امروز، ۲۷ مارچ، روز جهانی #ویسکی هستش (متفاوت با روز ویسکیِ اسکاتلندی که ۲۲ فوریه ست).
به مناسبت امروز، از ویسکی کم نظیر ژاپنی مختصر مینویسم. صنعت ویسکی ژاپنی با دو نفر شروع میشه و کل داستان هم حول همین ۲ نفر میچرخه. ۱/۱۳
ماساتاکا تاکتسورو (راست) و شینجیرو توری (چپ) پدر صنعت ویسکی ژاپنی هستن. تاکتسوروی جوان رو یک شرکت ژاپنی سال ۱۹۱۸ برای یادگیری صنعت ویسکی میفرسته اسکاتلند. اون هم تو رشته ی شیمی تو دانشگاه گلاسکو مشغول به تحصیل میشه و هم تو ویسکی سازی های مختلفی مثل Longmorn کارآموزی میکنه. ۲/۱۳
سال ۱۹۲۰ با دختر اسکاتلندی به اسم ریتا ازدواج میکنه و با اینکه عاشق اسکاتلند بود، با پیشنهاد ریتا (مادر ویسکی ژاپنی هم میگن) همون سال برمیگردن ژاپن. اما به دلیل مشکلات جنگ جهانی اول، شرکتی که تاکتسوروی جوان رو به اسکاتلند فرستاده بود برنامه های تولید ویسکی رو متوقف میکنه. ۳/۱۳
سال ۱۹۲۳، تاکتسوروی با توری، صاحب شرکت کوتوبوکیا (امروز اسمش سانتوری)، آشنا میشه و تصمیم میگیرن که اولین ویسکی ژاپنی رو در یامازاکی تولید کنن. تاکتسورو و توری البته اختلاف نظرهای زیادی داشتن. همین هم باعث شد ویسکی تولیدیشون، محصول خوبی نشه و ۱۰ سال بعد تاکتسورو استعفا میده. ۴/۱۳
تاکتسورو میره شمال ژاپن (که از اول هم اونجارو به دلیل آب و هوای نزدیک تر به اسکاتلند دوس داشت) تا ویسکی سازی خودشو که امروز به اسم نیکا میشناسیم بزنه. چندتا سرمایه گذار جذب کرد و چون تولید ویسکی چندین سال وقت میبره، بهشون وعده ی تولید آب سیب داد تا زودتر به سود دهی برسن. ۵/۱۳
سال ۱۹۳۶ تولید ویسکی شروع شد و سال ۱۹۴۰ اولین ویسکی تاکتسورو که همه ی مراحل تولید و حتی موقعیت کارخونه رو خودش تعیین کرده بود وارد بازار شد. این ویسکی تحسین منتقدان و مردم رو داشت و کلی بازخورد خوبی تو بازار ژاپن گرفت. ۶/۱۳
توری هم تو جنوب تولید ویسکی یامازاکی و سانتوری رو ادامه داد و بعد از چند ویسکی مختلف بالاخره سال ۱۹۳۷ ویسکی ای تولید میکنه که مناسب مزاج ژاپنی ها میشه تو بازار ژاپن کلی فروش میره. بعد از این دیگه این دو شرکت انواع مختلفی از ویسکی ها رو تولید میکنن و در بازار ژاپن رشد میکنن. ۷/۱۳
تا اینکه سال ۲۰۰۱ مجله ی معتبر Whisky Magazine’s یکی از شیشه های شرکت نیکا رو ویسکی سال انتخاب میکنه. بعدتر سال ۲۰۰۳ ویسکی های مختلف شرکت سانتوری کلی جایزه های مختلف بین المللی میبرن و همینطوری کم کم نظرها به ویسکی ژاپنی جلب میشه. ۸/۱۳
سال ۲۰۰۳ سوفیا کوپولا تو فیلم معروفش «گمشده در ترجمه» (Lost in Translation) با بازی بی نظیر بیل مری و اسکارلت جوهانسون، ویسکی سانتوری و ژاپنی رو به دنیا شناسوند. بعد از این نگاه ها کم کم به سمت ویسکی ژاپنی رفت. ۹/۱۳
