ماجرای خرید سیسمونی ترکیه ای خانواده قالیباف آنقدر که برای من ناراحت کننده بود، خوشحال کننده هم بود.
شاید بپرسید این رفتار زشت و این تبعیض آشکار چه خوشحالی دارد؟
بیائید از چند زاویه به این موضوع نگاه کنیم
١. اول از زاویه منبع خبر. منبع این خبر فردی است که منتسب است به جریان عدالت خواهی و این یکی از بزرگترین و مهم ترین دلائلی است که نشان میدهد مردمی که به این خبر واکنش منفی داشتند این رفتار را خلاف عدالت میدانند. یعنی این تبعیض را قبیح میپندارند.
اینکه در شرایطی که عموم مردم نمیتوانند چنین هزینههایی انجام دهند خانواده یکی از مسئولین کشور چنین اقدامی انجام میدهد
٢. نکته دوم مربوط است به اینکه اگر همین اتفاق توسط یکی از وزرای هزار میلیاردی دولت قبل می افتاد مردم واکنش خاصی نشان نمیدادند.
این هم یعنی مردم توقع دارند کسی که از اسلام و انقلاب دم میزند اولا خودش به آرمانهای انقلاب پایبند باشد. ثانیا مردم آرمانهای انقلاب را ارزش میپندارند.
٣. جریان انقلابی باز هم نشان داد برخلاف جریان غیرانقلابی اصلا قبیله گرا نیست و آرمان گراست.
اهداف و آرمانها را فدای اشخاص نمی کند. امیدوارم آقای قالیباف هم با واکنش درست به این مساله نشان دهد که از این ظرفیت جریان انقلابی میتواند برای اصلاح خود استفاد کند.
۴. بسیاری از افراد از جمله منبع خبر به قبیح بودن خرید کالای خارجی در مورد سیسمونی که قطعا مشابه با کیفیت داخلی وجود دارد اشاره کردهاند. این هم واقعا برای من خوشحال کننده بود. هر چند در عمل بسیاری از ما رفتارمان طور دیگری است اما در ذهنمان همان رفتار را قبیح میشماریم.
۵. اینکه اینگونه موارد در بین مسئولین جریان انقلابی واقعا به ندرت اتفاق می افتد به نسبت جریان غیر انقلابی هم برای من خوشحال کننده است. هرچند یک موردش هم زیاد است.
اما چند نکته مهم و ناراحت کننده هم وجود دارد که قدری مرا عصبی میکند.
نکته اول اینکه برخی از کسانی که به این مساله اعتراض میکنند حقیقتا همان کسانی هستند که هکتار هکتار زمین در ترکیه میخرند. اینها اعتراضشون برام اهمیت نداره چون خودشون از عوامل فشار اقتصادی بر مردم ایران هستند.
نکته دوم در مورد کسانی هست که میگن الناس علی دین ملوکهم.
عجیبه که دقت ندارند وقتی این روایت رو اینجا استفاده میکنند در حقیقت دارند به خودشون توهین میکنند. میگویند من هم کار قبیح را انجام میدهم چون فلان مسئول انجام داد. این روایت به این معنا نیست که باید در کارهای اشتباه از مسئولین الگوبرداری کنی.
بلکه برای آنجا پیامبر فرمودند: کلکم راع و کلکم مسئول عن الرعیه. یعنی ما اولا همهمان مسئولیم. ثانیا چرا الگویمان امام و آقا نباشند؟ چرا برویم سراغ دیگران؟
نکته سوم اینکه خدا خدا کنیم که اگر ظرفیت نداریم مسئولیت نپذیریم.
