#اکالا #افق_کوروش
#رشتو #وقاحت
#عاجزانه خواهش میکنم کمک کنین این #توییت دیده بشه، آخر صحبتم دلیلش رو توضیح دادم.
چند ماه قبل یه سفارش آنلاین دادیم به اکالا. یکی از اقلام یه شربت پرتقال #سان_استار ۱۸۰۰ گرمی بود. سفارش رو که تحویل دادن، دیدیم تاریخ مصرف شربت حدودا ده روز بعد هست ۱/
#رشتو #وقاحت
#عاجزانه خواهش میکنم کمک کنین این #توییت دیده بشه، آخر صحبتم دلیلش رو توضیح دادم.
چند ماه قبل یه سفارش آنلاین دادیم به اکالا. یکی از اقلام یه شربت پرتقال #سان_استار ۱۸۰۰ گرمی بود. سفارش رو که تحویل دادن، دیدیم تاریخ مصرف شربت حدودا ده روز بعد هست ۱/
یعنی ما باید توی ده روز، دو کیلو شربت میخوردیم!
طبیعتا مساله پول یه شربت نبود، مساله احساس #توهین به شعور #مشتری بود.
چون قبلا هم عین همین اتفاق واسه ما #تکرار شده بود.
در نتیجه دیگه این بار خودمون رو گول نزدیم که اشتباه سهوی بوده.
۲/
طبیعتا مساله پول یه شربت نبود، مساله احساس #توهین به شعور #مشتری بود.
چون قبلا هم عین همین اتفاق واسه ما #تکرار شده بود.
در نتیجه دیگه این بار خودمون رو گول نزدیم که اشتباه سهوی بوده.
۲/
بعد از بارها تماس با #پشتیبانی، بالاخره جواب دادن و گفتن با فلان شماره تماس بگیرین تا #مرجوع بشه. اون شماره گفت زنگ بزن فلانی، فلانی گفت زنگ بزن بهمانی. زنگ زدیم اونجا گفتن اصلا اینجا بهمانی نداریم، دوباره زنگ زدیم فلانی، گفت یه شماره جدید میدم اونجا زنگ بزن.
۳/
۳/
این لوپ پاسکاری بارها تکرار شد.
در هرتماس میگفتن تا دو روز یا مثلا سه روز بعد با شما تماس گرفته میشه و چون هیچ تماسی گرفته نمیشد،مجدد مجبور بودیم زنگ بزنیم و از اول پروسه رو پیگیری کنیم.
هرچی بیشتر لفت میدادن، بیشتر حس توهین و بی احترامی داشتیم
تااینکه چندهفته گذشت و شب عید شد
۴/
در هرتماس میگفتن تا دو روز یا مثلا سه روز بعد با شما تماس گرفته میشه و چون هیچ تماسی گرفته نمیشد،مجدد مجبور بودیم زنگ بزنیم و از اول پروسه رو پیگیری کنیم.
هرچی بیشتر لفت میدادن، بیشتر حس توهین و بی احترامی داشتیم
تااینکه چندهفته گذشت و شب عید شد
۴/
گفتیم بمونه واسه بعداز تعطیلات، بعدش با پیگیری های فراوان گفتن شعبه باهاتون تماس میگیره.
زنگ زدیم شعبه گفت اینا نقشه خود شرکته! هروقت جنس نزدیک به اتمام تاریخ مصرف میاره، میندازه گردن شعبه! گفتیم اینا به ماچه ربطی داره، گفت بذارین خودمون پیگیری میکنیم و بهتون زنگ میزنیم.
۵/
زنگ زدیم شعبه گفت اینا نقشه خود شرکته! هروقت جنس نزدیک به اتمام تاریخ مصرف میاره، میندازه گردن شعبه! گفتیم اینا به ماچه ربطی داره، گفت بذارین خودمون پیگیری میکنیم و بهتون زنگ میزنیم.
۵/
و بله، درست حدس زدید، مجددا هیچ تماسی نگرفتن و هی ما بودیم که زنگ میزدیم و نتیجه نمیگرفتیم!!
نهایتا دیروز همسرم رفت فروشگاه. کسی که خیر سرش #مسئول بوده با #گستاخی و #وقاحت میگه به من ربطی نداره، من #بیکار !!! نیستم که هرکسی سرشو انداخت پایین و اومد اینجا براش #جنس مرجوع کنم!
