دادگاه #حمید_نوری
رشته توئیت
۱-شصتوپنجمین جلسه دادگاه حمید نوری روز دوشنبه ۱۴ فوریه/۲۵ بهمن، از حدود ساعت هشت صبح به وقت محلی در سالن ۳۷ دادگاه بدوی استکهلم آغاز شد. در این جلسه، جعفر یعقوبی به شکل ویدئویی از محل اقامت خود در آمریکا، ارائه شهادتش به محضر دادگاه را از سر گرفت.
۲-در آغاز این جلسه توماس ساندر، رئیس دادگاه ابتدا به کنترل ارتباط ویدئویی میان شاهد، جعفر یعقوبی و سالن دادگاه پرداخت و سپس فرصت را به دادستان داد تا به پرسیدن سوالهایش از شاهد ادامه دهد.
جعفر یعقوبی در پاسخ به سوالات دادستان درباره زمان دوباره آغاز ملاقات زندانیان با⬇️
۳-خانوادههایشان گفت که ملاقاتها از آذر ماه از سر گرفته شد: «قبل از آن یک لیستی از ما خواستند، با فامیلها تماس گرفتند و ترتیب ملاقات را دادند.»
دادستان: در جلسه قبل شما گفتید که بعد از اعدامها شما را به دفتر دادیاری خواستند و آنجا دادیار عباسی به شما گفت که خوب قسر در رفتی.⬇️
۴-به نظر خود شما منظور او از گفتن این جمله چه بوده است؟
جعفر یعقوبی در پاسخ به این سوال دادستان و سوالهای بعدی او گفت: «استنباط من این بود که چون حکمم بالا بود، ایشان ناراحت بودند که من زنده ماندهام و فکر میکردند حق من این بوده که اعدام شوم.… در آن موقع من ۳۸ سالم بود و آقایِ
۵-عباسی یک ۱۰ سالی از من جوانتر به نظر میرسید. آن چیزی که من میدیدم از پشت میز این بود که او کت پوشیده بود و یک پیراهن به اصطلاح ما میگوییم یقه آخوندی؛ یقه گرد داشت. در مورد چهرهاش چیز بیشتری به یاد نمیآورم فقط به ذهنم میآید که یک صورت تپلمانندی داشت و مو داشت، این یادم⬇️
۶-است.»
دادستان: آیا شما عکسی از #حمید_نوری در رسانهها دیدهاید؟
جعفر یعقوبی: بله، بعد از اینکه ایشان در سوئد بازداشت شدند، من برای اولین بار عکس ایشان را در اینترنت دیدم.
دادستان: یادتان هست چه عکسهایی بودند؟
- من زیاد ندیدم. نه…. یک عکس یادم است که در روزنامههای اینترنتی⬇️
۷-دیدم که به نظرم از دادگاه سوئد بود.
دادستان: وقتی این عکس را دیدید عکسالعملتان چه بود؟
جعفر یعقوبی: دیدم شباهتی دارد به آقای عباسی در واقع. چون در ذهنم مانده بود. … مسئولینی که ما در زندان دیدهایم، تصویرشان در ذهنمان حک شده است و وقتی آنها را دوباره میبینیم یا عکسشان را⬇️
۸-میبینیم، تصویرشان دوباره به ذهنمان میآید ….
دادستان: بسیار خوب. من الان از شما میخواهم که به #حمید_نوری در دادگاه نگاه کنید. البته میدانم که این اتفاقها خیلی قبل برای شما افتاده است. اما وقتی تصویر او را دیدید، میخواهم بدانم ذهنیت شما چیست.
جعفر یعقوبی: بله… ذهنیت من⬇️
۹-این است که آقای #حمید_نوری یا همان آقای عباسی یک ۳۰ سالی مثل من مسنتر از آن زمان دیده میشوند. بله، بله. میبینم …
دادستان: آیا تشابهی میان او و عباسیای که قبلا دیدهاید وجود دارد؟
جعفر یعقوبی: بله! قطعا! همان حالت و همان نحوه نشستن اما کمی لاغرتر و مسنتر. اما همان حالت را
۱۰-میبینم. قاعدتا بعد از ۳۰-۴۰ سال ما همه تغییر کردهایم اما شباهتها آنجاست و من میبینم.
به دنبال این پاسخ جعفر یعقوبی دادستان اعلام کرد که دیگر سوالی از او ندارد. در ادامه رئیس دادگاه از وکیلان مشاور پرسید که آیا کسی سوالی دارد و گیتا هدینگ وایبری گفت که یک سوال کوتاه دارد.⬇️
۱۱-قاضی ساندر به این وکیل مشاور اجازه داد سوالش را مطرح کند و او خطاب به جعفر یعقوبی گفت که قصد دارد یک نام را با او در میان بگذارد: «آیا شما عادل طالبی را میشناسید؟»
جعفر یعقوبی: نه، یادم نیست.
پس از گیتا هدینگ وایبری، یوران یالمارشون، وکیل مشاور دیگر از این شاهد دادگاهِ⬇️
۱۲-#حمید_نوری پرسید: «آیا شما عادل روزدار را میشناسید؟»
جعفر یعقوبی: نه! من او را هم به خاطر نمیآورم. یادم نیست.
- او دندانپزشک بوده. اینکه میگویم او دندانپزشک بوده آیا احساسی را در شما بیدار نمیکند؟
جعفر یعقوبی: ما یک دندانپزشک در زندان قزلحصار همبند داشتیم که من خیلی⬇️
۱۳-شناسایی دقیقی از او ندارم اما میدانم که آنجا یک دندانپزشک داشتیم.
یوران یارلمارشون: اما من سوالم درباره زندان گوهردشت است.
جعفر یعقوبی: نه! در گوهردشت من دندانپزشک یادم نیست.
