۱) در پی یافتن ریشههای نجومیِ #نوروز و ارتباط آن با #تختجمشید بودم. در افسانهها بهدست آوردم که بر اثر تابش آفتاب در اول فروردینماه به تختجمشید اتفاقی میافتاد و مراسمی در حضور شاهنشاه انجام میگرفت، و آن روز را «نوروز» میگفتند. این مرا بر آن داشت که در میان کاخهای
۲) تختجمشید آن محل را بیابم. با مطالعات گوناگون به دست آمد که هرتسلفد، دانشمندِ باستانشناس، به سنگ مربعی برخورده که به آن نام «سنگ اندازهگیری» داده و بیش از این سخنی نگفتهاست. ... وجود این سنگ و علائم آن غیرعادی بود و آشکار میساخت که مانند یک آلت نجومی استفاده میشدهاست.
۳) سالها بعد، این سنگ را از زیر شن درآورده، اهمیت علمی آن را گوشزد کردم. امسال (۱۳۷۸)، اول فروردین، با وسائلی در محل حاضر شده، مترصد برآمدن آفتاب نشستیم و توانستیم افتادن سایهٔ خط شعاع خورشید را تا مرکز دایره، که بر سنگ حک شده، مشاهده کنیم. وجود همین سنگ باعث پدید آمدن
۴) این همه افسانه بوده است. این آزمایش تنها در مهرگان و در نوروز، در بامدادان امکانپذیر است و بس.
خلاصه شده از یحیی ذکاء، تعیین نوروز در تخت جمشید، در مجله بخارا، خرداد ۱۳۷۸، ش ۶، ص ۱۸۳ - ۱۸۵.