزدهم داشت، برای تأمین مالی جاهطلبیهای خود، سهامش را در بازار بورس پاریس عرضهی عمومی کرد.
۳. جان لا دبیر این کمپانی مدیر بانک مرکزی فرانسه هم بود. علاوه براین، پادشاه او را به سمت ریاست کنترل امور مالی (معادل همان وزارت دارایی این روزها) گماشته بود. در سال ۱۷۱۷ درّهی پایینتر میسیسیپی علاوه بر مردابها، تمساحها و... چندین جذابیّت دیگر هم داشت.