پس از این سوالات یوران یالمارشون، بنکت هسلبری، وکیل مشاور شماری از شاکیان به طرح سوالاتش از این⬇️
۱۴-شاهد در دادگاه #حمید_نوری پرداخت. او از جعفر یعقوبی پرسید: «دادستان سطرهایی از کتاب شما را نشان داد که در مورد “حاجیمحسن” بود و اینکه شخصی دیده بود او در آمفیتئاتر اعدام شده است. شما این را در کتابتان آوردهاید اما سوال من این است که آیا این موضوع را مستقیم از آن فرد شنیدید
۱۵-آیا اینکه این خبر به شکل دیگری به شما رسیده است؟»
جعفر یعقوبی: نه! همانطور که در کتاب نوشتهام، این خبر از بندهای دیگر از طریق مورس به ما رسیده بود.
- منبع این خبر که بود؟ این را میدانید؟
- یکی از همبندیهای ما او را میشناخت چون همسازمانی او بود و ما به همبندی خودمان⬇️
۱۶-اعتماد داشتیم. در زندان روابط معمولا اینگونه است بین گروههای مختلف؛ بر مبنای اعتماد.
بنکت هسلبری، وکیل مشاور: ممنونم. حالا من چند نام را هم میخواستم که با شما در میان بگذارم. آیا مجید ایوانی را از گوهردشت میشناسید؟
جعفر یعقوبی: مجید ایوانی را من شنیدهام. شخصا نمیشناسم⬇️
۱۷-اما شنیدهام.… از طریق زندانیان دیگر و در صحبتها فکر میکنم شنیدهام اسم او را اما اینکه خودم با او آشنایی داشته باشم یا همبند بوده باشم یادم نیست.
- یعنی ایشان در زندان گوهردشت بوده؟
- من کاملا مطمئن نیستم. همانطور که گفتم من با خودش آشنایی نداشتم و فقط اسمش را شنیدهام.
۱۸-وکیل مشاور: بسیار خوب. نام بعدی مورد نظر من بیژن بازرگان است. آیا او را میشناسید؟
جعفر یعقوبی: بله، بیژن بازرگان اگر اشتباه نکنم در بند هفت یا هشت بود.
- ظرف آن مدتی که اعدامها در جریان بود در بند هفت یا هشت زندان گوهردشت بود؟ یا کی؟
- اگر اشتباه نکنم آن زمان باید در بندِ⬇️
۱۹-هفت یا هشت میبوده اما چون احتمالا حکمش زیر ۱۰ سال بوده، با من همبند نبود.
- شما محمود علیزاده اعظمی را میشناختید؟
- بله. محمود علیزاده را من خوب میشناسم. مدتی با هم در قزلحصار همبند بودیم، بعد او را برده بودند اوین، بعدش این اواخر آورده بودندش گوهردشت و در بند ۱۳ یا ۱۴،⬇️
۲۰-همان ساختمان بین ما و بند هفت و هشت، آنجا بود. من بند شش بودم. ساختمان ما بند پنج و شش بود. ساختمان بعدی بند ۱۳ و ۱۴ بودند و بعدیاش هم هفت و هشت.
وکیل مشاور: آیا میدانید چه اتفاقی برای او افتاد؟
جعفر یعقوبی: بله، من با دختر ایشان آشنایی دارم و ایشان هم در همان دوره کشتار ۶۷
۲۱-در زندان گوهردشت اعدام شدند.
به دنبال این پاسخ جعفر یعقوبی، وکیل مشاور بنکت هسلبری اعلام کرد که دیگر سوالی ندارد و قاضی توماس ساندر، فرصت را در اختیار وکیلان مدافع #حمید_نوری گذاشت تا سوالهایشان را از جعفر یعقوبی در مقام شاهد بپرسند.
دانیل مارکوس، یکی از دو وکیل نوری پس از
۲۲-سلام و معرفی خود به شاهد، گفت چند سوال از او دارند. او ابتدا از این شاهد دادگاه #حمید_نوری و از جانبهدر بردگان اعدامهای سال ۶۷ درباره تعقیب جلسات دادگاه با وجود اختلاف زمانی زیاد سوال کرد: «آیا هیچوقت به این جلسات گوش کردهاید؟»
جعفر یعقوبی در پاسخ به این سوال و پرسشهای⬇️
۲۳-بعدی وکیل مدافع #حمید_نوری گفت: «نه! من فقط از روزنامههای اینترنتی خلاصه جلسات را میخوانم. معمولا خیلی خلاصه و در چند پاراگراف مینویسند که چه کسی شهادت داد و چه گفت. (سوال وکیل مدافع) … من خیلی نمیدانم خود حمید نوری هم در دادگاه چهها گفته …»
وکیل نوری: بسیار خوب. من فکر
۲۴-کردم که کلا بروم سراغ یک موضوع دیگر. شما در زندان با فردی به نام “حاج حسن” آشنایی داشتید؟
جعفر یعقوبی: حاج حسن اسم خیلی عادیای میتواند باشد. مشخصتر باید بپرسند. مسئولین منظور است، زندانی منظور است؟
وکیل #حمید_نوری: از مسئولین زندان، پرسنل زندان؟
- نه! من آشنایی ندارم فقط⬇️
۲۵-با حاج حسن.
وکیل #حمید_نوری: از زندانیان چه؟
جعفر یعقوبی: نه! ما در زندانیان اصلا حاجی نداشتیم یا حاجی خطاب نمیکردیم.
- بسیار خوب. آیا شما شخصی به نام عرب را از دوران زندانتان به یاد میآورید؟
- نه!
- سه عکس اینجا هست که در دادگاه بحثش زیاد شده … (میخواهد عکسها را به⬇️
۲۶-نمایش بگذارد تا شاهد آنها را ببیند) من میخواهم از شما بپرسم در این عکسی که میبینید کسی را میشناسید؟
جعفر یعقوبی: نه!
وکیل #حمید_نوری: (تصویر دوم) در این عکس چه؟ کسی را میشناسید؟
- نه!
- و از این آخرین عکس چطور؟
- نه!