۶/
نهایتا دیروز همسرم رفت فروشگاه. کسی که خیر سرش #مسئول بوده با #گستاخی و #وقاحت میگه به من ربطی نداره، من #بیکار !!! نیستم که هرکسی سرشو انداخت پایین و اومد اینجا براش #جنس مرجوع کنم!
۶/
همسرم عصبانی میشه و میگه گردنم درد گرفت انقدر از این پایین باهات صحبت کردم، بیا پایین #فاکتور رو ببین تا بهت ثابت شه (وقتی به طرف میگن یه خانم با کد پیگیری و فاکتور اومده واسه مرجوع جنس، یارو حتی حاضر نشده از اون بالای پله های انبار بیاد پایین و از همونجا جواب سربالا میداده)
۷/
۷/
خلاصه وقتی همسرم میگه بیاپایین مدارک رو ببین، با عصبانیت و طلبکاری میاد ظرف شربت رو میگیره پرت میکنه وسط مغازه و با داد به همسرم میگه اینم از مدرکت، حالا بساطت رو جمع کن و برو بیرون زودتر. برو پیش هرکی باهات حرف زده تا خودش برات عوض کنه!!
و همسرم رو از فروشگاه بیرون میکنه😡
۸/
و همسرم رو از فروشگاه بیرون میکنه😡
۸/
ایشون هم که به مرز انفجار رسیده بوده زنگ میزنه به پشتیبانی (همون شماره ای که گفته بود برو شعبه عوض کن)
و باز هم بله، مجددا درست حدس زدین، میگن حالا شما برو تا بعدا پیگیری کنیم و باهاتون تماس گرفته میشه!
همسرم میگه من از جلوی فروشگاه تکون نمیخورم تا این آقا ازم عذرخواهی کنه
۹/
و باز هم بله، مجددا درست حدس زدین، میگن حالا شما برو تا بعدا پیگیری کنیم و باهاتون تماس گرفته میشه!
همسرم میگه من از جلوی فروشگاه تکون نمیخورم تا این آقا ازم عذرخواهی کنه
۹/
همه ی اینا هم جلوی پسر ۴ ساله من اتفاق افتاده و پسرم از لحظه پرت کردن ظرف، میترسه و شروع میکنه به گریه کردن توی پیاده رو جلوی فروشگاه.
نهایتا همسرم بعد از کلی تماس، وصل میشه به یکی از خانم های اپراتور پشتیبانی و به ایشون میگه من الان بعنوان کارمند اونجا باهات حرف نمیزنم...
۱۰/
نهایتا همسرم بعد از کلی تماس، وصل میشه به یکی از خانم های اپراتور پشتیبانی و به ایشون میگه من الان بعنوان کارمند اونجا باهات حرف نمیزنم...
۱۰/
من دارم بعنوان یه خانم باهات حرف میزنم و انتظار دارم وضعیت من رو درک کنی. اون خانم هم میگه کاملا حق داری، چون آقای فلانی توی اون فروشگاه قبلا هم از این شکایت ها داشته و بار اولش نیست.
الان هم من ازت خواهش میکنم فقط برو تا ما پیگیری کنیم و به رفتار طرف رسیدگی کنیم.
۱۱/
الان هم من ازت خواهش میکنم فقط برو تا ما پیگیری کنیم و به رفتار طرف رسیدگی کنیم.
۱۱/
همسرم میگه من جواب حرفای طرف رو خودم دادم ولی این آقا باید ازم عذرخواهی کنه، دیگه مرجوع کردن جنس به درک، نخواستم اصلا.
اون خانم هم با عذرخواهی خواهش میکنه که الان فقط دست بچه رو بگیر و برو، قول میدم خودم پیگیر باشم و باهات تماس میگیریم، شماره مستقیم خودش رو هم میده
و .....
۱۲/
اون خانم هم با عذرخواهی خواهش میکنه که الان فقط دست بچه رو بگیر و برو، قول میدم خودم پیگیر باشم و باهات تماس میگیریم، شماره مستقیم خودش رو هم میده
و .....
۱۲/
و بعععله، بازم درست حدس زدین، از دیروز تا حالا هیچ تماسی نگرفتن!!!!
من خودم الان قضیه رو متوجه شدم، همسرم به من نگفته بود که عصبانی نشم، ولی امشب پسرم وسط بازی با من از دهنش پرید و گفت: بابا من از آقای فروشنده میترسم، چون یهو میاد وسیله ها رو پرت میکنه و سر مامان داد میزنه.