تا اینکه سال ۲۰۱۵ جیم موری نویسنده ی معروف دنیای ویسکی که هر سال سری کتاب معروف Whisky Bible رو منتشر میکنه، یکی از شیشه های ویسکی سانتوری به اسم Yamazaki Sherry Cask 2013 رو به عنوان ویسکی سال انتخاب میکنه. بعد از این دیگه اسم ویسکی ژاپنی مثل بمب میترکه. ۱۰/۱۳
توری، موسس شرکت سانتوری و تاکتسورو، موسس شرکت نیکا پدر ویسکی ژاپنی هستن. ویسکی ای که به نظرم میتونه با ویسکی اسکاتلندی رقابت کنه و مطمئنم سال های آینده خیلی بیشتر ازش خواهیم شنید و نوشید. ۱۱/۱۳
با لینک پایین میتونین موزه ی ویسکی یامازاکی (متعلق به سانتوری) رو به صورت مجازی ببینین. ۱۲/۱۳ mpembed.com/show/?m=VBGF4J…
اگر امروز خواستین به مناسبت روز جهانی ویسکی، ویسکی بخورین و دسترسی به ویسکی ژاپنی دارین، این شیشه های پایینی رو پیشنهاد میدم. نوش! ۱۳/۱۳
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
اینایی که مینویسم با امید اینکه شاید به درد یک هموطن تو کاریابی بخوره. صرفا تجربههای شخصی هستن که ممکنه هم قابل تعمیم نباشن یا اصلا غلط باشن.
۱) رزومتون رو ساده و روان درست کنین. کسی که رزومتون رو میخونه وقت زیادی نداره.
نباید با ذرهبین دنبال اطلاعات بگرده. بعضی از فرمتها اجازهی انتقال اطلاعات رو نمیدن.
۲) دروغ ننویسین. مخصوصا دروغ تو مسائل فنی ننویسین. اگر همچین کاری بکنین مطمئن باشین تو مصاحبه معلوم میشه و اصلا براتون جالب نیست. آشکار شدن دروغ یعنی پایان هر گونه شانسی.
۳) اگر تازه فارغالتحصیل شدین، نترسین و استرس بیجا نداشته باشین. اونا اصلا شما رو به خاطر کم تجربگیتون شما رو دعوت به مصاحبه کردن. ادای دانای کل درآوردن به ضررتون میشه. اصلا بعضی از پوزیشنها و یا گروهها برای حفظ هارمونی تیمشون دنبال اشخاصی که تجربه دارن نیستن.
چند نفر بهت تذکر دادن که اشتباه میکنی ولی باز رو ندونستههات پافشاری کردی. و همه چی رو با هم قاطی کردی. از یه تست پریدی به یه تست دیگه و کلی مغلطه کردی. اتفاقا آدمی مثل تو که خودش رو عالم همهچی میدونه و در مورد همه چی خودش رو صاحبنظر میدونه برای هر شرکتی میتونه بسیار مضر باشه!
این مقالهای که گذاشتی از Wim Desmet هست که اتفاقا از دوستای علمی خوبمه و ۴ سال پیش دانشجوهام و من رو به آزمایشگاهش برای بازدید علمی دعوت کرد. متاسفانه عکسهای بازدیدمون رو پیدا نمیکنم. داخل این مقاله که فقط با دیدن تیترش عکسش رو اینجا گذاشتی ببین چی نوشته! اگر سوادت میرسه بخونش!
تو منشن اولم هم گفتم که strain gauge هم میتونه استفاده بشه. الان این مقاله رو گذاشتی که چی رو بگی؟ اگر با فلسفهی مقاله نویسی آشنا باشی میدونی که نویسندهها هر چیز به دردبخور یا نخور رو امتحان میکنن تا موضوع تحقیق باشه! این لزوما معنیش این نیست که اون مورد باید همهجا استفاده بشه