- در همین زمینه، شما روز جمعه و در جلسه قبلی شهادتتان⬇️
۲۷-در پاسخ به سوال دادستان درباره ابوالقاسم سلیمانپور -از شما پرسیده شد که آیا او را میشناسید یا نه-، شما گفتید که او را نمیشناسید و نامش هم برایتان آشنا نیست ….
جعفر یعقوبی: بله… من بعدا متوجه شدم که قاسم همبند ما بود اما من به اسم ابوالقاسم سلیمانپور یادم نبود و گفتم که
۲۸-نمیشناسم.
وکیل مدافع #حمید_نوری: اوکی … پس قاسم در همان بند شما بود.
جعفر یعقوبی در پاسخ به این مورد و پرسشهای بعدی وکیل نوری گفت: «بله، قاسم همبند ما بود که فکر میکنم اینجا هم منظور او بوده باشد اما ابوالقاسم سلیمانپور یادم نیست. خیلی از همبندیها را من دیگر نام فامیلشان
۲۹-خاطرم نیست.… قاسم را الان یادم است که همبند ما بود. ما او (ابوالقاسم سلیمانپور) را قاسم صدا میکردیم.»
وکیل #حمید_نوری: بسیار خوب. حالا میخواهم درباره زمان دستگیری و حکم شما بشوم. من اینطور فهمیدم که شما سال ۱۳۶۳ دستگیر شدید.
جعفر یعقوبی: دوم آبان ۶۳.
وکیل نوری: اسفند ۶۷
۳۰-هم آزاد شدید.
جعفر یعقوبی: بله! صحیح است.
وکیل #حمید_نوری: پس نتیجه این میشود که شما از ۱۵ سال حکم زندانتان که گرفته بودید، ۱۰ سال و نیم زودتر آزاد میشوید.
- درست است.
- در مورد شغلتان هم من یک سوالی دارم: شما گفتید سال ۱۳۵۷ برگشتید به ایران تا به مردمتان خدمت بکنید.⬇️
۳۱-و گفتید که وقتی به ایران برگشتید، دکترای ژنتیک گرفته بودید ….
جعفر یعقوبی: بله، من از آمریکا دکترای ژنتیک گرفته بودم و در ایران آن زمان خیلی کمیاب بود این تخصص.
وکیل #حمید_نوری: دقیقا! پس شما وقتی سال ۵۷ به ایران برگشتید، دکترا داشتید.
- بله، من از آمریکا دکترا گرفتم و⬇️
۳۲-برگشتم ایران.
وکیل مدافع #حمید_نوری: امروز شما گفتید که عکسی از موکل من در ارتباط با دستگیری ایشان دیدهاید.
جعفر یعقوبی: بله!
- ولی شما از کجا مطلع شدید که پلیس سوئد تحقیقاتی را در این مورد آغاز کرده است؟
- من هیچ اطلاعی نداشتم و هیچ جا هم نگفتهام که اطلاع داشتهام.
- نه!⬇️
۳۳-شاید من بد گفتم. منظورم این است که بعد از دستگیری ایشان جایی خواندید که پلیس تحقیقات در این زمینه را آغاز کرده؟
جعفر یعقوبی: من گفتم از طریق روزنامهای اینترنتی ایران فهمیدم که او بازداشت شده است.
وکیل #حمید_نوری: از سایر زندانیان سابق چیزی در این مورد نشنیدید؟
- من با کسی⬇️
۳۴-تماس ندارم به غیر از دو نفر که یکی از آنها بعدها از من پرسید که آیا اسم من و شماره من را بدهد که دادستان و پلیس سوئد با من تماس بگیرند و من هم گفتم که آره.
وکیل #حمید_نوری: این شخص که بود؟
جعفر یعقوبی: آقای مهدی اصلانی و ایرج مصداقی.
- آیا آنها اطلاعاتی هم در مورد پرونده به
۳۵-شما دادند؟ اینکه چه اتفاقاتی دارد میافتد و ….
جعفر یعقوبی در پاسخ به این سوال وکیل مدافع #حمید_نوری گفت که آنها اطلاعاتی به او ندادهاند.
وکیل نوری: بگذارید اینطوری بپرسم. شاید حالا اصرار بیجا میشود ولی شما گفتید از طریق روزنامههای اینترنتی فارسی متوجه میشوید موکل من در
۳۶-سوئد دستگیر شده است. اما شما از ایرج مصداقی و مهدی اصلانی اطلاعاتی در مورد اینکه تحقیقاتی درباره موکل من در جریان است نگرفتهاید. درست فهمیدم؟
جعفر یعقوبی در پاسخ به این پرسش وکیل مدافع #حمید_نوری و سوالهای بعدی او گفت: «نه! من با ایرج مصداقی تماس نداشتم. ما با هم همزندان⬇️
۳۷-بودیم اما تماس و ارتباطی با هم نداشتیم. اما با مهدی اصلانی سالی دو سه بار صحبت میکنیم. آنها فقط از من خواستند که اسمم را به عنوان شاهد به پلیس سوئد بدهند و من هم موافقت کردم و گفتم که آره، بدهید! …»
وکیل مدافع #حمید_نوری: من پاسخ شما را میفهمم اما با اجازه از محضر دادگاه⬇️
۳۸-میخواهم بخشی از بازجویی از شما در پلیس سوئد را بخوانم.
وکیل مدافع #حمید_نوری با اعلام مشخصات بخش مورد نظرش به توماس ساندر، رئیس دادگاه، از او خواست تا بررسی کند و بگوید که اجازه میدهد او این بخش را بخواند یا نه.
قاضی ساندر گفت به خاطر اینکه موضوع روشن بشود، اجازه میدهد.⬇️
۳۹-وکیل مدافع #حمید_نوری اظهارات جعفر یعقوبی در نزد پلیس را خواند که گفته است به دو طریق از دستگیری حمید نوری مطلع شده است: یکی از طریق اخبار در روزنامههای اینترنتی فارسی و یکی هم از طریق زندانیان سابق. زندانیانی که با او همزندانی بودهاند….