۱۳/
من خودم الان قضیه رو متوجه شدم، همسرم به من نگفته بود که عصبانی نشم، ولی امشب پسرم وسط بازی با من از دهنش پرید و گفت: بابا من از آقای فروشنده میترسم، چون یهو میاد وسیله ها رو پرت میکنه و سر مامان داد میزنه.
۱۳/
بنده خدا میخواسته به من نگه که من عصبانی یا ناراحت نشم، ولی اون لحظه ای که پسرم اینو گفت داشتم از شدت #خشم میلرزیدم.
شبونه رفتم #فروشگاه و سراغ طرف رو گرفتم. گفتن فلانی شیفتش تموم شده و نیست.
البته فردا توی شیفتش دوباره میرم و هستم در خدمت اون بزرگوار
۱۴/
شبونه رفتم #فروشگاه و سراغ طرف رو گرفتم. گفتن فلانی شیفتش تموم شده و نیست.
البته فردا توی شیفتش دوباره میرم و هستم در خدمت اون بزرگوار
۱۴/
ولی تا لحظه ای که از پشتیبانی شون خبری نشه و خود طرف عذرخواهی نکنه و مطمئن نشم که براش کلاس آموزشی و روان درمانی و ... نذاشتن، کوتاه نمیام.
توی این اوضاع افتضاح اقتصادی، واقعا از ته دلم راضی به ضرر و زیان هیچکس نیستم. اون گستاخ هم خانواده داره و نان آور یه عده دیگه اس.
۱۵/
توی این اوضاع افتضاح اقتصادی، واقعا از ته دلم راضی به ضرر و زیان هیچکس نیستم. اون گستاخ هم خانواده داره و نان آور یه عده دیگه اس.
۱۵/
مسئولیت این وضعیت فاجعه، با مدیریت فروشگاه افق کوروش هست و اونا باید هر کار لازم بود میکردن تا مطمئن شن پرسنل شون رفتار درست با مشتری داشته باشه.
ولی واضحه که هیچ کاری نکردن چون به گفته خودشون سابقه داشته این موارد
۱۶/
ولی واضحه که هیچ کاری نکردن چون به گفته خودشون سابقه داشته این موارد
۱۶/
#اکانت من مخاطب نداره، این توییت هم دیده نمیشه احتمالا. ولی تا روزی که عذرخواهی نشه و کلاس های بازآموزی نره، هر روز این توییت رو #ریتوییت میکنم.
پیشاپیش از دوستان بابت ریتوییت های روزانه، #عذرخواهی میکنم.
خیلی فاجعه اس که نه تنها خدمات خوب نمیدن، حتی رفتار محترمانه هم ندارن.
۱۷/
پیشاپیش از دوستان بابت ریتوییت های روزانه، #عذرخواهی میکنم.
خیلی فاجعه اس که نه تنها خدمات خوب نمیدن، حتی رفتار محترمانه هم ندارن.
۱۷/
الان دیگه حال بدی که به ما دست داد و ترسی که به دل پسرم افتاد جبران نمیشه، ولی مهمترین انگیزه ام اینه که این اتفاق برای کس دیگه ای تکرار نشه، مخصوصا حالا که خودشون هم میگن طرف توی این رفتارها سابقه داشته و اتفاقی که واسه ما افتاد نشون میده که شرکت هیچ کاری نکرده واسه حل موضوع
۱۸/
۱۸/
لطفا #کمک کنید این توییت دیده شه، هر عزیزی هم که میخواست از قضیه اطمینان حاصل کنه، پیام بده تا #عکس از #فاکتور و شماره #پیگیری ثبت #شکایت و هر #مدرک دیگه ای که هست رو با کمال میل و اشتیاق ارسال کنم براش.
۱۹/
۱۹/
راستی کسی میدونه چجوری میشه #فیلم دوربین های #مداربسته فروشگاه رو داشته باشم؟؟؟
ممنون که وقت گذاشتین
#افق_کوروش
#گلرنگ
#اکالا #مشتری_مداری
#صدای_مشتری
#احقاق_حق
#زورگویی
#اهانت
ممنون که وقت گذاشتین
#افق_کوروش
#گلرنگ
#اکالا #مشتری_مداری
#صدای_مشتری
#احقاق_حق
#زورگویی
#اهانت
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