اینطور که من میبینم برخی از اعتراض کنندگان میگویند چرا آب نیست که ما شناکنیم؟ سرتاسر زندگیشان رابگردید یک کالای ایرانی پیدانمیکنید
حتی در کلماتی که استفاده میکند سعی میکند فارسی را کنار بگذارد. بعد برای من ادای وطن پرستها را درمی آورد که چرا از اقتصاد ایران حمایت نکرده رئیس مجلس
پایان سخن اینکه من عمل خانواده رئیس مجلس را ذاتا قبیح میدانم. نه چون رئیس مجلس است. برای خودم هم قبیح میدانم. برای شما هم. اما برای مسئول صدبرابر قبیح است.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
#رشتو
شاید بد نباشد بدانید دعوای این روزهای #نقدینگی سر چیست؟
سر این معادله است که پولیون در اقتصاد آن را چون آیه قرآن میدانند
بیائید ساده به این فرمول نگاه کنیم
P سطح عمومی قیمتهاست
Y میزان کالاها و خدمات در اقتصادست
V سرعت گردش پولست
M عرضه پولست
نقدهایی که به این نظریه شده آنقدر زیاد است که نیازی به بیان آن نیست. از فروض این نظریه گرفته تا نقدهایی که فیسکالها (مالیون) به این نظریه کرده اند.
اما من میخواهم از دیدگاهی دیگر این نظریه را بررسی کنم
سوال:
تورم در این فرمول متاثر از رابطه سه متغیر است. آیا در جامعه هم همین است؟
یعنی آیا تورم در جامعه متاثر از فرهنگ، سیاست، فساد، نرخ ارز، قیمت انرژی، روابط بین الملل و ده ها عامل دیگر نیست؟ یعنی رفتار مردم دهه شصت که نان شبشان را با هم قسمت میکردند با مردم یک جامعه که به خون هم تشنه هستند روی تورم تاثیر جدی ندارد؟
فساد اقتصادی و احتکار چه؟
ظاهرا #ایلان_ماسک الان بزرگترین سهامدار توییتر است
با ۹/۲ درصد سهم
خب من که راضی نیستم به اندازه سهم خودم
شاید بپرسید از چی راضی نیستی؟ مگر مال توست؟
این رشتو را بخوانید تا بدانید چطور در عصر سرمایهداری پلتفرمی مالکیت شما نقض میشود
۱. هر کسی خالق هر چیزیست قطعا مالک آن نیز هست
۲. هر مالی انتفاعی نیز دارد. مثلا شما مالک خانه هستید. خانه یک سازهای دارد. یک انتفاعی دارد. مثلا مستاجر مالک ساختمان نمیشود اما مالک انتفاع میشود.
۳. در عصر حاضر علاوه بر مصنوعات فردی، هویتِ جمعی میتواند ارزش بیافریند
مثلا افراد وقتی به ورزشگاه میروند یکبار پول بلیت میدهند که مربوط است به هزینه ورزشگاه و خدماتی که به تماشاگران داده میشود. اما یک ارزش دیگری هم وجود دارد. تصور کنید فقط ۱۰۰ نفر به ورزشگاه رفته باشند
هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد. حالا تصور کنید ۱۰۰هزار نفر در ورزشگاه نشسته باشند
رسانه یک کالای عمومی است (رک: qasdway.ir/fa/news/view/1…)
خصوصی کردن کالاهای عمومی در جامعه اسلام پذیرفتنی نیست.
رسانه به مثابه یک قدرت همچون قدرت نظامی نمیتواند در اختیار افراد معدودی قرار بگیرد و نباید افراد بتوانند با پول یا هر روش دیگری قدرت رسانه ای را در انحصار خود بگیرند
5/1
تصور کنید یک دلقک بتواند با دلقک بازی خود قدرت رسانه ای زیادی را به دست بیاورد و از این قدرت رسانه ای علیه مردم آن جامعه فعالیت کند. کدام عقل سالمی چنین چیزی را می پذیرد؟ مثل این است که یک نفر بتواند سلاح بسازد و نیروی نظامی تشکیل دهد. آنوقت کلیت آن جامعه را تهدید کند! 5/2
حال تصور کنید این قدرت رسانه ای با قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی هم پیوند بخورد. یعنی کسانی که پول دارند رسانه ها را بخرند و جمع بین پول و رسانه هم به دست آوردنِ قدرت سیاسی شود. این انحصار و دیکتاتوری مطلق است.
این یعنی به نام آزادی میتوان دیکتاتوری مطلق به وجود آورد. 5/3