وکیل نوری: بعد پلیس از او میپرسد
۴۰-که آیا میتواند این افراد را نام ببرد و بگوید که چه کسانی این اطلاعات را به او دادهاند و او (جعفر یعقوبی) در پاسخ گفته است که مهدی اصلانی و ایرج مصداقی. آیا شما چنین چیزی را به پلیس گفتهاید؟
جعفر یعقوبی: بله! این شبیه همین چیزیست که الان هم گفتم. همین است دیگر.
- نه چون من
۴۱-اینطور میفهمم که شما هم اطلاعات را از ایرج مصداقی گرفتهاید و هم از مهدی اصلانی.
جعفر یعقوبی در پاسخ به وکیل مدافع #حمید_نوری: «ایرج مصداقی تماس گرفت و گفت حمید نوری دستگیر شده. آیا میخواهی که [در موردش] شاهد باشی. من گفتم که آره. با مهدی اصلانی هم -من گفتم که با او بیشتر⬇️
۴۲-صحبت میکنم- یکی دو بار صحبت کرده بود.»
وکیل مدافع #حمید_نوری: بسیار خوب. در ارتباط با عکسی که از موکل من دیدید بعد از دستگیریاش …-شما گفتید که عکس او را دیدید- شما در کل چند عکس دیدید؟ فکر میکنم شما گفتید یک عکس دیدید….
جعفر یعقوبی: یک عکس هست که بیشتر این روزنامههای⬇️
۴۳-اینترنتی وقتی در این مورد اخبار مینویسند آن را میگذارند. ممکن است چند عکس باشد اما من یک عکس بیشتر یادم است.
وکیل #حمید_نوری: خیلی خوب است که شما این را روشنتر میگویید چون شما در بازجویی پلیس گفتهاید چند عکس.
جعفر یعقوبی: من یکی را بیشتر دیدهام. شاید یکی دو تای دیگر هم
۴۴-دیده باشم اما یکی را یادم است.
این شاهد دادگاه #حمید_نوری در اینجا یک بار دیگر از ثابت شدن تصویر در مونیتورش گفت. او پیشتر هم یک بار دیگر این مورد را مطرح کرد که دادگاه برای لحظاتی متوقف شد تا این مشکل را برطرف کند. در این نوبت وکیل مدافع نوری گفت: «این مسأله البته به من⬇️
۴۵-ارتباطی ندارد اما فکر میکنم مادامی که شما صدای من را میشنوید میتوانیم ادامه بدهیم چون در جلسه قبلی شهادت شما هم با وجود اینکه تصویر دادستان ثابت شده بود، او به طرح سوالاتش ادامه داد.»
جعفر یعقوبی: من مشکلی ندارم و میتوانم ادامه بدهم. این موضوع را برای اطلاع مطرح کردم.⬇️
۴۶-توماس ساندر، رئیس دادگاه: خیلی ممنون که اطلاع دادید اما با وجود این ادامه میدهیم. تصویر او برای شما ثابت شده اما او در این جایی که نشسته خیلی هم حرکتی ندارد.
جعفر یعقوبی: (میخندد) متوجهم. اشکالی ندارد.
وکیل مدافع #حمید_نوری: در جلسه قبل شما گفتید که روز ۱۰ شهریور شما را⬇️
۴۷-نزد هیأت مرگ بردند. من چند تاریخ را میخواستم با شما کنترل کنم و ببینم که چه ذهنیتی درباره این تاریخها دارید. علت اینکه من میپرسم این است که شما گفتید دهم شهریور میروید نزد هیأت مرگ اما تاریخی که در مدارک اثباتی دادستان آمده، تاریخ دیگری است. شما همچنین گفتید که روز هفتم⬇️
۴۸-مرداد پاسدارها آمدند و تلویزیون را بردند (بله گفتنهای جعفر یعقوبی در تأیید این گزارهها). خاطرتان هست وقتی پلیس با شما از طریق لینک صحبت کرد، این تاریخ را کی گفتید؟
جعفر یعقوبی، شاهد دادگاه #حمید_نوری: الان حضور ذهن ندارم و مگر اشتباه کرده باشم که چیز دیگری گفته باشم چون روزِ
۴۹-هفتم مرداد بود. جمعه، هفت مرداد. در کتابم هم نوشتهام. ممکن است موقع بازجویی اشتباه گفته باشم اما در کتابم هست.
وکیل مدافع #حمید_نوری: آخر آنجا به تاریخ میلادی گفتهاید و تاریخ دیگری شده. خاطرتان هست؟
جعفر یعقوبی: آهان! بله! درست است. بله! ممکن است آنطوری اشتباه شده باشد.
۵۰-وکیل #حمید_نوری: به تاریخ میلادی خاطرتان هست چه زمانی را گفتهاید؟
جعفر یعقوبی: نه الان خاطرم نیست چه گفتهام.
وکیل نوری بار دیگر به اسناد بازجویی شاهد در نزد پلیس ارجاع داد و از رئیس دادگاه اجازه خواست که چون شاهد یادش نمیآید، آن بخش از اظهارات او درباره این موضوع را بخواند.
۵۱-قاضی ساندر این اجازه را به وکیل #حمید_نوری داد و بر اساس آنچه او از اظهارات شاهد در نزد پلیس خواند، روشن شد که جعفر یعقوبی این تاریخ را ۲۰ جولای اعلام کرده است: «۲۰ جولای منطبق میشود با ۲۹ تیر. خاطرتان هست که ۲۰ جولای گفته باشید؟»
جعفر یعقوبی: نه، اگر گفتهام احتمالا به خاطر
۵۲-استفاده کردن از دو نوع تقویم، اشتباه شده است. یعنی من مال تقویم غربی را اشتباه گفتهام اما درستش همان جمعه هفت مرداد است؛ مطابق تقویم ایرانی.
وکیل مدافع #حمید_نوری: پس چرا وقتی داشتند با شما صحبت میکردند از تقویم ایرانی استفاده نکردید؟
جعفر یعقوبی: الان خاطرم نیست چرا ولی به
۵۳-هر صورت این اشکال در ذهن ما که باید مرتب انگلیسی و فارسی را تبدیل کنیم، به وجود میآید گاهی.
وکیل #حمید_نوری: بر خواهم گشت به کتابهای شما اما حالا این سوال را درباره کتاب اولتان که به انگلیسی نوشتید بپرسم. یادتان هست آنجا تاریخ را چه زمانی نوشتهاید؟ تاریخ زمانی را که⬇️
۵۴-نگهبانها میآیند تا تلویزیون را ببرند.
جعفر یعقوبی در پاسخ به سوال وکیل مدافع #حمید_نوری: الان خاطرم نیست. میتوانم نگاه کنم و بگویم چه گفتهام اما الان خاطرم نیست تمام کتاب.
…
رئیس دادگاه: الان منتظرید تا شاهد در کتابش نگاه کند و بگوید؟
وکیل نوری: نه نه … من ادامه میدهم.
۵۵-چند تاریخ دیگر بود که میخواستم بپرسم اما برویم جلوتر. ادامه میدهیم.
جعفر یعقوبی پیش از اینکه وکیل مدافع #حمید_نوری سوال بعدی خود را بپرسد، گفت: «میبخشید. البته من اهمیتش را نمیدانم اما من که تاریخسازی نمیکنم. یعنی شما فکر میکنید من تاریخسازی میکنم و میخواهم تاریخها
۵۶-را بسازم؟»
توماس ساندر، رئیس دادگاه در پاسخ به این سوال جعفر یعقوبی وارد موضوع شد و خطاب به این شاهد دادگاه #حمید_نوری گفت: «نیازی نیست که شما سوالات را ارزشگذاری کنید. سوالی که از شما میپرسند یا پاسخی دارید که میدهید یا میگویید که پاسخی ندارید. نیازی نیست صحبتهای ایشان⬇️
۵۷-(وکیل مدافع #حمید_نوری) را ارزشگذاری کنید. برویم جلو»
وکیل مدافع نوری با تشکر از رئیس دادگاه به طرح سوالهای بعدی خود پرداخت. او از جعفر یعقوبی خواست تا درباره مشاهداتش از حیاط هواخوری اعلام نظر کند: «شما گفتید که پاسدارهایی را هم آنجا دیدهاید. آیا از مسئولان زندان هم کسی⬇️
۵۸-آنجا بود؟»
جعفر یعقوبی: بله! حاجی داوود لشکری، داوود لشکری هم آنجا بود.
وکیل مدافع #حمید_نوری: خب شما گفتید که در ایام زندان در دو نوبت با عباسی در تماس بودید. یک بار در سال ۱۳۶۶، یک مورد دیگر هم آبان ۱۳۶۷. پس شما در تیر، مرداد و شهریور با او تماسی نداشتید. حالا من میخواهم⬇️
۵۹-بروم سراغ کتاب شما که جزو مستندات پرونده است؛ جلد دوم کتابتان. در آنجا شما نام عباسی را نبردهاید. حتی ملاقات سال ۶۶ را هم ننوشتهاید ….
جعفر یعقوبی در پاسخ به این نکته وکیل مدافع #حمید_نوری گفت: «من از همه اسم نبردهام آنجا اما مقامات زندان همه آمده بودند. ناصریان،⬇️
۶۰-حاجی داوود لشکری، حاجی محمود، حتی آقای عباسی هم آنجا بودند. من ممکن است از همه اسم نبرده باشم آنجا اما همه آمده بودند و این خاطرم هست که همه آمده بودند.»
شهادت جعفر یعقوبی در دادگاه #حمید_نوری از اینجا قابل تعقیب است و پس از پایان جلسه نیز قابل شنیدن:
۶۱-در ادامه جلسه بازپرسی از جعفر یعقوبی، وکیل مدافع #حمید_نوری درباره قرار گرفتن کتابها در اختیار دادگاه به شکل دیجیتالی از شاهد سوال کرد و اینکه آیا کتابها به شکل فیزیکی هم وجود دارند با نه که شاهد به این سوالات پاسخ داد و گفت که پلیس نتوانسته کتابهای او را تهیه کند و به⬇️
۶۲-همین دلیل او خودش کتابها را در اختیار دادگاه قرار داده است.
سوال وکیل مدافع #حمید_نوری به طور مشخص درباره تاریخ انتشار کتابها بود که در نسخه الکترونیک قابل مشاهده و مشخص نیست. جعفر یعقوبی در پاسخ گفت که هر دو جلد کتابش در سال ۲۰۱۵ منتشر شده است.
وکیل نوری در ادامه درباره⬇️
۶۳-شناسایی نام واقعی #حمید_نوری (با نام مستعار حمید عباسی) از جعفر یعقوبی سوال کرد و او گفت در چند منبع این نام را دیده و به همین دلیل آن را در پرانتز پشتِ نام عباسی آورده.
وکیل #حمید_نوری: اما شما نام واقعی ناصریان و لشکری را که حتی در ایران تریبونال مطرح شده بوده، نیاوردهاید.
۶۴-جعفر یعقوبی در پاسخ به نکته وکیل مدافع #حمید_نوری: بله، درست است. من خبر نداشتم. بعدا فهمیدم که نام ناصریان مقیسهای است. درباره نام لشکری هم خبر نداشتم. همانطور که گفتم نام عباسی را به عنوان حمید نوری در برخی مجلات اینترنتی دیدم و آن را اضافه کردم.
وکیل نوری: شما کتابهایِ⬇️
۶۵-ایرج مصداقی را نخواندهاید؟
جعفر یعقوبی: نه! کامل نخواندهام. البته اینجا دارم آنها را.
- نمیدانستید که ایرج مصداقی نام ناصریان را در کتابش آورده؟
- نه! خبر نداشتم. یعنی الان هم نمیدانم که او نام ناصریان را به چه صورت آورده.
وکیل مدافع #حمید_نوری در ادامه در مورد نحوه تحقیق
۶۶-و پژوهش جعفر یعقوبی (رسیدن به نام #حمید_نوری اما نرسیدن به نام مقیسه و …) شبهه وارد کرد اما توماس ساندر، رئیس دادگاه، او را متوقف کرد و گفت که اجازه ارزشگذاری تحقیق شاهد را ندارد و تنها میتواند از او سوال کند. او در ادامه بر سر ضبط دقیق نام حمید نوری از یعقوبی سوال کرد و⬇️
۶۷-او بار دیگر تأکید کرد که در کتابش نام #حمید_نوری را در پرانتز پس از نام عباسی آورده است. قاضی ساندر با تأکید بر اینکه این موضوع به شکل رسمی ترجمه شده و در اسناد دادگاه موجود است، از وکیل مدافع حمید نوری خواست تا سوالاتش را بر این اساس مطرح کند.
وکیل نوری در ادامه طرح مواردِ⬇️
۶۸-مورد نظر خود، با استناد به اظهارات شاهد در نزد پلیس گفت که بر اساس این اسناد شاهد گفته است نام #حمید_نوری درست بعد از دستگیری او در سوئد برای او روشن و مشخص شده است و این نام در روزنامههای اینترنتی تکرار شده است: «شاهد گفته است آن موقع فهمیده نام واقعی او حمید نوری است. …⬇️
۶۹-آیا این حرفها به نظر شما آشنا میرسد؟»
جعفر یعقوبی، شاهد در دادگاه #حمید_نوری: بله!
وکیل مدافع نوری: بسیار خوب! من نمیخواهم مجادله کنم اما بر اساس این صحبتها، شما اولین بار وقتی او دستگیر شده فهمیدهاید که نامش حمید نوری است.
جعفر یعقوبی: وقتی از من سوال کردند، بله … چون
۷۰-چندین سال گذشته بود من اصلا یادم نبود که #حمید_نوری را توی پرانتز گذاشتهام و نوشتهام. چون معنی و اهمیتی برای من نداشت. من حمید نوری را که نمیشناختم قبلا.
وکیل نوری: بسیار خوب … پس بگذریم از این موضوع. اگر ممکن است یک استراحت بگیریم تا من با موکلم مشورت کنم و ببینم که آیا
۷۱-باز هم سوالات کنترلی وجود دارد با نه.
قاضی ساندر، رئیس دادگاه، خطاب به شاهد گفت که ۱۰ دقیقه استراحت اعلام میکند تا ببینند سوال دیگری وجود دارد یا نه؛ اما فکر نمیکند سوال دیگری وجود داشته باشد.
جعفر یعقوبی که از طریق لینک در شامگاه یکشنبه به وقت محل اقامتش در آمریکا در⬇️
۷۲-دادگاه حاضر بود از رئیس دادگاه تشکر کرد و دادگاه وارد زمان ۱۰ دقیقه تنفس شد.
پس از پایان زمان تنفس، وکیل مدافع #حمید_نوری به دادگاه اعلام کرد که یک سوال پایانی دارد. او خطاب به جعفر یعقوبی گفت: «من نمیخواهم دوباره کامپوترم را راه بیندازم و عکس به شما نشان بدهم اما اگر یادتان
۷۳-باشد از کتاب دیجیتالی شما من یک تصویری را نشان دادم (برای اطلاع دادگاه صفحه و شماره سند ذکر شد). در مورد جلد دوم کتابتان من گفتم که وقتی ترجمه کردهاند و به ما دادهاند، تاریخ انتشار نوشته نشده. بعد شما هر دو جلد کتاب را به ما نشان دادید. آیا در این دو جلد کتابی که شما از⬇️
۷۴-طریق لینک و الان به ما نشان دادید، آیا تاریخ انتشار کتابها -که شما گفتید هر دو جلد در سال ۲۰۱۵ منتشر شدهاند-، درج شده است یا نه؟ به تفکیک جلد اول و دوم ….
جعفر یعقوبی در پاسخ به این سوال وکیل مدافع #حمید_نوری گفت: «بله، رسم بر این است که در جلد اول مینویسند. اینجا اگر نگاه
۷۵-کنید، آمده است.»
وکیل مدافع #حمید_نوری: شما الان دارید جلد اول را نشان میدهید.
جعفر یعقوبی: بله، معمولا جلد اول تاریخ انتشار را دارد.
قاضی ساندر: آنجا تاریخ انتشار چه نوشته شده است؟ بخوانیدش لطفا.
یعقوبی: نوشته تاریخ انتشار چاپ نخست به زبان فارسی، بهار سال ۱۳۹۴ (۲۰۱۵).
⬇️
۷۶-وکیل مدافع #حمید_نوری: ممنون. حالا یک سوال در ادامه همین سوال برای من پیش آمد. آیا در جلد دوم هم به همین ترتیب و سیاق جلد اول نوشته شده است که تاریخ انتشار چه زمانیست یا نه؟
جعفر یعقوبی: نه! معمولا در جلد دوم دیگر نمینویسند. همه چیز را نوشته اما تاریخش را دیگر نمینویسد.⬇️
۷۷-وکیل مدافع #حمید_نوری: بسیار خوب. ممنونم. تاریخها را با هم درست کردیم. من دیگر سوالی ندارم.
با پایان سوالات وکیل مدافع نوری، توماس ساندر، رئیس دادگاه از طرفین حقوقی دعوا در سالن ۳۷ دادگاه استکهلم پرسید که آیا کس دیگری سوالی دارد یا نه.
دادستان، کریستینا لیندهف کارلسون که او
۷۸-هم از طریق لینک در دادگاه حضور داشت اعلام کرد که سوال تکمیلی دارد. او پس از برطرف شدن مشکل فنی در برقراری ارتباطش با سالن دادگاه و شاهد، خطاب به جعفر یعقوبی خودش را معرفی کرد و گفت که به دلیل بیماری کووید نتوانسته است در سالن دادگاه حاضر باشد. کریستینا کارلسون در ادامه با توجه
۷۹-به سوالات وکیل مدافع #حمید_نوری از شاهد درباره حکم صادر شده برای او و سالهایی که در زندان گذرانده است، گفت: «چرا شما در اسفند سال ۱۳۶۷ آزاد شدید؟»
جعفر یعقوبی در پاسخ گفت: «دلیلش این بود که رژیم یک برنامهای داشت. تعداد زیادی از زندانیان را کشته بود و با آزاد کردن بقیه قصد⬇️
۸۰-داشت تبلیغات کند که زندانی سیاسی ندارد.»
دادستان: این تصمیم و قرار آزادی فقط در مورد شخص شما بود یا در مورد خیلی از افراد دیگر هم اتفاق افتاد؟
یعقوبی: اکثریت زنده ماندهها در آن اسفند ماه آزاد شدند. این روی یک برنامهای بود که در واقع بتوانند آن کشتار تابستان را بپوشانند.⬇️
۸۱-دادستان: بسیار خوب. یک سوال دیگر هم من دارم. وقتی که شما را بردند پیش هیأت [مرگ]، در کتابتان نوشتهاید چه تاریخی شما را بردند نزد هیأت؟
جعفر یعقوبی: بله! ۱۰ شهریور.
دادستان برای اطلاع دادگاه گفت که این مورد و تاریخ در اسناد دادگاه آمده است (صفحه و شماره سند ذکر شد) و در ادامه
۸۲-اعلام کرد که سوال دیگری از شاهد ندارد.
قاضی ساندر بار دیگر از حاضران در دادگاه (طرفین حقوقی دعوا) پرسید که آیا فرد دیگری سوالی دارد؟
با توجه به پاسخ منفی حاضران پایان ضبط صدا و تصویر دادگاه اعلام شد و رئیس دادگاه ختم جلسه رسمی را اعلام کرد. او در ادامه از جعفر یعقوبی تشکر کرد
۸۳-که در شامگاه یکشنبه به وقت محل اقامت خود در آمریکا در دادگاه حاضر شد و شهادت داد: «با تأسف ماست که شما در این زمان و تا دیروقت خودتان در دادگاه حاضر شدید اما به درک دقیقتر قضایا از سوی دادگاه استکهلم کمک کردید. از شما ممنونم.»
جعفر یعقوبی در پاسخ گفت: «من هم خیلی ممنونم که⬇️
۸۴-دادگاه این فرصت را در اختیار من قرار داد تا برای اولین بار بعد از چهار دهه بتوانیم به این شکل درباره این مسائل صحبت کنیم.»
قاضی ساندر برای شاهد شب خوشی آرزو کرد و سپس اعلام کرد که جلسه بعدی دادگاه روز سهشنبه ساعت ۹ صبح به وقت محلی در سالن ۳۷ دادگاه استکهلم برگزار خواهد شد.⬇️
۸۵-در جلسه فردا (سهشنبه ۱۵ فوریه/۲۶ بهمن)، جلالالدین سعیدی شهادت خواهد داد.
برابر برنامه جدید جلسات دادگاه #حمید_نوری، رسیدگی به اتهامات این متهم به دست داشتن در اعدام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت در تابستان ۶۷ تا روز سوم ماه می سال ۲۰۲۲ ادامه خواهد داشت.
۸۶- مشروح شصتوپنجمین جلسه دادگاه #حمید_نوری، دادیار سابق قوه قضاییه و متهم به دست داشتن در اعدام زندانیان سیاسی در سال ۶۷، در این گزارش زمانه در دسترس است: radiozamaneh.com/704204
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
دادگاه #حمید_نوری
رشته توئیت
۱-شصتوششمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات حمید نوری در سالن ۳۷ دادگاه بدوی استکهلم روز سهشنبه ۱۵ فوریه/۲۶ بهمن برگزار شد. این جلسه که به شهادت سید جلالالدین سعیدی اختصاص داشت از حدود ساعت ۹ به وقت محلی آغاز شد. در شروع جلسه، قاضی توماس ساندر،⬇️
۲-رئیس دادگاه به بیان صحبتهای مقدماتی پرداخت. او سپس ضمن خوشامدگویی به شاهد روند دادرسی و بازپرسی از او را توضیح داد. پس از این توضیحات، رئیس دادگاه از شاهد، جلالالدین سعیدی، خواست تا قسم شهادت یاد کند و او چنین کرد. پس از قسم شهادت و توضیح قاضی درباره وجه حقوقی و کیفری آن، این
۳-شاهد دادگاه #حمید_نوری از توماس ساندر خواست تا او را جلال صدا کنند. او گفت که سید برایش یک لقب است که استفاده نمیشود و خودش هم به جلال عادت دارد. قاضی ضمن تشکر از شاهد، باز هم درباره روند دادرسی به او توضیح داد و از او خواست که اولویت را به بیان دیدههایش بدهد. پس از پایان این
دادگاه #حمید_نوری
رشته توئیت
۱-شصتوسومین جلسه دادگاه حمید نوری (بر اساس عدد ذکر شده در جدول از پیش اعلام شده) روز پنجشنبه ۲۷ژانویه/۷بهمن، از حدود ساعت ۱۹:۱۵ به وقت محلی در سالن۳۷ دادگاه بدوی استکهلم برپا شد و به استماع شهادت رحمان درکشیده، «هوادار تشکیلاتی اقلیت» اختصاص یافت.
۲-در جلسه قبلی، دادگاه شهادت منصور کمالزاده را شنید که از جمله گفت با عباسی (#حمید_نوری) در زندان اوین برخورد داشته؛ زمانی که تلاش میکرده همسرش را از این زندان آزاد کند و بیرون بیاورد.
مشروح شهادت منصور کمالزاده را میتوانید در این گزارش زمانه بخوانید: radiozamaneh.com/701702
۳-شهادت رحمان درکشیده اما از نقاط اوج دادگاه #حمید_نوری بود چون نام او پیش از این دو بار در روند دادرسی و در جلسات دادگاه آمده بود.
۲۷مهر ۱۴۰۰، ویدا رستمعلیپور، یکی از شاکیان که خود فعال سیاسی بوده و همسر و برادرش، مجید ایوانی و پرویز رستمعلیپور را در جریان اعدامها از دست⬇️
دادگاه #حمید_نوری
رشته توئیت
۱-دادگاه رسیدگی به اتهامات حمید نوری روز سهشنبه ۲۵ ژانویه/۵ بهمن تشکیل جلسه داد. این جلسه به استماع شهادت منصور کمالزاده، از جان به در بردگان اعدامهای ۶۷ اختصاص یافت.
منصور کمالزاده، زندانی سیاسی دهه ۶۰، از هواداران سابق سازمان پیکار در راهِ⬇️
۲-آزادی طبقه کارگر و از شاهدان اعدامهای سال ۶۷ در زندان گوهردشت است.
در جلسه قبلی دادگاه (روز دوشنبه ۲۴ ژانویه/۴ بهمن) امیرهوشنگ اطیابی شهادت داد اما شهادت او ناتمام ماند و رئیس دادگاه گفت بعدا به آقای اطیابی اطلاع خواهند چه روزی میتواند برای ادامه شهادتش در دادگاه حاضر شود.⬇️
۳-با آغاز جلسه شهادت در دادگاه #حمید_نوری، توماس ساندر، رئیس دادگاه، پس از صحبتهای مقدماتی و خوشآمدگویی به شاهد، روند دادرسی را برای او توضیح داد و گفت این شهادت به درخواست دادستانی گرفته میشود. او سپس از شاهد خواست تا “سوگند شهادت” یاد کند. بعد از ادای سوگندِ شهادت، قاضی⬇️
دادگاه #حمید_نوری
رشته توئیت
۱-اولین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به دست داشتن در اعدام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت در سال ۶۷، روز سهشنبه ۱۱ ژانویه ۲۰۲۲/ ۲۱ دی ۱۴۰۰ در سالن ۳۷ دادگاه استکهلم برپا شد. بر اساس جدول از پیش اعلام شده، در این جلسه که⬇️
۲-پنجاه و ششمین جلسه دادگاه از زمان آغاز آن در روز ۱۰ آگوست ۲۰۲۱ بود، قاسم (ابوالقاسم) سلیمانپور در جایگاه شهود قرار گرفت و به اظهار شهادت در محضر دادگاه پرداخت. سلیمانپور از هواداران سازمان وحدت کمونیستی و از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ است.
دادگاه #حمید_نوری
شهادت قاسم سلیمانپور
۳-در آخرین جلسه دادگاه #حمید_نوری در سال ۲۰۲۱، مهرداد نشاطی ملکیانس درباره نقش نوری (با نام مستعار عباسی) در اعدامهای سال ۶۷ شهادت داده بود:
دادگاه #حمید_نوری
رشته توئیت
۱-جلسه رسیدگی به اتهامات حمید نوری در سالن ۳۷ دادگاه بدوی استکهلم که در روز پنجشنبه ۱۶ دسامبر/ ۲۵ آذر به شهادت مهرزاد دشتبانی اختصاص یافته است، به ریاست توماس ساندر، قاضی دادگاه تشکیل شد. ساعت شروع این جلسه بنابر اعلام دادگاه در جلسه قبل، ۹:۱۰ به وقت
۲-محلی بود. پس از استقرار حاضران در سالن، رئیس دادگاه ضمن خوشامدگویی به شاهد، مهرزاد دشتبانی، از او خواست که سوگند شهادت یاد کند. او این سوگند را به سوئدی خواند و دشتبانی پس از مترجم، آن را به فارسی ادا کرد. رئیس دادگاه سپس ضمن تأکید بر ضرورت بیان حقیقت از سوی شاهد، گفت که این⬇️
۳-سوگند برای او بار کیفری هم میآورد و ضروریست که حقیقت را بیان کند. پس از بیان این توضیحات، رئیس دادگاه ضمن اشاره به اینکه صحبتهای دشتبانی به شکل صوتی و تصویری ثبت و ضبط میشود، از دادستان خواست تا بازپرسی از شاهد را آغاز کند. دادستان هم ضمن بیان توضیحات و تکرار برخی نکات، از
دادگاه #حمید_نوری
رشته توئیت
۱-یک جلسه دیگر رسیدگی به اتهامات حمید نوری در سالن۳۷ دادگاه بدوی استکهلم: این جلسه در روز رزور برپا شد تا منوچهر اسحاقی، زندانی سیاسی دهه ۶۰ و از جان بهدر بردگان اعدامهای سال ۶۷ شهادت دهد. زمان شروع جلسه ساعت ۹ به وقت استکهلم (۱۵ دسامبر/۲۴ آذر) است.
۲-منوچهر اسحاقی همراه با دو برادر دیگر خود در دهه ۶۰ زندانی بوده است که آن دو نیز پیش از این در دادگاه #حمید_نوری شهادت دادهاند. دادگاه در چهاردهمین روز خود، شهادت محسن اسحاقی را شنید که گفت حمید نوری را خارج از زندان و در جریان سرکوب اعتراضات کوی دانشگاه در سال ۷۸ دیده است.
۳-شهادت محسن اسحاقی در این گزارش زمانه از دادگاه #حمید_نوری آمده است. محسن اسحاقی گفت که سال ۱۳۶۲ و ۱۳ ماه پس از دستگیری، به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین، شرکت در تظاهرات و ضدیت با نظام به ۱۰ سال حبس محکوم شده است: